?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
"یکتایی و نه تنهایی"
"یکتا" باش. منحصر بفرد. همانگونه که پروردگارت تو را آفرید. اما "تنها" نباش. تنهایی ارزش نیست. "تنهایی" چیزی است و "یکتایی" چیز دیگری. این دو یکسان نیستند. می گویند؛ خدا تنهاست. اینطور نیست. این خلاف آیات قرآن است. خلاف عقل نیز هست. خداوند، یکتاست و نه تنها. او با بندگانش است. با مخلوقاتش حال می کند "هو معکم"..."انَّ اللهَ مَعَنا"... "واللهُ مَعَکُم"..."اِنَّ مَعِیَ رَبِّی"... او با بندگانش سخن می گوید، سخن شان را می شنود، اجابت شان می کند، اداره شان می کند، محافظ شان است، رازق شان است، او هر آن، در کاری است. کسی که با همه هست و بهترین تعامل را دارد، تنها نیست. او یکتاست. یگانه است. فرد است. پس "تَخَلَّقُوا بِاَخلاقِ الله". تو هم همچون خدایت یکتا باش و تنها نباش. تنهایی، رنج است، انزواست، بی کسی است، چون مرگ است. تنها نباش و اما #یکتا باش. خودت باش. اگر یکتایی ات را آگاه شوی، بوی الوهیّت گرفته ای. یکتایی ارزشی الهی است. حقیقت زندگی است. بر پای خویش بودن و از چشمه ی خویش نوشیدن است. اما #تنهایی و #انزوا، #گندیدن در خویش است. تن دادن به حماقت است. رفتن به هلاکت است. زیرا چنین چیزی خلاف ناموس هستی است. چه هستی، با ارتباطات خویش، زنده و پویاست ...
حقیقت آیه
“آیَتُکَ أَلّا تُکَلِّمَ النّاسَ”
(آیهٔ تو اینست که با مردمان سخن نگویی)!
- آیه لزوماً آنچنانکه بسیاری پنداشتهاند به معنای حرف و سخن نیست. آیهٔ واقعی دیدنی است. باید آن را دید. اگر میخواهی ببینی باید #سکوت را بیاموزی. باید #خاموش شوی و قضاوتهای ذهنیات را بدور بیندازی. کسی که ذهنش شلوغ است، کسی که با خودش درگیر است و مدام در سرش با خودش حرف میزند، چشمانش نمیبینند. چنین کسی به هرکجا بنگرد ذهنیت خود را میبیند، نه حقیقت آنچه هست را. نه حقیقت آیه را. دیدن حقیقتِ آنچه هست، سکوت میخواهد. تو آیه و نشانهای داری که با حرف و قیل و قال به آن نمیرسی. آن را با جار و جنجال و جدال در نمییابی. آن تنها با سکوت و خاموشی بدست میآید. با تسلیم محض. مراقبهٔ اصیل این سکوت همهجانبه را به تو میآموزد و تو را آمادهٔ دریافت آیهات میکند. آیهای که اِعجاز میکند و حقیقت را می نمایانَد. ای دوست، دورهای را به سکوت بگذران. خودت را از برداشتها و نظریهها و نظریهپردازها رها کن. برای سالکانی که خواهانِ دیدناند این دورهای لازم و ضروری است. از حرف و سخن و واژه آزاد شو و در خانهٔ قلبت با چشمانی باز و بیقضاوت ساکن باش. چشم قلب تنها با این سکوت و خاموشی است که باز میشود. بدون این سکوت و تطهیر درون، هر دیدنی کوری است. دیدن نیست. توهّم دیدن است.
دین اجباری
“اَنُلزِمُکُمُوها وَ اَنتُم لَها کارِهُونَ”
(آیا ما باید شما را در حالیکه از آن اکراه دارید به آن وادار کنیم؟!)
- ای دوست، هدایت امری #اجباری نیست. کسی را به زور نمیتوان دیندار کرد. این نکته را نوح پیامبر خوب فهمیده است. او موظف است پیامش را برساند و کشتیاش را بسازد، اما موظف نیست که حرفش را به زور به مردمان بقبولاند و یا آنها را به زور سوار کشتی کند. چنین کاری نه معقول است نه شدنی. مردمان اختیار دارند حرف او را بپذیرند یا نپذیرند. زیرا در پذیرش دین اجباری نیست. اصلاً کار دین با اجبار پیش نمیرود. دین، #قلب پذیرا میخواهد. این جملهٔ نوح(ع)، این آیهٔ شریفه، خود تفسیر گویای دیگریست از برای آزادمنشانهترین آیات قرآن یعنی “لا اِکراهَ فِی الدّین”. این “اَنُلزِمُکُمُوها” فعلی از مادهٔ الزام است. به شکل و پیوند حروفش توجه کن! آن شکل و پیوندی غریب و فشرده و نامأنوس دارد. حتی قرائتش براحتی ممکن نیست. گویی آن را به زنجیر بستهاند. دین خدا اینگونه شکوفا نمیشود! نوح قرار نیست کسی را ملزم به پذیرش چیزی کند. اصلاً پذیرش #زوری ارزشی ندارد. نور و رستگاری نمیآورد. بر فرض حتی اگر کسی چیزی را که قلباً نمیخواهد، به زور و اجبار و در ظاهر بپذیرد، تازه اول بدبختی و خسارت است زیرا در اینصورت به #نفاق و دوگانگی دامن زده شده است. و نفاق و دوگانگی، یک بیماری خطرناک نفسانی است. بر ضد توحید است. وقتی کسی چیزی را در ظاهر بپذیرد اما در قلب انکارش کند این عین نفاق و دوگانگی است. ای دوست، اجبار و الزام، دین حقیقی را متجلی نمیکند، عشق و محبت نمیآفریند و نجات و رستگاری نمیآورد. با زور و اجبار و خشونت نمیتوان خدا را محبوب دلها کرد.
هرکه را بخواهد
“یَهدِی مَن یَشاءُ اِلیٰ صِراطٍ مُستَقِیمٍ”
(هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند)
⭐️ دقت کن! نمیگوید هر که را که عالِم باشد، نمیگوید هر که را که عابد و زاهد باشد، بلکه میفرماید هر که را بخواهد! پس هرگز از رحمت خداوند ناامید مباش هرچند خود را گناهکار بدانی. به خداوند بخشنده و مهربان ظن نیک داشته باش، چه هر کس با همان گمانی که دارد با او لقاء خواهد داشت. پس با قلبت از آن یگانهٔ بینیاز بخواه که جزو این “مَن یَشاء” باشی. که اگر باشی رستگاریات قطعی است. مهم نیست کهای و کجایی. هر که باشی و هرجا که باشی، به بهترین راهها هدایت میشوی. هرگز در نمیمانی و وصولت به حقیقت قطعی است.
روز حسرت
“ما اَغنیٰ عَنهُم ما کانُوا یُمَتَّعُونَ”
(برخورداریهایشان به کارشان نیامد)!
⭐️ روزی که داشتهها و برخورداریها و حتی دانستگیهای آدمی بکارش نیاید، آن، روز #حسرت و مغبونزدگی است. وضعیت ظالمان و مجرمان اینگونه است و عاقبتشان اینگونه رقم میخورد. تنهای تنها، با وجود داشتهها و امکاناتی بلا استفاده! زیرا عذاب الهی بخاطر دستاوردهای پلیدشان “بَغتَةً” یعنی بطور ناگهانی آنها را فرا میگیرد. و بشنوید ادامهٔ آیهٔ مذکور را؛ “وَ ما اَهلَکنٰا مِن قَریَةٍ اِلّا لَهُم مُنذِرُنَ” (و ما هیچ قریهای را هلاک نکردیم مگر آنکه پیش از آن برایشان هشداردهندگانی بود)! “ذِکریٰ وَ ما کُنّا ظالِمِینَ” (این پند است و ما #ستمکار نیستیم)!
ای دوست، در چنین روزی هیچ ثروت و داشتهای به درد نمیخورد و هیچیک از دانستگیها و تکیهگاهها بکار نیاید. چه آنچه هست حق است و جز حق جاری نمیگردد. “وَ نَستَغفِرُ اللهَ رَبَّنا وَ نَتُوبُ اِلَیهِ”
عمل صالح
“وَاعمَلُوا صالِحاً”
(عمل صلحآمیز انجام دهید)!
