شبتون به قشنگی ددی و مامیای تو رویاهاتون نینیا، خوب بخابین✨🧸

🆔 : @jingilihaa

قشنگا مرسی از ایده و داستانای قشنگی که میفرستین❣

یه اسم انتخاب کنین و داستان هاتون رو با همون اسم برام ارسال کنین که بتونم به اسم خودتون بذارمش

قراره از بین داستانای ارسالی نظرسنجی بذارم تا بیشتر برامون بنویسه🌚

..کسایی که از قبل هم داستان نوشتن حالا یا تو چنل گذاشتم یا هنوز نوبتشون نشده اونا هم برام اسم بفرستن تا از نظرسنجی جا نمونن🔥

اسما فراموش نشه✨

👇🏽. .👇🏽 .👇🏽

https://t.me/Annymous_robot?start=23700

🆔 : @jingilihaa

چالش نویسندگی📜

#داستانک 🧚‍♀🧚
نویسنده:آنیت

لعنتی دیرشد منو میکشه،اون منو میکشه
با خودم درگیر بودمو خیابونارو میدوییدم به سمت خونه،ساعت انگار باهام مسابقه گذاشته بود تا ازم جلو بزنه،نفسم بالا نمیومد از بس دوییده بودم از تایمی که برای برگشت به خونه بهم داده بود کلی میگذشت و من هنوز بیرون بودم
بالاخره با چند ساعت تاخیر رسیدم به خونه و آروم وارد شدم،همه جا ساکت بود،امیدوارم بیرون باشه یا خوابش برده باشه نفهمه تا این موقع بیرون از خونه بودم
آروم درو میبندم و به سمت اتاقم میرم که صداش روحو از تنم جدا میکنه
ـ بیرون خوش گذشت؟میموندی یهو فردا میومدی
تنم شروع میکنه به لرزیدن میدونستم که این آرامش قبله طوفانه،باید سعی کنم قبل از انفجارش آرومش کنم پس شروع میکنم به حرف زدن
.س سلام مامی من من باور کن من
میپره وسطه حرفم
ـ تو چی؟هوم؟کی قرار بود برگردی خونه؟ساعت چنده الان؟
.مامی من نه یعنی بچه ها نه یعنی منظورم اینه که ما داشتیم بازی میکردیم بعد زمان از دستمون دررفت من نمی‌خواستم دیر بیام باور کن
دست به سینه و با ظاهری آروم و یه هاله ی لبخند خیلی ملیح بهم نگاه میکرد میدونستم که داره نقشه ی مرگمو میکشه و قانع نشده
ـ استفاده از موبایل رو بلدی یا بهت یاد بدم؟
گیج نگاش میکنم!یعنی چی؟خودش ادامه میده
ـ بهت گوشی دادم که خبر بدی از حالت بهم یا خبر بگیرم ازت نه اینکه وسط کلی مشغله و کوفت و زهرمار زنگ بزنم بهت جواب ندی و در نهایت گوشیت خاموش بشه اونم این وقت شبببب
با داد آخرش سه متر پریدم نه الان وقته ساکت موندن نبود
.مامی بذار توضیح بدم من با بچه ها بودم داشتیم بازی میکردیم صدارو نشنیدم یادم رفت بهت خبر بدم حواسم نبود ببخشید
ـ اها که یادت رفت،انتظار داری باور کنم؟الان کدوم گورستونی بازه که تو و دوستات توش درحال بازی بودین کی حرکت کردی که الان رسیدی؟
سرمو میندازم پایین،چی میگفتم،حالا خوبه نگفتم ته پولمم دادم بازی کردم پولی نموند بتونم باهاش بیام خونه وگرنه الان گواهی فوتمو داشتن امضا میکردن
همینطور ساکت سر به زیر مونده بودم که از صندلی بلند میشه و میاد سمتم،مثله همیشه چکم میکنه تا مطمئن شه بیرون برام اتفاقی نیوفتاده و بعد از اینکه مورد قبول قرار میگیرم از جلوی موهام میگیره و منو میکشونه دنبال خودش تا رسیدن به اتاق شروع میکنم خواهشو التماس که تنبیه بدی برام درنظر نگیره
. مامی لطفا،مامی جونم غلط کردم،بیجا کردم ببخش،میدونم نگران شدی ولی ببخشید دیگه تکرار نمیکنم میرسیم به اتاقو منو هول میده تو
ـ هیششش پسر بدی بودی پس بجای اینکه انقدر حرف بزنی لباساتو دربیارو بذار یه گوشه و برگرد اینجا
حرف زدن بی فایده بود چون میدونستم کاری که بگه رو میکنه پس شروع میکنم درآوردن لباسام و میذارمشون یه گوشه برمیگردم سرجام و میبینمش که از کنار کمدش همراه با وسیله های تنبیه با چهره ی بیش از حد جدیش داره به سمتم میاد...

منتظر داستانای جدیدتون هستم❣
👇🏽. .👇🏽 .👇🏽

https://t.me/Annymous_robot?start=23700

🆔 : @jingilihaa

?? وای فکر کنین رفتیم یه مهمونی اس امی همه ام لیتل و پرنتسن لباسای گوگولی پوشیدیم تو کامنتا یجوری چت کنین همه بفهمن چقدر با ددی و مامیا خوش میگذره ☺️??

? : @jingilihaa

#a19
----------------

بابایی اگه سردته دستاتو بزار اینجا تا گرم بشی?
بیب بیب⛓️?

شب جمعتون داغ و جذاب?

? photo 1

? : @jingilihaa

اون حس وقتی بعد از رابطه تاکسیک اس امی با یه فرد نرمال میری تو رابطه و نمیدونی چه رفتاری داشته باشی?

? : @jingilihaa

وقتی یه پسریو رد میکنی و‌ بهت میگه همچینم جذاب نبودی>>>>>>

? : @jingilihaa

خوشگل ترین قسمت از صورت یا بدن کجاس؟

? : @jingilihaa

#a188
----------------
تروخدا بگیننننن چجوری درصد گرایشتونو میفهمید ؟
مثلا چند درصد دام یا چند درصد وانیلا

پ.ن: همیشه نمیشه دقیق فهمیدش ولی خب میتونی تست بدی(تستی که معتبر باشه)

? : @jingilihaa