بندیکت خاطره‌‌ي اولین روز فیلمبرداری The Thing With Feathers رو تعریف میکنه😂

اولین صحنه از کل فیلم که بندیکت قرار بود روز اول بازی کنه صحنه‌ي مرگ همسر کاراکتر بود و اون که آماده‌ي‌ اجرای یه سکانس خیلی سنگین بوده وقتی برداشت آماده میشه میبینه بجای بازیگری که نقش همسرشو برعهده داره(و الردی نگران بوده چون قبلش اصلا همدیگه رو ملاقات نکرده بودن)، روی زمین با چسب ضربدر زدن و بندیکت باید اون بازی سنگین احساسی رو درمقابل یه ضربدر بازی کنه😐
اون به دیلن میگه اینجوری شدنی نیست و وقتی برای برداشت دوباره برمیگرده میبینه یکی از دستیارای کارگردانو با با وسایل و بیسیمش به جای ضربدر خوابوندن 😭
بندیکت شروع به بازی میکنه و صحنه اینجوری بوده که کاراکترش شوکه شده و هی میپرسه "خوبی؟؟ نفس میکشی؟؟" دستیار کارگردان که درجریان نبوده صحنه دقیقا چیه شروع به بازی میکنه و میگه "آره آه آه"😭🤣
بندیکت: «من اینجوری بودم که نهههههههه همون چسبای ضربدری بهتر بودن»🤣

🌎 #News
🆔 @cumberbabes

توی ادامه‌ی این مصاحبه از شوتی سوال شده وسوسه نشد که بخاطر بندیکت اونم بره شنا؟?

«اوه وسوسه میشدم، خیلی خیلی زیاد وسوسه میشدم ولی خودمو کنترل میکردم و میگفتم نه! من توی ست میببینمش!»

+شوتی آدم خیلی قوی تری از منه???

? #News
? #TheRoses
? @cumberbabes

?شوتی در ادامه‌‌ي صحبت‌هاش درمورد بندیکت گفته:

«اوه کامبربچ! بندیکت... عجب رویای زیبایی! چیزایی که میخوام درمورد این مرد بگم فکر نمیکنم قابل انتشار و مناسب باشن(?)!! چه مرد زیبا و جذاب و دلبری... یه مرد دوست داشتنی دوست داشتنی دوست داشتنی دوست داشتنی! اون باعث شد من از خودم خجالت بکشم! این مرد هرروز صبح خیلی زود بیدار میشه و توی آب یخ شنا میکنه!!»

+چالش برای این که یه نفر با بندیکت همکاری کنه و عاشقش نشه?❤️‍?

? #News
? #TheRoses
? @cumberbabes

???

? #News
✉️ #LettersLive
? @cumberbabes