⭐️ همانطور که پیش از این نیز گفتهام؛ صالح، ریشه در صلح دارد. واژهاش این را فریاد میزند. صلح، مصدرش است. محل صدورش است. هر کار به ظاهر نیکی را عمل صالح نگویند. بلکه آن عملی را گویند که صلحآمیز، وحدتبخش، و به نیت آشتی و مودّت صورت پذیرد. عمل صالح، کار هر کسی نیست. قلب سلیم میخواهد. عشق به صلح میخواهد. خشونتمداران قادر به عمل صالح نیستند. قلبهای آنها با #صلح و دوستی و پذیرش دیگران، بیگانه است. وقتی صلحخواه و صلحجو نباشی اگر همهٔ دنیا را هم انفاق کنی، تو عمل صالح انجام ندادهای. عمل صالح چیز دیگری است. و قرآن همه را دعوت به انجام عمل صالح میکند. خداوند امر به عمل صلحآمیز دارد. زیرا او صلح را بهترین میداند؛”الصُّلحُ خَیرٌ”. وقتی دو نفر را به نیکی آشتی دهی، تو عمل صالح انجام دادهای. وقتی با کلمهای قلب کسی را با خدا نرم و پذیرا کنی، عمل صالح انجام دادهای. وقتی خالصانه هدیه میدهی و دوستیها را پاسمیداری و قلبها را به هم نزدیک میکنی، تو عمل صالح انجام دادهای. وقتی گره از کار دیگران میگشایی و بجای تنش و تفرقه، وحدت ایجاد میکنی، تو عمل صالح انجام دادهای… هر عمل صالحی باید ریشه در صلح و آشتی و وحدت داشته و به همین نیت باشد. بدان که یگانه مصلح بزرگ، خود خداست و به تبع او هر آن کسی است که کارها را به صلاح آورد. تنشزدایی کند و قلبها را به نیکی و سازندگی به یکدیگر پیوند زند.
از خداوند منان مسئلت داریم که ما را توفیق عمل #صالح عطا فرماید.
بالاترین مقام.
"اِنّی عَبدُ الله "
(من عبد خدایم!)
این بندگی، بالاترین مقام است. مقامی بالاتر از آن نمی شناسم. حتی مقام والای رسالت بعد از آن است، "عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ"! و عیسی(ع) در این آیه ی شریفه خود را به عبودیت می شناساند. این #مقام عین آزادگی و رهایی است. وقتی کسی خود را عبد خدا بداند یعنی از بندگی هر چیز دیگر آزاد است. رهاست. وقتی می گویی؛ "من بنده ی خدایم"، یعنی من بنده ی هوی و هوس نیستم، بنده ی افکار و اوهام نیستم، #بنده ی داشتن و انباشتن نیستم، بنده ی قدرت و حبّ جاه نیستم، بنده ی شهرت و نگاه دیگران نیستم... من از اینها و جز اینها همه آزادم. رهایم. چه هر که خدای مطلقاً آزاد را بنده باشد، شبیه همو می شود و هر چه او را بیشتر ذکر کند، آزادی بیشتری به درون خود کشیده است. این روند "مُخلَص" شدن است. خدایان حقیر و محدود، بندگانی اسیر می پرورند. نه عزت می بخشند و نه بی نیاز می کنند. این تنها بندگی خدای نامتناهی و آزاد است که عزت می دهد و #رهایی می بخشد. عبد خدا، پر ظرفیت ترین و آرام ترین و آرامش بخش ترین خلق خداست. هر معجزه و کرامتی نیز از همینجا نشأت می گیرد. از مقام عبدیت.
شیطان بدنبال تغییرفطرت آدمی است!
"لآمُرَنَّهُم فَلَیُغَیِّرنَّ خَلقَ اللهِ "
([شیطان]: "آنها را فرمان می دهم که آفرینش الهی را تغییر دهند"!)
آفرینش #خدا، بر اساس #فطرت الهی است. و آن که بدنبال تغییر سِرشت و فطرت مردمان است، شیطان است. و دقیقاً از همین خواسته ی شیطان است که در می یابیم؛ #مسیر طبیعت خداوندی، بهترین و سالمترین مسیر زندگی است. در هستی دو تغییر عمده قابل مشاهده است؛ یکی تغییر کمّی و دیگری تغییر کیفی. بطور مثال اگر مقدار آب ظرفی، کم یا زیاد شود، آن تغییر کمّی است. و اگر رنگ و بو و مزه و خاصیت آن تغییر کند، آن تغییر کیفی است. شیطان نفس بدنبال تغییر کیفیت وجودی توست، حال میخواهد این تغییر با کمیّت نیز همراه باشد یا نباشد. قصد او دور کردن تو از اصل خویش و فطرت الهی ات است. و این یعنی از خودیّت خویش خالی شدن. شیطان با ایجاد وسوسه در تغییر خلقت خداوندی، آشفته بازاری روانی ایجاد می کند تا بر انسان فایق آید. او این تغییرات را بر پایه توسعه ی خودبینی، تکبر، طمع، حسد، ستم و سایر صفات رذیله دنبال می کند. چنانچه او موفق شود، آدمی را در اختیار گرفته و سهم خود را از جان او بر گرفته است. اینکه در جایجای مکتوبات به فطرت الهی و حفظ خودیّت متعال بسیار پرداخته ایم بدان دلیل است که یگانه سرمایه ی نجات آدمی همین خودیّت پاک و الهی اوست. اگر انسان آن را از زیر غبار من های جعلی اش، بیرون کشد و از مواهب آن مستقیماً برخوردار شود، بدون شک به حیاتی #پاکیزه و روان دست یافته است. و چنانچه از آن به هر علتی دور شود، از زندگی واقعی دور شده است. و دقیقاً از این روست که بزرگان بر خود بودن تاکید فراوان کرده و آن را عزیز می شمارند. در این فطرت الهی، هر آنچه که در راه کمال به آن نیازمندی، به بهترین وجه وجود دارد. چه آن سِرشتی زنده، هوشمند و متعال است. راه را می داند و ساده ترین مسیر رشد را می شناسد. بدان که تعلیم راستین، تعلیمی است که تو را به خودیّت الهی ات نائل کند. و تقوا، حفظ همین خودیّت است.
کالبد ضعیف انسان!
"خُلِقَ الاِنسانُ ضَعِیفَاً "
انسان ضعیف خلق شده است!
تا بحال در جایجای مختلف در باره ی کالبد های #قوی و لطیف سخن گفته ام، اما اینبار میخواهم در باره کالبدِ #ضعیف، و آشکاری آن بگویم. یک #سالک باید در موقفی با کالبد ضعیفش روبرو شود و آن را فهم کند. فهم این نکته یک امتیاز بزرگ است و خود باعث رهایی است. برای یک سالک غالباً چنین فهمی زمانی به سراغش می آید که احساس قدرت می کند! تصور می کند که به جایی رسیده است! ما چنان ضعیفیم که گاه یک حشره ی کوچک، یک ویروس ناپیدا، یک واقعه ی ساده، براحتی میتواند ما را از پای در آورد. گاه یک توهین و تحقیر، براحتی ما را در هم می شکند، آن هم درست زمانی که انتظارش را نداشته ای. در چنین مواقفی، تو خودِ ضعیف ات را می بینی! پس ببین! خوب هم ببین! این تویی! وامانده ای که غرورش شکسته است! این دیدن و فهم آن نکته ای حیاتی برای سالک است. زیرا هیچ کس به حوزه ی اقتدار #باطنی وارد نمی شود مگر آنکه خودِ ضعیف و شکننده اش را فهم کرده باشد. و این موقفی است که برای هر سالکی پیش می آید. بزرگ و کوچک هم ندارد... فهمِ این ضعف است که به اقتدار باطنی منجر می شود. رهایی از آنچه که قدرت می پنداشته ای، خود یک آزادی مسحورکننده است. فهمِ ضعف، به نقطه ی قوّت بَدَل می شود. و اینچنین است که کالبد ضعیف ات چون پوسته ای می افتد و تو از شرش رها می گردی. ای دوست سالکم، هر چه در پیشگاه خداوند اظهار عجز و ضعف کنی، بر اقتدار خویش افزوده ای.
مناجاتی از عبدالرحمن جامی
الهی حجاب غفلت از بصر بصیرت ما بگشای، و هر چیز را چنانکه هست به ما بنمای*. نیستی را بر ما در صورت هستی جلوه مده، از نیستی بر جمال هستی پرده منه، این صُوَر خیالی را آیینه تجلیات جمال خود گردان، نه علت حجاب و دوری. و این نقوش وهمی را سرمایه دانایی و بینایی ما گردان، نه آلت جهالت و کوری و محرومی و محجوری ما، همه از ماست؛ ما را به ما مگذار، ما را از ما رهایی کرامت کن، و با خود آشنایی ارزانی دار.
«یا رب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده»
اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ
خدایا حقیقت و واقعیت اشیاء را آنگونه که هست به ما نشان بده نه آنگونه که ما می ببینیم.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago