.
کودک ذوق مرا..

🎙#بنیامین_بهادری
🎸#کیان_فلسفی
🖋#سید_رضا_هاشمی_سره

@seyyedrezahashemi

.

از حیرت جمال تو
بی آرزو شدم..

#صائب

@seyyedrezahashemi

.

خامه چه گوید در این مجال محقّر
چامه چه باشد به خاک پاش برابر

قطره چه آرم کنار بحر معانی
حرف چه دارم به جنب بی‌حد بی‌مر

صد یَم اگر جملگی شوند مرکّب
گفته نگردد نمی ز سوره‌ی کوثر

بَخس بوَد در ثناش، گر چه بریزند
گوهر معنی به پاش، قوم سخنور

گر چه سخن رانده‌اند اَفصح و اَبلغ
شانش از این ترّهات بوده فراتر

من نه فقط در ثناش الکن و اخرس
الکن و اخرس هزار سیّد حِمیَر

من چه بخوانم ورا که در گه مدحش
کلک بخاید ز بهت، شاعر بُحتَر

لیک دهان باز کرده کودک طبعم
مشق تکلّم کنان به یاری مادر

لیک بگویم از او که بوده موکّد
گفتن فضلش به گفته‌ی حق داور

لیک بگویم از او که شرح صفاتش
بوده به طاق و رواق عرش مسطّر

آنکه به پاکیزگی‌ست مریمِ مریم
آنکه به دیرینگی‌ست مادرِ مادر

در ره او "طرّقوا "ست جارِ سلیمان
غاشیه دار وی‌اند ساره و هاجر

یوسف از او در مغاک، یافته ایمن
عیسی از او بر سماک ساخته محور

"لَحمک لَحمی" هم‌آنک گفت علی را
"بَضعةُ مِنّی" ورا سرود مکرر

رکن دو بیت‌الله است بنت خدیجه
مادر پیغمبر است، همسر حیدر

دختر اگر فاطمه‌ست، مادر گیتی
هیچ نیاورده است دختر دیگر

دُرةُ تاجِ علیست، افسرِ احمد
مِعقَبِ او از شبیر بوده و شبّر

بر در او سیم و زر، به خاک نیرزد
آن که کند خاک را به دیده، ابوذر

قیمت زر را شکسته فضه‌ی زهرا
زآن که کند خاک را به گَرد رهش زر

آن که به "اُمّ الکتاب" آمده وصفش
خوش بوَدم کز ثناش پر شده دفتر

دور فلک بود گِردِ نقطه‌ی نامش
گر چه به کامش نگشت چرخ مدَوَّر

گر چه شب قدر بود، قدر ندانست
هیچ‌کس او را از آن گروه ستمگر

گر چه شب قدر بود، از همه امت
هیچ نبودش به غیر ظلم، مقدَّر

شوکت او را ندید ملحد اَعمیٰ
شئنتِ او را نمود کافرِ ابتر

شوهر او را ببست دست به ریسه
خانه‌ی او را فروخت، لیک به اخگر

هیچ نبودش بدان گروه سر جنگ
جنگ کجا و کجا ملیکه‌ی محشر

تیغ کجا و مصاف سدره و طوبی
لوش کجا و کنار یاس معطر

لیک شد اندر برش پسر سپر جنگ
لیک به سر معجرش بگشت چو مِغفَر

بازوی او را شکافت، تیغ‌مغلَّف
پهلوی او را گداخت، میخِ پس در

کشتی زهراست این به خون زده پهلو
پهلوی زهراست این نه سدّ سکندر

بین که چه رونق فزود باغ نبی را
قامتش از زخم‌های اَحمر و اَخضر

دستِ شکسته گرفت بر رخ نیلی
آن که به دستانش داد بوسه پیمبر

برخیِ آن دم شوم که پای برهنه
در پی ثانی دوید، فاتح خیبر

کرد ز منبر فرود، کشته‌ی محراب
رفت به منبر‌فراز، غاصب منبر

خون جگر خورد، لیک چاره نبودش
گر چه نبودی به سانش کس جگر‌آور

اشک، به قدر تسلّی غم او نیست
گر که شود جن و انس دیده سراسر

آه از آن پنج که شدند پریشان
آه از آن جمع که شدند مکسّر

هیچ تو را این ستم رساد به خاطر؟
هیچ تو را این عناد هست مصوَّر؟

هیچ سیه‌روی‌تر شنیدی از این قوم؟
هیچ بدیدی از این زَنادقه اخسر؟

آه، که لعنت بر آن نظاره‌گران باد
آه، که نفرین به جمله، کهتر و مهتر

#سید_رضا_هاشمی
#سره

@seyyedrezahsshemi

ای مونس شکسته‌دلان
حال ما ببین..

.

آمد نفس صبح و سلامت نرسانید
بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید

یا تو به دم صبح سلامی نسپردی
یا صبحدم از رشک، سلامت نرسانید

#خاقانی

@seyyedrezahashemi

.
این را با دل دوستان جوانم راه آمدم

که:
می با جوانان خوردنم باری تمنّا می‌کند

#تحلیل_رپ
#علی_سورنا
#پارساسانتو

کامل در:

https://youtu.be/ddBMscLf1cQ?si=hwo7X4iQy9G0bXHl

@seyyedrezahashemi

.

نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک

#حافظ

@seyyedrezahashemi