? اهنگ زیبا و قدیمی "جایلا جان تِه برده" ?

?علی نوشیروانی

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne

? #مرتضی_جعفرزاده
?اجرا شاد انارکی تا آخر?مهدی‌ حیدرزاده?
?پرانرژی مخصوص رقص

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne

همگان امیر تیمور گورکان، پادشاه مغول نژاد ایران را می‌شناسیم. او در سال ٧٧٢ هجری قمری، در حالیکه سی و پنج سال از زندگی‌اش می‌گذشت، در خراسان بزرگ آنروز (در شهر بلخ) به تخت شاهی نشست و نزدیک سی و چهار سال نیز پادشاهی کرد.
وی را نیز باید از جهانگشایان نامور گیتی بشمار آورد. زیرا در دوران فرمانروایی خود، از ((فرارود)) (ماوراءالنهر) و خوارزم و ترکستان و سیستان و هندوستان و افغانستان و سراسر ایران گرفته، تا آسیای صغیر (ترکیه) و دمشق و شام (سوریه کنونی) و مصر و ارمنستان و گرجستان و عربستان را یکی پس از دیگری در نوردید و بزیر فرمان آورد. و در روسیه، تا نزدیک شهر مسکو پیش رفت و در مکه و مدینه خُطبه) بنامش خواندند. بغداد را ویران کرد و برای تاختن به کشور چین آماده شد، و از خوارزم به ختا تاخت و آنجا را گرفت، ولی در آنجا دچار سرماخوردگی سخت شد و آرزوی تسخیر چین را به گور برد.
پیکر وی را به سمرقند آوردند و در آرامشگاهی که خود از پیش ساخته بود (و در آینده درباره آن نیز خواهیم نوشت) بخاک سپردند.
فرزند او ((شاهرخ میرزا)) بعکس پدرش بسیار نرم دل و دادگر بود، و هنگامی که به جای پدر نشست، به آباد ساختن ویرانی‌هایی که پدر پدید آورده بود پرداخت و در مدت چهل و سه سال پادشاهی ، بناهای فراوان، باغ‌های گوناگون و راه‌های درازی ساخت و مردم دانشور و هنرمند را گرامی‌داشت، و در سن هفتاد و دو سالگی در گذشت.
او سه برادر داشت بنامهای ((جهانگیر، شیخ عمر، و میزان شاه.))
میزان شاه در چهل و سه سالگی کشته شد. دو پسر بنامهای سلطان محمد و میرزا خلیل داشت که هر دو دوران پادشاهی عمویشان (شاهرخ میرزا) بدرود زندگی گفتند. ولی سلطان محمد پسری بنام ((سلطان ابو سعید)) داشت که پس از مرگ عموی خود شاهرخ بجای او، پادشاه شد. و او نیز در سن ۴٣ سالگی، پس از هجده سال پادشاهی کشته شد. فرزند چهارم ((سلطان ابو سعید)) بنام ((عمر شیخ میرزا)) پس از پدر به تخت نشست و او نیز، در سی و نه سالگی (در سال ٩٠٠هجری قمری) در گذشت. وی، فرزندی بنام ((ظهیرالدین محمد بابر)) داشت که بهنگام مرگ پدر، یازده ساله بود و با همین سن کم، بر تخت پادشاهی نشست و رفته رفته جوانی بسیار دلاور و بی باک شد و در یکی از جنگهایی که در خاک هند کرد، با دو هزار مرد جنگی خود، بر نزدیک بر یکصد هزار تن نیروهای دشمن که به هزار پیل (فیل) جنگی مجهز بودند، پیروز شد. او، پس از سی و هشت سال پادشاهی، در سن چهل و نه سالگی مُرد. فرزند او بنام ((نصیرالدین محمد همایون)) بجای پدر نشست و وی نیز در سن چهل و نه سالگی در گذشت و پسر بزرگش ((جلاالدین محمداکبر)) در سیزده سالگی شاه شد و او که مردی دلاور بود، سراسر هند را زیر چتر فرمانروایی خود در آورد و همه‌ی راجه های هند را شکست داد.
ادامه در قسمت بعد »

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne

نادرشاه افشار قهرمانی که آرام نگرفت بخش سوم قسمت : 269 رویش گیاه، در درون چکمه نادر از روزی که پای از مرز هند به درون آن کشور گذارده بود، تا روزی که به دروازه‌های لاهور رسید، و سپس شهر، تسلیم او شد و وی سخنانی برای مردم آن شهر گفت و به مرکز فرماندهی…

مقاله "جعفرقلی از زبان خویش" نوشته دکتر صادق فرهادی در چهار بخش?

? بخش چهارم

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne

مقاله "جعفرقلی از زبان خویش" نوشته دکتر صادق فرهادی در چهار بخش?

? بخش سوم

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne

مقاله "جعفرقلی از زبان خویش" نوشته دکتر صادق فرهادی در چهار بخش?

? بخش دوم

?کانال اصلی کهنه اوغاز ?

?@oghazekohne