?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
رونمایی از کتابِ از ستیز تا ستایش
فردوسی و شاهنامه به روایت شاعران ایران
نوشته نيما ظاهری
باحضورِ
استاد دکتر مهدی نوریان
در پیش تو گر بگریم ای دلدارم
تا ظن نبری که از تو در آزارم
خط تو که دود آتش نیکوییست
در چشم من آمد آب ازآن میبارم
ریش معشوق فرورفته در چشم عاشق😐
#سفینهیخوشگو، دفتر دوم، تالیف بندرابن داس خوشگو، تصحیح سید کلیم اصغر / ۶۲۴
این ریش درآوردن معشوق و به نکبت افتادن شاعران شاهدباز برای دلداری دادن خود هم داستانی دارد. من ابیاتی را جمع کردهام که در آنها معشوق دیگر برای خودش مردی شده و شاعر سعی میکند به هر ترفندی ریش و سبیل او را زیبا جلوه دهد. این با «خط» که صورت معشوق احتمالا در نوجوانی داشته و گویا مورد پسند هم بوده فرق دارد. صحبت از ریش و سبیل است!
جشن گلها
#نوروز
جهان زیبا شد بلبل، چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی...
سخنی در انتساب یک بیت به انوری ابیوردی در دیوان انوری ابیوردی قصیدهای وجود دارد که تغزّل آن در اوج لطافت احساس و رقّت طبع است. البتّه در گزیدهٔ موجود از دیوان او به این تغزّل بسیار زیبا توجّهی نشدهاست: نمازِ شام چو کردم پَسیچِ راهِ سفر درآمد از درم آن…
سخنی در انتساب یک بیت به انوری ابیوردی
در دیوان انوری ابیوردی قصیدهای وجود دارد که تغزّل آن در اوج لطافت احساس و رقّت طبع است. البتّه در گزیدهٔ موجود از دیوان او به این تغزّل بسیار زیبا توجّهی نشدهاست:
نمازِ شام چو کردم پَسیچِ راهِ سفر
درآمد از درم آن سروقدِّ سیمینبر
ز تَفِّ آتشِ دل وز سرشکِ دیده شده
لبِ چو قندش خشک و رخِ چو ماهش تر
در آبِ دیده همیگشت زلفِ مُشکینش
چو شاخِ سنبلِ سیراب در میِ احمر
مرا دلی ز غریوش چو اندر آتش عود
مرا تنی ز وداعش چو اندر آب شکَر
چه گفت؟ گفت: «نه سوگند خوردهای به سرم
که هرگز از خَطِ عشق تو برندارم سر؟
هنوز مدّتِ یک هجر نارسیده به پای
هنوز وعدهٔ یک وصل نارسیده به سر
بهانهٔ سفر و عذرِ رفتن آوردی
دلت ز صحبتِ یاران ملول گشت مگر؟
چه وقتِ رفتن و هنگامِ کردنِ سفر است؟
سفر مکن که شود بر دلم جهان چو سَقَر
مرا در این غم و تیمار و دردِ دل مگذار
ز عهد و بیعت و سوگندِ خویشتن مگذر
وگر بهرغمِ دلِ من همی بخواهی رفت
از آن دیار خبر ده مرا و زآن کشور
کجاست مقصد و تا چند خواهی آنجا ماند؟
کجا رسیم دگربار و کی به یکدیگر؟»
چو این بگفت به بر در گرفتمش، گفتم
که: «جانِ جان و قرارِ دلیّ و نورِ بَصَر
سفر مربّیِ مرد است و آستانهٔ جاه
سفر خزانهٔ مالست و اوستادِ هنر
به شهرِ خویش درون، بیخطر بود مردم
به کانِ خویش درون، بیبها بود گوهر
[درخت اگر متحرّک بُدی ز جای به جای
نه زخمِ ارّه کشیدیّ و نه عنای تبر]
به جِرمِ خاک و فلک در، نگاه باید کرد
که این کجاست ز آرام و آن کجا ز سفر
ز دستِ فتنهٔ این اخترانِ بیمعنی
ز دامِ عشوهٔ این روزگارِ دونپرور...»
نویسندهٔ این سطور بهدلیل علاقهٔ بسیار به سرودههای انوری از سالها پیش به گردآوری دستنویسهای دیوان او پرداخته بود و این قصیده را نخستین بار از روی یک دستنویس مطالعه و سپس این چند بیت را با توجّه به دستنویسهای کهن موجود تصحیح نمود.
گفتنی است که در این قصیده بیتی بسیار سخته و استوار هست که در هر سه چاپ موجود از دیوان (به کوشش سعید نفیسی، محمّدتقی مدرّس رضوی، محمّدامین احمدپور) در متن آمدهاست؛ بااینهمه در انتساب آن به انوری بایستی تردید کرد. این بیت بدین قرار است:
درخت اگر متحرّک بُدی ز جای به جای
نه زخمِ ارّه کشیدیّ و نه عنای تبر
شش دستنویس کهنتر دیوان انوری به خطّ نَسخ این بیت را ندارند و شش دستنویس متأخّر، به خطّ نستعلیق، این بیت را دارا هستند. البتّه در حاشیهٔ یک دستنویس متقدّم نیز این بیت را به خطّی کهن افزودهاند.
مدرّس رضوی در پانویس متن آوردهاست: «این بیت از نُسَخِ د، ع، ل افتادهاست». همین سه دستنویسِ یادکرده از بهترین و ممتازترین دستنویسهای دیوان انوری هستند.
در برخی دستنویسهای نو، بیت افزودهٔ دیگری نیز در این جایگاه به چشم میخورد:
در آن زمین که تو در چَشمِ خَلق خوار شدی
سَبُک سفر کن از آنجا برو به جایِ دگر
گفتنی است که محمّد عوفی در لبابالالباب (ص ۴۱۶) این بیتها را به کافی، پسر ابوالفرج رونی، نسبت دادهاست:
بدآن زمین که تو بر مردمانْش خوار شَوی
مَکُن درنگ و از آنجا بشو تو جایِ دگر
درخت اگر متحرّک بُدی ز جای به جای
نه رنجِ ارّه کشیدیّ و نی بلایِ تبر
[با سپاسگزاری از دوست گرامی و دانشمند، جناب ج.ط نژند برای یادآوری این مطلب]
بدین گونه میتوان نتیجه گرفت که این دو بیت سرودهٔ فرزند ابوالفرج رونی است که سپستر کاتبان آن را به قصیدهٔ مشهور انوری افزودهاند و این موضوع به چاپهای موجود نیز تسرّی یافتهاست.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago