?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago
فقط در تنهایی و رهاشدگی مطلق است که میتوانیم قدرتهای حقیقی سرشت درونیمان را تجربه کنیم.
کارل_گوستاو_یونگ
کارل گوستاو یونگ در زندگینامه ای که به قلم خود او نوشته شده و پس از مرگش انتشار یافته نشانه های فراوانی از خوی مرگ پرستی خود به دست داده است. رویا های او اغلب سرشار از جسد و خون و کشتار است... زمانی که خانه یونگ در بولینگن ساخته می شد ، جسد سربازی فرانسوی را یافتند که 150 سال پیش به هنگام حمله ناپلئون به سوئیس غرق شده بود.
یونگ از جسد عکس گرفت و آن را به دیوار خانه آویخت. جسد را دفن کرد و به عنوان احترام نظامی سه گلوله بر مزارش شلیک کرد. در ظاهر شاید این عمل کمی غریب به نظر برسد و شایان اهمیت نباشد. با اینحال یکی از بیشمار اعمال ناچیزی است که آشکارتر از اعمال ارادی مهم ، جهت گیری نهفته را نمایان می سازد. فروید سالها پیش به جهت گیری مرگ در یونگ پی برده بود. زمانی که فروید و یونگ با کشتی عازم ایالات متحد بودند ، یونگ در باره اجساد کامل و بی نقصی که در باتلاقهای نزدیک هامبورگ یافت شده بود داد سخن داد .
فروید به این صحبتها بی علاقه بود و به یونگ گفت سبب این اندازه گفتگویش از اجساد آن است که ناآگاهانه سرشار از آرزوی مرگ او یعنی فروید است . یونگ با تغیر این امر را انکار کرد. با اینحال چند سال بعد ، مقارن جدایی اش از فروید ، در رویا دید که ناگزیر است همراه سیاهپوستی بومی زیگفرید را بکشد. او با تفنگی بیرون رفت و زمانی که زیگفرید بر قله کوهی پدیدار شد او را کشت. آنگاه وحشت زده و هراسان شد که مبادا جنایت او بر ملا شود . اما خوشیختانه بارانی بارید و همه آثار جنایت را شست. یونگ با این فکر بیدار شد که یا باید خود را بکشد ویا معنای این رویا را دریابد.
پس از مدتی تفکر به این "فهم" رسید که کشتن زیگفرید به معنای کشتن قهرمان درون خویش ، و بدین ترتیب ، مبین تواضع اوست. تغییر مختصر زیگموند به زیگفرید کافی بود به مردی که بزرگترین مهارتش تعبیر رویا بود ، این امکان را بدهد تا معنای راستین رویایش را از خویش پنهان نگاهدارد . اگر کسی از خود بپرسد چگونه چنین سرکوبی شدیدی میسر است ، پاسخ آن است که این رویا تجلی جهت گیری مرگ پرستانه وی بود ، و چون کل این جهت گیری بشدت سرکوب شده بود ، یونگ نمی توانست آگاهی از معنای این رویا را تاب آورد.این تصور هم مصداق می یابد که یونگ مفتون گذشته بود و بندرت فریفته حال آینده می گردید. سنگ ها شی محبوبش بودند و یکی از توهمات کودکیش آن بود که خداوند با ریختن مدفوع ، کلیسایی را ویران کرده است. همچنین همدردی هایش با هیتلر و فرضیات نژادی وی ، مبین قرابت و همبستگی او با عشاق مرگ است.
البته یونگ شخصی فوق العاده خلاق بود ، و خلاقیت کاملا ضد مرگ پرستی است. او برای حل تعارض درون خویش ، میان نیرو های مخرب خود و آرزو و توانایی شفا بخشیدن توازن ایجاد کرد و علاقه خود به گذشته و مرگ و تخریب را موضوع تعمقات و نظرات درخشان خود قرار داد.
دل آدمی و گرایشش به خیرو شر
اریک فروم
در مکتب یونگ، روان زنانه را آنيما (Anima ) و روان مردانه را آنيموس (Animus ) خوانده اند. يونگ آنيما و آنيموس را از مهمترين آركِ تايپها(archetypes) در تكامل شخصيت میداند و میگويد: در نهايت، انسانی به كمال انسانيت خود میرسد كه آنيما و آنيموس در او به وحدت و يگانگی كامل برسند. يونگ، يكی شدن آنيما و آنيموس را ازدواج جادويی خوانده است و در واقع اصليترين بنيان روان آدمي، آنيما و آنيموس است
زن و مرد واقعی درون ما
اسطوره ها و روانشناسی يونگ بر اين باورند كه انسان ازلی، نر- ماده يعنی دو جنسی بوده است. چنانكه افلاطون در رسالهی ضيافت میگويد:
خدايان نخست انسان را به صورت كرهای آفريدند كه دو جنسيت داشت. پس آن را به دو نيم كردند بطوريكه هر نيمهی زنی از نيمهی مردش جدا افتاد، از اين روست كه هر انساني به دنبال نيمهی گمشدهی خود سرگردان است و چون به زنی يا مردی بر میخورد، میپندارد كه نيمهی گمشدهی اوست. در حاليكه نيمه گمشده هر انسان درون خود اوست كه متاسفانه به بيرون فرافكن ميكند
?بعضی ها از كمبود مشكلات است كه رنج ميبرند و برخی از انبوه آن
?کارل گوستاو يونگ
از نظر یونگ این نکته بسیار مهم است که یک فرد را در عین حال که در چهارچوب تجربه های زندگیش میبینیم ، در سابقه تاریخی بشریت هم ببینیم. بدین معنا که تحلیلگر باید همان طور که از رؤیاهای فرد تجربه هایی را کسب میکند درک خوبی هم از اساطیر داشته باشد.
هرچيزى دربارهی ديگران كه ما را میرنجاند میتواند منجر به درک عميق ترى از خودمان شود.
مقاله
رمزگشایی_نمادها_در_داستان_پینوکیو
داستان پینوکیو را همه تان شنیده اید. ژپتو (ژوپیتر) عروسکی چوبی می سازد شبیه عروسک های خیمه شب بازی ولی فراموش می کند نخ های آن را نصب کند و این عروسک به نوعی صاحب "اختیار" می شود (پینوکیو در زبان ایتالیایی به مخروط کاج می گویند که شبیه درخت کاج است ولی از آن کوچک تر است، از آن جدا شده و در عین حال بذر درخت کاج دیگری را در درون خود دارد).
وقتی ژپتوی پیر می خوابد پری مهربان به سراغ پینوکیو می آید و به او جان می دهد. (شب، تاریکی و پری مهربان ماهیت مادینه روانی یا آنیمایی دارند و معنای کلمه آنیما نیز جان یا حیات است).
این گونه است که وقتی ژپتوی پیر از خواب برمی خیزد عروسک ناتمام خود را می بیند که از درو دیوار بالا می رود و کارگاه نجاری اش را به هم می ریزد. ژپتو پسرکی سر به راه می خواهد بنابراین برای پینوکیو کیف و کتاب و کفش و کلاه مدرسه می خرد و او را روانه مدرسه می کند اما در راه مدرسه روباه مکار و گربه نره در کمین کودکانند. (گربه نره نماد غریزه است و روباه نماد طمع می باشد و این دو از دیدگاه روانشناسی تحلیلی نماد سایه یا shadow هستند).
روباه و گربه بارها پینوکیو را فریب می دهند. یک بار با وسوسه سیرک، یک بار با وسوسه شهر بازی، یک بار با طمع جنگلی که در آن پول ها را می کارند و درخت پول سبز می شود و پینوکیو در این مسیر بارها هر چه دارد می بازد و به صفر می رسد:
چه خوش آن قماربازی که بباخت هر چه بودش
بماند هیچش الا هوس قمار دیگر
نقطه اوج داستان هنگامی است که پینوکیو با مدد فرشته مهربان از فریب روباه و گربه رهایی می یابد و به خانه برمی گردد اما ژپتو (ژوپیتر/یهوه) را در خانه نمی یابد به ناچار برای یافتن گمشده اش به سفری دیگر رو می آورد: سفری دریایی (دریا هم نماد پوزیدون است که سایه زئوس/ ژوپیتر است و هم نماد ناخودآگاهی) و پینوکیو در این سفر "یونس وار" به شکم ماهی فرو می رود (ماهی نماد دیونیزوس است و در عین حال شکم ماهی نماد ظلماتی است که خضر آب حیات در آن می یابد و سیری انفسی پس از سیر آفاقی را نشان می دهد) و این بار پینوکیو با پدر به خانه برمی گردد و از خلقت خود فراتر می رود و "انسان" می شود!
"کارلا کلودی" نویسنده ایتالیایی در داستان پینوکیو تمام مراحل سفر قهرمانی و آرکه تایپ های یونگی را به کار می گیرد تا در پس داستانی به ظاهر کودکانه و جذاب درس زندگی برونی و درونی را "سینه به سینه" انتقال دهد.
دکترمحمدرضاسرگلزایی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago