?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
آدم تا زندگی نکند، نمیداند و من هم اولین بار است که زندگی میکنم. نه از قبل جزوهای به من دادهاند نه صحنهها، افراد و دیالوگها تکراری است.
من هم دارم اولینهایم را تجربه میکنم، از کجا بدانم چه میشود یا اگر فلان کار را نکنم یا بکنم چه میشود.
به خودم سخت نمیگیرم حتی برخلاف تصور صاد که فکر میکند این عدم پشیمانی از انتخابها و تجربههایم به خاطر غرور است، من این طور فکر نمیکنم.
من فکر می کنم اگر باز هم برگردم به عقب، با همان آگاهی که دارم و در همان شرایط مشابه، باز هم همین چیزها و همین آدمها و همین راهها را انتخاب میکنم چون قبل از انتخاب فکر میکنم و اتفاقا به صدای دلم هم گوش میدهم.
الحمدلله که زندگی در گذر است و آدمیزاد بزرگ میشود و میگذرد و میبخشد و دل میدهد به تجربههایی جدیدتر و هر تجربه جدید یعنی اشکها و لبخندهای جدید، حسهای جدید.
و من ویژگیهایی از خودم را کشف میکنم که اگر توی خانه، کنج اتاقم مینشستم و از جنس آدمیزاد و آمیختگی با جهان پیرامونم دوری میکردم، هرگز نمیدانستم من چه کسی است، چه ضعفها و قوتهایی دارد و این شناخت را دوست دارم.
صبحها وقتی بیدار میشوم، مثل اغلب آدمها کمی دیر واکنش نشان میدهم. مخصوصا وقتی توی خیابان باشم، اگر کسی از رو به رو بیاید واقعا گیج میشوم کدام طرف بپیچم که به این شخص برخورد نکنم. خیلی ساده است ولی متأسفانه من اینگونهام.
امروز صبح در فاصله چند قدمیام یک گربه سیاه زشت و لوس توی پیاده رو بود، نگاهش را دنبال کردم، رسیدم به یک گربه چاقتر، زشتتر، سیاهتر و بینهایت وحشی که انگار به جای پا، بال داشت و به سرعت به سمت من و این گربهی لوس میآمد. من طبق معمول متوقف شدم و فقط میگفتم: جون مادرت بیا برو انور.
گربه چاقتر نزدیکتر میشد، من در درون خودم بیشتر جمع میشدم و گربه لوس هم نمیدانم به امید چه کسی ( امیدوارم بدبخت به من دل نبسته باشد چون من خودم هم از آن گربه وحشی ترسیدم) سر جایش بود.
گربه سیاه بزرگ بالأخره به ما رسید ولی خدا را هزار مرتبه شکر چند قدم مانده به من فرمان را چرخاند و باز هم خدا را شکر جلوی من به گربه لوس کاری نداشت چون بعدا تصویرش از ذهنم پاک نمیشد و غصه میخوردم. تازه متوجه شدم یک لقمه گوشت ( نمیدانم از کجا) پیدا کرده بود و داشت به سرعت میرفت تا پنهانش کند.
اگر زبان گربهها را بلد بودم به او میگفتم خاک توی سرت، تو با این ابهت و هیکل نیاز نداری از کسی فرار کنی، بمان و سروری کن بی خرد ولی متأسفانه نه زبان گربهها را بلدم نه زبان مارها. با آدمیزاد هم زیاد به مشکل میخورم.
دلم برای بارون تنگ شده.
در مناجات العارفین آمده:
**وَمااَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ
و چقدر گواراست طعمِ دوستیِ تو.♥️**
اول: آدمیزاد راحت به این جمله نمیرسد. خیلی باید از در و دیوار و زمین و زمان بخورد تا با پوست و استخوان بپذیرد و با جان و دل بگوید حسبی الله. حسبی الله آغاز رهایی است و آغاز امتحانهای دشوار است. دوم: استاد صدایم زده بود، به او شرحی از ما وقع و ضررهای جسمی…
شما که غریبه نیستید، یک تکه ابر دلتنگم که هوای بهار به سرش زده. راه میرود میایستد، میگرید. در هم میشود، شکفته و رقیق میشود، میگرید.
نه طاقت ماندن کنار خورشید را دارد نه ماه. نه بالای سر برکه میایستد نه درخت. نه طاقت بیابان گردی دارد و نه جنگل و کوه به چشمش میآید.
یک تکه ابر دلتنگ رنجورم که دارم با خودم مدارا میکنم تا پرستوها بیایند، مرا روی بالهایشان بنشانند و پروازم دهند.
عکسهایی از آسمان تمیز و زیبای ولایت وقتی در هوای آلوده تهران نفس میکشم.?
حلال کن که فدایی بوتراب شدی
شبیه مهریه ات ذره ذره آب شدی
به باغ پیرهنت، خون دل جوانه زده
که باغ گل شدی و ناگهان گلاب شدی
"حسن چه دیده که در تب هنوز می سوزد؟!"
به وقت غسل تن خویشتن جواب شدی
مرا ببخش عروس علی که جای حنا
به خون سینه و پهلوی خود خضاب شدی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago