گردهمائی شاعران و نویسندگان پیشرو مهاجر و داخلی

Description
#گرد_همایی_شاعران_پیشرو_مهاجر
#هلند(آمستردام)
#اروپا_امریکا_و...
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

7 months, 1 week ago
آخه اون ها

آخه اون ها

ماه مقوایی درست می کنیم
می چسبانیمش به گوشه ای از آسمان پرده ی نقاشی
                                         (نخند / سیامست نیستم
کمی آن طرف تر درختی هم می کاریم
تند تند آبش می دهیم
یا قیچی می کنیم بید مجنونی را از کتاب های درسی
و می چسبانیمش به گوشه ای از پرده ی نقاشی
و تند تند آبش می دهیم
و با صورتی پریده رنگ تر از آقایانِ کاغذهای کاهی
زیر بید مجنون
آه می کشیم
و به جای سیگار هم سیگار می کشیم
و آه می کشیم.

برویم
در قرن نوزده بالاخره کافه ای پیدا می کنیم
نقاشان / حتماً سیامست ترند
                    (- من آب معدنی
                       فقط آب معدنی
              نوشابه های الکلی اصلاً
گوشم را هم به هیچ زن زیبارویی نمی بخشم
افسانه / یا الیزا؟
             ( نخند سیامست نیستم

می ماند این که بخندیم
کمی از ته دور از چشم شما بخندیم
شما که نقاشی بلد نیستید
نظربازی که هیچ
و گوش هایتان را هم که قرار نبود و
                               بلد نیستید
افسانه / یا الیزا؟
(نخند
باید برگردم
زیر آسمان پرده ی نقاشی
و بمانم آنقدر / که برگردم
با درختی که تند تند آبش می دهیم
زیر بیدمجنونی که از کتاب های درسی
                    باید بمانم و/ برگردم
(- آخه اون ها قرار بود بترسند
سر ساعت قرار بود
این ور قرن بیست و یکم
                       یکی دو نفر
                       تا صبح قرار بود   منتظرم باشند و نباشند و بترسند.

اما بیرون از پرده ی نقاشی چکار کنیم؟
در فضاهای بی امضا
خودمان را چقدر به جای خودمان بگذاریم
درخت بکاریم
تند تند آبش بدهیم
و آه بکشیم.
در فضاهای بی امضا
چقدر آه بکشیم؟

#علی_باباچاهی
https://t.me/gerdehamaeiadabitate

7 months, 1 week ago
گردهمائی شاعران و نویسندگان پیشرو مهاجر …
7 months, 1 week ago
گردهمائی شاعران و نویسندگان پیشرو مهاجر …
8 months, 3 weeks ago
آوانگاردهای پیزوری

آوانگاردهای پیزوری
م. روان‌شید
بامداد ۱۴ مهر ۱۳۹۸

چرا شاعرانِ به اصطلاح آوانگارد(البته این لقبی‌ست که خودشان به خودشان می‌دهند) در ایران از اظهار نظر در مورد مسایل روز کشور دوری می‌کنند؟
چرا چشم و گوش خود را بر روی مشکلات، معضلات و اعتراض‌های اقشار مختلف مردم به وضعیتِ موجود می‌بندند و لام تا کام حرفی نمی‌زنند؟
چرا این خانم‌ها و آقایان هیچ عکس‌العملی در هیچ موردِ مربوط به مشکلات و اعتراض‌های مردمی نشان نمی‌دهند؟!
مگر نه اینکه در دهه‌ی چهل، که همین حضرات در نوشته‌ها و نظراتِ شاعرانه‌شان، گاه و بی‌گاه از آن یاد می‌کنند و خودشان را با شاعران نام‌دارِ آن دوره مقایسه می‌کنند، شاعران با شعر و نوشته و نظر و کردارشان در کنار مردم و مشکلاتِ آن‌ها بودند؟ آوانگارهای دهه‌های اخیرِ ما خودشان را با چه چیزِ قهرمانانِ دهه‌ی چهل مقایسه می‌کنند؟
یدالله رویایی، احمد شاملو، احمدرضا احمدی... و ده‌ها شاعر و نویسنده‌ی دهه‌ی چهلی آوانگارهای قدرت‌مندِ زمانه‌ی خود بودند، هم در هنر و هم در زمینه‌های اجتماعی. شما بزمجه‌هایی که جرات و جُربزه‌ی حرف زدن ندارید، خودتان را با که و با چه مقایسه می‌کنید؟!
سیاسی نباشید‌ـ که نیستید‌ـ آدم که می‌توانید باشید. این همه فقر و فلاکت و ظلم و زور بر تمامی اقشار جامعه نازل شده و شما آوانگارها(!!!)ی بزدل فقط حال آدم را به هم می‌زنید.

خطاب‌ام به شماست!
به شما که این روزهای تلخ و سیاه برای مردم، دست‌هایتان را لای پاهایتان پنهان کرده‌اید و سرما را با تخم‌هایتان تحمل می‌کنید، این زمستان هم می‌گذرد بدون‌شک، و البته تاریخ سخت بی‌رحم است و نارفیق...

https://t.me/gerdehamaeiadabitate

8 months, 4 weeks ago
گردهمائی شاعران و نویسندگان پیشرو مهاجر …
9 months, 1 week ago

دوستان و همکاران گرامی

با درود
مهلت ارسال چکیده مقالات برای پنجمین همایش بین المللی آموزش زبان و ادبیات دانشگاه کمبریج
فقط تا سه هفته دیگر (جمعه ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵) فرصت دارید.?

https://www.ames.cam.ac.uk/whats-on/5th-international-conference-teaching-persian-language-and-literature

11 months, 1 week ago
اصلِ ادبیات

اصلِ ادبیات
م. روان‌شید
1 آبان 1403

قضیه‌ی ادبیات و شعر در ایران جالب شده است؛ نظریه‌های ادبی، سبک‌های رنگ‌وارنگ و پُرتمطراق از خودِ ادبیات و شعر پیشی گرفته‌اند؛ یعنی چه؟ یعنی «نظریه‌ی ادبی» یا «سبک‌های ادبی» قاعدتا بعد از شعر و ادبیات پدید می‌آینده، یعنی به زبانِ ساده: سبک‌ها و نظریه‌ها از دلِ شعر و ادبیات بیرون می‌آیند، نه آن‌که نظریه یا سبکی پدید آید و به‌دنبال‌اش شعر یا نوعِ دگرگونِ داستانی پدید آید(ساخته شود)!
در شعر و ادبیات چیزی به نامِ «خلق‌السائه» وجود ندارد؛ چیزی باید باشد تا چیزی پدید آید. نه آن‌که حرکتی، جنبشی یا خلاقیتی در شعر و ادبیاتِ ما موجود نیست، نه... اما به‌نظر می‌آید سبک‌ها و نظریه‌ها دانسته یا نادانسته دارند نقشِ «اساسنامه» را بازی می‌کنند؛ اساسنامه‌ای نوشته می‌شود و بر مبنای آن اساسنامه؛ شعر و ادبیات شکل می‌گیرد!
«تئوری‌ها»، «نظریه‌ها» و «سبک‌ها» از دلِ «نوشته» بیرون می‌آیند...
آن‌چه من در این سال‌ها در فضای فرهنگی ایران می‌بینم؛ رقابت نه در خلقِ آثاری متفاوت و پیشرو، که سبقت از یکدیگر در ثبتِ «سبک‌ها» و «نظریه‌های ادبی» است، یعنی «دغدغه» نه شعر و ادبیات که عموما (در نسلِ جوان) ثبتِ نامی از خود بدون هیچ پشتوانه‌ای است، پشتوانه‌ای که نام‌اش «دانش» است و «پژوهش»، نام‌اش «آموزش و درک و تحقیق و یادگیری» است.
آن‌چه من در این سال‌ها در فضای فرهنگی ایران می‌بینم؛ به حاشیه رفتنِ «اصلِ ادبیات» و میدان‌داریِ «هیچ» است، «هیچی صدادار»...

#روان‌شید   #سبک   #نظریه‌های‌ادبی  #اصل‌ادبیات   

#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و
https://t.me/gerdehamaeiadabitate

11 months, 2 weeks ago
امروز، دو کبوتر، یک کلاغ، یک …

امروز، دو کبوتر، یک کلاغ، یک خروس لاری، دو اردک و یک غاز را دیدم
که تصویر پولاروید پروانه ی سوخته را
با چشمان کنسرواتیو خاکستری در اتاق تاریک ظاهر کرده اند، در حالیکه در آوازشان در پی یک بذر اند که زمین را بشکفد.
من گمان میکنم آنها میدانند که در کیفیت یک عکس، نور، تاثیر بسزایی دارد.
خب، من یک پرنده ام، نماد آزادگی، اما بارها، توی پارک، با چند گنجشک دیگر
بخاطر چند دانه برنج جنگیده ام

علی قنبری
#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و
https://t.me/gerdehamaeiadabitate

11 months, 2 weeks ago
لبهام را سه مرتبه بوسید

لبهام را سه مرتبه بوسید
یعنی سوال کرد چرا جنگ است؟
بوسیدمش
تا گفته باشم اینکه زمین
از دیدگاه بسته ی ما تنگ است
بوسه زبان مشترک ما بود

آهسته رفت سمت سفینه
مثل کسی که خواب بدی دیده
در حال رفتنِ به فضا بود

برداشتم تفنگ قدیمیم را
لبهاش را نشانه گرفتم

فاطمه اختصاری
#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و

https://t.me/gerdehamaeiadabitate

11 months, 2 weeks ago
‍ ‍ هوایی بود!

‍ ‍ هوایی بود!

به یکصد و چند ضربه که ----
بشمار!    و شمرد
   گزیدن لب پایین شروع شد

و قطع برق
تصدیق تاریکی!

اجبار و
جمع کردن چیزی شبیه نور بود
  از پشت دریچه‌ی سلولش!

محبوب من چرا گل شب بو می‌کاشت
زیر سنگی دشوار
و  فکر می‌کرد  به جفتگیری عقرب‌ها؟

فردا شدنی بود و شد و  من هم‌زمان 
در چند مکان متواری و
ربوده شدم    و  یا
در یکی از سپیده‌دمان
تیرباران       و یا

خبر اما داغ  و برشته بود و
عقرب‌های زرد و سیاه را
به تنور می‌چسباندند شاطرها
نان سرشته به عقرب  بلعیدن داشت!

مرده بودم و
از ترس ولی سر  از پنجره درآوردم
یک دقیقه و  اسمش را گذاشتم آزادی!
تیرهوایی  به اختیار بود!

هل داد مرا وسط وسط‌های جمعیت
ترس
از جان خودش ترسیده بود
بعد دوباره
دست به دست و دستگیر  شدم به جرم قطعه قطعه شدن-ها
ها!
فراقی اگر نیفتاده بود وسط ما   شاید
چشم‌های خندانش را می‌گذاشت
این  وسط و شاید
و هی...

علی باباچاهی
تیر ماه - ۲۴ - ۱۴۰۱
#علی_باباچاهی

#گرد_همایی_شاعران_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و

https://t.me/gerdehamaeiadabitate

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago