?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
✏️دیدار با گوورک هارطونیان
از صفحهی اینستاگرام شخصی گوورک هارطونیان
✏️بهمناسبت گرامیداشت فرهاد فخرالدینی
بابک خضرائی
۲۸ آذرماه ۱۴۰۳
گرامیداشت فرهاد فخرالدینی، جشنوارهی موسیقی صبا، فرهنگستان نیاوران
?فرهاد فخرالدینی را به معرفی و شناخت نیازی نیست. گرامیداشت و مجلس تمجید هم لازمش نیست. آشنای مردم است؛ در از بهشت پنهان میگشاید. از تبار نظامی، عاشقحکیم و بزرگشاعر گنجه است که خروشید:
کار هنرمند به جان آورند
تا هنرش را به زیان آورند
من به صفت چون مه گردون شوم
نشکنم ار بشکنم افزون شوم
از تنبور فارابی تا روز و روزگار تار ما
و از رباعی ابنسینا تا داروگ نیما، بغض هزارساله در آثار فخرالدینی میترکد.
از سیمرغ عطار تا تالار آئینهی کمالالملک، فخرالدینی نقاش موسیقی است و
از باربد تا عبدالقادر و از خالقی به علیزاده، فخرالدینی امتداد و حلقهی پیوستار این سلسله است.
فخرالدینی زمزمهی دهانبستهی مردمان ستمکشیده و نعرهی مستانهی عاشقان این دیار است.
فخرالدینی چکیدهی ایرانیت است.
?اطلاعاتی بیشتر دربارهی فرهاد فخرالدینی:
ـ زادگاه فرهاد فخرالدینی، روستای گدهبی، در نزدیکی گنجه؛
ـ رهبری و اجرای قطعهی «پری کجایی» (ملودی از همایون خرم، تنظیم از جواد معروفی)
و تنظیم برای ارکستر و رهبری قطعهی «داروگ» (ملودی از محمدرضا لطفی)؛
ـ تحقیق بر پردهبندی تنبور فارابی و تصنیف «کلصبح...» عبدالقادر مراغی؛
ـ ساخت آهنگ بر رباعی ابنسینا و منطقالطیر عطار و گفتوگوی باربد و نکیسا (در خسرو و شیرین نظامی، آلبوم رامشگران) و موسیقی متن سریال «روزی روزگاری» و فیلم «کمالالملک».
?زمزمهی دهانبسته (بوکاچیوزا) تکنیکی است که فخرالدینی در موسیقی سریال سربهداران به کار گرفته که در آن گروه کُر با دهان بسته میخوانند و فخرالدینی برای تجسم اعتراض پنهان مردم زیر ستم از آن استفاده کرده است.
?خالقی و علیزاده بهترتیب استاد و شاگرد فخرالدینیاند.
✏️گفتوگویی دربارهی مفهوم اصفهان [ص ۴ از ۴]
?ما، ما متخصصین و مسئولین، بدون توجه به مفهوم اصفهان و واژگانی که این مفهوم را بیان میکنند، با ذهن و زبان دیگری، بیرون از چهارچوب برخاسته از سرزمین خودمان، به تعریف دستاورها و مصداقهای تمدنی خودمان برخاستیم و با تغییر کارکردِ «سنت» به «سنتی» و «سرمایهی فرهنگی» به «میراث فرهنگی»، مفاهیم و کارکردهای موثرِ مرتبط با سازوکارهای سرزمینمان را منفعل کردیم.
در طی قرنها، سنت در اصفهان، تقلیدِ گذشته نبود و نوآوری و معاصر شدن در اصفهان تخریب گذشته نبود. سنت، ساز و کاری بود که منفعت عمومی جامعه را تشخیص میداد و به شیوهای اجتماعی سَره را از ناسَره باز میشناخت و مفید و مثمر را به نسل بعد منتقل میکرد. ما متخصصین و مسئولین با بیتوجهی به نقش قانون که بعد از مشروطه کوشید جایگزین سنت و عرف شود و نشد، «سنت» را به «سنتی» تبدیل کردیم و منفعت آنی و شخصی را بر جای قانون نشاندیم؛ آنچنانکه مغز به پوست تقلیل یافت، محتوا به شکل، مصداق معماری ایران به گنبدها و منارهها و کاشیکاریهای کاذب و مکان به لامکان تبدیل شد. نتیجه آنکه زایندهرود را به لمیزرع، تمدن پیشینیان را به زیر آسفالتهای روگذر- زیرگذر بردیم و شهرِ شکلگرفته طی قرون و اعصار را به میدان عریض و طویلِ خالی از حیات بدل کردیم.
ما متخصصین و مسئولین دستاوردهای تمدنی معماری ایران، یعنی الگوهای فضایی متحولشده طی قرنها را، «میراث» نام گذاشتیم که مفهومی است ایستا و تداعیکنندهی گذشته و همین ما، این میراث را مخلّ توسعه قلمداد نمودیم. حال آنکه اگر به مفهوم اصفهان استناد می کردیم متوجه می شدیم که دستاوردهای تمدنی، سرمایههای فرهنگی نسلهای آینده هستند. فرق است بین «میراث» و «سرمایه»، بین «رفتار با میراث» و «رفتار با سرمایه»، بین وضعیت مصرفی و متزلزلِ میراث با وضعیت مولّدِ سرمایه، و چنین شد که بسیاری پنداشتند دیگر تاریخِ مصرفِ میراث به سر آمده و فصل و موسم برجسازی است.
اگر بپذیریم که فرهنگ نیز در زبان فارسی با پویایی مترادف است، میراث فرهنگی عبارتی ترجمهشده است معادل Cultural Heritage، و نهادی که خود را متولی میراث فرهنگی میداند، رابطهی زنده و پویای مردم و جامعه را با دستاوردهای تمدنیشان نادیده میگیرد.
به عبارت دیگر ما متخصصین و مسئولین در حالیکه به «اصفهانشناسی» مبادرت میورزیم، در واقعیت «اصفهان ناشناسی» و در عمل «اصفهان ناسپاسی» را در پیش گرفتهایم. مفهوم اصفهان، مفهومی زمانی- مکانی، متحول و یکپارچه است و طبق این مفهوم، نمیتوان تکهای از وجود آن را جدا و نابود کرد، حتی با فرض اینکه این تکه در جایی دیگر مفیدتر است و نیز نمیتوان تکههایی نامتجانس را به زور به آن چسبانید.
تاریخ اجتماعی اصفهان، مفهوم اصفهان را تبیین و معرفی کرده است و این مفهوم از طریق مکاشفه عیان میگردد و نه مداخله؛ مداخلههایی مبتنی بر «اصفهاننشناسی» و این اصفهاننشناسی مفهومی جدید است که مدیران سرزمینمان در اصفهان بدعت نهادهاند.
متن را با استناد به حرکت شهروندان اصفهان به پایان میبرم که با آگاهی و حضور، بهطور نمادین از ارتفاع گرفتن یک برج جلوگیری کردند و یکی از مهمترین جریانهای اجتماعی معاصر را برای دفاع از مفهوم و مصداق اصفهان رقم زدند.
✏️گفتوگویی دربارهی مفهوم اصفهان [ص ۳ از ۴]
*?راهِ اصفهان و تدوامِ تازگی*
با تکیه بر توانایی و خلاقیت پیوستهی اقوام ایرانیِ ساکن در اصفهان، با مفهوم نوآوری مداوم/ تازگی مداوم روبرو هستیم؛ بیش از پانصد سال است که میدان نقش جهان نه تنها کهنه نشده بلکه هر زمان که بدان وارد می شویم نو و تازه است. این وضعیت میسر نمیشود اگر که ندانیم مفهوم اصفهان نمایانگر پیوندِ یگانهی سرزمین، جامعه و معنای زندگی است. هرگونه خللی در سرزمین، «نوآوری مداوم» را به سمت «کجآوری مقاوم» سوق میدهد؛ آنچه امروز شاهد آن هستیم.
به نظر می رسد محتوای این متن کشف تازهای نیست و صاحبان تفکر پیش از این در اشکال مختلف، به موضوع مفهوم شهر بدان اشاره کردهاند، همچنانکه شهرهایی در طول تاریخ به صفاتی گوناگون متصف شدهاند؛ مانند «بابالجنّه/ قزوین»، «دارالمؤمنین/ کاشان»، «دارلعلم/ شیراز» و ... . اما میخواهم بگویم که مفهوم اصفهان در زیر نمودها و مصادیق برجسته و درخشانش پنهان شده و خطر این جاست که اکنون در هر دو وجه مفهومی و مصداقی در حال از دست دادن اصفهان هستیم. اگرچه میکوشیم اصفهان را بشناسیم، اما در عمل معلوم میشود که شناختمان ناقص و نیمهکاره است. میکوشیم شناخت اصفهان را تظاهر کنیم اما آنچه عیان میشود نادیده گرفتن اصفهان است. اینجاست که مفهوم اصفهان باید در وجود متخصص و مسئول نهادینه شود؛ ملکهی وجودش شود و از ستایش یکطرفه، بدان باور نرسد که ناجی اصفهان است.
علیرغم پژوهشهای فراوان و شناختهای تأثیرگذار دربارهی اصفهان، ما متخصصین، مسئولین و گروهی از مردم، اصفهان را نشناختهایم و با مشاهدهی رفتار مسئولین و متخصصین و گروهی از مردم آشکارا میبینیم راهی که برای توسعهی شهر و احداث معابر و میادین و ساختوساز و زیرگذر- رو گذر و خطوط مترو و انتقال آب و ازین قبیل اقدامات در پیش گرفتهایم راه اصفهان نیست.
به یقین آگاهانِ اصفهان مسیر شناخت بیشتر، دقیقتر، عمیقتر و چند جانبهترِ اصفهان را رها نخواهند کرد؛ اما چگونه است که حقیقت پنهان اصفهان روز به روز عیانتر میشود و ما، ما متخصصین و مسئولین، راه دیگری غیر از این حقیقت آشکار دربارهی معماری و کشاورزی و تعادل زمین و زمان را در پیش گرفتهایم؟
مفهوم اصفهان از خلال جنبشهای فکری و نظری مرتبط با چگونگی تطور و تحقق تاریخ اجتماعی اصفهان نشأت گرفته است. دانش بومی اصفهان دانشی میانرشتهای، چندرشتهای و در هنگام مدیریت سرزمین، تمامرشتهای است.
حداقل منِ معمارِ اصفهان نشناس، چون در درون و بیرون این شهر راه میروم، ارتباط عمیق آب و گیاه و عمارت را مشاهده میکنم. البته از کارکرد نظام سرمایهداریِ بیقانونِ رانتخوار و نظام قدرت هم مختصری سردر میآورم. اما از آنچه در جریان ساختوساز و توسعهی شهر مشهود است، پرسشی دائمی در من ایجاد میشود که آیا آنچه اصفهان را پیش میبرد، به «مصداقهای اصفهان» توجه داشته یا به «مفهوم اصفهان»؟ یا به هردو و یا به هیچکدام؟ و در این میان پاسخ هیچکدام به حقیقت نزدیکتر است.
با مشاهدهی معماری و شهرسازی اصفهان متوجه میشویم که تا حوالی سال ۱۳۰۰ شمسی، معماری و شهرسازی بهطور پیوسته مبتنی بر سنت، متحول و معاصر شده است. از سال ۱۳۰۰ به بعد با توجه به تحولات نظام مدیریتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادیِ کشور در قالب دولتی بهشدت تمرکزگرا، معماری در اصفهان، تا سه چهار دهه، از ترکیب متعادلی از دستاوردها و ملزومات تمدنی بهره برد؛ اما از دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی با شتاب گرفتن شهرنشینی، نوعی از مصالح، سازهها و تأسیسات، به همراهِ نوعی از تفکر و کلمات، وارد زندگی اصفهان و البته شهرهای دیگر ایران شد که معماری و شهرسازی و توسعهی اجتماعی- فرهنگی را از مسیر تحول طبیعی و منطقی خود دور کرد و نوعی رشد شهری و ساختوسازهایی شکل گرفت که هیچ مناسبتی با راه اصفهان نداشته و ندارند.
اصفهان زندهتر از میراث
از دههی ۶۰ به بعد «مصادیق» معماری و شهرسازی ما نام «میراث» گرفتند. مشابه این نظر که آنها «ارثِ» مسئولین و عدهای از متخصصین هستند و بقیه جامعه چه بخواهند و چه نخواهند باید به آنها به چشم ارث و میراث نگاه کنند؛ حال آنکه به گواه مفهوم اصفهان، آنچه میراث نامیده میشود، سرمایهها و دستاوردهای تمدنی این مرز و بوم بوده است که با توجه به حضور و فعال بودنِ کارکردِ سنت بهمثابهی سازوکار انتقادی- اصلاحی، در اختیار نسلهای بعدی قرار میگرفتند و نسل بعدی نیز با آنها بهمثابهی سرمایه رفتار میکرده است تا همین شصت هفتاد سال پیش.?
?سلسلهنشستهای مجازی تاریخ هنر اسلامی (VIAHSS)
?برنامهی نشستهای آتی در پاییز ۲۰۲۴ به شرح زیر است:
Tuesday, October 1, 2024
Heba Mostafa (University of Toronto)
Architecture of Anxiety: Body Politics and the Formation of Islamic Architecture
Tuesday, October 15, 2024
Cailah Jackson (Independent Scholar)
Mevlevi Manuscript Culture in the Late Medieval Period
Tuesday, October 22, 2024 [Postponed from Tuesday, September 3, 2024]
Özlem Yıldız (Temple University)
Bringing the Heavenly Down to Earth: Nature, Bodies, and Objects as Symbols of the Divine in the Illustrated Qisas al-Anbiya Manuscripts from the Sixteenth-Century
Tuesday, October 29, 2024
Mahnam Najafi (Shahid Beheshti University)
The Evolution of Squares in Qajar Tehran: A Study of Urban and Social Changes
Tuesday, November 5, 2024
Sinem Casale (University of Minnesota, Twin Cities)
Gifts in the Age of Empire: Ottoman-Safavid Cultural Exchange, 1500-1639
Tuesday, November 19, 2024
Amber Elisabeth Peters (Ca’Foscari University)
The Ocean in Early-Modern South Asian Art
Tuesday, December 3, 2024
Ahmad Rafiei (Toledo Museum of Art)
Beyond Allegory to Prosody: Unraveling Reza Abbasi’s Artistic Odyssey Through Yul Quli Beg’s Influence
Tuesday, December 10, 2024 [postponed from August 20]
Caroline Angle Maguire (University of Maryland, College Park)
Ashley Miller (University of Michigan Museum of Art)
Elizabeth Rauh (American University of Cairo)
A Roundtable Discussion:
Exhibiting MENA Cultural Heritage: Post-colonial Interventions
?برای ثبت نام و دریافت اطلاعات دربارهی چگونگی حضور در نشستها به پیوند زیر مراجعه کنید:
http://viahss.org/how-to-participate/
?سلسله نشستهای مجازی: فرهنگ و جهانی شدن؛ رویکردهای تازه
Culture and Globalization: New Approaches
?Organizers: Béatrice Joyeux-Prunel (University of Geneva), Ludovic Tournès (University of Geneva) and Catherine Dossin (Purdue University)
The monthly online seminar will delve into new perspectives on the historical concept of cultural globalization, with culture being understood as encompassing the practices and representations related to knowledge, beliefs, arts, laws, and customs within societies at both individual and collective levels. Instead of simply observing similarities or differences in cultural practices on a global, regional, national, or local scale, historiography is increasingly focusing on the social life of objects (A. Appadurai), the circulation of forms such as images, sounds, texts, and words, and the technical, gendered, and ecological aspects of the global circulation of cultural objects since the late 18th century.
Furthermore, considering the overwhelming amount of cultural data analysis available for contemporary culture, is it possible, and how and under what conditions, to include cross-sectional studies of older cultural forms, and how can these be articulated with non-computational historical perspectives?
18 October 2024
"The Dragon Has Emerged from the Stream": Asian Images in Globalization
Vincenzo Cicchelli (Université Paris Cité) and Sylvie Octobre (French Ministry of Culture).
22 November 2024
Is the Concept of an International Cultural Field Operable?
Christophe Charle (Université Paris I Panthéon-Sorbonne)
13 December 2024
Technical Systems and the Global Flow of Images.
Benoît Turquety (Université Paris 8) and Christine Ithurbide (CNRS Bordeaux)
17 January 2025
Orientalism and the Wild West: Connected Histories?
Dalila Meenen (Centre André-Chastel)
7 February 2025
The International Circulation of Popular Fiction, Between Globalised Imaginaries and Industrial Dynamics
Matthieu Letourneux (Université Paris Nanterre)
14 March 2025
Digital Soft Power of Heritage Media. Navigating Post-Human Environments
Natalia Grincheva (LASALLE University of the Arts Singapore)
11 April 2025
Heritage in cultural globalization: which values?
Isabelle Anatole Gabrie (French Ministry of Culture and formerly UNESCO).
16 May 2025
Music. A Global Field?
Anaïs Fléchet (Sciences Po, Strasbourg).
?برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در نشستها به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://www.unige.ch/visualcontagions/seminars/dah-conversation/2024-2025_culture-and-globalization#Inscription
*?۱۸. تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته* (۱)[ص ۳ از ۳]
?مقالهی دوازدهم، «جنبشهای صامت: دربارهی مستثنا کردن موضوع قومنگاری از مقولهی تاریخ هنر»، به مهمترین تأثیرهای نهادی بر تاریخ هنر، از جمله اصلاحات پروتستان و کاتولیک، امپریالیسم اروپا، و معیارهای مربوط به انسانشناسی و قومشناسی؛ و همچنین تمایل مورخان هنر به نادیده گرفتن اصول وابسته به انسانشناسی یا نژادشناسی و نیز کجفهمی مغرضانهی آنها اختصاص دارد. مقالهی سیزدهم «تاریخ هنر در حاشیهی امر دانشگاهی: فلسفهی هنر تِن»، شغل تاریخ هنریِ هیپولیت آدولف تن (۱۸۲۸- ۱۸۹۳)، منتقد و مورخ فرانسوی هنر، به منزلهی مثالی بارز از چگونگی اعطای شأن «داخلی» یا «خارجی» به چیزها از طریق نهادها بررسی شده است. در تاریخ هنر، آنچه را با قواعد پذیرفتهی هنر مطابق است «داخلی» و جز آن را «خارجی» میخوانند.
بخش سوم، با عنوان «تجربههای تاریخ هنر: گفتمان و روش به منزلهی نهاد» نقدی است بنیادین بر زبان، عادات و اصول مطرح در تاریخ هنر. بر خلاف نهادهای مادی که در بخش اول از آن بحث شد، این بخش شامل مقالههایی است مبتنی بر مفهوم فوکویی نهاد ــ به منزلهی بخشی از یک مجموعهی اجتماعی درهمتنیده ــ دارد؛ یعنی نهادهایی اجتماعی مانند ناشران و مجلات و روزنامهها.
موضوع مقالهی چهاردهم، «برای خبرگان: نشریهی برلینگتن ۱۹۰۳-۱۹۱۴» چگونگی تأسیس مجلهی برلینگتن است. در این مقاله، نشریات به منزلهی نهادی مؤثر در تاریخ هنر و نیز سیر تحول و نقش نشریات در پیدایی دیگر نهادهای هنری، مانند نگارخانهی ملی و فرهنگستان سلطنتی انگلستان بررسی شده است. نویسندهی مقالهی پانزدهم، «دیدگاههای عکاسیک: عکاسی و تکوین نهادین تاریخ هنر»، به تأثیر عکاسی در رشتهی تاریخ هنر میپردازد. بورر معتقد است هیچ فناوریای به قدر عکاسی در تاریخ هنر اثر عمیق نگذاشته است؛ و بسیاری از کارکردهای تاریخی هنر، چون پژوهش، آموزش، نمایشگاه، حفاظت و نگهداری و ... مرهون هنر عکاسی است.
موضوع چهار فصل آخر، که در حکم نتیجهگیری بخش سوم و نیز کل کتاب است، روش و زبان تاریخ هنر است.[...]
[ادامه دارد]
▫️مشخصات منبع
مهرداد قیومی بیدهندی و دیگران، کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۴، فصل۳.
▪️برای مشاهدهی بخشی از کتاب تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://api.pageplace.de/preview/DT0400.9781134585038_A24625815/preview-9781134585038_A24625815.pdf
*? ۱۸. تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته* (۱) [ص ۲ از ۳]
?نویسندهی مقالهی سوم «از بوله تا بیلبائو: موزه چون فضایی آرمانشهری»، به بررسی نقش موزه در آفرینش صورتی از الهیات میپردازد و دربارهی انتقادات اخیر به موزه چونوچرا میکند. کترین براش در مقالهی چهارم «ماربورگ، هاروارد و برپا کردن ساختمان ویژه برای تاریخ هنر در سال ۱۹۲۷»، به بررسی پیوندهای بین نخبگان تاریخ هنر، مواد، و انگیزههای اجتماعی میپردازد. نویسنده از طریق نمونههایی (ساخته شدن بناهای مخصوص مطالعات تاریخ هنر در دانشگاه هاروارد و ماربورگ) نشان میدهد که چگونه تاریخ هنر ظهور معماریانه یافته است.
در مقالهی پنجم، «ویوله لودوک و [هیپولیت آدولف] تِن در مدرسهی هنرهای زیبا [بوزار]: دربارهی نخستین کرسی استادی تاریخ هنر در فرانسه»، تأسیس رشتهی تاریخ هنر در مدرسهی بوزار، و نقش مناظرات علمی و اصلاحات سیاسی و جنبشهای دانشجویی در این واقعه بررسی شده است. مقالهی ششم، «فرهنگ استعمارگری: سرچشمههای تاریخ هنر در استرالیا»، آخرین مقالهی بخش اول است. نویسنده حضور دانشگاهی و حرفهای تاریخ هنر در استرالیا را محصول نهادهای متنوع استعماری و پسااستعماری میشمارد که در نیمهی سدهی نوزدهم در استرالیا به وجود آمد؛ مؤسساتی از قبیل سازمانهای دینی، نمایشگاههای بینالمللی، نگارخانه، دانشگاهها، موزهها.بخش دوم، با عنوان «وضع معیار: تعیین اصل و حواشی تاریخ هنر»، به نقش مؤسسات در بنیاد نهادن نظام و رشتهی دانشگاهی تاریخ هنر و اشاعه و مشروعیت بخشیدن به آن اختصاص دارد. در فصول این بخش، خواننده از تأثیر نهادهای مختلف بر تکوین قواعد، مشروعیت یافتن نخبگان، و موفقیت حرفهای آگاه میشود. مقالهی هفتم «بداعت و غرابت محض: شش موردپژوهی دربارهی بداعت در تاریخ هنر» است. در این مقاله، نتیجهی شش موردپژوهی مطرح شده و از چگونگی مذاکرات و سخنرانیهای مؤثر در نهادهای مربوط به تاریخ هنر در تعیین حدود رشتهی تاریخ هنر سخن رفته است. مقالههای بعدی این بخش شامل جستارهایی است در بسط مسئلهی مطرحشده در مقالهی هفتم.
مقالهی هشتم «ذوق و سلیقهی فرشتگان در هنر تاریکی: مدسازی هنجار هنر افریقایی»، بررسی به تأثیر دلالان و مجموعهداران آثار هنری بر تاریخ هنر میپردازد. نویسندهی این مقاله مخاطب را به تفکر دوباره دربارهی مفروضات و قواعد اصلی تاریخ هنر دعوت میکند و با موردپژوهی نشان میدهد چگونه دوستداران و مجموعهداران غیرحرفهای آثار هنری، به دلیل درک محدودشان از فرهنگ افریقا، تاریخ هنر افریقا را صرفاً به گونهای فیزیکی تعریف کردهاند.
نویسندهی مقالهی نهم، «بازرگانان فرزانه، وابستگی متقابل در مطالعه و مبادلهی هنر»، به علل تدوام و حفظ نفوذ بازار آثار هنری به منزلهی یکی از نهادهای اصلی تاریخ هنر میپردازد. مقالهی دهم، «چگونه معیارها ناپیدا میشود: مورد آنری رونیو»، به بررسی مسائل اجتماعی دخیل در تکوین معیارهای تاریخ هنر میپردازد. موضوع نمونهی بررسیشده در این مقاله اهمیت درک منتقدان و بیثباتی نظرشان دربارهی آنری رونیو از زمان مرگش در سال ۱۸۷۱ تا امروز است. مقالهی یازدهم، «استفاده از تاریخ هنر: موزهی لوور و خصلت همگانی آن، ۱۸۴۸- ۱۸۵۲»، به تداخل سیاست و تاریخ هنر در فرانسه و نهضتهای ایدئولوژیک حاکم بر موزهی لوور در دورهی جمهوری دوم فرانسه مربوط است. در این مقاله، تغییر ماهیت موزه و ارتباط متقابل نهادهای فرهنگی و نظامهای اجتماعی بررسی شده است.?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago