?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
وجدان کشور اگر میخواهد قدمی بردارد باید به این موضوعِ زنده بپردازد که آیندهی این سرزمین را با مشکل روبرو میدارد. سؤال این است: نوجوانان و جوانانی که چند سال دیگر شهروندانِ مسئولِ ایران خواهند بود، با چه اعتقاد و اندیشهای به آن نگاه خواهند کرد؟ آیا آنچه را ارزنده خواهند شمرد، ارزشمندهاست یا بیارزشیها؟
همهی کتابخانهها و همایشها و مدرسهها بیاثر خواهند بود اگر نیروی تمیزِ درست از نادرست در معرض اختلال قرار گیرد. وقتی از ایران حرف زده میشود منظور آن نیست که آن را بستایند و کمبودهای تاریخیاَش را بپوشانند. از نداشتهها حرف زدن به همان اندازه اهمّیّت دارد که از داشتهها. اگر ملّتی آموخت که پایبند انصاف و جویندهی حقیقت است، قابل احترام خواهد بود، وگرنه میراثِ گذشته چیزی بر او نمیافزاید.
وطن نیز از آنجا مفهوم پیدا میکند که کانونِ «یادگارها» است، وگرنه خاکی بیش نیست، و یادگارها هم حاصلِ کوششِ انسانیاَند. ایران یعنی دستاوردهای انسانیاَش از گذشتههای دور.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@Tafakkor
*🔳*⭕️برای قوهای سیاه شمع بخرید!
مجتبی لشکربلوکی**
بگذارید با یک سوال چالشی شروع کنم صادقانه جواب دهید: برگردید به سی سال پیش، آیا آن موقع می توانستیم رییس جمهور شدن ترامپ را پیش بینی کنیم؟ ظهور بیت کوین را چی؟ ۱۱ سپتامبر را چی؟
می توانستیم پیش بینی کنیم یک چیزی وارد زندگی مان می شود که صبح را با آن آغاز می کنیم، شب با آن به رخت خواب می رویم. مونس همیشگی ماست؛ داخل مترو، تاکسی، کلاس، اداره، مدرسه حتی دستشویی و حمام، موقع غذا خوردن و ... هم آن را چک می کنیم (موبایل را می گویم). قطعا نه! رای آوردن خاتمی سال ۷۶؛ احمدی نژاد ۸۴ و روحانی ۹۲ را چه؟ ممکن است الان بگویید قابل پیش بینی بود. این همان خطای رایجی است که به آن می گویند پس بینی! شما کرونا را هم پیش بینی می کردید که در طول دو سال ۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه بزند؟ احتمالا این را دیگر نمی توانستید!
به این ها می گویند قوی سیاه! داستان قوی سیاه چیست؟ قبل از اینکه استرالیا کشف شود، همه ما فکر می کردیم که قوها سفیدند تا اینکه فهمیدیم در استرالیا قوهایی هستند که سفید نیستند اتفاقا برعکس، سیاه هستند! میلیون ها بار دیدن قوهای سفید باعث نمی شود که قوهای سیاه وجود نداشته باشند.
قوهای سیاه نماد، رخدادهای مبهوت کننده هستند. از آن جهت مبهوت کننده اند که کسی آن را پیش بینی نمی کرد و برای آن هم آماده نبود. چرا؟ به این دلیل که ما آدم ها با نگاه کردن به تجربه گذشته (تاریخ)، می خواهیم آینده را پیشبینی کنیم. و خوب بدیهی است که در گذشته موبایل اختراع نشده بود. داعش وجود نداشت. هیتلر به دنیا نیامده بود. اتحاد جماهیر شوروی فرو نپاشیده بود و جنگ روسیه و اوکراین پیش نیامده بود و یا اگر آمده بود ما اکنون فراموش کردیم.
قوهای سیاه سه ويژگی را دارند:
▫️اول؛ دور از انتظار هستند. بنابراین ما احتمال رخداد آن را بسیار پایین ارزیابی می کنیم.
▫️دوم؛ اگر رخ بدهند تأثیرات خیلی مهم و یا وحشتناکی دارند.
▫️سوم؛ بعد از وقوع، انسانها ادعا میکنند که چنین رویدادی قابل پیشبینی بود! دقت کنید که قوهای سیاه همیشه منفی نیستند بلکه می توانند تاثیرات مثبت داشته باشند: متاورس، اینرنت ماهواره ای، موبایل، هوش مصنوعی، رمزارزها و رای آوردن مهاجرین و اقلیت ها در انتخابات کشورهای پیشرفته؛ همه قوهای سیاه مثبت هستند.
☑️*⭕️تجویز راهبردی:*
اولین کار این است که بپذیریم که تعیین احتمال رخداد کشف قوهای سیاه با استفاده از روشهای علمی قابل محاسبه نیست. متاسفانه خبرگان هم در این زمینه به اندازه عوام قدرت پیش بینی دارند. پیش فرضهای ما باعث می شود که نسبت به دیدن قوهای سیاه کور باشیم. یک جمله بامزه از نسیم نیکلاس طالب (نظریه پرداز قوی سیاه) است که می گوید: مشکل خبرگان این است که نمی دانند که چه چیزهایی را نمی دانند.
دومین کار این است که علاوه بر توجه به پارامترهای قطعی (آینده قطعی) و سناریوهای احتمالی (آینده های محتمل)، قوهای سیاه (آیندهای نامحتمل) را هم در نظر بگیریم. چگونه؟ به آینده های نامحتمل فکر کنیم از بین آینده های نامحتمل آنهایی که تاثیرات خیلی اساسی روی ما دارند را شناسایی کنیم و سپس از خود بپرسیم که اثرات آن چیست و سپس چگونه می توان از اثرات منفی آن آسیب ندید؟ مثلا ما فکر می کنیم تاکنون هیچ بانکی در ایران ورشکست نشده، اگر هم ورشکست شود بانک مرکزی جبران می کند. چرا؟ چون در گذشته چنین چیزی رخ نداده. اما شاید یک دفعه فهمیدیم یک قوی سیاه لعنتی وجود دارد و دقیقا همان بانکی که ۱۰۰٪ سپرده ما در آن است ورشکست شد و...
ما شاید نتوانیم جلوی سیل، زلزله، جنگ، تورم هزار درصدی را بگیریم. اما می توانیم در معرض یک رخداد باشیم یا نباشیم و یا می توانیم اقدامات جبرانی- پوششی برای آن ها داشته باشیم یا خیر. کسی که روی گسل خانه دارد، نسبت به زلزله بسیار آسیبپذیرتر از دیگران است. ما نمی توانیم جلوی زلزله را بگیریم، حتی نمیتوانیم بگوییم چه زمانی زلزله می آید؟ اما می توانیم در منطقه خطر زندگی نکنیم.
چند روزی میهمان خانواده ای در اروپا بودم. دیدم ۴۰۰ شمع کوچک خریداری کرده اند و نگهداری می کنند. از آنان پرسیدم داستان چیست؟ گفتند دولت الزام کرده برای سه ماه غذا و گرما و روشنایی باید برای خود تامین کنید که در صورت جنگ های داخلی!!! از سرما و تاریکی و گرسنگی در امان باشید. با خودم فکر کردم چقدر احتمال دارد که آن کشور درگیر جنگ شود، احتمال= صفر. از خودم پرسیدم اگر رخ دهد، تاثیر آن چقدر است؟ تاثیر=بی نهایت. دقیقا این همان قوی سیاه بود.
تجربه تاریخی نشان داده، ایران سرزمین قوهای سیاه است (از بلایای طبیعی گرفته تا غیرطبیعی)، قوهای سیاه هم تاثیرات مثبت هم تاثیرات منفی بالایی دارند. نمی توانیم قوهای سیاه را صید کنیم یا رام کنیم، اما می توانیم شمع بخریم و خود را برای قوی سیاه بعدی آماده نگاه داریم.
کتابهای دکتر سرگلزایی که در آفتاب مهر موجود است:
🔸 اعتیاد از سبب شناسی تا درمان( چاپ جدید) ۲۴۰۰۰ تومان.
🔸شخصیت سالم (چاپ جدید)
۳۲۰۰۰ تومان
🔸جزیرهٔ مجنون ۱۲۰۰۰ تومان
🔸یادداشت های یک روانپزشک ( چاپ جدید) ۲۵۰۰۰ تومان
🔸ابابیل نقد ۴۲۰۰۰ تومان
🔸به خاطر بوفالوها سهیل سرگلزایی ۵۰۰۰۰تومان
☎️ 09121483033
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
?حافظ گفت:
گفتگو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتم
▪️اما حافظ اشتباه کرد زیرا حقیقت این است که گفتگو هم آیین درویشی است و هم آیین جوانمردی. گفتگو، آیین حکومت است، آیین سیاست است، آیین مدنیت است. گفتگو، آیین انسانیت است.در جامعهای که گفتگو نباشد، سنگ و چوب و چماق و گلوله سخن خواهند گفت. مردمی که نتوانند با یکدیگر حرف بزنند، همدیگر را خواهند درید. گفتگو همان امکان انسانشدن است و کلمه، سنگبنای تمدن.
▪️اگر گفتگو نباشد، حنجره، شیپور میشود. دستها پتک میشوند و چشمها، خمپاره و آتش.گفتگو با خود، گفتگو با دیگری، گفتگو باجهان.گفتگو با دوست، گفتگو با دشمن. گفتگو با موافق، گفتگو با مخالف. هر آدمی، روایتی ست اما اگر روایتش شنیده نشود، روایت رودی میشود از خشم و نفرت و درد و راه میافتد و رودهای روایتگر بههم میپیوندند و طغیان میکنند و طغیان با خود چه دارد جز ویرانی.
▪️گفتگو، آیینی است که باید بهجا آورده شود. بهجا نیاوردن این آیین، عقوبتی دارد که همه را در بر میگیرد. خشونت همان عقوبت بیگفتگویی است.
*▪️عرفان نظرآهاری*
*? @zistboommedia *|| مدرسه علوم انسانی
ما تربیت نشدیم
تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرفشنو باشیم، صبحها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم و …
اما سادهترین و ضروریترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند.
کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم …
در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوههای نقد را به ما نیاموختند.
داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳میگوید: «اگر میخواهید بدانید کشوری توسعه مییابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانههای آن کشور نروید. اینها را بهراحتی میتوان خرید یا دزدید یا کپی کرد. میتوان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیشبینی کنید، بروید در دبستانها؛ ببینید آنجا چگونه بچهها را آموزش میدهند. مهم نیست چه چیزی آموزش میدهند؛ ببینید چگونه آموزش میدهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظمپذیر، خطرپذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت میکنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»
از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است.
آیا باید در جوانی یا میانسالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟!
به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی میکند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است.
هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر میرویم و وقتی به خانه برمیگردیم، چند خط نمیتوانیم دربارۀ آنچه دیدهایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیدهایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است.
جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم میگفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری میکردم تا بچهها قبل از اینکه به نگاههای سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند.»
میگفت: «کسی که به کلاسهای طراحی میرود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیقتر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت میرود تا در طراحی پیشرفت کند.»
اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم.
انسانی که نمیتواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا ازغار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشیهای غارنشینان نشان میدهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.
بسیارند پدرانی که نمیدانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یکبار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمیدهد.
عجایب را در آسمانها میجوییم، ولی یکبار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشدهایم.
نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند.
➖ جرات اظهار نظر به دیگران نمی دهیم،
➖ با شنیدن کمترین انتقادی عصبانی میشویم
➖ از شنیدن تعریف و تمجید لذت میبریم و با تعریف و تمجیدهای افراطی از دیگران، از آنها بت میسازیم،
➖ عقیدهمان را به ضعیفتر از خود تحمیل میکنیم،
➖ اشتباهاتمان را به سختی قبول میکنیم و معذرت خواهی برایمان مشکل است،
➖ کارها را جدی نمیگیریم و جدی کار نمیکنیم،
➖ دیگران را به دلیل سن، جنس، قومیت، لهجه و در یک کلمه بخاطر شبیه نبودنشان به خودمان مورد تمسخر قرار میدهیم،
➖ از شنیدن جواب منفی به درخواستهایمان دلگیر میشویم،
➖ منافع خودمان را بر منافع جمع ترجیح میدهیم،
➖ در لفافه سخن گفته و یا به یکدیگر دروغ میگوییم،
➖اگر بقدرت برسیم بهتر از اینان که اکنون در قدرتاند عمل نخواهیم کرد حتی اگر از برجستگان فکری و فرهنگی جامعه باشیم
*➕تا زمانی که:*
?ضعف ها و شکست هایمان را از یکدیگر مخفی و موفقیتهایمان را بزرگ جلوه میدهیم،
? به جای تلاش در ارتقای خود، دستاوردهای دیگران را ناچیز میشمریم و یا در کارشان کارشکنی میکنیم،
? تمایل به قضاوت کردن در مورد دیگران و بر چسب زدن به آنان را داریم،
? با دیدن یک خصلت که در کسی نمیپسندیم بر ویژگیهای خوب او نیز خط بطلان میکشیم،
?میزان آبروی اشخاص را با مقدار ثروت و موقعیت اجتماعی و سیاسی شان میسنجیم،
? تمایل به دخالت در زندگی دیگران داریم،
?شایعاتی را که اطمینانی از آنها نداریم به دیگران منتقل میکنیم،
? از آداب و رسومی دنباله روی میکنیم که دیگر دلیلی برای انجامشان نداریم،
? زندگی مان را وقف خوشایند دیگران میکنیم،
? خانه ی خودمان را تمیز نگاه میداریم اما برای نظافت و بهداشت مکانهای عمومی ارزشی قایل نمیشویم،
▪️اگر بقدرت برسیم بهتر از اینان که اکنون در قدرت اند عمل نخواهیم کرد حتی اگر از برجستگان علمی، فکری و فرهنگی جامعه باشیم.
*➕تا زمانی که:*
? حرفهای دیگران را بدون تحقیق در مورد درستی آنها قبول کرده و به سایرین منتقل میکنیم،
? برای اثبات حقانیتِ خود، صدایمان را بلند کرده و دیگران را میترسانیم،
?با ناله و شکوه و شکایت از روزگار سعی در جلب ترحم دیگران میکنیم،
?به یکدیگر فخر میفروشیم و از بر انگیختن حسرت در یکدیگر لذت میبریم،
? غیبت میکنیم، تهمت میزنیم و شایعه میسازیم،
?از موفقیت دیگران خوشحال نمیشویم،
?به خاطر دلخوری که از کسی داریم شعر، مقاله یا فیلمی را که تهیه کرده است مزخرف میخوانیم، و با دریافت یک هدیه آنها را شاهکار مینامیم، و ...
▪️اگر بقدرت برسیم بهتر از اینان که اکنون در قدرتاند عمل نخواهیم کرد حتی اگر از برجستگان فکری و فرهنگی جامعه باشیم.
?تمامی ویژگیهای برشمرده در این نوشتار در راستای تنازع بقا، به دلیل وجود ترس سه گانه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در ما بوجود آمدهاند. این ویژگی ها همراه با آداب و رسومی که زادهی همان شرایط بوده فرهنگ ما را ساختهاند و همین فرهنگ هم اکنون به یکی از بزرگترین موانع در راه رسیدن به جامعهای عدالتمند و آزاد تبدیل گشته است.
?طبیعتا اجرای قوانینی كه از حق انسان، صرف نظر از كيستى و چيستى او دفاع كند شرط لازم برای تغییر جامعه است اما کافی نیست. این تغییر بدون کمک فرد فرد ما در کنار گذاشتن و یا تعدیل این ویژگی ها در خود امکان پذیر نخواهد بود. از خانههای خود شروع کنیم.
▪️در اسارت فرهنگ طاهره شیخ الاسلام +++
*? @zistboommedia *|| مدرسه علوم انسانی
درسهایی که از کشورهای شمالی (نوردیک) آموختم!
سعی میکنم از فرهنگ و خصوصیات رفتاری ملتها و کشورهای مختلف خوشهچینی کنم، خصوصا کشورهایی که تفاوت زیاد تاریخی/جغرافیایی/فرهنگی با ما دارند و در نتیجه نکات جدیدی برای آموختن یا حداقل مشاهده دارند. کشورهای شمالی (فنلاند + کشورهای اسکاندیناوی)* از این جملهاند که در این ۱۵ سالی که به آنجا ها سفر کردهام یا تعاملات کاری با محققان و دانشجویان و همکاران اهل آنجاها داشتهام برخی نکات به چشمم آمده است که اینجا مینویسم. عکس دیروز را هم برای همین ارسال کردم که توضیح تصویری برای برخی از این مشاهدات باشد. طبعا من مردمشناس یا جامعهشناس فرهنگ نیستم و این مشاهدات صرفا یک جمعبندی شخصی بر اساس مشاهدات خام و اولیه است و نباید به عنوان یک گزارش تخصصی و دقیق تفسیر شود. در مثالهایم از تضاد با فرهنگ آمریکایی استفاده میکنم تا موضوع بهتر منتقل شود.
۱) کف کیفیت نیروی انسانی و خروجیهای علمی از یک حداقل قابل قبولی بالاتر است. شما به ندرت یک محقق و متخصص یا مقاله علمی یا یک کارگاه علمی در این کشورها میبینید که کیفیتش از یک حد قابل قبولی پایینتر باشد (من تا به حال اصلا ندیدهام). سیستم هم بر اساس ستارهپروری نیست! بر خلاف مثلا فرهنگ و نظام انگیزشی آمریکایی که حول ستارهپروی و نخبهپروری و بعد تحقیر «غیرستارهها» است (و متاسفانه اثرات منفی آن به کشور ما هم رسیده است)، فرهنگ شمالی کاملا «ضد ستارهپروری» و بر اساس «تربیت متوسط نیروی انسانی با کیفیت» است. هر کسی در هر شغلی که هست، دانش و مهارت و انگیزه قوی برای انجام کار خوب دارد.
۲) زیبایی در سادگی است. این جنبه فرهنگ شمالی برای ما ناآشنا نیست چون اکثرا با مبلمان ارزانقیمت و در عین حال کاربردی و زیبای IKEA آشنا هستیم. در واقع طراحی که ایکیا ارائه میکند ابتکار خودش نیست، چکیدهای از روحیه و فضایی است که به صورت روزمره در گوشه گوشه این کشورها میبینیم.
۳) فروتنی و بیادعایی و پرهیز از تجملات ستایش میشود. باز بر خلاف فرهنگی آمریکایی/هالیوودی که ثروتمندان برای خرید جزیره و جت خصوصی رقابت میکنند و نمایش آنرا برای بقیه جامعه هم دارند، در فرهنگ شمالی «نمایش ثروت» تحسین نمیشود. معروف بود که صاحب ایکیا که با پنجاه میلیارد دلار ثروت یکی از ثروتمندترین افراد جهان بود، تا سن پیری همه روزه با قطار درجه دو و اتوبوس سر کار میرفت.
۴) انگیزههای درونی برای کار خوب وجود دارد. از این مثال استفاده کنم: همکاری آمریکایی داشتم که مدتی در دانمارک استاد بود. تعریف میکرد که جدیت دانشجویان دانمارکی برایش غیرقابل درک بود چون از سیستم آمریکایی آمده بود که تلاش زیاد در آن فقط وقتی رخ میدهد که پاداشهای بزرگی در انتظار باشد (مثلا فرد بداند که اگر نمرات خوبی بگیرد شغل خیلی خوب و متفاوتی در انتظارش هست). تعجب کرده بود که با این که پرداختها و شرایط کاری اکثر شغلها در این کشورها خیلی شبیه هم است - و در نتیجه شاگرد اول و آخر کلاس دست آخر تفاوت اندکی در بازار کار خواهند داشت-، باز بسیاری از دانشجویان به صورت درونی بسیار جدی و کوشا هستند.
۵) تعادل کار و زندگی مهم است. در سیستم آمریکایی چنین تعادلی وجود ندارد، فرد باید خودش را تا نهایت وقف کار کند. کمتر بخشی در اقتصاد آمریکا هست که بتوان شغل جذابی در آن به دست آورد (مثل تک، مشاوره، مالی، وکالت، پزشکی) و ساعت کار نرمالی داشت. فرهنگ غالب شمالی این طور است که ساعت کار نباید وارد حیطه ساعت شخصی شود ولی در آن هشت ساعتی که کار میکنیم باید جدی و با کیفیت کار کنیم.
۶) سردی هوا و تاریکی طولانی زمستانی و تنهایی لزوما عامل افسردگی نیستند بلکه میتوانند به عامل خلاقیت و فردی تبدیل شوند. ما که از فرهنگ گرم و اجتماعی و فضای آفتابی خاورمیانه میآییم شاید کمتر به زندگی خوشحال در چنین فضایی عادت داریم و در نتیجه میتوانیم تا حدی این نکته را از شمالیها بیاموزیم. فیلمهای برگمن مثالهایی عالی از چنین روحیهای را نشان میدهند، فردی که تمام زمستان را تک و تنها در جزیرهای سر میکند و تمام زمستان را مشغول مطالعه و ورزشهای مختلف و ساختن وسایل چوبی و الخ است.
باز تکرار میکنم که هر جامعهای استثنا دارد و هیچ فرهنگ و کشوری یکدست نیست. اینها صرفا مشاهدات شخصی یک مسافر از «متوسط رفتارها» است که شاید ارزش دقایقی تامل و جدا کردن نکات مفید داشته باشد.
فایلهای صوتی کلاس های دکتر سرگلزایی در آفتاب مهر :
? مدیریت تفکر : تفکر خلاق تفکر نقاد
? تاریخ اندیشه بشری
? زن_مرد_ ارتباط
?هم اندیشی با مولانا
?یونگ تئوری
?یونگ عملی
? خودهیپنوتیزم
?قصه درمانی
?ازدواج ، جدال ، همزیستی، همکوشی
?-مداخله درمانی در روابط خارج زناشویی
?-فرزندپروری
? زوج درمانی
?- سکسولوژی
?-سفر قهرمانی
?تحلیل رفتار متقابل ( TA)
? آسیب شناسی روانی: افسردگی،اضطراب، وسواس ، اعتیاد
?مدیریت روابط خارج زناشویی
?زندگی جنسی ، تعادل و انحراف
?-آموزش سایکودرام
?تحلیل رویا( تئوری وعملی)
? نوبت عاشقی
?رهایی از اضطراب زیستی، اجتماعی، روانی و وجودی
? ان ال پی
? رفتار جنسی
?مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نقاد
?-روانشناسی بازاریابی و تبلیغات
? دین اندیشی نقادانه
?-دوره مهارت های زندگی نوجوان ( تفکر نقاد-تفکر خلاق- مدیریت احساسات و هیحانات)
?سایکومیتولوژی( رد پای اساطیر در روانشناسی)
? اسطوره موسای کلیم و سفر قهرمانی کارول پیرسون
? یونگ، اسطوره و معنای زندگی
?روانشناسی عشق و ازدواج-سلامت و بیماری در ازدواج
?درسگفتار رهایی از عادت ها
? بنیان های فلسفی روانشناسی
? مدیریت استرس
? عقده های بنیادین در روانشناسی تحلیلی
?سفر قهرمانی ترنس واتز
?حکمت اساطیر
?-سواد جنسی
?-الکلیسم ( سبب شناسی-درمان طبی-درمان روان شناختی)
?وبینار گفتگو با نوجوان
?مهارت کار تیمی
?انسان و تاریخ
?مهارت های زندگی ۱ - مدیریت تفکر
?مهارت های زندگی ۲ مدیریت روابط
?مهارت های زندگی ۳ خودآگاهی
?روانشناسی خرید -مشتری
?در جست و جوی اصالت
?روان شناسی اجتماعی
?گشت و گذار فلسفی با نوجوان
?وبینار شادکامی
?وبینار مذاهب قرن بیستم
?مهارت تصمیم گیری ارزش محور
?انحراف جنسی چیست؟
?پرسوناهای ناکارآمد یک پرسفون
?موانع تفکر نقاد
?خودشناسی به روش یونگ
?مدیریت روابط بین فردی
?سفری در جستجوی معنا
?وبینار مهارت جرات ورزی و ابراز وجود
?وبینار امید واهی و کوری خودخواسته
?وبینار عادت و رهایی از عادت
?ان ال پی (۱۴۰۱)
☎️
09121483033
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
مواظب رفتارهای غلیظ باشید
هر جایی دیدید یک رفتار به شکل غلیظ اظهار میشود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه( یعنی در باطن فرد) عکس این رفتار وجود دارد.
کسی که خیلی غلیظ با ادب است، باید بدانید که در عمق باطنش دریایی از بی ادبی نهفته است.
کسی که خیلی غلیظ خودش را سربه زیر و ماخوذ به حیا نشان میدهد، بدانید که خشمی فراوان پشت این شرم پنهان است.
یا اگر کسی خیلی بیش از حد و غلیظ اظهار معتمد بودن میکند، بدانید که در باطنش خیانت اولین گزینه است.
کسی که خیلی غلیظ با غیرت و متعصب است در باطنش آتش فشانی از فساد منتظر انفجار است.
كسی كه خيلي غليظ به دينداری و پاک منشی خود را مطرح میکند؛ شك نداشته باشيد با اين نما، باطنی عاری از هر گونه اعتقاد وجود دارد.
آدمها پشت رفتارهای غلیظ پنهان میشوند تا حجم بزرگ منفی های درونشان را استتار کنند.
مواظب رفتارهای غلیظ باشید و از همه آنها مهم تر سراغ غلیظ های خودتان نيز بروید.
تا ببینید کدام رفتار افراطی را از خود نشان میدهید.
یک زندگی سالم ، زندگی معتدلانه است.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago