?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
هیچکس کامل نیست
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
حتمن استادانی هستند که عمل میکنند آنچه را که میگویند. چندسالیست که حرف «الیزابت گیلبرت»، که در بارهی آدمهای تاثیر گذار زندگیش زده بود را آویزهی گوشم قرار دادم.
او میگوید «تجربه به من آموخته که در ملاقات شخصی با قهرمانانم محتاط باشم، چون میتواند وحشتناک مایوس کننده باشد.»
او راست میگوید. استاد خوبی داشتم. خیلی چیزها از او آموختم. اما پس از چند وقت دیدم، حرفهایی را که برای ما میزند. خودش عمل نمیکند و رفتارش طور دیگریست.
از او دلسرد شدم. روزی که از کلاسش بیرون میآمدم به او گفتم «هر چیزی را که برای ما منع میکردید، خودتان که انجام میدهید. این چه نوع آموزشیست؟»
با لبخندی به من گفت«من که درس میدهم، اگر تو یکی از آنها را در زندگیت به کار بگیری، ثوابش به من میرسد و برایم کافیست.
من هم یک آدمم، مانند هزاران آدم دیگر. انسان به خطاهایش، انسان نامیده شده است.»
او درست میگفت، من کاملش فرض میکردم. اشتباه از من بود.
کتاب«قدرت نه گفتن» دِرِک سیورز، بهانهای شد برای یادآوری تجربهی زیستهام.
نویسنده در هر بخش، با مجموعهای از راهکارهای عملی، ما را از تفکر معیوبمان آگاه میکند.
او در بخشی از کتاب به نام«آینه، خودت مهم هستی، نه آنها» میگوید:
«اگر نقاش زیبایی ببینید که توجهتان را جلب کند و متوجه شوید این هنرمند مالیاتش را پرداخت نکرده، آیا برایتان اهمیتی دارد؟ آیا دیگر از نقاشی لذت نمیبرید؟
اگر کسی روشی عالی برای به خاطر سپردن اسامی به شما نشان دهد و متوجه شوید الکلیست، آیا دیگر به تکنیکهایش اعتماد نخاهید کرد؟
وقتی کتابی میخرم که روی جلدش عکس نویسنده است، حتا قبل از اینکه فروشگاه را ترک کنم، جلدش را پاره میکنم و دور میاندازم. برایم مهم نیست نویسندهاش کیست.
تنها چیزی که مهم است، ایدههای داخل کتاب و کاری است که با آن انجام میدهم.
شاید این مثالها احمقانه به نظر برسند، اما این یادآوری برایم اهمیت داشت که مسئلهی مهم نتیجهای است که از کارشان به دست میآورم، نه شخصی که آن را ساخته است.
آنها مهم نیستند. مهم تویی.»
خاندن این کتاب به تو نگاهی نو به واقعیتهای اطرافت میدهد. شاید سخت باشد که چنین تصمیمی بگیری. ولی درستبودن اینکه هیچکس کامل نیست. انتظارت را از دیگران کم میکند و تو را وادار میکند که بر روی خودت کار کنی.
✍️گلیموعودی
#یادداشت_روزانه
تمرین نوشتن باشما
اینبار میخاهیم به دنبال پدر و پدربزرگ و جد کلمهها برویم.
حاضرید؟
جستوجو و نوشتن از شما.
ثبت تمرین از من.?
آنارشیسم چیست؟
ممنون بانو نصر عزیزم?
تمرین نوشتن بانو نصر
با توجه به اینکه هر کلمهای رگ و ریشه دارد و ما میخواهیم دنبال اصل و نصبش بگردیم. باید بگویم که آنارشیسم جزء واژههای فارسی نیست و اصالتش به یونان باستان برمیگردد.
از کلمهی ارخوس گرفته شده است.
حالا این کلمه با سفر به دایرهی واژگان فارسی معنی خودش را یافته و به معنی اقتدارگریز است و بیشتر در علوم سیاسی کاربرد دارد.
برای دوستان نویسندهای خوب است که در این حوزه فعالیت میکنند.
حالا این کلمهی کنجکاو را اولین بار فیلسوف فرانسوی( پرودون) بکار برد و بعدها در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئيس و کشورهای آمریکای لاتین دورش را گرفتند و به آن بها دادند و جایگاه خودش را در آن کشورها هم پیدا کرد. و برای خودش یک جریان سیاسی شد.
در فرهنگِ معین با معنی هرج و مرج طلبی رواج پیدا کرده.
عمید میگوید: اقتدارگریزی.
بیسالاری، خودسرانگی و یا جانبداری از اغتشاش.
حالا این کلمه از آن واژههایست که هم مثبتاندیش و هم منفیگرا.
بسته به کاربردش در جملهها و استفادهی خوب و بدی که میتوان از آن داشت.
روسیه هم برای پیادهروی زیباست
امروز صبح در جلسهی بازخورد به تمرینهای مدیریت رسانه، استاد کلانتری ما را از یک کلمه به دنیاهای عجیبی برد.
انگار کلمهها چون زنجیری به هم وصلند و دنیای تو را میسازند.
باده علوی با یک متنش، طبق معمول ما را در پاتیلهایش هم زد و سر از کجاآبادها در آورد. استاد هم ما را به تاریخ برد و یکییکی کلمهها را برایمان جراحی کرد. بعدش به فیلم رسیدیم.
معرفی فیلم لویاتان(leviathan) همانا و نرفتن به پیادهروی غروب همان.
گفتم حالا در روسیه میروم و پیادهروی میکنم.
این فیلم داستان مردی به نام کولیاست. که در شمال روسیه زندگی میکرد. او درگیر مبارزه با مقامات فاسد محلی، خصوصن شهرداریست.
شهرداری که برای مصادرهی خانهی او به هر نیرنگی متوسل میشود. فیلم نگاه نقادانهای به نابرابریها و فساد دارد.
لویاتان موجودی دریاییست در اساطیر که در کتاب تامسهابز به آن به عنوان دولتی که هیولای بزرگیست، نام برده شده است.
این فیلم بهترین فیلمنامهی جشنوارهیکن را از آن خود کرده است.
بیشتر وقتها خدا را شکر میکنم، که اهل سیاست و قدرت نیستم. چون در آن خیری نمیبینم.
امروز دیدن این فیلم به نرفتن به پیادهروی میارزید. پیادهروی افکار را جایگزین قدمزنی جسمم کردم.
میدانم فهمیدن همیشه درد دارد، اما نفهمیدن و خود را به نفهمیزدن مرگی حتمیست.
✍️گلیموعودی
#معرفی
#فیلم
#یادداشت_شب
کتاب آرامش
مت هیگ
تمرین نوشتن با شما
در نامهای به خودمان دستورالعملی برای تغییر شیوهی زندگیمان بنویسیم.
سلام..
چه چیزهایی را دوست دارید که تغییر بدهید؟
حرف تو کلهاش نمیرود
با هم صحبت میکنیم. هرچه برایش توضیح میدهم، نمیفهمد. به او میگویم «مگه من خارجی حرف میزنم که متوجه نمیشی؟»
میخندد و میگوید «حالا دوباره، یواش یواش برام بگو، دیگه حالیم میشه.»
زیر لب زمزمه میکنم و میگویم«حرف تو گوشش نمیره.» میگوید«انشالاه میره.»
مترجم کسی است که متن یا گفتاری را از یک زبان به زبان دیگر تبدیل میکند. او باید هم به زبان مبدا و هم به زبان مقصد مسلط باشد. البته نه تنها به مفهوم کلمات بلکه لحن و فرهنگ موجود در متن را هم باید به خاننده منتقل کند.
کار دشواریست. با یکی همزبان و هم فرهنگی نمیتوانی احساست را جوری بگویی که او درکت کند، وای به حال روزی که با زبان دیگری بخاهی منظورت را برسانی.
کتاب«گفتوگو با سروش حبیبی» راز این نکته را به من نشان میدهد. همیشه دوست داشتم از تجربهی زندگیاش بدانم و بخانم.
او مهمترین اثرها را ترجمه کرده است. از نویسندگان مشهوری چون داستایوفسکی، لئوتولستوی، فرانتس کافکا و مارسل پروست.
ترجمههای او به خاطر دقت بالا در انتقال مفاهیم و زیباییهای زبان اصلی و همینطور وفاداری به سبک نویسندهاصلی مورد تحسین قرار گرفتهاست.
او در ترجمههایش روح و احساس نویسنده را به خوبی منتقل میکند. با خاندن این کتاب نکات جالبی برایم روشن شد. که او تسلط کامل به زبان خود و نویسنده داشته است که زبانهای آلمانی، فرانسوی و روسی جزوش بوده است.
آشنایی او با فرهنگ نویسندگان هم کمک بسیاری در ترجمه کرده است. مهارت او در زبان فارسی و خاندن آثار کلاسیک هم یکی دیگر از موارد موفقیت ایشان بوده و همینطور دقت در انتخاب واژهها و رفاقت با فرهنگنامهها او را به مترجم دقیق و توانایی مبدلساختهاست.
در قسمتی از این گفتوگو آمده است:
«این استعداد ذاتی که میفرمایید بیشتر حاکی از لطف شماست. من وقتی به احوال خودم فکر میکنم، میبینم در هیچ زمینهای استعداد خاصی نداشتهام.
آنچه حاصل کارم را شایستهی اقبال کتابخانها کرده این است که بکوشم کمبود استعداد را با کار بیشتر و صمیمت جبران کنم.
البته اثر تلاش پدر ومادرم در تدارک جو فرهیختگی برای رشد ما انکارنکردنی نیست. و ایران، همسر و همراه زندگیام، در کنارم بود و سهم بزرگ معنوی او در اینکه کارهای من مقبول کتابخانها باشد قابل انکار نیست.»
برایم بسیار جالب بود که زمانی از ایشان سوال شد چه میخاندید؟ او گفت« آثار صادق هدایت و جمالزاده و دهخدا و ساعدی و آلاحمد را میخاندم. آنها حق بزرگی به گردن نثر داستانی فارسی دارند.
اما کارم بیشتر روی آثار کلاسیک بود. از تاریخ بیهقی شروع کردم، ولی گلستان و مصنفات باباافضل و مرزباننامه و نوشتههاب خاجه عبدالله انصاری و اسرارالتوحید را هم میخاندم.
نثر زندهیاد استادخانلری و احسان یارشاطر در من اثر مخصوصی داشته و دارد.»
خاندن این کتاب کمحجم تو را با زندگی مترجمی آشنا میکند، که غیر از تلاش، کارسخت، توجه و استمرار چیزی در زندگی او نبودهاست. مهمترین مواردی که تو را موفق و نامدار میکند.
✍️گلیموعودی
#یادداشت_روزانه
شعر صلح را بلند بخان
کاش مردم جهان شعرهای صلح میسرودند و با هم در روزی معلوم، در ساعتی مشخص بلند میخاندند. تا صدایشان به آسمان برود و کلمههای رقصانشان در همه جا پر شوند تا جای کلمههای خشن را بگیرند و جنگ را پاک کنند.
میگویند «مرزهای سیاسی و جغرافیایی نمیتوانند آبها را از هم جدا کنند. آب از یک منبع به منبع دیگر در اقیانوسی جهانی جریان دارد.
پنجشنبهای و چکامهای دیگر.
میگویند «هنگام شروع جنگ شعر میخانند. آن هم برای تقویت روحیه، یادآوری هدف، ایجاد اتحاد، تسکین عواطف و رسم و رسومات.»
کاش شعر صلح را هم میشد، با هر زبان و لهجهای، در یک زمان خاند تا اقیانوس جهانی شعر تمام قدرتهای جنگافروز را با خود غرق کند.
شعری که تو را در لحظهی جنگ انرژی میدهد، چرا هنگامهای خروشان در زمان صلح به پا نکند؟ کلمههای صلحنشین،صلحگر، صلحساز،صلحجو چون اقیانوسی تمام جنگها را زیر آب ببرند و دفن کنند. کاش میشد...
کتاب «آزادی عریان میآید» مرامالمصری شعرهای زیبایی دارد که احساس ناب این شاعر زن اهل سوریه را بیان میکند.
بیایید با هم بلند بخانیم.
من دنیایی را خاهم ساخت
که در آن نه اسلحهای هست
نه جنگ
من دنیایی را خاهم ساخت
که مادر میان کودکانش
تبعیضی قائل نمیشود
حتا کودک آن زنِ دیگری
دنیایی که تبعیضی میان مردهایش نیست
دنیایی تازه
که نه پیروزیها را بشماریم
نه شکستها را
دنیایی که کشتی نوح را باور ندارد
من دنیایی را خاهم ساخت
که در آن نه بیخانمان وجود دارند
نه کسانی که از سرما و گرسنگی میمیرند
من دنیایی را خاهم ساخت
که من همان ماست
و ما یعنی من
من دنیایی را خاهم ساخت
ساده
حقیقی
درست شبیه این شعر...
و شعری دیگر...
ما تبعیدشدگان هستیم
در قرصهای آرامشبخش زندگی میکنیم
فیسبوک شدن خاک مادریمان
آسمانها را باز میکند
گرچه مرزها را بر رویمان میبندد
ما تبعیدشدگانیم
تلفنهای همراهمان را در آغوش کشیده و میخابیم
به سمت نور صفحاتشان
چرت میزنیم در اندوه و بیدار میشویم با امید
ما تبعیدشدگانیم
پرسه میزنیم دورخانههامان
چون عاشقان که پرسه میزنند دور زندان
به آن امید که معشوقشان را یکبار اتفاقی ببینند.
ما تبعیدشدگانیم
بیمارِ بیماریِ ناعلاج عشق
به خاک مادریمان
جایی که آن را به مزایدهی مرگ گذاشتهاند.
✍️گلیموعودی
#مرامالمصری
#یادداشت_روزانه
آخر نفهمیدم
دوست یا دشمن
مرگت باد یا زنده باد
کودکیم را به یاد ندارم
میگویند فراوانی بود
نوجوانی اما
فراوانیِ فراوانی بود
فراوانی صف
فراوانی جنازه
فراوانی اشک
جوانی پر بود
از جعبههای مفقودلاثر
جعبههای پر از خالی
دلتنگیهای تنهایی
امروز زهرا میگفت
آنهایی که رفتند
همسن من در جوانی بودند
زهرا باور میکنی، من هم با آنها رفتم؟
آنها جسمشان رفته
من روحم با آنها رفته
زهرا گفته، ۹ هزار کشته
من میگویم
۸۰ هزار کشته
کودک، جوان و پیر
این روزها
همه میخندند
روحهای خندانِ جامانده
از جنگِ ۸ ساله
آخر نفهمیدم
دوست یا دشمن
مرگت باد یا زنده باد
تندرو، کندرو، میانهرو
مگر ماشینیم ما؟
بازی این روزها
توپمان موشک
بهجای بازی دوستیها
آخر نفهمیدم
دوست یا دشمن
مرگت باد یا زنده باد
✍️گلی موعودی
#تمرین_شعر
@zaradadafarid
تمرین نوشتن با شما
جاهای خالی جملهی زیر را به ده شکل مختلف پر کنید.
... به اندازهی ... مهم است.
دست به اندازهی پا مهم است.
آب به اندازهی غذا مهم است.
شما هم امتحان کنید.
تمرین نوشتن فاطمه جانم
گل به اندازهی درخت مهم است.
قهوه به اندازهی چای مهم است.
ماست به اندازهی شیر مهم است.
چشم به اندازهی گوش مهم است.
قلب به اندازهی مغز مهم است.
دندان به اندازهی لثه مهم است.
قلم به اندازهی دفتر مهم است.
شعر به اندازهی داستان مهم است.
روز به اندازهی شب مهم است.
خواب به اندازهی بیداری مهم است.
تمرین نوشتن
قالبهای کتاب نویسی
برای نوشتن کتابی در بارهی موضوعی که دوست دارید، ۲۱ روز طراحی کنید. فهرستوار بنویسید. ۲۱ فهرست.
هر روز یکی از این فهرستها را گسترش دهید و در بارهی آن توضیح کاملی بنویسید.
بعد از ۲۱ روز متنی متفاوت و زیبا شکل میگیرد. امتحانش کنید.
در زمان کارگاه نوشتن استاد کلانتری تجربهی این نوع نوشتن برای من چند کتاب۲۱ روزهی توسعه فردی شد، که بسیار شیرین بود.
امتحان کنید. البته این تمرین میتواند، پایهگذار کتاب خودتان هم باشد.
✍️گلی موعودی
#تمرین_نوشتن
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago