?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
🔸 در برخى از جشنهاى عروسى كه #موسيقى مطرب پخش مىشود، وظيفه چيست؟ آيا جایز است به اينگونه مجالس برويم؟
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
اگر نهىاز منكر اثر نداشته باشد طورى در مراسم حاضر شويد كه هنگام آن مسائل حضور نداشته باشيد.
📕 استفتائات، ج۲ ص۳۴۳
🎼 موسيقى در وسيلۀ نقليه
✅ سؤال: گاهى اتّفاق مىافتد كه در تاكسى يا در اتوبوسهاى بين شهرى آواز زن پخش مىشود. در اين موارد چه بايد كرد؟
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
اگر نهى از منكر ممكن يا مؤثّر نباشد، يا حرَجى باشد، در صورتى كه ماندن، تأييد منكر محسوب نمىشود، مىتواند در وسيلۀ نقليه بماند؛ ولى در هر حال نبايد به آن صدا گوش دهد، ولى شنيدن بدون اختيار اشكال ندارد. و اگر ماندنش در وسيله تأييد منكر محسوب مىشود بايد پياده شود، مگر در فرض اضطرار و استيصال.
📙 استفتائات، ج۲ ص۳۴۳
📢 امام صادق علیه السّلام علم خود را اینگونه توصیف میکنند
🔻 در روایتی امام صادق علیه السّلام فرمودند:
«علم ما غابر است و يا مزبور و يا به صورت الهام در قلب و در گوش است (توضيح اینها بيايد). و نزد ماست "جفر سرخ و جفر سفيد و مصحف فاطمه" عليها السّلام، و نزد ماست "جامعه" كه در آنست آنچه مردم بدان محتاجند.
👈🏻 پس شرح و توضيح اين سخنان را از آن حضرت پرسيدند. فرمودند: امّا غابر علم به آينده است، و امّا مزبور علم به گذشته است، و امّا در قلب، الهام است، و اما تأثير در گوش، پس آن سخن گفتنِ فرشتگان است كه سخن ايشان را مىشنويم و خودشان را نمىبينيم، و اما جفر سرخ آن ظرفى است كه در آنست اسلحۀ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و بيرون نخواهد آمد تا قائم ما بپا خيزد. و اما جفر سفيد آن ظرفى است كه در آنست تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داود و كتابهاى آسمانی، و امّا مصحف فاطمة عليها السّلام، پس در آن است آنچه در آینده پيش آيد و نام هر سلطانى كه تا روز قيامت سلطنت كند. و اما "جامعه" پس آن طوماريست به طول هفتاد ذراع كه رسول اکرم صلی الله علیه و آله آن را از دو لب مبارك خود املاء فرموده و على بن ابى طالب عليهما السّلام به دست خود آن را نوشته؛ در آن است بخدا همۀ آنچه مردم تا روز قيامت بدان محتاجند، تا اينكه حكم جريمۀ خراش و زدن يك تازيانه و نصف تازيانه نيز در آن موجود است.»
«عِلْمُنَا غَابِرٌ وَ مَزْبُورٌ وَ نَكْتٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ الْأَحْمَرَ وَ الْجَفْرَ الْأَبْیَضَ وَ مُصْحَفَ فَاطِمَةَ علیها السلام وَ عِنْدَنَا الْجَامِعَةَ فِیهَا جَمِیعُ مَا تَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ فَسُئِلَ عَنْ تَفْسِیرِ هَذَا الْكَلَامَ....»
📚 الإرشاد، ج۲ ص۱۸۶ _ و به همین مضمون، الکافی، ج۱ ص۲۳۸، بَابٌ فِیهِ ذِکْرُ الصَّحِیفَةِ وَ الْجَفْرِ وَ الْجَامِعَةِ وَ مُصْحَفِ فَاطِمَةَ علیها السلام
?? #ابن_حجر نقل میکند:
«قاضی شافعی دمشق، دستور داد که در دمشق اعلان کنند که:
«من اعتقد عقیدة ابن تیمیة حل دمه وماله».
✍? هر کس معتقد به عقاید ابنتیمیه باشد، خون و مالش حلال است.
و این اعلامیه را توسّط یکی از علمای بزرگ اهل سنّت به نام "شهاب محمود" در مسجد جامع دمشق قرائت کرد که به دنبال آن حنبلیها و افراد دیگری که در معرض اتّهام بودند جمع شدند و اعلام کردند که ما بر مذهب و عقیدهی امام شافعی هستیم.» (الدرر الكامنة، ج۱ ص۱۷١)
✅ "صالحی شامی" از علمای شافعی است که درباره فتوای ابن تیمیه در منع زیارت قبور مینویسد:
«سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مشروع و جایز میباشد. علمای بزرگی مانند "شیخ تقی الدین سُبکی و شیخ جمال الدین زملکانی و شیخ داوود ابوسلیمان مالکی" و دیگران از علما، در مورد جواز آن کتاب نوشته و در آن کتب نظریات ابنتیمیه که معاصر آنها بوده را رد کردهاند، زیرا او در این مورد نظر زشتی داده است که آب دریاها نیز آن را پاک نمیکند.» (سُبُل الهدی و الرشاد، ت: عبدالموجود، ط: لبنان، ج۱۲ ص۳۸۴)
☑️ #ابن_حجر مکّی از علمای بزرگ شافعی، درباره ابن تیمیه مینویسد:
«ابن تیمیة عبد خذله الله تعالی واضله و اعماه واصمه و ادله و بذل، صرح الائمة الذین بینوا فساد احواله و کذب اقواله... و اهل عصرهم و غیرهم من الشافعیة والمالکیة والحنفیة... والحاصل ان لا یقام لکلامه وزن بل یرمی فی کل وعز وحزن، یعتقد فیه انه مبتدع ضال ومضل جاهل غال، عامله الله تعالی بعدله واجارنا من مثل طریقته وعقیدته.»
✍? خداوند او را خوار و گمراه، کور و کر گردانیده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وی از مذاهب مختلف، بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند... سخنان ابن تیمیه فاقد ارزش بوده و او فردی بدعتگذار، گمراه و گمراهکننده و نامتعادل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار نماید و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وی حفظ نماید.» (التوسّل بالنبی و جهلة الوهابیین، ابن مرزوق، ط: مکتبة ایشیق، استانبول، ص۲۳۴)
این بود بخشی از سخنان علمای سُنّی درباره ابن تيميه ناصبی؛ خذله الله في الدارین.
? أقوال علمای سُنّی، درباره #ابن_تیمیه
اگر گمان کنید که فقط شیعیان ابنتیمیه را منحرف و ناصبی میدانند، در اشتباهید. کثیری از علمای سُنّی همین نظر را پیرامون وی دارند که به برخی از آنان اشاره میشود:
➖ #ابن_حجر عسقلاني میگويد: بعضى از علماء به ابن تيميه نسبت نفاق دادهاند؛ به دلیل اينكه گفته است: "علي بن ابي طالب در هفده مورد خطا كرده و بر خلاف قرآن عمل كرده است". و همچنين گفته است:
«إنه كان مخذولا حيث ما توجه و إنه حاول الخلافة مرارا فلم ينلها وإنما قاتل للرئاسة لا للديانة.»
✍? على حامی و طرفداری نداشت و ذلیل شده بود (نستجیر بالله)❗️بارها تلاش كرد كه خلافت را به دست گيرد، ولى نتوانست. (الدُرر الكامنة، ج١ ص١٨١)
جالب اینکه از طرفی میگویند: «اگر علی (علیه السّلام) خلافت را حقّ خود میدانست، چرا برای آن تلاش نکرد؟!» از این طرف میگویند: «بارها تلاش كرد كه خلافت را به دست گيرد؛ ولى نتوانست.»
?"غماري" از علماى بزرگ اُردن و از فارقالتحصيلان دانشگاه الازهر است. وی میگويد: «ابن تيميه در "منهاج السنة" گفته است: على بن ابي طالب انسانی شوم و ذليل بوده است:
«و تلك كلمه فاجره تنبئ عما في قلب قائلها من حقد علي وصي النبي و اخيه كرم الله وجهه»
✍? اين سخن فاجر و وقیحی است و نشانگر اين است كه در قلب ابن تيميه كينه و عداوت على بن أبى طالب وجود دارد. (سميرالصالحين، ص۷۷)
همچنین میگوید:
"قبح الله ابن تيميه و خذاه و جزاه بما يستحق و قد فعل الحمد لله"
✍? خدا روی ابن تيميه را زشت، و خوار و ذليلش كند و آنچه مستحق اوست. خدا به او كيفر دهد و الحمد لله خداوند چنين كرده و او خوار و ذليل است.
و بعد میگويد:
«اذ جعله امام كل ضال مضل بعده وجعل كتبه هاديا الي الضلال صار امام الضلاله في عصره.... ان قرن الشيطان النجدي و اتباعه و مذهبه الفاسد وليد افكار ابن تيميه و اقواله»
✍? ابن تيميه پيشوا و امام تمام گمراهان و گمراه كنندگان بعد از خويش است، و كتابهای او عامل گمراهى است، و هر كس به طرف كتابهای او روی آورَد، پيشوای گمراهىِ عصر خويش میشود ... مردم بدانند شاخشيطان نجد، يعنس محمد بن عبدالوهاب و مذهبش، حاصل افكار ابنتيميه و گفتار اوست. (البرهان الجلي، ص ۵٣)
? "حسن فرحان مالكي" كه از علمای مشهور عربستان سعودى است و خودش گرایشات سلفی دارد، میگوید: «در ابنتيميه شعبهای از ناصبیگری وجود دارد، او به علی (علیه السّلام) اهانتی کرده که اگر کسی همان إهانت را به معاویه کند بازخواست میشود. ابن تيميه مطالبی دارد که تنقیص علی (علیه السّلام) محسوب میشود.» (فيلم این سخنان بعد از اتمام این مطلب ارائه میشود.)
"ابنعقيل يمني" به صراحت میگوید:
«ابنتيميه شيخ النصب»
✍? ابنتيميه استاد ناصبیگری و عداوت با اهل بيت است. (تقوية الإيمان، ص۱۰۱)
يكى ديگر از علمای بزرگ الازهر، "ابن عبد ربه" میگويد:
«أن ابن تيمية هو الذي جمع شتات أقوال الخوارج و غيرهم من الملحدين و دَوَنها رسائل»
✍? ابنتيميه اقوال مختلف خوارج و لامذهبان را جمع كرده و به صورت كتاب درآورده، و شاگردانش نیز آن را به عنوان يك كتاب دينى از او منتشر كردهاند. (فيض الوهاب، ج۱ ص۱۴۹)
✅ به این مورد دقّت کنید:
"محمود صبيح المصری" از بزرگان مصر، میگويد:
تمام مسلمانان به پيغمبر اکرم و اهل بيت علیهم السّلام احترام میكردند تا زمانی که در قرن هشتم ابنتيميه آمد. و بعد میگوید:
«كان بينه وبين النبي واهل بيته ثارا»
✍? گویی ميان ابنتيميه و ميان پيغمبر اکرم و اهل بيتش عليهم السّلام، خونخواهی است. (انگار با اهلبیت پدرکُشتگی دارد.) _ (اخطاء ابنتیمیه، ص۶۹)
«و کان ابنتیمیه احد جنود یزید بن معاویة الذین استهتروا بفضیلة اهل البیت و انتقصوهم.»
✍? ابنتیمیه یکی از لشکریان یزید بن معاویه بود که فضایل اهلبیت را هتک حرمت کرده و در صدد بر آمدند تا بر آنان نقص وارد کنند. (همان، ص ۱۲۳)
➖"شیخ حسن سقّاف" از علمای شافعی مذهب اُردن است. وی، در کتاب «التنبّیه و الردّ على معتقد قِدَم العالم و الحدّ، ص ٧» مىنویسد:
( ابن تیمیّة یحتجّ کثیر من الناس بکلامه، و یسمّیه بعضهم شیخ الاسلام و هو ناصبیّ، عدوّ لعلیّ و اتّهم فاطمة بأنّ فیها شعبة من النفاق.)
✍? «برخى از مردم به ابن تیمیّه، شیخ الإسلام مىگویند، با اینکه وى ناصبى و دشمن علی (علیه السلام) است، و به فاطمه (سلام الله علیها) جسارت کرده و مىگوید: در وجود فاطمه، شعبهاى از نفاق وجود داشت.» (!!!! نستجیر بالله) ??
ادامه در مطلب بعد
? دشمنی #ابن_تیمیه با امیرالمومنین سلام الله علیه 4⃣*1⃣***
➖ وی در پاسخ به سؤالی درباره أعلم و أفقه بودن بین عمر و أبابکر و أميرالمؤمنین سلام الله علیه، مینویسد:
«لم يقل أحد من علماء المسلمين المعتبرين إن عليا أعلم و أفقه من أبي بكر و عمر، بل و لا من أبي بكر وحده، و مدعي الإجماع على ذلك من أجهل الناس و أكذبهم، بل ذكر غير واحد من العلماء إجماع العلماء على أن أبا بكر الصديق أعلم من على....»
✍? أحدی از علمای معتبر در مسلمین قائل نیست که علی از عمر و أبابکر أعلم و أفقه بوده، بلکه حتّی از ابابکر؛ و مدّعی إجماع بر أعلم و أفقه بودن، از دروغگوترین و جاهلترین افراد است. و علماء قائلند که إجماع شده بر أعلم و أفقه بودن ابابکر از علی. (مجموع فتاوی، ج۴ ص۳۹٨)
و #ابن_حجر در مدخل ابن تيميه مینویسد:
«وَ قَالَ فِي حق عَليّ أَخطَأ فِي سَبْعَة عشر شَيْئا ثمَّ خَالف فِيهَا نَص الْكتاب»
او قائل بود که علی در هفده فتوای خود با قرآن مخالفت نمود. (الدرر الكامنه في اعيان المائه الثامنه، ج۱ ص۱۷۹)
✅ پاسخ:
"علّامه مناوي" از علمای بزرگ سُنّیان میگوید: موافق و مخالف و دوست و دشمن به اعلمیّت علی (علیه السلام) شهادت داده اند. (فیضالقدیر، ج ۳ ص ۴۶)
? بنا بر روایت "ابن ابی شیبه" با سند صحیح، "عطاء بن ابیرباح" تابعی (۲۷-۱۱۴ ق) که #ذهبی از او به عنوان «الإِمَامُ، شَيْخُ الإِسْلاَمِ، مُفْتِي الحَرَمِ» یاد کرده، قسم یاد میکند که در میان اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم احدی را اعلم از علی (علیه السّلام) نمی شناسد. (المصنف، ت: الشثري، ج ۱۸ ص ۷۱ رقم ۳۴۲۸۱)
و بنابر روایتی که ابن سعد با سند صحیح نقل کرده، ابن عباس میگفت: «هنگامی که فتوایی از علی (علیه السّلام) توسّط شخص مورد اعتمادی به ما میرسید، از آن تجاوز نمیکردیم و دیگر به کسی رجوع نمیکردیم.» (فتح الباری، ج ۷ ص ۷۳ ذیل رقم ۳۵۰۴)
?عمر بن خطّاب همواره در مشکلات علمی و قضایی به آن حضرت رجوع میکرد و میگفت: «بهترین قاضی ما علی علیه السلام است.» (صحیح البخاری، ج ۴ ص ۱۶۲۸ ح ۴۲۱۱)
و به قول سعید بن مسیب: «عمر بن خطاب همیشه به خدا پناه میبُرد از مشکلی که علی (علیه السّلام)در آن حاضر نباشد.» (فضائل الصحابة لابن حنبل، ج ۲ ص ۶۴۷ ح ۱۱۰۰)
▪️و ابن جوزی حنبلی ضمن اعتراف به صدور این سخن از عمر، تصریح میکند که: «جمیع خلق و جمیع صحابه محتاج علم علی (علیه السّلام) هستند و نیز بزرگان صحابه.» (التبصرة، ج ۱ ص ۴۴۳؛ کشفالمشکل، ج ۱ ص ۱۷۶)
از جمله ابوبکر و عمر به نظر و علم آن حضرت مراجعه میکردند و با ایشان مشورت میکردند. (المنتظم، ج ۵ ص ۶۸)
▫️"یحیی نَوَوی" نیز این موضوع را مشهور میداند؛ و میگوید در مقابل، علی (علیه السّلام) در قضاوت با کسی مشورت نکرده است. (تهذیب الاسماء، ج ۱ ص ۳۱۷)
از عایشه روایت شده که گفت: عالِمترین شما به سنّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) است. (الاستیعاب: القسم الثالث / ۱۱۰۴ رقم ۱۸۵۵)
✔️ عبدالله بن مسعود روایت میکند که: قرآن به هفت حرف نازل شده و هر یک از حروف را ظاهری است و باطنی، و علی (علیه السّلام) علم ظاهر و باطن قرآن را داراست. (حلیةالأولياء، ج۱ ص۶۵)
ابن عبّاس گوید: «سرچشمه علم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از علم خداست و علم علی (علیه السّلام) از علم پیامبر اکرم است و من علم خود را از علم علی گرفتهام و علم من و اصحاب پیامبر اکرم در مقابل علم علی به مانند قطرهای است از هفت دریا.»
معاویه گفت: «با مرگ علی (علیه السّلام) علم و دانش از بین رفت.» (أحمد فیالمناقب، ص ۱۵۵ ح ۱۲۲، و ابن عبد البرّ فی الاستيعاب، القسم الثالث / ۱۱۰۲ رقم ۱۸۵۵، و محبّ الدین الطبری فی الریاض النضرة: ۳ / ۱۴۲، و آخرون غيرهم.)
این تنها بخشی از اعترافات به أعلم و أفقه بودن امیرالمؤمنین علیه السّلام است. آیا ابنتیمیه ناقلان این روایات را عالِم و محدّث نمیداند⁉️ این چه إجماعی است که ابنتیمیه ادّعا میکند و اینهمه مخالف دارد⁉️ جز این نیست که ابن تيميه از روی ناصبیگری چنین خزعبلاتی میگوید!
? سپاه ملکوتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
✍? ابان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمودند: گويا به قائم عليه السّلام مىنگرم كه پشت نجف است (کوفه) و چون در آنجا مستقر شود سوار بر اسب تيره رنگ ابلقى شود كه ميان دو چشمش خطّ سپيدى است كه به وسيلۀ آن اسبش را بجهاند و هيچ شهرى نباشد جز آنكه اهل آن شهر گمان برند كه قائم عليه السّلام همراه آنان در آن شهر است. و چون پرچم رسول اکرم صلّى اللّٰه عليه و آله را برافرازد، سيزدههزار و سيزده فرشته از آسمان بر وى فرود آيد و همگى در رکاب او خواهند بود، آنان كسانى هستند كه همراه نوح عليه السّلام در كشتى بودند، و همراه ابراهيم خليل عليه السّلام بودند آنگاه كه در آتش افكنده شد، و همراه عيسى عليه السّلام بودند آنگاه كه او را به آسمان بردند، و چهارهزار فرشتۀ نشانهدار، و سيصد و سيزده فرشتهاى كه در روز بدر بودند، و چهار هزار فرشتهاى كه فرود آمدند تا همراه حسين بن علىّ عليهما السّلام با يزيديان كارزار كنند، همگى در ركاب قائم عليه السّلام هستند. امّا به فرشتگانى كه براى يارى حسين عليه السّلام فرود آمدند اجازۀ كارزار ندادند و آنها براى كسب تكليف به آسمان رفتند و چون فرود آمدند حسين عليه السّلام به شهادت رسيده بود و آنان پريشان و غبارآلود تا روز قيامت بر سر مزار حسين عليه السّلام مىگريند و ما بين آن مزار و آسمان محلّ رفت و آمد فرشتگان است.
«كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى ظَهْرِ اَلنَّجَفِ فَإِذَا اِسْتَوَى عَلَى ظَهْرِ اَلنَّجَفِ رَكِبَ فَرَساً أَدْهَمَ أَبْلَقَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ شِمْرَاخٌ ثُمَّ يَنْتَفِضُ بِهِ فَرَسُهُ فَلاَ يَبْقَى أَهْلُ بَلْدَةٍ إِلاَّ وَ هُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُ مَعَهُمْ فِي بِلاَدِهِمْ....»
? کمال الدین، ج۲ ص۶۷۱
⚠️ تضعیفِ أحاديث و فقهِ علویّون
? استاد رسول جعفریان:
«بايد گفت که (در آغاز) تشيّع كوفىها معجونى از تشيّع سياسى و اعتقادى بود؛ تشيّعى كه در حقيقت، اعتقاد به علويان داشت و چونان خراسانيان فريب عبّاسيان را نخورد. هنگامى كه سفّاح كوفه را مقرّ خلافت خود قرار داد، منصور به وى گفت تا كوفه را ترك كند، زيرا اين شهر شيعۀ آل ابى طالب هستند. (أنساب الأشراف، ج۲ ص۲۳۸) خوارزمى «رأى» را كوفى، «اعتزال» را بصرى، «خطّ» را انبار، و «حساب» را سوادى مىداند. پس از آن مىافزايد: تشيّع عراقى است. (رسائل خوارزمی، ص۶۵)
همان گونه كه اشاره كرديم اين تشيّع از نوع تشيّع علوى بود و عبّاسيان اميدى بدان نداشتند. چنانكه خود محمد بن على بن عبدالله عبّاسى وقتى خواست تا دُعات (مبلّغین) خود را راهنمايى كند، در مورد گرايشات مذهبى شهرها به ايراد سخن پرداخت. او در مورد كوفه گفت: «أمّا الكوفة و سوادها فشيعة علىّ و ولده _ شهر كوفه و اطراف آن، شيعه على و فرزندان او هستند.» اين تشيّع به معناى تشيّع امامتى نبود، گرچه چنين عقايدى نيز در آن وجود داشت؛ چنانكه در اواخر قرن اوّل غُلات نيز در اين شهر رشد كردند. اما عمدۀ آنيك، نوع تشيّع سياسى بود كه ما بايد از آن با عنوان تشيع عراقى ياد كنيم. تشيّعى كه خواهان حكومت علويان بوده و امام على (عليه السّلام) را نهتنها برتر از عثمان، بلكه برتر از ساير خلفا نيز مىدانست. در فقه نيز به آراى فقهى امام اعتنا داشت گرچه نه به معنايى كه مورد نظر شيعيان امامتى بود. شايد به همين دليل بود كه ساير فقهاى حجاز و شام كه نوعا اموىمسلك و يا عُمرى و بوبكرىمذهب بودند، به احاديث اهل عراق با بىتوجّهى نظر مىكردند. گفته مىشد: وقتى عراقى براى تو، صد حديث نقل كرد، تنها ٧٧ عدد آن را قبول كن. (المعرفة و التاريخ، ج۲ ص۷۵۷)
زُهرى كه يكى از محدّثين اموى بود، حديث اهل عراق را تضعيف مىكرد. (طبقات الکبری، ج۶ ص۳۴۳) جوزجانى مىنويسد: «در ميان اهل كوفه كسانى هستند كه مردم مذاهب آنها را ستايش نمىكنند؛ آنان سران محدّثين كوفه هستند. مثل «ابن اسحاق، منصور، زبيد الياحى، اعمش.» (میزان الإعتدال، ج۲ ص۶۶) اينها كسانى بودند كه بعضا متّهم به داشتن گرايش شيعى بودند. گفته شده است كه حَجّاج نيز به خاطر مخالفت با اقوال امیرالمؤمنین علیه السّلام، در مسائل به رأى عثمان و زيد بن ثابت عمل مىكرد؛ درحالىكه اهل عراق به قول امام عمل مىكردند. (غریب الحدیث، ج۳ ص۴۳۲)
?? از همين نمونه استثناها، وجود فقهايى بود كه با اهلبيت (علیهم السّلام) دشمنى داشتند. گفته شده: «و كان بالكوفة من فقهائها اهل عداوة له و بغض، قد خذلوا عنه (على عليه السّلام) و خرجوا من طاعته مع غلبة التشيع على الكوفة» (الغارات، ج۲ ص۵۵۸)
#ابن_كثير دربارۀ جعفر بن محمّد بن قطير مىنويسد: «و كان ينسب الى التشيّع و هذا كثير فى تلك البلاد» او شيعى بود و اين مذهب در اين منطقه بسيار زياد است. اين نشانۀ ادامه چنين گرايشى در طول قرون پس از آن مىباشد. دانسته است كه تشيّع سياسى - عراقى پشتوانۀ فكرى جدّى نداشت. ابوحنيفه كه خود از نظر سياسى يك شيعۀ سياسى بود و در جريان قيام زيد و نيز قيام نفس زكيّه، صريحا از او و برادرش ابراهيم حمايت مىكرد، عقائدى را مطرح كرد كه فاصلۀ زيادى با انديشههاى ناب شيعى داشت. عدم وجود اين قبيل انديشهها، سبب مشاركت كسانى در جنبشهاى شيعى - زيدى مىشد كه فاقد اصالت شيعى بودند....»
? تاریخ تشیّع در ایران، ص ۱۰۶ _ ۱۰۸
ترديدى در نفس خود در داورى وى نداشته باشد و در جميع امور تسليم او باشد و آن را با شكّ و ريب نياميزد، اين عبارت از اسلام است و اسلام به معنى تسليم و انقياد است.
?? و از شگفت انگيزترين عجائب اين است كه مخالفين ما روايت مىكنند كه عيسى بن مريم به سرزمين كربلا مىگذشت و آنجا آهوانى را ديد كه جمع شدهاند، آنها گريان به نزد او آمدند، عيسى نشست و حواريّون نيز نشستند و او گريست و حواريّون نيز گريستند در حالى كه نمىدانستند كه چرا عيسى نشسته و گريه مىكند؟ آنگاه گفتند: اى روح خدا و اى كلمة اللَّه! براى چه گريه مىكنيد؟ گفت: آيا مىدانيد كه اين چه سرزمينى است؟ گفتند: نه، گفت: اين سرزمينى است كه نونهال احمد رسول و میوه قلب بتول كه شبيه مادرم مريم است در اينجا كشته مىشود و در تربتى كه بواسطه طينت آن شهيد از مُشك خوشبوتر است دفن مىشود و طينت پيامبران و اولاد پيامبران چنين است، و اين آهوها با من مكالمه كرده و مىگويند كه ما بخاطر اشتياقى كه به تربت اين شهيد داريم در اين سرزمين مىچريم و يقين دارند كه در اين سرزمين در امانند، سپس با دست خود پشك يكى از آن آهوها را برداشت و بوئيد و فرمود: بار الها! آن را براى ابد باقى بدار تا پدرش آن را ببويد و براى او مايه تسليت و آرامش باشد، و آن تا ايّام امير المؤمنين عليه السّلام باقى بود تا به غايتى كه آن را بوئيد و گريست و چون به كربلا مى گذشت قصّه آن را بازگو کرد.
آرى مخالفین تصديق مىكنند كه پشك آن آهو متجاوز از پانصد سال باقى بمانَد و گذشت زمان و باد و باران و گذشت ايّام و ليالى و ساليان آن را تغيير ندهد، ولی تصديق نمىكنند كه قائم آل محمّد عليه السّلام باقى مىماند تا آنكه با شمشير خروج كند و دشمنان خداى تعالى را نابود كند و دين پروردگار را آشكار نمايد، با وجود اخبار وارده از پيامبر اكرم و ائمّه اطهار- صلوات اللَّه عليهم اجمعين- كه او را به نام و نسب تعيين كردهاند و از غيبت طولانى و عمر زیاد وى كه مطابق سنّت اوّلين است خبر دادهاند.
اين جز عناد و ستيز با حقّ نیست، نعوذ باللَّه من الخذلان.»
? کمال الدین، ج٢ ص۵٢٩
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago