?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
از ارنست همینگوی، نویسنده آمریکایی، خواستند تا مذهب خود را بیان کند.اندکی تامل کرد و سپس چنین گفت:
«مذهب من عبارتست از زندگی،آزادی و جستجوی شادی». و نوشت:«من خوشبختی را شادی حاصل از یک زندگی آزاد می دانم».زندگی آزاد آن نوع زندگی است که آدمی بتواند زندگی را به شیوه دلخواه خود سپری کند. در عین حال واقف باشد که آزادی او آنجا تمام می شود که آزادی دیگری آغاز می شود.آزادی به معنای بی بندوباری و لاقیدی نیست بلکه برخوردارشدن از امکان رشد و توسعه و برآیش است.آزادی امکانی است که بدان آدمی استعداد های درونی خود را محقق می کند.«خودآفرینی»،«خود تحقق بخشی»،«خودشکوفایی» بیش از همه نیازمند اختیار و «خودآیینی » است.
و «خودآیینی» همانطور که کانت فیلسوف آلمانی گفت«بیرون آمدن از للگی و صغارت و کودک منشی است».بیرون جستن از قیمومت«دیگری بزرگ» است.اینکه تنها منبع قانونگذار کنش آدمی خرد او باشد و بس.اینکه فرهنگ و سنت و آداب و رسوم از آوندهای باریک تفکر انتقادی عبور داده شوند.
تفکر انتقادی همان الک کردن است. غربال کردن اندیشه هایی که نه تنها کارکردی در تکامل و برآیش انسان ندارند بلکه عملاً مانع خود تحققی و خودشکوفایی او می شوند.چه بسیار اندیشه هایی که همچون علف هرز عمل می کنند.تنها در پرتو وجین کردن و زدودن این اندیشه های هرز است که می توان امیدواربود محصول کاشته شده در ذهن را درو کرد.استائیک ها یا همان فیلسوفان رواقی به نیکی دریافته بودند که خوشبختی آدمی بیش و پیش ازهمه در سلامت روانی فرد است و ازاین رو به بهداشت روانی فرد بسیار بها می دادند.آنها معتقد بودند باید اندیشه های نادرست را پالود.ازخویشتن بکاهیم تا برخویشتن افزوده باشیم.
تفکر انتقادی معطوف به خلق «سوژه » است. سوژه ای فعال و فاعل، خودآیین،جسته و رهیده از بردگی دیگری(اعم از سنت و مذهب و فرهنگ)،قائم به نفس و شجاع است.فردی که تفرد و فردانیت خود را قربانی هیچ جمعی نمی کند.
بوریس پاسترناک زمانی نوشت«سعادت آدمی دراین است که از بردگی رهیده باشد.» انسان برده خود آیین نیست. خودش تصمیم نمی گیرد.دیگری برای او تصمیم می گیرد.مذهبش قبل ازاو فکر کرده و تصمیم گرفته است.سنتها به جای خرد او تصمیم گرفته اند.حزب سیاسی قبلاً تصمیم گرفته است. ارباب پیشاپیش به جای او تصمیم گرفته است.چنین آدمی برده است.بردگی آنجاست که خود تصمیم گیرنده نباشی. و به جای«خودآیینی»،«دگرآیینی» را بنشانی.دیگران به جای تو تصمیم بگیرند.
قبل ازمرگش از پاسترناک خواسته شد تا آخرین پیام خود را به آیندگان بدهد.صدایش را به سه زبان روسی،آلمانی و فرانسوی سخن گفته است ضبط کرده اند.پیام مغرورانه اش این بود
«آدمی باید همچون سلطانی مقتدرآزاد باشد».
اگر پس از این همه کوشش های فلسفی و خردورزانه لگام و افسار زندگی خود را به دست دیگری بدهیم باید در خرد ما شک کرد.هیچ توجیه دیگری لازم نیست.مسئله فقط یک چیز است
بردگی یا آزادی؟
#قربان_عباسی_سوژه_همینگوی_پاسترناک_خودشکوفایی_خودآیینی_بردگی_آزادی
@marzockacademy
آیبانو: آری این کلمات همه جا پراکنده شود؛
زنان فرزندان خود را با نفرت از جنگ به دنیا بیاورند.
دنیا به دست قهرمانان خراب شده؛
با ماست که بسازیمش!
درسگفتار تراژدی در فلسفه
جلسه ۳: تراژدی در دیدگاه افلاطون
سارا قزلباش
«انسان از نمایش رنجهای خود لذت میبرد...»
⚜️ t.me/Metahistorical ?
ایران را دریابیم
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باید بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای کشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
وقتی پای ایمان وسط باشد رسیدن به آگاهی ممکن نخواهد بود.
ایمان کوهی را جابجا نمیکند، اما در جایی که هیچ کوهی نیست، کوههایی را مینشاند و این را در بین مومنین به وضوح میتوان دید.
اساسا مومن به خود تعلق ندارد و تنها ممکن است ابزاری باشد یعنی باید از او بهره گیرند و او خود نیز به کسی نیازمند است که از او بهره کشی کند.
چنین کسی اجازه ندارد به آگاه شدن بیشتر از آنچه که به او دادهاند فکر کند.
همان که دین برایش ترسیم کرده کافی است.
هر نوع ایمان نوعی از خود گذشتگی و از خود بیگانگی است. اگر به این نکته بیاندیشیم که به تعبیر نیچه ؛
بیشتر مردم به مرجعی نظام بخش برای خود نیازمندند تا از بیرون با آن تنظیم شوند و آنها را محدود نگه دارد و بپذیریم که اجبار در مفهوم متعالیتر آن نوعی بردگی و آخرین شرطی است که انسان دارای ضعف اراده، به آن میبالد، حقیقت این باور و "ایمان" را در مییابیم.
باور ستون فقرات این انسانهاست نه آگاهی و آگاه شدن.
آنان بسیاری از امور را نمیبینند و نمیخواهند که ببینند و در هیچ کاری آزاد نیستند و هیچ چارهای جز جانبداری و پذیرش ندارند.
مومن، متضاد و مخالف امور حقیقی و حقیقت و آگاهی و آگاهیرسانی است".
مومنان آزادی آن را ندارند که اصلاً برای تشخیص مسئلهای "حقیقی" و "غیرحقیقی" وجدانی داشته باشند و این یعنی صداقت و جستجو در رسیدن به آگاهی فراتر از آنچه به آنها حقنه شده در آنها وجود خارجی ندارد.
این نکته بسیار مهمی است. من هربار که به مراکز تحقیقاتی دولتی برای ارایه سمیناری رفته ام می بینم تقریبا هیچ تمایلی برای یادگیری مطلب جدید وجود ندارد. متل این است که به افراد قسم حضرت عباس داده اند که مطلب جدید یاد نگیرند. و افراد به تجربه دریافته اند که آموختن مطلب جدید ممکن است به موقعیت آنها صدمه بزند. اصلا از آموختن می اندیشند (می ترسند) بنا بر این بعد از سمینار شما با شلیک کلمات به سمت خود روبرو می شوید هدف از این شلیک ساکت کردن شماست و هم چنین مسدود کردن گوش خودشان . من در کشور های مختلف اندازه گرفته ام نسبت پیشرفت هر کشوری متناسب با میزان گوش کردن آنها دارد. در مقایسه در امریکا هر کس هزار گوش دارد و در ایران چیزی نزدیک صفر!
سلام
چرا کسی باید در مورد موضوعی که فراتر از اطلاعاتش است، اقدام به ارائهٔ نظر بکند؟
___
هایدگر نخستین مشخصهٔ ذاتیِ «گفتن» را «شنیدن» و «خموش ماندن» میداند، و نه سخنپردازی دربارهٔ این یا آن چیز. در اینجا نیز هایدگر تمایل عادی و همیشگی ما و حتی گرایش زبانشناختی ما به اولی دانستن عمل سخنگویی (سبک کلام، گفتوگو) را معکوس میکند. فهمیدن همان شنیدن است. به عبارت دیگر، نخستین رابطهٔ فرد با کلام، نه عرضه که دریافت آن است. «شنیدن سازندهٔ گفتار است.» این اولویت شنیدن، نشانگر رابطهٔ بنیادین کلام با گشودگی [آدمی] نسبت به جهان و دیگران است.»
پل ریکور
«رسالت هرمنوتیک»
در دیوید ک. هوی، حلقه انتقادی
ترجمهی مراد فرهادپور
تهران، انتشارات روشنگران
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago