#کتاب

مطالعه، مرا در خلوت خود تَسَلّی می‌بخشد. مرا از سنگینیِ بطالتِ اندوهبار، آزاد می‌کند.
و در هر زمانی، می‌تواند مرا از مصاحبت‌های کسالت‌بار خلاص کند؛ هر زمان که درد، خیلی کُشنده و شدید نباشد، مطالعه چاقوی درد را کُند می‌کند.
من برای منحرف‌‌ کردن ذهنم از افکارِ مایوس‌کننده، صرفا نیاز دارم به کتاب‌ها پناه ببرم.

#آلن_دوباتن
@seyedamirhoseinfazeli

#ایستگاه_شعر **گر به کویت خاک گردم، نیست غم، لیکن غم است

کز سرِ کویت بخواهد باد بُرد این خاک را**#امیر_خسرو_دهلوی

میگه من اگه روزی بر سر کوی تو و در راه تو خاک بشم(بمیرم) و تبدیل به خاک بشم هیچ غمی نیست. و هیچ غصه ای ندارم.
اتفاقا غم من از اینه که روزی باد بیاد و منو مثل خاک از کوی تو ببره و از تو جدا بشم.

@seyedamirhoseinfazeli

#ایستگاه_شعر **بزرگی ای که در آن نیست چشمِ لطف به مردم

بُوَد چو کوهِ بلندی که چشمه سار ندارد**#واعظ_قزوینی

میگه: بزرگی ، بدونِ لطف کردن به مردم، مثل یه کوه بلنده که درونش هیچ چشمه ای برای خير رسوندن نداره. و فقط از بزرگی ظاهرشو داره. همینقدر بدون مصرف و ظاهری...
همنشینیِ چشم و چشمه در دو مصرع بسیار زیبا است.

@seyedamirhoseinfazeli

#ایستگاه_شعر

می‌دونید که روی سرخ، نشانِ سلامتی و روی زرد نشانِ مریضی و ضعفه و از طرفی رنگ مس سرخه و رنگ طلا زرد و اکسیر هم ماده ای است که میتونه ماهیت اجسامو تغییر بده ، با ارزش ترشون کنه و مثلا مس رو تبدیل به طلا کنه...
حالا بریم سراغِ بیت:

**گویند: روی سرخِ تو سعدی که زرد کرد؟؟

اکسیرِ عشق ، بر مِسَم افتاد و زَر شدم...#سعدی
میگه: به منِ سعدی میگن: چه کسی روی سرخ و سلامتِ تو رو زرد و مریض احوال کرده؟
و سعدی میگه: روی زردِ من از مریضی و ضعف نیست بلکه اکسیرِ عشق باعث شده من به رنگ طلا در بیام و عشق اتفاقا منو با ارزش تر کرده.
حالا یکبار دیگه بیت رو بخونید و لذت ببرید?**

@seyedamirhoseinfazeli

نمی‌دانستم آیا این اندوه است که ما را به تفکر
وا می‌دارد یا تفکر است که ما را اندوهگین می‌کند!

#چارلز_بوکوفسکی

@seyedamirhoseinfazeli

#ایستگاه_شعر

**زد حباب از خودنمایی ، خیمه از دریا برون...

چون صدف پستی گزین تا با گهر همدم شوی**

#قصاب_کاشانی

میگه: تو مثل حباب نباش که برای خودنمایی و برای اینکه خودی نشون بده از دریا بیرون میزنه و بر روی آب خیمه میزنه چرا که عمر این خودنمایی خیلی کمه و حباب جز پوچی چیزی به همراه نداره.
بیا و مثل صدف باش ، پایین بودن رو انتخاب کن به این بهانه که همنشینِ گهر بشی چرا که صدف اگرچه در قعرِ دریا و جای پستیه ولی گوهری داره که حباب نداره

@seyedamirhoseinfazeli

#تک_بیت

تویی بهانه‌ی آن ابر ها که می‌گریند

بیا که صاف شود این هوای بارانی

#قیصر_امین_پور

@seyedamirhoseinfazeli

یادمون نره گاهی خودمون باید
بهترین دوستِ خودمون باشیم
شب خوش?

#ایستگاه_شعر

**از آن رو می‌کند خَم، رفته رفته قامت ما را

که می‌خواهد کند با خاک ما را آشنا، پیری**

#واعظ_قزوینی

واعظ میگه: به این دلیل پیری و کهولت سن ، قد و قامتِ انسان ها رو خم‌ میکنه که با خاک نم‌نم آشنا بشن و عمر ، رفته رفته ما رو خمیده میکنه و ما رو به خاک و مرگ نزدیک تر میکنه
گویی این خمیدگی برای نزدیک تر شدن و آشنایی بیشتر با قبر و مردن و ... است

@seyedamirhoseinfazeli

#تک_بیت

**صفایی بود ديشب با خيالت ، خلوتِ ما را 

ولی من باز پنهانی ، تو را هم آرزو كردم...**

#شهریار

@seyedamirhoseinfazeli