کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

Description
خورشیدی که می‌خواست برای همیشه روشن بماند؛ خاموشی را از یاد بُرده و تنها به جوشش قلم و فروزش اندیشه در فراسو می‌نگرد.

? اینستاگرام:

http://www.instagram.com/nevisandegar

? سایت

http://nevisandegar.ir

? ارتباط با نویسندگار

@nvisndgar
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated hace 8 meses

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated hace 10 meses, 2 semanas

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated hace 6 meses, 2 semanas

6 months, 2 weeks ago

پاییز بود. باد به تن‌های نیمه‌جان درختان تاریانه می‌زد و سیلی‌هایش پی‌درپی می‌نشست روی صورت یخ کرده مارال. دخترک انگار که به زمین میخ‌اش کرده باشند؛ بی‌حرکت ایستاده بود و نگاهش سر می‌خورد روی خنجر تیزی که بیخ گلوی مراد معطل مانده بود.
اگر همراهشان نمی‌رفت و خنجر بالا می‌آمد؛ هردویشان همان‌جا جان می‌دادند. اگر می‌رفت باید عشقش را خاک می‌کرد و دست به دامان تقدیر شومش می‌شد تا شاید از سیاه بختی‌اش دست بردارد.
به خودش که آمد؛ سوار اسب شده بود و صدای فریادهای مراد بدرقه راهش. طولی نکشید که سفره عقد مهیا شد و او را آنقدر بزک کردند که درد توی چشمانش دیده نشود. باید تاوان می‌داد. تاوان خطای برادر را. گویی مرگ تنها ریخته شدن خون باشد و نه تکه‌تکه شدن قلب. صدای کل کشیدن زن‌ها که به هوا بلند شد؛ چاقو را از آستینش بیرون کشید. آخرین چیزی که پیش چشمانش نقش بست؛ نگاه عاشق مراد بود و بعد رنگ قرمز، سفیدی سفره عقد را بلعید. همه چیز تمام شد. آن قائله شوم دست آخر دو قربانی‌اش را گرفت.

✍️ #مرجان_رنگچی
#مینیمال‌نویسی
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

6 months, 3 weeks ago

? نمایش در ایران

سیاه بازی (بقال بازی) یا به نوعی روایتگری ارباب و نوکر که در آن سیاه (معمولا) با نام مبارک و الماس و عقیق و ... شناخته می‌شود و در عین حال اینکه دانا است با گیج بازی‌هایی نمکین و حرکاتی بهلول وار در مقابل ارباب (حاجی) که او نیز معمولا شخصی کاسب مسلک و حیله‌گر است و البته معمولا در آخر قصه عبرت می‌گیرد، قرار گرفته و تلاقی این دو فرد و اندیشه که از مهم‌ترین عناصر و شخصیت‌های نمایشی و تیاتر ایرانی هستند، لحظاتی مفرح و شاد را رقم می‌زند که در قدیم و عهد قاجار که دوره طلایی درخشش این‌گونه نمایش‌ها بود؛ در عروسی‌ها و مجالس شادی‌آفرین در حالی که تخته‌ای روی حوض قرار می‌دادند ، نمایش تخته حوضی را در تاریخ نمایشی این مملکت رقم زد .

نمایش‌هایی بی بدیل و زیبا که این روزها به ورطه‌ی فراموشی سپرده شده است و کمتر افرادی به آن می‌پردازند و در حقیقت این نمایش، شناسنامه حقیقی کمدی سنتی ایرانی است و بزرگانی مانند مهدی مصری، سید حسین یوسفی، نعمت گرجی، مرتضی عقیلی، سعدی افشار، داود داداشی و ... در راه و امتداد معرفی این هنر فخیم و شیرین به مردم اهتمام بسیار ورزیدند.

نمایش روحوضی و تعزیه شناسنامه ملی ایران و تیاتر ایرانی است.

✍️#سهیل_ملکی
#روایت_گری
#سیاه_بازی
#بقال_بازی
#تخته_حوضی
#نمایش_ایرانی
#تیاتر_ملی
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

6 months, 3 weeks ago

? مکتب ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی)
? پیدایش:
این مکتب در اواخر قرن نوزدهم و با الهام از نظریات داروین در اروپا و آمریکا شکل گرفت. ناتورالیسم واکنشی به سنت‌گرایی و رمانتیسم بود.

? ویژگی‌ها:

  1. تأکید بر جزئیات واقعی زندگی و پرهیز از ایده‌آل‌گرایی و نمادگرایی.

  2. نگاه به سرنوشت انسان در چارچوب جبرگرایی و تأثیر وراثت و محیط.

  3. بررسی موضوعاتی همچون فقر، بی‌عدالتی، خشونت و بیماری.

? نویسندگان برجسته:

امیل زولا
جک لندن
جان اشتاین‌بک

? آثار شاخص:

«کافکا در ساحل» اثر هاروکی موراکی

«گریز از آزادی»

«مردان خالص»

«خانه‌نشینان»

? افول مکتب:
پس از جنگ جهانی اول و با تغییرات اجتماعی و سیاسی، ناتورالیسم جای خود را به مکاتب پویا و پرشورتر داد.

? این سبک هنری همچنان میراثی ارزشمند در ادبیات جهان است.

گردآورنده: خانم #فاطمه_قرجه‌داغی
#مکتب_ناتورالیسم
#طبیعت_گرایی
#ادبیات_داستانی
#ادبیات_جهان
#امیل_زولا
#جک_لندن
#جان_اشتاین_بک
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

7 months ago

? بهترین زمان برای نوشتن صبح است یا روز!؟ این سوالیست که شاید هر نویسنده ای در اولین روزهای نوشتن خود، بپرسد، اما واقعا چه زمانی برای نوشتن بهتر است!؟

? در طی روز، زمان‌های مختلفی وجود دارد که بهترین زمان برای نوشتن است. اول صبح، بعد از بیدار شدن از خواب، زمانی مناسب برای نويسندگیست. این زمان، به دلیل اینکه فکر اضافه ای وجود ندارد به راحتی می‌توانید قلم به دست گرفته و نتیجه بسیار عالی بگیرید. حال اینکه چند ساعت به این کار دلنشین بپردازید بستگی به شرایط زندگی خودتان دارد.
زمان بعدی در انتهای شب وقتی که سکوت برقرار است. شاید بگویید با ذهن خسته چطور بنویسیم!؟ اما از میان ذهن آشفته ایده‌هایی پدید می‌آید که ممکن است جهان داستان را متحول کند.

⬅️ همان‌طور که می‌دانید برخی از نویسنده های مطرح، صبح را برای نوشتن انتخاب می‌کردند و برخی شب هنگام، اما واقعا چه زمانی مناسب تر می‌باشد!؟

فرقی ندارد صبح باشد یا شب یا حتی ظهر. هر زمان که وقت خالی داشتید آنچه در ذهن داشتید را در دفترچه یادداشتی که همیشه همراه دارید بنویسید و زمانی که وقت داشتید داستان خود را کامل کنید. برای خود هیچ محدودیت زمانی نگذارید که این کار مانعی برای نوشتن شما باشد.

نظر شما چیست!؟ شب می‌نویسید یا روز!؟ در دیدگاه نظر خود را بیان کنید.

✍️ خانم #آتنا_نیکویی
#آنِ_نوشتن
#نویسندگی
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

7 months ago

?چرا «سلبریتی» ها، مرجع مناسبی برای معرفی کتاب نیستند؟

علی جعفرآبادی: درست ده سال قبل، وقتی هفته‌نامه مشهور “همشهری جوان” از پسرک جوانی که به بهانه‌ی موفقیت سریال شبانه‌ی عاشقانه‌ای، تبدیل به ستاره‌ی آن روزهای سینما و تلویزیون شده بود پرسید چه کتابی به مخاطبین نشریه‌ی ما پیشنهاد می‌دهید، پاسخ عجیب بود: “بدون تعارف باید بگویم اهل مطالعه نیستم. به نظرم کتاب خواندن یک‌جور وقت تلف کردن است و هیچ‌وقت نتوانستم با کتاب ارتباط برقرار کنم! .” او البته باصداقتی بیش و کم طنز، چیزی که واقعاً در دل داشت را گفته بود؛ اما روشن است که چقدر راحت و ساده می‌توانست برای حفظ وجهه‌ای روشنفکرانه بر قامت ستاره‌وار خود، از علاقه‌اش به مطالعه بگوید و کتابی را که همان روزها دست کسی دیده بود را، جای کتاب موردعلاقه‌اش جا بزند. ستاره‌ی مذکور این کار را نکرد، اما دیگرانی این کار را می‌کنند، و “دیگران تر” هایی (!) هم پیشنهاد این بازیگرها و خواننده‌ها و ورزشکاران را، زود به کتابخانه‌ی خود اضافه می‌کنند . دلیل‌؟ روشن است. آنچه سلبریتی معرفی کند، حکماً محصول دندان‌گیری ست. چه دم‌نوش نعنایی باشد، چه کتاب.

کتاب مشهور “بی‌شعوری”، چیزی قریب به دو سال قبل ( و شاید کمتر ) روی دور تمام‌نشدنی چاپ‌های متعدد افتاد. کتاب مثل بمبی در بازار ترکید و کمتر کسی از پیگیران فضای کتاب و کتاب‌خوانی می‌توانست گذری به بازار کتاب داشته باشد و چیزی درباره‌ی بی‌شعوری نشنود. حتی درحالی‌که جلوه‌هایی مثل “خودکار هدیه‌ی اشانتیون” کتاب ( باورتان می‌شود کتابی در بازار نشر جدی و جریان اصلی کتاب‌خوانی، خودکار اشانتیون هدیه بدهد؟!) به واضح‌ترین و روشن‌ترین وجه ممکن، از ابتذال جاری در پروسه‌ی تولید محصول حکایت می‌کرد، اما بی‌شعوری به یکی از مهم‌ترین کتاب‌های سال نشر خود تبدیل شد، تا جایی که حتی میان عوام‌الناس و آن‌ها که چندان در جریان اصلی کتاب‌خوانی ایران جایی نداشتند هم، اسم‌ورسمی به راه انداخت. دلیل؟ روشن است. کشور ما کشور “موج” است. و وقتی موج حرکت خود را شروع کند، “به موج نپیوستن” ترسی از عقب‌ماندگی به همراه خود خواهد داشت. حالا موج می‌خواهد همدردی با کشته‌شدگان انفجارهای پاریس باشد، یا خرید کتاب بی‌شعوری، یا قبل‌تر از آن، “دا”.

در پروسه‌ی انتخاب کتاب برای خرید و سپس مطالعه، محتوای کتاب، یا هر عنصر و عاملی که ربط و نسبتی با درونیات اثر و آنچه در دل صفحاتش جاری است داشته باشد، حرف آخر را می‌زند؛ یا به عبارت بهتر، اصلاً حرفی نمی‌زند! پس با صدرنشینی طولانی‌مدت کتابی در جداول فروش روبه‌روییم، که به‌صرف درج نام “ترانه  علیدوستی” به‌عنوان مترجم، در هفته‌ی اول پخش به چاپ دوم می‌رسد ( کتاب تاریخ عشق، نوشته‌ی نیکول کراوس) که حتی خرده نامی از نویسنده‌ی آن یا کیفیت متن اثر، پیش‌تر به گوش هیچ‌یک از مخاطبینش نرسیده ( حتی قبل‌تر از این، وقتی علیدوستی کتابی از یک نویسنده‌ی مشهورتر، یعنی آلیس مونرو ترجمه کرده بود، بدون شک بخش اعظم خریدارانش نامی از مونرو نشنیده بودند) یا با اقبال عجیب‌وغریب “بی‌شعوری” مواجهیم، که خریدنش بیش از آنکه “خریدن” باشد، “بر موج‌سوار بودن” و از موج عقب نیفتادن است. یا پیش‌تر از این، وقتی اشک‌های مریلا زارعی در تعریف از کتاب “دا”، و البته چندین و چند عامل دیگر آن را به چاپ صد و چندم می‌رساند، کسی توجهی به دسته‌دسته کتاب دفاع مقدسی ارزشمند نداشت که به چاپ دوم هم نمی‌رسیدند، و ارزش آن‌ها اگر از دا بالاتر نبود، پایین‌تر هم نبود. گله البته از فروش بالای دا نیست. گله از کتاب‌های گروه دوم و خاکی است که روی آن‌ها را گرفته و البته اشک‌های مریلا زارعی!

چرا تنها دروازه‌ای که همیشه به روی همه باز است و هیچ بازرس و نگهبانی ندارد، بازار معرفی و نسخه‌پیچی کتاب است؟ اگر بیماری مبتلابه درد معده، برای حل مشکل خود، از یک ورزشکار یا هنرپیشه طلب معرفی داروی مناسب کند، حتماً از شدت بلاهت بار بودن این وضعیت، دهان‌ها از تعجب بازخواهد ماند؛ اما هیچ‌کس تعجب نمی‌کند که چرا معرفی کتاب، هیچ چارچوب و منزلت و شانیتی نیاز ندارد، و برای “هر” بیماری، “هر” کسی، هر “دارو”یی را می‌تواند معرفی کند. و معرفی که سهل است؛ موجی از اقبال به کتاب خوش‌بخت موردنظر هم به راه خواهد افتاد.

معرفی کتاب، متخصص نیاز دارد و کار بلد و راه‌شناس. و هر معرفی، به سلیقه‌ای دارای شان نیاز دارد، نه سلیقه‌ی باری به هر جهت هر سلبریتی و نامداری. هرچند همان موقع هم باید دست به آسمان برد که فرد موردنظر، لااقل کتاب معرفی‌شده را یک‌بار از ابتدا تا انتها خوانده باشد... (منبع: الف یا)

7 months ago

☣️ اقتباس

در اقتباس از آثار ادبی کهن، وفاداری به متن اصلی و اهداف نویسنده نقش مهمی دارد. تفاوت میان اقتباس وفادارانه و غیروفادارانه به میزان حفظ عناصر اصلی اثر در اقتباس بستگی دارد:

? اقتباس وفادارانه:

  1. حفظ محتوا و ساختار اصلی: داستان، شخصیت‌ها، مکان‌ها و حتی سبک نگارش به متن اصلی وفادار می‌مانند.

  2. توجه به جزئیات تاریخی و فرهنگی: اقتباس تلاش می‌کند که فضای تاریخی و اجتماعی اثر اصلی را بازآفرینی کند.

  3. تعهد به پیام و مضمون اصلی: پیام‌ها، ارزش‌ها و اهداف نویسنده در اثر بازتاب داده می‌شوند.

  4. مناسب برای علاقه‌مندان به اصالت اثر: این نوع اقتباس بیشتر برای کسانی جذاب است که خواهان تجربه‌ای نزدیک به اثر اصلی هستند.

? اقتباس غیر وفادارانه:

  1. تغییر در محتوا و ساختار: داستان، شخصیت‌ها یا حتی پایان‌بندی ممکن است تغییر کند تا با دیدگاه جدید سازگار شود.

  2. تلفیق با سبک و عناصر مدرن: ممکن است فضای داستان مدرن شود یا با فرهنگ‌های متفاوتی تلفیق گردد.

  3. انعکاس نگاه خلاقانه اقتباس‌کننده: اقتباس‌کننده از آزادی بیشتری برای بیان دیدگاه خود استفاده می‌کند.

  4. هدف جذب مخاطبان جدید: این نوع اقتباس معمولاً برای جلب توجه نسل‌های جدیدتر یا جوامع دیگر طراحی می‌شود.

⬅️ نمونه‌ها:

وفادارانه: بازآفرینی "شاهنامه" فردوسی به صورت انیمیشن یا فیلم با حفظ جزئیات داستانی و زبان اصلی.

غیروفادارانه: تغییر داستان "هزار و یک شب" به یک فیلم علمی‌تخیلی که تنها از ایده‌های کلی اثر الهام گرفته است.

باید توجه داشت که هر دو رویکرد ارزشمند هستند و انتخاب میان آن‌ها به اهداف هنری و نیاز مخاطبان بستگی دارد.

✍️ #نیلوفر_لهراسبی
#اقتباس
#ادبیات_کهن
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

9 months ago

? فیلم کوتاه "رنج‌های عشق" به کارگردانی چارلی چاپلین

#فیلم_کوتاه
#سینما
#چارلی_چاپلین
#نویسندگار

❇️ کانال انجمن ادبی مستقل نویسندگار

✳️ با ما همراه باشید

@nevisandegaria

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated hace 8 meses

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated hace 10 meses, 2 semanas

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated hace 6 meses, 2 semanas