?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
🔸این مقاله را خانم فریمن در دهه 70 در نقد جنبش زنان در آمریکا و بلکه جنبش اجتماعی نوشته است. نکات قابل تأمل بسیاری دارد از جمله آنکه عدم شفافیت، نظارت ناپذیری و برآمدن سخنگویان خودخوانده جنبش اجتماعی چگونه منجر به بازتولید استبدادهای بی ساختار و غیر پاسخگو می شود.🔸
🔹ایده «بیساختاری» جلوی شکلگیری ساختارهای غیررسمی را نمیگیرد، بلکه تنها مانع ساختارهای رسمی میشود. در حالی که جنبش بهطور آگاهانه سخنگویانی انتخاب نکرده است، بسیاری از زنان به دلایل مختلف توجه عموم را به خود جلب کردهاند. این زنان هیچ گروه خاصی را نمایندگی نمیکنند اما از آنجا که هیچ سخنگوی رسمی یا بدنه تصمیمگیری برای مصاحبه با رسانهها وجود ندارد، این زنان بهطور پیشفرض بهعنوان سخنگویان جنبش در نظر گرفته میشوند.
🔹در سیستم ستاره ها (نخبگان) هیچ نظارتی بر افرادی که به نمایندگی از جنبش صحبت میکنند وجود ندارد. از سوی دیگر، جنبش نیز ابزارهایی برای تعیین اولویتها یا هماهنگی فعالیتها ندارد. این وضعیت نهتنها باعث ناتوانی سیاسی میشود، بلکه به معنای عدم توانایی جنبش در استفاده از انرژی و منابع اعضای خود است.
برسد به دست معلمان
و
والدینی که فرزندی در مدرسه دارند.
محمد فاضلی
حرفهای #اسماعیل_آذری_نژاد در قسمت ۱۲۶ #پادکست_دغدغه_ایران درباره وضعیت آموزش و پرورش، و تلاش ایشان برای آموزش کودکان از مسیر قصه، زیبایی و شادی (قصه، رنگ، توپ) بیش از همه میتواند برای معلمان - بالاخص معلمان دوره ابتدایی - الهامبخش باشد.
قرار بود دیگر پادکست را مستقیما در تلگرام منتشر نکنیم، اما به دلیل اهمیت این گفتوگو برای شناخت آموزش و پرورش، آن را در تلگرام هم منتشر کردم.
⭕ اینجا بشنوید ⭕
ممنونم اگر آنرا به دست هر معلمی برسانید که میشناسید؛ و هر پدر و مادری که فرزندی در مدرسه دارد.
فقط تا حدی میتوانیم
----
شرط شرافت آگاهیهای ما گوش سپردن به ندای تجربههای بشری است. باید گوشهای شنوا داشته باشیم و فهمهای خود را بازآفرینی کنیم. «میتوانیم» کانون آگاهیهای ما طی نیمقرن گذشته بود. ما در پرتو «میتوانیم» نسبت به خود و عالم، یک نظام آگاهی ویژه اختیار کردیم. اینک شرافتمندانه است که در پرتو تجربههای جمعیمان، به سنخی دیگر از آگاهی تن بسپاریم که کانونش «نمیتوانیم» یا «فقط تا حدی میتوانیم» است.
از خود فردی یا جمعیمان تصوری قهرمانگونه داشتیم. خیال میکردیم کوهها را جا به جا خواهیم کرد. ظلم و نابرابری و تبعیض را از دایره زمین بر خواهیم برداشت. کشوری خواهیم ساخت که برای همه جهانیان نمونه باشد. همراه با توسعه و عدالت و آزادی، معنویت و رشد و شکوفایی فردی را هم به اوج خواهیم رسانید. کمر آمریکا را خواهیم شکست. اسرائیل را از صفحه روزگار برخواهیم داشت. نظام با همه اپوزیسیونهای رنگارنگاش همین طور فکر میکردند. منازعه بر سر آن بود که یکی به دیگری میگفت: تو نمیتوانی من میتوانم.
ما برده سایههای دراز خود بودیم.
آگاهی به شرطی در وضعیت امروز شریف است که به ندای واقعیتی که پیش روی ماست، گوش بسپارد. «میتوانیم» مستمان کرده بود. سرمان به هوا بود و در چالههای پیش پای خود افتادیم. باد به غبغب ما انداخته بود. نخوتی شگرف داشتیم. دیگران را به حساب نیاوردیم. از هیچ شکستی درس نیاموختیم. بلکه به انبار کینه و خشم خود نسبت به واقعیت افزودیم.
آگاهی تابع «فقط تا حدی میتوانیم آنهم اگر بخت یارمان شود و خدا بخواهد» از سنخ دیگری است. با روحی تسلیم به محدودیتهای وجودی آدمی آغاز میشود. تجربههای بشری و واقعیتهای سترگ پیرامون خود را گردن مینهد. دیگران را به حساب میآورد. آذوقه زندگیاش به جای آنکه خودبینی و نفرت باشد، دگردوستی و همیاری است.
اومانیسم عصر جدید در آغاز ظهور خود، آگاهی از سنخ «میتوانیم» خلق کرد. دستاوردهای تکنیکیاش فراوان بود. اما فجایع بزرگی هم خلق کرد. ما هنگامی در چاله این سنخ از اگاهی افتادیم که مدرنیته خود به بازگشت فرمان داده بود. متفکران نیم قرن گذشته از محدودیتهای خرد و اراده آدمی سخن میگویند و به عقل محتاط روی آوردهاند.
@javadkashi
*🔸مروری بر کتاب «استبداد شایستگی»🔸***
🔹در حقیقت، این توهم است که تصور شود موفقیت محصول تلاشهای اکتسابی یک فرد مجزا از بافتارهای خانوادگی و محیطی و ژنتیکی و طبقاتی و … است. به نظر سندل، «اولاً اینکه، برخورداری من از فلان استعداد دست خودم نیست بلکه صرفاً وابسته به شانس است و من هم استحقاق و شایستگی مزایایی را که شانسی است، ندارم. دوم اینکه، اگر در جامعهای زندگی میکنم که به استعدادهایی که بهطور شانسی از آن برخوردارم پاداش میدهد، حق ندارم به خودم ببالم، [چراکه] همین امر نیز از روی خوشاقبالی است.» (ص ۱۸۴)
🔹او ادامه میدهد: «صرفنظر از اهمیت تلاش، موفقیت بهندرت ناشی از فقط سختکوشی است. آنچه مدالآوران المپیک و ستارگان مسابقات ان.بی.ای را از سایر قهرمانان متمایز میکند، فقط برنامههای آموزشی طاقتفرسایشان نیست. من میتوانم شب و روز تمرین کنم، ولی هرگز به خوبیِ مایکل فلپس شنا نخواهم کرد.» (ص ۱۸۶) حتی رضایت و میل به تلاش، کوشش و لذا استحقاق داشتن به معنایِ عام کلمه، بهخودیخود منوط به خانوادۀ شاد و شرایط اجتماعی مطلوب است.
*🔸 خلاصه کتاب 🔸***
🔹به نظر پیکتی، در رؤیای برابری دو تا دام وجود داره که باید از هر دو اجتناب کرد: اول اینکه به هیچ وجه نباید نقش مبارزات رهایی بخش و روابط قدرت رو در تاریخ برابری نادیده بگیریم. دوم هم اینکه نباید فراموش کنیم که صرف مبارزات کافی نیست و لزوما به تحول نهادی دلخواه و تغییرات پایدار منجر نمیشه.
🔹به نظر پیکتی، مسائل مربوط به سازماندهی دولت رفاه، طرح ریزی مالیات تصاعدی بر درآمد، پرداخت غرامت توسط کشورهای استعماری یا مبارزه با تبعیض، مسائلی پیچیده و فنی هستن و باید در مقابله با اونها از دانش و مهارت کافی هم برخوردار بود. پیکتی حتی خیلی صریح از انقلاب کمونیستی شوروی و پیروزی بر تزارها حمایت میکنه و میگه بدون چنین انقلابی شاید نمی شد هیچ وقت تصور کنیم که دولت های غربی به تأمین اجتماعی و مالیات تصاعدی بر درآمد، استعمارزدایی و حقوق شهروندی تن می دادن. اما تقدیس روابط قدرت بلشویک ها و تصفیه های حزبی استالین هم منجر به فجایعی شد که تاریخ شاهدش بوده. در نتیجه ما باید نقش اساسی مبارزات در تاریخ برابری رو در نظر بگیریم و همزمان، مسئله استقرار نهادهای عادلانه و تبادل نظر در مورد اونها رو هم جدی بگیریم.
*5️⃣جایگاه آموزش در جوامع غیر دموکراتیک و دموکراتیک*
در این بخش، نوسباوم به مقایسهی نظامهای آموزشی در جوامع غیر دموکراتیک و دموکراتیک میپردازد. او اشاره میکند که در جوامع استبدادی و اقتدارگرا، آموزش اغلب به ابزاری برای کنترل و هدایت مردم تبدیل میشود. این نظامها بر روی تربیت افرادی که بهراحتی هدایت میشوند و تفکر انتقادی ندارند، تمرکز میکنند. در مقابل، نظامهای دموکراتیک به پرورش شهروندانی با تفکر آزاد و خلاقیت نیاز دارند و بنابراین باید به علوم انسانی و هنر توجه کنند.
*6️⃣ تهدیدات پیشروی علوم انسانی*
نوسباوم در فصلهای پایانی کتاب، از تهدیدهایی که علوم انسانی را در سراسر جهان به حاشیه میبرد، صحبت میکند. او اشاره میکند که کاهش بودجهها و حمایت از علوم انسانی در دانشگاهها و مدارس، توجه بیشتر به آموزشهای فنی و شغلی، و حذف دروس مرتبط با هنر و فلسفه میتواند جوامع را به سمت از دست دادن ارزشهای دموکراتیک و انسانی سوق دهد. نوسباوم هشدار میدهد که اگر این روند ادامه یابد، جامعه به جای شهروندانی آگاه و مشارکتجو، افرادی مادیگرا و مصرفگرا خواهد داشت که بهسادگی به سمت اندیشههای غیرعقلانی و خودمحورانه گرایش پیدا میکنند.
🔸نوسباوم برای مقابله با این مشکلات و تهدیدات، چندین راهحل و پیشنهاد ارائه میدهد🔸
🔹افزایش بودجه و حمایت از علوم انسانی: دولتها و نهادهای آموزشی باید به علوم انسانی و هنر اهمیت بیشتری بدهند و بودجههای لازم را برای توسعه این رشتهها فراهم کنند.
🔹تاکید بر تربیت انسانی و اخلاقی در برنامههای آموزشی: نوسباوم پیشنهاد میکند که مدارس و دانشگاهها باید بهجای تمرکز صرف بر مسائل فنی، به پرورش تفکر انتقادی، خلاقیت و همدلی بپردازند.
🔹تشویق به مطالعه آثار کلاسیک فلسفی و ادبی: آثار کلاسیک، ارزشهای انسانی و اجتماعی را به ما یادآوری میکنند و به ما کمک میکنند که به مسائل اخلاقی و اجتماعی با دید باز نگاه کنیم.
🔹توسعه آموزش هنر و تئاتر: نوسباوم تاکید دارد که هنر، بهویژه تئاتر، میتواند به عنوان ابزاری برای تقویت همدلی و خلاقیت در کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
🔸نتیجهگیری🔸*
🔹***نه برای سود کتابی است که از نقش آموزش و علوم انسانی در پرورش شهروندان آگاه و دموکراتیک دفاع میکند و بهویژه در دنیای امروز که فشار اقتصادی و سودآوری به عنوان معیارهای اصلی آموزش قرار گرفتهاند، اهمیت زیادی دارد. نوسباوم با نقد نظامهای آموزشی رایج و تاکید بر ارزشهای دموکراتیک و انسانی، به ما یادآوری میکند که اگر خواهان جامعهای عادلانه و پایدار هستیم، باید علوم انسانی را به عنوان بخش مهمی از نظام آموزشی حفظ کنیم و از آن حمایت کنیم.
📚معرفی کتاب📚
🔹کتاب نه برای سود: چرا دموکراسی به علوم انسانی نیاز دارد (Not for Profit: Why Democracy Needs the Humanities) اثر مارتا نوسباوم، فیلسوف و استاد علوم انسانی، به بررسی نقش حیاتی علوم انسانی در حفظ دموکراسی و تربیت شهروندان آگاه و همدل میپردازد. نوسباوم در این کتاب به نقد نظامهای آموزشی رایج میپردازد که بهجای پرورش فکر انتقادی و اخلاقی، بیشتر به ابعاد اقتصادی و فنی آموزش میپردازند و نتیجهاش، جامعهای با شهروندان فاقد همدلی و خلاقیت است.
🔹هدف اصلی نوسباوم در «نه برای سود» این است که نشان دهد نظامهای آموزشی که تنها به سود اقتصادی و رشد شغلی توجه دارند، موجب تضعیف ارزشهای دموکراتیک میشوند. او استدلال میکند که دموکراسی به شهروندانی نیاز دارد که بتوانند آزادانه فکر کنند، دیگران را درک کنند، و به مباحث اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی با دید باز نگاه کنند. نوسباوم میگوید که این اهداف تنها با استفاده از علوم انسانی قابل دستیابی هستند.
🔸بخشهای اصلی کتاب و موضوعات کلیدی🔸
1️⃣ آموزش و ارزشهای دموکراتیک
نوسباوم در ابتدای کتاب به تشریح رابطه بین آموزش و دموکراسی میپردازد. به اعتقاد او، دموکراسی به شهروندانی نیاز دارد که بتوانند با دیدی انتقادی و آزاد به مسائل نگاه کنند و آمادهی مشارکت در بحثهای عمومی باشند. او تاکید میکند که بدون پرورش این مهارتها و ارزشها، جامعه به سمت خودکامگی و ضعف در همدلی و مشارکت حرکت میکند. نوسباوم توضیح میدهد که آموزش علوم انسانی به انسانها این توانایی را میدهد که نهتنها از دید خود، بلکه از دید دیگران نیز به دنیا نگاه کنند. به این ترتیب، افراد میتوانند احساسات و تجارب دیگران را درک کنند و در نهایت، به تصمیمگیریهای عادلانهتری دست یابند.
2️⃣ علم، سود اقتصادی و تربیت انسانی
یکی از نقدهای اصلی نوسباوم متوجه جوامعی است که نظام آموزشی خود را تنها به سمت رشد اقتصادی و سودآوری شغلی سوق میدهند. او معتقد است که این جوامع با تاکید بیش از حد بر آموزشهای علمی و فنی، ارزشهای انسانی و اخلاقی را نادیده میگیرند و شهروندانی تربیت میکنند که تنها به کار و تولید توجه دارند و فاقد حس همدلی و مشارکت اجتماعیاند. او همچنین به این نکته اشاره میکند که در نظامهای آموزشی امروزی، رشتههای علوم انسانی مانند فلسفه، تاریخ، ادبیات و هنر مورد بیتوجهی قرار میگیرند، زیرا مستقیماً به تولید اقتصادی و رشد سریع نمیانجامند. این امر از دید نوسباوم به معنای از دست دادن توانایی تفکر انتقادی، خلق و خوی خلاق، و توانایی همدلی با دیگران است.
*3️⃣ نقش فلسفه و ادبیات در پرورش شهروندان آگاه*
نوسباوم بر این باور است که فلسفه و ادبیات دو حوزه مهم در علوم انسانی هستند که میتوانند به انسانها کمک کنند تا به شناخت عمیقتری از خود و دیگران برسند. به عنوان مثال، فلسفه به پرورش تفکر انتقادی کمک میکند و افراد را به چالش میکشد تا دربارهی ارزشها، اخلاق و عدالت بیندیشند. از سوی دیگر، ادبیات با نمایش زندگی و تجربههای متنوع انسانی، به افراد امکان میدهد احساسات و دیدگاههای دیگران را درک کنند و با دنیای انسانهای مختلف ارتباط برقرار کنند. نوسباوم معتقد است که مطالعه آثار کلاسیک فلسفه و ادبیات، مانند آثار سقراط، شکسپیر، و داستایفسکی، به انسانها این فرصت را میدهد که به تجربههای انسانی گستردهتری دست پیدا کنند و دید خود را نسبت به مسائل اخلاقی و اجتماعی توسعه دهند. این ویژگیها برای ایجاد یک جامعه دموکراتیک و همدل ضروریاند.
*4️⃣ نقش آموزش هنر در تقویت خلاقیت و همدلی*
نوسباوم به اهمیت هنر و آموزش آن در تقویت خلاقیت و همدلی تأکید دارد. او بیان میکند که هنر به ما امکان میدهد دنیا را به شکلی متفاوت ببینیم و از واقعیتهای مختلفی آگاه شویم که ممکن است در زندگی روزمره به آنها توجهی نکنیم. این توانایی کمک میکند تا احساسات مشترکی با دیگران پیدا کنیم و درک بهتری از انسانیت داشته باشیم. هنرهای بصری، موسیقی و تئاتر از نظر نوسباوم، ابزارهای قدرتمندی هستند که میتوانند ارتباطات انسانی را تقویت کرده و به ما کمک کنند تا به جای نگاه سطحی، عمق زندگی و مسائل انسانی را درک کنیم. او معتقد است که آموزش هنر میتواند به پرورش افرادی با دید باز، خلاق و همدل کمک کند که به جامعه خود نه تنها به عنوان تولیدکنندگان اقتصادی، بلکه به عنوان شهروندانی با مسئولیت اجتماعی نگاه میکنند.
این فایل، متن طرح ۱۰مادهای است با عنوان «طرح تقویت نظام آموزشوپرورش» که اخیراً در مرکز پژوهشهای مجلس طراحی و از سوی برخی نمایندگان به مجلس ارائه شده است.
هستۀ اصلی این طرح که گویا وزیر آموزشوپرورش نیز بر تصویب و اجرای هرچه سریعتر آن تأکید دارد، این است که دولت نمیتواند [و نباید] منابع بیشتری صرف آموزش عمومی کند، پس وزارتخانه باید بهدنبال تنوعبخشی به منابع خود باشد. لذا باید یک «معاونت اقتصادی» در وزارتخانه تأسیس شود و سازمانها و مراکز زیرمجموعۀ وزارتخانه از جمله مدارس بهعنوان واحدهای اقتصادی درنظر گرفته شوند و «درآمدآفرین» باشند؛ یعنی وزارت آموزشوپرورش بهطور رسمی و جدیتر وارد بنگاهداری شود. همزمان باید مدارس براساس مجموعهای از شاخصها؛ ازجمله میزان درآمدآفرینی آنها، رتبهبندی شوند و منابع عمومی هم به نفع مدارس با رتبۀ بالاتر توزیع شود. این رویکرد، رسمیتدادن و تشدید مسیر ضداجتماعی، مخرّب، و پرفسادی است که از اواسط دهۀ ۸۰ در آموزش عمومی شروع شد و در دهۀ ۹۰ ادامه یافت.
@omidi_reza
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago