❤خاطره❤

Description
ارتباط با ادمین

@fahimeee_m_f


[خوشا به حالِ شماها که شاعری بلدید ]


قوی باش
#بخند
#بگذر




F❤M
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 1 week ago

1 month, 3 weeks ago

شب اونجوریه که انگار بهت میگه:
ممنون از اینکه کل روز قوی بودی،
حالا وقتشه نقاب قوی بودنتو برداری
و با خستگیات بخوابی....

1 month, 3 weeks ago
1 month, 3 weeks ago

‏در آخرین پیامِ خداحافظی‌اش به او نوشت:

خداحافظ به تو که اندوه مرا نفهمیدی،
و نگرانی‌ها و ترس‌هایم را به تمسخر گرفتی...

3 months, 4 weeks ago

همیشه در جانم بودی، در لبانم، در چشمانم، در سَرم، رنج و اشتیاقم بودی، و آن چیز شگفتی که انسان به یاد می‌آورد تا زندگی کند و بازگردد.

قدرتی عجیبی دارم که تاکنون همانندش را نیافتم، قدرت رویا پردازی و تصورت، هنگامی که منظره‌ای یا واژه‌ای را بشنوم و با خودم از آن حرف بزنم جواب تو را در گوشم می‌شنوم، گویی کنار من ایستاده‌ای و دستت در دست من است.

#غسان_کنفانی

3 months, 4 weeks ago

تو میگی یار خوب تمام ماجراست، #بریتنی_سی _چری میگه:

«روح او پاره بود. روح من سوخته.
اما وقتی باهم بودیم زخم‌هایمان کمی کم‌تر درد می‌کردند. وقتی باهم بودیم تحمل گذشته، به دردناکی همیشه نبود.»

3 months, 4 weeks ago
در انتهای کتاب به خط خودش …

در انتهای کتاب به خط خودش نوشته بود: "مرا ببوس" از نظر دستوری جمله‌ای امری‌ است؛ اما عاری از هرگونه گردن‌ کلفتی و قدرت‌نمایی. گوینده امر و نهی نمی‌کند . لبریز از تمنا و غمی شیرین، در اوج لطافت، بی هیچ کاستی و بیشی، با دو کلمه؛ مرا ببوس..

3 months, 4 weeks ago

میدانی چه‌چیز را بیشتر در تو دوست دارم؟
زیباییِ ساکت و بردبارت‌.
تو بارِ سنگینِ روزها را بر شانه‌هایت حمل می‌کنی و با این حال، غباری بر ظرافت وجودت نيفتاده است.

شما فرستادید ❤️??ممنونم

4 months ago

آه اگر فاصله مان اینهمه نبود
برای یلدایت گلی می آوردم
اناری
کتابی
شعری
خاطره ای
چیزی که زمان را بایستاند
چیزی که گرممان کند
چیزی که از دنیا جدایمان کند
دستت را می گرفتم
دستهایی که بوی سیب می دهند
می گفتم بسیار خسته ام
مرا میان گیسوانِ بلندِ شب اندودت پناه بده
می گفتم در سینه ام حفره ای ست
که عصیان  از آن عبور می کند
و خیال های مبهم
و تاریکی ژرف
می گفتم با مِهر خود پُرش کن!
با یاسمن های خانه ی پدرم پُرش کن!
با شمعدانی های مادربزرگ
یا با اناری
کتابی
شعری
خاطره ای ....
با هر چیزی که زمان را بایستاند ..

#نیکی_فیروزکوهی
#یلداتون_مبارک

کاش بعضی لحظه‌ها مثل یلدا طولانی‌تر می‌موند...

4 months ago
❤خاطره❤
4 months ago
❤خاطره❤
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 1 week ago