من برای بردن شما به سفری دور و دراز آماده‌ام. به شرطی که شما هم شجاع و ماجراجو باشید. من به شما امیدوارم - چون تنها مردم شجاع به سوی من کشیده می‌شوند. این مقام ازآن بزدلان نیست. این مقام خاص آن‌هایی نیست که به افراد مذهبی معروف شده‌اند؛ این مقام از آن کسانی که خداترس نامیده می‌شوند نیست - این مکان برای آن کسانی است که من آن‌ها را عاشق خدا می‌نامم و چنین کسانی خصایل کاملاً متفاوتی دارند. انسان خداترس هرگز به سوی حوزه‌های عمیق‌تر مذهب حرکت نمی‌کند. چنین کسی در اثر ترس نمی‌تواند از این جور کارها بکند. لغت خداترسی لغت بی‌معنایی است به‌خاطر اینکه اگر شما از خدا بترسید دیگر چطور می‌خواهید عاشق او باشید؟ آیا شما عاشق چنین خدایی می‌شوید؟ اگر نتوانید عاشق خدا باشید پس اصولاً برای شما امکان عاشق شدن وجود ندارد. اگر رابطه‌ی شما با خدا تنها بر ترس استوار باشد، این رابطه نمی‌تواند یک رابطه‌ی عمیق و عاشقانه باشد.

ولی ما یاد گرفته‌ایم که از خدا بترسیم یاد گرفته‌ایم که از هر چیزی بترسیم. کل زندگی ما سرشار از اضطراب و ترس و بزدلی است؛ ترس از دوزخ ترس از خدا ترس از عذاب ما خوبیم ما شریفیم تنها به این دلیل که ترسو هستیم. اما واقعاً فضیلتی از اینگونه که تنها بر ترس استوار است چه ارزشی دارد؟ اگر رابطه‌ی شما به خدا بر اساس ترس باشد چطور می‌توانید به او عشق بورزید؟ از ترس هرگز عشق ظهور نمی‌کند. غیرممکن است از عشق نیز هرگز ترس حاصل نمی‌شود. وقتی شما عاشق کسی می‌شوید هر نوع ترسی محو می‌شود. و وقتی می‌ترسید همه‌ی عشق‌ها ناپدید می‌گردد. اگر شما از کسی متنفر باشید از کسی منزجر باشید نمی‌توانید عاشق او باشید. بشر برای قرن‌های متمادی تا امروز فکر می‌کرده که باید از خدا بترسد. نتیجه این شده است که نیچه اظهار می‌کند که خدا مرده است.

محصول نهایی چنین فرآیندی یک ذهن ترس‌خورده است. واقعاً چنین خدایی را چطور می‌شود تحمل کرد؟ چقدر می‌توان در ترس به سر برد؟ خلاصه یک روز باید این ترس را کنار زد. نیچه وقتی می‌گوید خدا مرده است، چنین معنایی را در نظر داشته است. او علاوه بر این جمله، جمله‌ی دیگری هم گفته بدین مضمون که حالا انسان آزاد است. خدا مرده است و حالا دیگر انسان آزاد است. هیچ فکر کرده‌اید با وجود خدایی که تنها منبع ترس است نمی‌توان آزاد بود؟ بدیهی است که ترس نمی‌تواند آزادی‌بخش باشد. کسانی که پیش من می‌آیند باید عاشق خدا باشند. وقتی من از عاشق خدا حرف می‌زنم نظرم به کسی است که در جستجو است. کسی که می‌خواهد بداند کسی که می‌خواهد درست بداند و نمی‌خواهد شناخت دست دومی داشته باشد چنین کسی می‌خواهد مزه‌ای را بچشد. می‌خواهد مواجه شود، می‌خواهد با خدا روبرو شود و در چشم‌های او چشم بدوزد.
.

? کتاب آواز سکوت از اُشو
.
#Book ?

? @agahi_va_haghighat ?

**غم کیست که گرد دل مردان گردد
غم گرد فسردگـان و سردان گـردد

انـدر دل مـردان خـدا دریایـی‌سـت
کز موج خوشش گنبد گردان گردد**
.

#مولانا ?
.
#Poem ?

? @agahi_va_haghighat ?

نیازی نیست که صوفی مسلمان باشد. صوفی می‌تواند به هر صورتی و به هر شکلی باشد، به دلیل اینکه صوفی‌گری هسته‌ی اصلی همه‌ی مذاهب است. صوفی‌گری به‌طور خاص با اسلام کاری ندارد. صوفی‌گری می‌تواند بدون اسلام هم وجود داشته باشد؛ اما اسلام بدون صوفی‌گری نمی‌تواند وجود داشته باشد. اگر مذهبی زنده باشد، دلیل زنده بودن آن همانا وجود صوفی‌گری است. نوعی جادوی کمیاب است. صوفی‌گری به زبان ساده به معنای عشق ورزیدن به خدا و عشق ورزیدن به کل هستی در بالاترین حد است. صوفی‌گری یعنی این‌که انسان آماده است تا در کل هستی حل شود، آماده است تا در کل جذب شود، در دل آن حل شود. صوفی‌گری با آیین‌ها، کیش‌ها یا مذاهب خاص کاری ندارد. مسیح یک صوفی است؛ همچنان‌که محمد و کریشنا و بودا. نخستین چیزی که من دوست دارم به شما یادآوری کنم این است که صوفی‌گری اصلی‌ترین اصل است، همچنان‌که ذن و حسیدیسم.

اینها همه تنها نام‌های متفاوتی برای همان عالی‌ترین رابطه با خدا هستند. این رابطه خطرناک است. خطرناک است به این دلیل که شما به خدا نزدیک می‌شوید و بیشتر و بیشتر از بین می‌روید و وقتی واقعاً به او نزدیک شدید دیگر چیزی از شما باقی نمی‌ماند. این رابطه خطرناک است به دلیل اینکه نوعی خودکشی است. اما این خودکشی زیباست. تنها راه برای یک زندگی واقعی مردن در راه خدا است. تا زمانی که نمرده‌اید، تا زمانی که داوطلبانه و عاشقانه در راه خدا نمرده‌اید، صرفاً یک زندگی معمولی را تجربه می‌کنید، سبز نمی‌شوید، معنایی ندارید، هیچ شعری، هیچ رقصی، هیچ شادمانی‌ای در دلتان جوانه نمی‌زند؛ شما در تاریکی فرو رفته‌اید و در پایین‌ترین حد در حال گذران زندگی هستید. شما هنوز با جذبه شکوفا نشده‌اید. شکوفایی تنها هنگامی رخ می‌دهد که شما نباشید. شما مانعید و صوفی‌گری هنر حذف مانع بین شما و شما، بین خود و خود، بین جزء و کل است.
.

*? کتاب آواز سکوت از اُشو
.
#Book ?*

? @agahi_va_haghighat ?

وقتی شما نگرانید، یک تصور غیر واقعی از آینده را در ذهن خود ایجاد می‌کنید و اعتقاد به این تصور، موجب ایجاد احساس منفی در شما می‌شود. به عبارت ساده‌تر، شما بدون هیچ دلیل قابل قبولی، خودتان را از آینده می‌ترسانید. نگرانی را از خود دور کنید، ایمان داشته باشید که زمان حلال مشکلات است. با امید زندگی کنید و اجازه دهید انرژی‌های مثبت وجودتان آزاد شود، نگذارید امواج منفی، قدرت فکر و اراده و پشتکار شما را مسدود کند.
.

*? مارک تواین
.
#Quote ✍*

? @agahi_va_haghighat ?

**علت تنگی‌ست ترکیـب و عـدد
جانب ترکیب حس‌ها می‌کشد

زان سوی حـس عالم توحیـد دان
گر یکی خواهی بدان جانب بران

امرِ کن یک فعل بود و نون و کاف
در سخن افتاد و معنـی بود صاف**
.

#معنی_ابیات:

1. علت و سببِ اصلی این تنگی و فشار، ترکیب و عدد است. یعنی کمیّت‌های متّصل و منفصل بر این جهان حکم‌فرماست. حواس انسان، او را به سوی این عالم جذب می‌کند. پس هرگاه که انسان می‌خواهد از این قفس رها شود و به عالم وحدت برسد، این حواس با ریسمان‌های خود او را به این عالم می‌کشند.

2. بدان که آن سویِ عالم حس و صورت، عالم وحدت قرار دارد. حال اگر وحدت و یکتایی را می‌خواهی باید مرکوب عشق را بدان سو برانی.

3. به‌عنوان مثال، فعل امرِ «کُن» یک فعل است. هرچند که حروفِ آن، برحسب ظاهر و از جنبۀ صورتِ کلام، مختلف است، ولی در معنا، صاف و عاری از کثرت و تضاد است. (همین‌طور ذاتِ حق برحسبِ حقیقت، یکی است ولی برحسب ظهور، تعدد و تکثّر پیدا کرده است.)
   .

#مولانا ?
.
#Poem ?

? @agahi_va_haghighat ?

**بخشش

وقتی شخصی خطا می‌کند، به آسانی و با بهانه‌های مختلف آنرا توجیه می‌کند، اما وقتی کسی دیگر خطا می‌کند، واکنش فوری او قضاوت و محکومیت خطاکار است. خودتان را جای آن شخص بگذارید و ببینید چگونه دوست دارید که با شما برخورد شود. چرا نباید به همان آسانی قادر باشید تا دیگران را نیز ببخشید؟ انسان‌ها اشتباه می‌کنند نه بخاطر آنکه ذاتاً شریراند، بلکه به‌خاطر آنکه غافل و ناآگاه‌اند. به‌خاطر داشته باشید، عشق و محبت انسان‌ها را تغییر می‌دهد.**
.

*? پاراماهانسا یوگاناندا*
.

#Quote ✍️

? @agahi_va_haghighat ?

**ای خدا جان را تو بنما آن مقام
کانـدرو بی‌حرف می‌رویـد کلام

تا که سازد جان پاک از سر قدم
ســوی عـرصـهٔ دورپـهـنـای عـدم

عرصه‌ای بس با گشاد و با فضا
وین خیال و هست یابد زو نـوا**
.

#معنی_ابیات:

1. خداوندا آن مقامِ والا را تو به جان نشان بده که در آن مقامِ هُمام، حقیقت بدونِ قیل و قال ظاهر می‌شود.

2. تا اینکه جانِ پاک به عوضِ پا از سر، برای خود قدم سازد. یعنی با اشتیاق تام و ذوق تمام به سوی عرصۀ پهناور عدم بشتابد.

3. این عرصۀ بیکران که مرتبۀ حقیقت کُلّیّه نام دارد. به گونه‌ای است که این عالَمِ صورت و خیال، از آن عالَم مایه می‌گیرد و آن جهان بیکران، اساس و زیربنای این عالَم صُوری است.
   .

#مولانا ?
.
#Poem ?

? @agahi_va_haghighat ?

**هر نبی و هـر ولی را مسلکـی‌ست
لیک تا حق می‌برد جمله یکی‌ست

چونک جمع مستمع را خواب برد
ســنــگ‌هــای آســیــا را آب بــرد

رفتن این آب فوق آسیاسـت
رفتنش در آسیا بهر شماست

نـاطـقـه سـوی دهـان تـعـلـیـم راسـت
ورنه خود آن نطق را جویی جداست**
.

#معنی_ابیات:

1. هر پیامبر و ولی مرشدی، برای خود آیین و طریقتی خاص دارد، ولی چون آن راه‌ها و روش‌ها، سالکان را به سرمنزل حقیقت می‌رساند و بنابراین در واقع طریقۀ انبیا و اولیاء یکی است.

2. به جهت اینکه خوابِ غفلت بر شنوندگان غالب شد، سنگ‌های آسیای حروف و الفاظ را آب معنی و حقیقتِ کُلّی از میان بُرد. یعنی الفاظ را تابُ معانی والا نیست.

3. آبِ حقایق از ناودان دهان، روان می‌شود. ولی شأنِ این حقایق از حدود الفاظ و کلمات خارج است. اما به هر حال حصه‌ای از این حقایق در ظرفِ الفاظ قرار می‌گیرد تا شما ارشاد شوید.

4. آن حقایق از راه دهان و حروف و الفاظ، آشکار می‌شوند. وگر نه حقایق و اسرار ربانی جایگاه دیگری دارد که آن مسلماََ مرحلۀ جان و دل است.
   .

#مولانا ?
.
#Poem ?

? @agahi_va_haghighat ?

تنها زنده بودن، زندگی نیست. به زندگیتان نگاه کنید؛ می‌توانید آن را برکت بنامید؟ می‌توانید آن را هدیه‌ی حیات بنمایید؟ دوست دارید این زندگی را بارها و بارها از سر بگیرید؟ به ندای درونتان گوش فرا دهید. اگر با حساسیت زیاد و خیلی آگاهانه گوش فرا دهید، هرگز گمراه نخواهید شد. وقتی به صدای دلتان گوش دهید، هرگز تجزیه نمی‌شوید. با گوش دادن به ندای درونتان، بدون سبک و سنگین کردن درست و غلط، خودبخود در مسیر گام بر می‌دارید.

تمامی هنر بشر امروزی در گوش دادن آگاهانه، با توجه و عمیق به ندای درون است. از این ندا پیروی کنید و به هر کجا که رهنمونتان می‌کند، بشتابید. گاه ممکن است به خطا رهنمون شوید، ولی بخاطر بسپارید که آن خطا برای پختگی شما لازم است. گاه ممکن است به گمراهی بیفتید، اما باز بخاطر بسپارید این گمراهی بخشی از رشد و تکامل شماست. بارها و بارها ممکن است بیفتید، ولی دوباره برخیزید؛ چون اینگونه است که فردی قدرتمند می‌شود. همه‌ی افت و خیزهای پی در پی به کمال می‌رسند.
.

? کتاب شهامت از اُشو
.
#Book ?

? @agahi_va_haghighat ?

شهامت چیست؟

در ابتدای امر تفاوت چندانی بین شخص ترسو و با شهامت نیست؛ تنها اینکه ترسو به ترس‌هایش گوش می‌سپارد و از آن‌ها تبعیت می‌کند و شخص با شهامت ترس‌هایش را کنار می‌گذارد و به پیش می‌تازد. انسان با شهامت، علیرغم ترس‌ها، به سوی ناشناخته می‌رود.

شهامت به معنای رفتن به سوی ناشناخته با وجود تمامی ترس‌هاست. شهامت به معنای بی‌ترسی نیست. اگر شما شهامت‌تان را ادامه بدهید، بی‌ترسی اتفاق می‌افتد. این منتهای تجربه‌ی شهامت، بی‌ترسی نام دارد. رایحه‌ای است که در شهامت مطلق به مشام می‌رسد، اما در آغاز کار تفاوت چندانی بین شخص ترسو و با شهامت دیده نمی‌شود. تنها فرق در این است که شخص ترسو به ترس‌هایش می‌آویزد و از آن‌ها پیروی می‌کند و فرد با شهامت، ترس‌هایش را رها می‌کند و به پیش می‌رود.

شخص با شهامت با وجود تمامی ترس‌ها به سوی ناشناخته گام برمی‌دارد. او ترس‌هایش را می‌شناسد و می‌داند آن‌ها حضور دارند.

زمانی که به سوی دریایی بی‌انت‌ها و بی‌حد و حصر می‌روید - کاری که کریستف کلمب کرد - ترس وجود دارد؛ آن هم ترسی عظیم، چون کسی نمی‌داند چه چیزی در انتظارش است به خاطر اینکه ساحل امن را ترک کرده است. همه چیز رو به راه است؛ تنها یک چیز کم است و آن هم ماجراجویی نام دارد.

رفتن به سوی ناشناخته هیجان‌آور است. قلب‌تان بار دیگر به تپش می‌افتد، دوباره زنده می‌شوید، کاملاً زنده.

هر ذره‌ی وجودتان حیات می‌یابد، چون شما رویارویی با ناشناخته را پذیرفته‌اید. پذیرش رویارویی با ناشناخته با وجود تمامی ترس‌ها، شهامت نامیده می‌شود. ترس‌ها حضور دارند، ولی با تداوم این پذیرش رویارویی و زورآزمایی مکرر، کم‌کم محو می‌شوند.

تجربه‌ی لذتی که بدنبال ناشناخته است و وجد بی‌انتهایی که با ناشناخته آغاز می‌شود، شما را به قدر کافی تقویت کرده و تمامیتان را مستحکم می‌کند و هشیاریتان را تیز می‌کند. برای اولین بار احساس می‌کنید که ترس‌ها محو می‌شوند؛ پس همیشه در تکاپوی این ماجراجویی هستید. در واقع شهامت به خطر انداختن شناخته برای ناشناخته را کسب می‌کنید. آشنا در مقابل ناآشنا، راحتی برای سختی، سفری زیارتی مشقت‌بار برای مقصدی ناشناخته. هرگز کسی نمی‌داند آیا قادر به انجام آن هست یا خیر؛ مثل قمار است. اما تنها قماربازان می‌دانند زندگی چیست.
.

*? کتاب شهامت از اُشو
.
#Book ?*

? @agahi_va_haghighat ?