?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
*?*فقط زمان حال حقیقت و واقعیت دارد. زمان حال، آن چیزی است که به طور واقعی محقق شده است و زندگی ما در آن جای دارد. بنابراین، بهتر است که پیوسته با شادمانی، قدر آن را بدانیم و در نتیجه، از هر دمی که قابل تحمل و فارغ از زشتی یا رنج است، آگاهانه لذت ببریم. یعنی دم را با یاد آرزوهای از دست رفته در گذشته با نگرانیها دربارهی آینده با ترشرویی تیره و تار نکنیم، زیرا از خود راندنِ لحظههای نیک حال برای ناراحتیهای گذشته یا نگرانیهای مربوط به آینده ابلهانه است.*? ?#آرتور_شوپنهاور ?#در_باب_حکمت_زندگی?#بریده_کتاب✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
‼️ضرورت وجود دشمن برای یک دیکتاتور
?همیشه کاری کن که کشورت حداقل یک دشمن، یا اگر امکانش بود یک دشمن خارجی داشته باشد.
❤️دشمنان به دو دلیل مفیدند:
?اول، اگر کسی را داشته باشی که بتوانی علیه او فحش و ناسزا بگویی، از این طریق میتوانی قدرت «رهبریات» را نشان دهی و در واقع ثابت کنی مردم فقط با «هدایت» و «راهنمایی» تو میتوانند از خطرات مهلکی که آن هارا تهدید میکند، نجات یابند.
?دوم، تو میتوانی گناه و تقصیر هر نارسایی و کمبودی، از جمله خطاهایی که خودت مسببش بودهای، را به گردن دشمن بیندازی.
?مردم ذاتاً ثنویتگرا هستند و همه چیز را سیاه و سفید میبینند و به همین دلیل مایلند درباره هر چیزی بر اساس الگوی «ما علیه آنها» یا «خوب علیه بد» بیندیشند. تو با مطرح کردن و قبولاندن خودت به عنوان «ما/خوب» میتوانی به این گرایش دامن بزنی و کاری کنی که آنها تو را قطبِ «خوب» و دیگری یا همان دشمن را قطبِ «بد» ماجرا تلقی کنند.
?جورج واکر بوش رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا در جریان یکی از سخنرانیهایش در سازمان ملل متحد، از ایران، عراق و کره شمالی به عنوان «محور شرارت» نام برد. این مصداق بارزی از دشمن سازی و سیاهوسفید کردن قضایاست.
?نیکاراگوئه ای ها و کاستاریکایی ها از دیرباز دشمن یکدیگر بوده اند و رهبران این کشور ها با دامن زدن به این دشمنی ها، پایه های قدرتشان را مستحکم تر کرده اند. کوبای کمونيست نیز آمریکای امپریالیست را دشمن خود میداند. از نظر هوگو چاوز، گرینگوها آمریکای شمالی، دشمن اصلی ونزوئلا و مردم آمریکای لاتین هستند. در کره شمالی هیچ دشمنی خبیث تر از کشور کره جنوبی نیست و در مراتب بعدی ایالات متحد امریکا و ژاپن قرار دارد. در یک نظام دیکتاتوری فایده داشتن دشمن خارجی آن قدر زیاد است که حتی اگر چنین دشمنی وجود نداشته باشد، باز باید آن را ساخت.
?همیشه به مردم کشورت یادآوری کن نیروهایی در حال برنامه ریزی برای بی ثبات کردن کشور و ایجاد ناامنی اند و تنها نیرویی که میتواند جلوی این دشمنان بداندیش را بگیرد، تویی. ترساندن مردم از این دشمنان نامشخص اغلب منجر به ابراز همدلی ملت با تو و رژیمت میشود.
*?#رندال_وود *و #کارمینه_دولوکا *?#خودآموز_دیکتاتورها?#سیاست✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
?هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت: یک لاک پشت حسود...
?او یک نامه به هزارپا نوشت : ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت.
?هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟
متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.
?سخنان بیهوده دیگران ازروی بدخواهی وحسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود.
*? #یوستین_گردر ?#دنیای_سوفی?#بریده_کتاب✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
*? *افلاطون
?افلاطون (به یونانی: Πλάτων، تلفظ: Plátōn) (زادهٔ حدود ۴۲۸/۴۲۷ – درگذشتهٔ ۳۴۸/۳۴۷ پیش از میلاد) یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان یونان باستان و از چهرههای کلیدی در تاریخ فلسفهٔ غرب بود. او شاگرد سقراط و استاد ارسطو بود و این سه تن را به عنوان سه ستون اصلی فلسفهٔ یونان باستان میشناسند.
?افلاطون در خانوادهای اشرافی در آتن به دنیا آمد. نام اصلی او آریستوکلس بود، اما به دلیل هیکل درشت و شانههای پهنش، به او لقب «افلاطون» (به معنی پهن شانه) دادند.
?او در جوانی به شعر و ادبیات علاقه داشت، اما پس از آشنایی با سقراط، به فلسفه روی آورد و حدود بیست سال شاگرد او بود.
?محاکمه و اعدام سقراط در سال ۳۹۹ پیش از میلاد تأثیر عمیقی بر افلاطون گذاشت و او را به این نتیجه رساند که دموکراسی آتن فاسد است و تنها راه نجات جامعه، حکومت فیلسوفان است.
?پس از مرگ سقراط، افلاطون آتن را ترک کرد و به سفرهای طولانی پرداخت. او در این سفرها به مصر، ایتالیا و سیسیل رفت و با مکاتب فلسفی و ریاضی مختلف آشنا شد.
?در حدود سال ۳۸۷ پیش از میلاد، افلاطون به آتن بازگشت و آکادمی را تأسیس کرد. آکادمی به مدت حدود ۹۰۰ سال به عنوان یکی از مهمترین مراکز علمی و آموزشی در جهان باستان فعالیت کرد. افلاطون در سال ۳۴۸ یا ۳۴۷ پیش از میلاد در آتن درگذشت.
?نظریهٔ مُثُل (Theory of Forms): بر اساس این نظریه، جهان مادی سایهای از یک جهان حقیقی و ابدی است که از مُثُل یا ایدهها تشکیل شده است. مُثُلها کلیات کامل و ابدی هستند که اشیاء مادی تنها نمونههای ناقصی از آنها هستند.
?روح جاودان: افلاطون معتقد بود که روح انسان جاودان است و پس از مرگ بدن به جهان مُثُل بازمیگردد.
?حکومت فیلسوفان: افلاطون معتقد بود که تنها فیلسوفان، که به حقیقت و عدالت دست یافتهاند، صلاحیت حکومت بر جامعه را دارند.
?عدالت: افلاطون عدالت را به عنوان هماهنگی و تعادل میان قوای سهگانهٔ روح (عقل، شهوت و غضب) و طبقات سهگانهٔ جامعه (حاکمان، نگهبانان و تولیدکنندگان) تعریف میکرد.
?شناخت: افلاطون شناخت حقیقی را از طریق عقل و استدلال ممکن میدانست و حواس را منبعی برای شناخت گمراهکننده میدانست.
?افلاطون یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان در تاریخ فلسفهٔ غرب بوده است. اندیشههای او بر فیلسوفان و متفکران بسیاری در طول تاریخ، از جمله ارسطو، فلوطین، آگوستین قدیس، توماس آکویناس، دکارت، اسپینوزا، کانت و هگل، تأثیر گذاشته است. همچنین، آکادمی افلاطون به مدت قرنها به عنوان الگویی برای مراکز علمی و آموزشی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.
? مغالطهی هوچی گری
?افراد و گروههای زیادی به یکدیگر اتهام هوچیگری میزنند ، اما از کجا بدانیم واقعا کدام شان هوچی گرند ؟! دو حالت مغالطی را میتوان بعنوان تبلیغات هوچیگرانه تعریف کرد :
?حالت اول
?در این حالت مغالطهگران به طرف مقابل اتهامی بی اساس وارد میکنند یا اتهامی ثابت نشده ، قابل بحث یا بی ربط را مطرح و در بوق و کرنا میکنند.آنچه که در اینجا مهم ست شلوغ کاری است و الا به صرف دروغ بودن یا بی ربط بودن استدلال نمیتوان شخص را هوچیگر خطاب کرد.هرچند که آن موضوعات هم مهم هستند. تجربه نشان داده اتفاقا کسانی بیشتر اهل شلوغ کاری در این موارد هستند که اساسا اتهام و استدلالی که مطرح میکنند ثابت نشده ، بی ربط و یا حتی از اساس دروغست.
?رفتار منطقی اینست که هر اتهامی حتی الامکان در دادگاهی صالح بررسی و در صورت اثبات جرم طبق قانون مجازات متخلف اجرا شود و اگر دادگاهی با شرایط لازم تشکیل نمیشود ممکنست لازم باشد موضوع به اطلاع افکار عمومی برسد ، اما شلوغ کاری اضافی مشکلی را حل نمیکند.ممکنست جرم طرف مقابل ثابت شده باشد اما نسبت به فسادهای شخص هوچیگر ناچیز باشد ، در این صورت بزرگنمایی فساد یا ضعف طرف مقابل و راه انداختن غوغای تبلیغاتی میتواند از مظاهر هوچیگری محسوب شود.
?مثالی کلی برای این حالت از تبلیغات هوچیگرانه ، برنامهها و گزارشهای رسانههای وابسته به حکومت های مستبد ، هنگام افشای یک فساد در کشوری دموکراتیک است ، این رسانه ها که در برابر تاراج ثروت و منابع کشور خود و هدر رفت فرصت های پیشرفت ، برخوردهایی گذرا دارند اما تا حد ممکن سعی میکنند هر تخلف مسئولان کشورهای دموکراتیک را اصطلاحا کش بدهند و در این حالت جنجال به پا شده در کشور دموکراتیک و برکناری احتمالی مسئول متهم که نشانهی حساسیت و قدرت افکار عمومی ست را نشانهی عمق فاجعهی فساد در کشور آزاد ، تفسیر میکنند.
?حالت دوم
?در این حالت مغالطه کاران شروع به تخریب و ایراد تهمت علیه یک شخص یا یک دستگاه ایدیولوژیک میکنند و سپس هرکس را که میخواهند بی آبرو کنند به آن نسبت میدهند، بخش اول این عملیات ، همان مغالطهی تکرارست.
چرا که در این مرحله چنان تکرار تهمت زیادست که که شنوندگان گمان می کنند حتما این اتهامات بطور کامل ثابت شده است. بی آن که طرف مقابل اجازهی دفاع عادلانهای داشته باشند و در مرحلهی بعد آن واژه خود بخود بار ارزشی میگیرد و افراد با شنیدن آن واژه حس منفی میگیرند.
?مثال : این بوق های تبلیغی غرب ... ( مگر شرق بوق ندارد ؟! بوقهای شرق که بیشترست و یک طرفه تر )
?این لیبرال های ... ( انگار همهی مظالم و مفاسد از ابتدای بشر تقصیر لیبرالها بوده و اصولاً لیبرال یعنی شیطان پرست یا چیزی شبیه این ، معمولا افراد نمیدانند لیبرال یعنی چه ؟)
?سکولارهای فلان ...تروریست های تکفیری - آمریکایی ، مدرنیستی ، غربی ، پوزیتیویستی - صهیونیستی ( انگار نه انگار که ظاهر بدنی ، ادعاهای دینی و بسیاری رفتارهای تروریست های بنیادگرا ، خیلی به بنیادگراهای ظاهرا کمتر- تروریست میماند و علی القاعده این دوستان باید ثابت کنند که با آنها مناسبتی ندارند.)
*?#فرهاد_طحانی?#تفکر_نقادانه✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
*❓*آیا دانشمندان میتوانند نتایج علمی را دستکاری و جعل کنند؟
?آیا دانشمندان این امکان را دارند که داده های علمی را جعل کرده و مطابق میل خود منتشر کنند؟ آیا می توان آزمایش های علمی را با سوگیری و با غرض و قصد قبلی پیش برد؟
? پاسخ به این پرسش ها متاسفانه مثبت است. بله! دستکاری داده های آزمایشی و پیش بردن آزمون های علمی با غرض قبلی کاملا ممکن است. البته روش شناسان علم؛ دانشمندان و منطق دانان و فیلسوفان علم هم بی کار ننشسته اند و روش هایی معتبر عقلی طراحی کرده اند که در آن دستکاری عمدی یا غیرعمدی داده ها غیرممکن شود.
?پروتکل های آزمایشگاهی و آزمون های علمی بسیارند اما مهم ترین آن را شاید بتوان آزمونهای کور دانست. طبق تعریف آزمایش کور (Blind) یک سنخ تئوری آزمایش علمی است که افراد شرکتکننده در آن از داشتن اطلاعاتی که منجر شود به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به سمتی متمایل شوند که نتیجه پژوهش را تحت تاثیر قرار دهند، منع میشوند.
?مثلا فرض کنید می خواهیم در یک مطالعه، طعم و مزه دو محصول غذایی را با یکدیگر مقایسه کنیم. در یک آزمایش کور؛ زمانی که از مصرفکننده خواسته شود طعم و مزه محصولات مختلف را چشیده و با هم مقایسه کند، نام سازنده هر دو محصول باید پوشانده شود. در غیر اینصورت معمولاً مصرفکننده به سمت محصولی که از قبل نسبت به آن شناخت دارد متمایل میشود و ممکن است با سوگیری و به صورت جهت دار یکی از دو محصول را با کیفیت تر اعلام کند.
?این مساله در مورد صنایع دارو از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. در مورد دارو ها هم به همین شکل وقتی قدرت تاثیر یک دارو مورد آزمایش قرار میگیرد، هم بیماران و هم پزشکان شرکتکننده در آزمایش از دوز مصرفی یا اینکه اصلا چه کسی دارد داروی واقعی می گیرد و چه کسی دارونما بیاطلاع هستند. این مساله باعث خواهد شد شانس هرگونه تأثیر تلقینی یا فریب هوشیارانه از بین برود.
?زمایش کور ابزار بسیار مهم و کاربردی در شاخههای مختلف علوم از جمله علم پزشکی، روانشناسی، عصب شناسی و بیولوژی و … است و به گواه دانشمندان و پژوهشگران، به کارگیری روش علمی آزمایش کور در برخی رشتهها مانند آزمون دارو ضروری است.
? آزمون های کور چند روش دارند و همه آنها به یک شکل و به یک میزان سختگیرانه نیستند و اقسام گوناگونی دارند: آزمایش کور یکطرفه single blind و آزمایش کور دوطرفه (دوگانه double blind) و آزمایش کور سه طرفه یا Triple-blind.
?آزمون کور یکطرفه از همه ساده تر است وطی آن اطلاعاتی که بالقوه میتواند باعث منحرف شدن نتیجه آزمایش شود از دید شرکتکننده آزمایش مخفی میماند ولی مسئول انجام آزمایش از آنها مطلع است. مثال کلاسیک این آزمایش در بین فیلسوفان علم؛ چالش پپسی است. آزمونی را در نظر بگیرید که کمپانی نوشابهسازی پپسی آن را برگزار میکند. در این آزمون دو لیوان نوشیدنی که یکی کوکاکولا و دیگری پپسی است در اختیار شرکتکنندگان قرار میگیرد.
?مسئول بازاریابی پپسی از شرکتکنندگان میخواهد پس از نوشیدن، از بین دو لیوان نوشیدنی روی میز، آن را که به لحاظ طعم و مزه و کفیت بیشتر میپسندند انتخاب کنند. شرکتکنندگان که اطلاع ندارند کدام لیون پپسی و کدام لیوان کوکاکولاست تنها پس از اتمام آزمایش از محتوی لیوانها مطلع میشوند. نقطه ضعف آزمایشی که به شکل یکطرفه انجام شود یعنی آزمایش کور یکطرفه این است که چون مسئول برگزاری آزمون، از محتوای آزمایش مطلع است کاملاممکن است به صورت خواسته یا ناخواسته شرکتکنندگان را به سمت خاصی که دلش می خواهد یا منافع اش ایجاب می کند سوق بدهد.
?دقیق تر از آن آزمایش کور سه طرفه یا همان آزمون سهسو کور (Triple Blind) است که در آن هم شرکتکننده، هم خود پژوهشگر و هم تحلیلگر دادهها هرسه از اطلاعات اصلی مورد مطالعه بی اطلاع هستند. این نوع آزمون ما را مطمئن می کند که هیچکسی امکان دستکاری سلیقه ای داده های آزمایشی را نداشته و بنابراین می توان با خیال راحت به نتایج مطالعه اطمینان کرد.
?از دید فیلسوفان علم؛ اگر آزمایشگران در هر جا با تکرار شرایط به نتایج مشابه برسند دقیقا جایی است که این روش مطالعه و آزمایش را می توان یک آزمون علمی استاندارد نامید.
*?#عرفان_کسرایی?#علم✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
❓چگونه تفکر نقادانه را روزانه تمرین کنیم؟
?تفکر نقادانه مهارتی ارزشمند است که به ما کمک میکند اطلاعات را به طور موثر تجزیه و تحلیل کرده، استدلالهای منطقی بسازیم و تصمیمات بهتری بگیریم. خوشبختانه، این مهارت مانند عضلهای است که با تمرین مداوم تقویت میشود.
?در اینجا چند راهکار برای تمرین روزانه تفکر نقادانه ارائه میکنم:
?پرسشهای هوشمندانه بپرسید
?«چرا؟»، هر چیزی که میشنوید، میخوانید یا میبینید را با "چرا؟" به چالش بکشید. به دنبال دلایل و شواهد پشت ادعاها باشید.
*?*«چگونه؟»، فرآیندها و نحوه عملکرد چیزها را زیر سوال ببرید. "چگونه به این نتیجه رسیدهاند؟" یا "چگونه این اتفاق افتاده است؟"
*?*«چه میشود اگر؟»، به دنبال جایگزینها و احتمالات دیگر باشید. "چه میشود اگر این فرض اشتباه باشد؟" یا "چه میشود اگر رویکرد دیگری را امتحان کنیم؟"
?اطلاعات را از منابع مختلف بررسی کنید
?به یک منبع اکتفا نکنید، برای هر موضوعی، به دنبال دیدگاههای مختلف از منابع معتبر باشید. مقالات، کتابها، وبسایتها و نظرات متخصصان را بررسی کنید.
?به دنبال سوگیریها باشید، هر منبعی ممکن است سوگیری خاص خود را داشته باشد. سعی کنید این سوگیریها را شناسایی کنید و آنها را در ارزیابی اطلاعات لحاظ کنید.
?منابع را اعتبارسنجی کنید، مطمئن شوید که اطلاعات از منابع قابل اعتماد و معتبر به دست میآید. به دنبال اعتبار نویسنده، تاریخ انتشار و وجود شواهد و مدارک باشید.
?فرضها و پیشفرضهای خود را به چالش بکشید
?به باورهایتان شک کنید، آیا باورهایتان بر اساس شواهد و مدارک هستند یا صرفاً بر اساس عادت و تقلید شکل گرفتهاند؟ سعی کنید آنها را با دیدی نقادانه بررسی کنید.
?احتمال خطا را در نظر بگیرید، هیچکس کامل نیست و همه ممکن است اشتباه کنند. پذیرش این موضوع به شما کمک میکند تا ذهن بازتری داشته باشید و به دنبال یادگیری و اصلاح اشتباهات خود باشید.
*?*تحلیل و ارزیابی استدلالها را تمرین کنید
?ساختار استدلال را شناسایی کنید، هر استدلال شامل مقدمات و نتیجهگیری است. سعی کنید این اجزا را در استدلالها پیدا کنید.
?به دنبال مغالطات منطقی باشید، مغالطات منطقی، خطاهای استدلالی هستند که استدلال را ضعیف و غیرقابل اعتماد میکنند. با انواع مغالطات آشنا شوید و آنها را در استدلالها شناسایی کنید.
?نقاط قوت و ضعف استدلال را ارزیابی کنید، آیا مقدمات به طور منطقی به نتیجهگیری منجر میشوند؟ آیا شواهد کافی برای حمایت از مقدمات وجود دارد؟
?در مورد تجربیات خود تأمل کنید
?به طور منظم به تجربیات روزانه خود فکر کنید، چه چیزی یاد گرفتید؟ چه اشتباهاتی مرتکب شدید؟ چگونه میتوانید در آینده بهتر عمل کنید؟
?از اشتباهات خود درس بگیرید، اشتباهات فرصتی برای یادگیری و رشد هستند. سعی کنید از اشتباهات خود درس بگیرید و آنها را تکرار نکنید.
?با دیگران بحث و گفتگو کنید
?به نظرات دیگران گوش دهید، حتی اگر با نظرات دیگران موافق نیستید، به آنها با دقت گوش دهید. سعی کنید دیدگاه آنها را درک کنید.
?در بحثها مودبانه و منطقی رفتار کنید، از توهین و پرخاشگری خودداری کنید و به جای آن از استدلالهای منطقی برای بیان دیدگاه خود استفاده کنید.
?تمرین روزانه این راهکارها به شما کمک میکند تا تفکر نقادانه خود را تقویت کرده و در نهایت به فردی متفکرتر و آگاهتر تبدیل شوید. فراموش نکنید که تفکر نقادانه یک فرآیند مداوم است و نیازمند صبر و تلاش است.
*?#تفکر_نقادانه✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
*‼️*وقتی برد-برد معنا نمیدهد!
?در دهه ۱۹۳۰ در لوییزیانا، مردی که در یک پمپ بنزین کار میکرد به دلیل آن که برای دو ماه آماج خندهها و شوخیهای سایر کارکنان بود، یک روز با تفنگی تمامی کارکنان را کشت. در هیات منصفهی دادگاه، تمامی افراد به جز یک نفر، رای به بیگناهی وی دادند، چرا که به عقیدهی آنان «اگر از عزت خودش دفاع نمیکرد، نمیشد اسمش را مرد گذاشت»!
?«فرهنگ عزت» (culture of honor) نوع خاصی از فرهنگ است که در آن بزرگترین دارایی یک فرد (عمدتا مرد) شهرت اوست و او مجاز است تا از هر طریقی از آن دفاع کند! دو روانپزشک به نامهای کوهن و نیسبیت، در مطالعات خود نشان دادند این فرهنگ اصلیترین عامل تعیینکنندهی رفتار افراد آن جوامع است. آنها مشاهده کردند که وقتی فرد قویهیکلی به فرد لاغراندامی که توان مقابله ندارد، در حضور دیگران دشنام میدهد، در برخی از جوامع دشنامشنونده با صبوری وانمود به نشنیدن میکند؛ اما در برخی از جوامع دشنامشنونده (حتی وقتی احتمال میدهد کتک بخورد) پاسخ میدهد، چون احساس میکند عزتش بر باد رفته است! دستهی دوم اعضاء «جوامعِ عزت» هستند.
?مشکل اصلی در این فرهنگ از زمانی آغاز میشود که افراد به مرور موضوعات مختلفی را برابر با عزت بدانند؛ مثلا نوع پوشش طبیعی طرف مقابل یا نوع استقبال طرف مقابل خود را نوعی از توهین به عزت خود برداشت کنند. در این موقعیت است که اعضا «جوامع عزت» وارد تقابلها و حتی نزاعهای غیرضروری میشود، هرچند برخلاف منافع آنها باشد، مانند کتک خوردن از فرد قویتری که دشنام داده است!
?چالش دیگر این فرهنگ آن است که، افراد به مرور زمان بیشتر از آنکه از آبروی خود محافظت کنند، به دنبال حفظ شهرت خود هستند. به عبارت دیگر افراد تلاش دارند تا در مقابل دیدگان سایرین عزتمند دانسته شوند، نه آنکه واقعا عزت کسب کنند! به همین دلیل این افراد ترجیح میدهند بزرگترین باجها را مخفیانه بدهند، ولی در حضور دیگران با آنان محترمانه برخورد شود. زن و مرد در جوامع عزت، از کسی که به او تجاوز کرده است، شکایت نمیکند؛ بلکه اگر بتواند او را میکشد! کسی که اعتراض یا شکایت میکند، با اذعانش عزت خود را خدشهدار کرده است!
?در مطالعات قومنگاری کمپل نشان داده شد ریشهی این فرهنگ مربوط به تفاوت دو جامعهی گلهدار و کشاورز است. در جوامع کشاورز، بقای یک کشاورز وابسته به همکاری با دیگران است؛ اما در جوامع گلهدار، هر فرد همواره در معرض تهدید دائمی دزدیدهشدن حیوان خود است و به همین خاطر آبروی مرد گلهدار تنها ارزش فردی او نیست، بلکه مهم ترین دلیل امرار معاش وی نیز هست.
?به همین دلیل جوامع گلهدار به خون بیش از زمین وفادار هستند؛ آنها به دلیل شرایط سخت محیطشان، اغلب زندگی قبیلهای داشتهاند. جامعهشناسی به نام شیلتون رید نشان میدهد که در جوامع کشاورزی جرم و جنایت بیشتر از نوع اقتصادی و در جوامع گلهداری امری شخصی و مرتبط با عزت است.
?منطقِ رفتار در «فرهنگ عزت» براساس کسب بیشترین عزت یا احترام از دیگران است. به همین دلیل است که فرد حاضر است بزرگترین ضررهای اقتصادی، تجاوز و ضربههای اجتماعی را بپذیرد، اما در برابر چشم دیگران، و نه در واقعیت، باعزت جلوه کند! فرهنگ عزت تنها ابزاری است که میتوان از طریق آن رفتارهای نابخردانه را فهمید و دلایل آن را شناسایی و درک نمود.برای جامعهی ایرانی که دیرتر از همه، زندگی عشایری را پشت سر گذارده است؛ و بیش از آنکه کشاورز بوده باشد، گلهدار بوده، به شناخت و خودآگاهی جمعی پیش از هر حرکتی نیاز دارد.
?در «جوامع عزت»، همکاریهای متقابل نه به سادگی شکل میگیرد و نه قابل درک است؛ همانطور که معنای برنده-برنده به سختی درک میشود و همواره در هر همکاری، خود را در تهدید و برد طرف مقابل را باخت خود میبینند.اگر بر پایهی مطالعات جهانی، توسعهی فناوری و نوآوری، محصول همکاریها است؛ باید بپذیریم که راهی طولانی در پیش داریم. راهی که پیش از هر چیز نیاز به خودآگاهی جمعی دارد.اگر منفعت و شادی حریف و رقیب را خدشهدار شدن عزت خویش میدانیم، پس عملا هیچ موقعیت برد-برد پایداری شکل نخواهد گرفت.
?فرهنگ عزت نه خوب است و نه بد! نه عامل بدبختی مطلق خواهد بود و نه محرک رشد! بلکه تنها در سایهی یک خودآگاهی جمعی است که میتوان مشکلات آن را شناخت و از آن بهره برد؛ یعنی منفعت را شفاف تعریف کنیم و هر تمایلی را به اشتباه عزت ننامیم. موفقیت یعنی استفاده از مزیتهای فرهنگی در برابر چالشهای آن. هیچ فرهنگی در جهان تنها شامل مولفههای مثبت نبوده، بلکه آن جامعه روزی تصمیم گرفته است که بر مولفههای مثبت فرهنگیاش بیش از مولفههای منفیاش تاکید ورزد!
*?#امیر_ناظمی?#سیاست✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
*❌*لقبدادن به افراد
?وقتی عنوان و لقبی بر انسانها میگذاریم نمیتوانیم آنها را انسان ببینیم. میگوییم فلانی یهودی است یا افغانی، فکر نمیکنیم او هم مثل ماست، یا در اروپا به شرقیها و مخصوصا عربها میگویند موسیاه. همان معاملهای که ما با انسانهایی میکنیم ،که دقیقا مثل ما انسان هستند و میگوییم افغانی، دیگران هم با ما میکنند.
?یا در جوامع مردسالار میگویند فلانی زن هست، یا در جوامعی که بردهدار بودند میگفتند فلانی برده است و همین کلمه مجوز رفتاری بود که با آنها میکردند. فلانی کافر یا دگراندیش است، فلانی ناراحت است. عناوین و کلیشههایی که روی آدمها میگذاریم شباهتشان را با ما در نظر ما کم میکند.
?این عنوان و لقبدادنها دو اثر دارند:
?اثر اول این است که میگوید با فلانی لازم نیست ارتباط برقرار کنی. با عنوان او را میشناسی و کافی است. مثلا وقتی با شما برخورد میکنم و از ظاهر دین، استان، جناح سیاسی و وضعیت مالی شما برای من معلوم نباشد، برای شناختن شما باید با شما صحبت کنم. اما اگر فهمیدم مثلا مذهبی هستید، میگویم من ایشان را شناختم و نیازی به ارتباط نیست. اگر فهمیدم همحزب من هستید نیاز به ارتباط نیست چون حتما خوب هستید و اگر همحزب من نبودید معلوم میشود که بد هستید.
?اثر دومی که دارند تفاوت ما آدمیان را بیش از حدی که هست نشان میدهند، ما آدمیان اینقدر با هم تفاوت نداریم، ایرانی و ژاپنی، فقیر و ثروتمند، قرن نوزدهمی و قرن بیستمی، ولی کلیشهها این را زیاد میکنند. وقتی روی کسی عنوانی گذاشتید کمکم با او جوری رفتار میکنید که آن عنوان صادق میآید.
?آمریکائیان سیاهپوستان را در قرن هجدهم ـ نوزدهم به کشور خودشان آوردند. میگفتند اینها خیلی خشن هستند و چشم طمع به مال آمریکاییها دارند و میتوانند به ارباب خیانت کنند. وقتی این دیدگاه جا بیفتد، رفتار بد با سیاهپوستان رایج می شود، وقتی با این ها بد برخورد شود ممکن است واکنش خشنی هم نشان دهند، بعد میگویند دیدید گفتیم اینها خشن هستند.
?به اینها میگویند پیشبینیهای کامروا کننده، یک پیشبینیهای در عالم انسانی وجود دارد که مثلا من در مورد شما میکنم با اینکه درست نیستند ولی وقتی براساس این پیشبینی با شما رفتار میکنم کمکم آن پیشبینی در مورد شما راست میشود درحالیکه از روز اول دروغ بود.
*?#مصطفی_ملکیان?#روانشناسی✅#عصیانگر | OSIANGAR*✅****
*? فولدری با کلی ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی*
تدریس ها و جزوات رایگان دکتری و ارشد، کارگاههای رایگان دکتر صاحبی، دکتر اوحدی، دکتر مکری، خودشناسی، خودشکوفایی، کتاب های صوتی، ترجمه مقالات، روان درمانی مثبت نگر، نوشتن پایان نامه با هوش مصنوعی، صفر تا صد وزارت بهداشت، تکنیک های درمانی، آموزش مصاحبه بالینی...
کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید ?****
https://t.me/addlist/nQNROa12xYgwODRk
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago