?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago
#چاپلین 3
چاپلین فیلمنامۀ دیکتاتور بزرگ را در 1938 به پایان رساند. برای این که شباهتها با واقعیت بیشتر هم شود، پس از تدارکات اولیۀ تولید فیلم، زمان آغاز فیلمبرداری به سپتامبر 1939 رسید، یعنی درست شش روز بعد از حمله آلمان به لهستان و شروع جنگ جهانی دوم! اشاره در فیلم به حملۀ احتمالی به روسیه و گازهای کُشنده در آن زمان نیز غافلگیرکننده است! فیلمبرداری شش ماه به طول انجامید، و چاپلین پس از اتمام کار تولید، نسخهای از فیلم را برای خود هیتلر نیز ارسال کرد! اگرچه واکنشی از هیتلر نسبت به فیلم به طور رسمی ثبت نشده است، اما روایتهای اطرافیان او متفاوت است، از ندیدن فیلم، تا دو بار دیدن آن! به هر حال، ما هرگز نخواهیم دانست!
با وجود ممنوعیت اکران دیکتاتور بزرگ در آلمان و کشورهای اشغالی، فیلم یک بار برای تماشاچیان آلمانی به نمایش درآمد. فردی یک نسخه از فیلم را که از یونان تهیه کرده بود، با کپی یک کمدی اپرا در سینمای ارتش عوض میکند. سربازان تا هنگامی که متوجه نشده بودند فیلم چیست به تماشا نشسته، اما پس از آنکه فهمیدند ماجرا از چه قرار است، عدهای سالن را ترک کرده و عدهٔ دیگر به سمت پردهٔ سینما شلیک کردند!
#پارانویا 16
? بگذارید جمعبندی و مروری داشته باشیم بر آنچه که در دو بخش قبلی گفتیم، یعنی پارانویای فردی و جمعی، تا بعدش برویم سراغ بخش انتهاییِ این بحث. گفتیم که پارانویای فردی و جمعی هر دو در نتیجۀ تمرکز و توجه افراطی به بیرون به قیمت از دست رفتن ارتباط با درون است، و معمولا باعث حس ناامنیِ منجر به بیعملی، و یا حتی در مراحل بعدی اقدامات آسیبزننده به خود و دیگران میشود. گفتیم که عوامل موثر در مسیرِ اقدام شما بسیارند، و شما قادر نیستید در سطحِ آگاهانه تمامِ آنها را مورد تحلیل قرار دهید و سپس عمل کنید، و اگر بخواهید چنین کنید، کمکم فراوانی این عوامل ناشناخته و ناتواناییِ آگاهیِ روزمره یا ایگوی شما، در وهلۀ اول شما را به بیعملی خواهد کشاند. گفتیم که زمانی که به دنیا آمدید چقدر متفاوت بودید، و بدون هیچ ترس و نگرانی و تحلیلی اقدام میکردید، و چطور کمکم یاد گرفتید محاسبهگر شوید و تحلیل کنید، و چطور باید دقت کنید که در این زمینه زیادهروی نکنید و به مرز بیعملی کشیده نشوید.
? انواع جلوههای پارانویا را مطرح کردیم. از فردِ وسواسیای گفتیم که احساس میکند هر لحظه در خطر حملۀ میکروبها و آلودگیهاست، یا افرادی که احساس میکنند هرلحظه ممکن است ویروسها و باکتریها از بیرون به آنها حملهور شوند، و خوب این افراد، با قطع ارتباط با درون از قبل بدن را ناتوان و بیدفاع فرض کردهاند، در نتیجه شانس و اعتبار چندانی برای آن عظمت برای دفاع از خود قائل نیستند، و به جای آن قدرتِ خود را به منابع و مراجعِ بیرونی (Outside Authorities) یعنی سیستم درمانی و داروها تصویر و منتقل کردهاند که البته متخصص برطرف کردن علائم و نه مشکل است، و در نتیجه شما معمولا این افراد را بیمار خواهید یافت. از شعار ظاهرا سالم اما در واقع بسیار ترسناک «پیشگیری بهتر از درمان است» گفتیم، و این که لیست مواردی که باید از آنها پیشگیری شود برای افرادِ پارانوید بیانتها خواهد بود، و کنایهآمیز این است که اتفاقا در بسیاری از موارد، در نهایت کار آنها را به قسمتهای درمانی هم خواهند کشاند. از انواع ترسهایی گفتیم که توسط سیستمِ تشکیل شده از افراد پارانوید منتشر میشود، به همهچیز برچسب خطرناک و سرطانزا و... زده میشود و ترسها بازتولید میشوند و در نهایت، هیچجایی هیچ اثری از امنیت باقی نمیماند...
? با قطعِ ارتباط با درون، ترسها به تمام سطوحِ زندگی کشیده میشوند. هر لحظه باید تمامِ فجایعِ ممکن بررسی شود: دزدی، آتشسوزی، سیل، زلزله، تصادف، سانحۀ هوایی ... کار به افراد هم میکشد، نکند آنها هم دربارۀ فرد، افکار بدی در سر دارند؟ اصلا هرچیزی که آنها به آن رسیدهاند و هر کمبودی که خودش دارد، زیرِ سرِ نقشهها و توطئههای آنهاست. نکند آنها الآن هم در حال طراحیِ توطئهای علیه او هستند؟ در اینجا شاید فرد حتی به خیال خود برای تامین امنیت، دست به اقدامات پیشگیرانه و تهاجمی علیه دیگران بزند. در نهایت، فرد قادر به عملِ موثر نیست، هیچ اقدامی، جایی، یا کسی، امن نیست، بیرون کاملا ناامن شده است و درون هم که مدتهاست دیگر در کار نیست، و در نتیجه هیچ پناهی وجود ندارد...
? با این پیشزمینه، به راحتی بحث را به بُعد جمعی تعمیم دادیم، و از ملتهایی گفتیم که به نیروی خود اعتقاد ندارند، و به جای کار بر خود، دائما متمرکز بر بیرون و بر دیگران هستند، و احساس میکنند که هرآنچه آنها به آن رسیدهاند و هر کمبودی که خود دارند، از توطئههای دیگران بوده است، و ادبیات و گفتههای آنها بیشتر بر این موضوع میچرخد تا تمرکز بر خود و درسهایی که باید در طول زمان فرا گرفت و عملکردِ خود را بهبود داد. همهچیز تقصیر دیگران است. در فازِ اول که ملت و مدیریتِ پارانوید با هم همسو هستند، علت مشکلات توطئههای همیشگی خارجیهاست، و در فاز دوم که این دو از هم فاصله میگیرند، از دید ملت همهچیز تقصیر مدیریت، و از دید مدیریت همچنان تقصیرِ خارجیهاست، و هیچ رویکردی به درون وجود ندارد. چنین سیستمی احساس میکند که باید امنیت را با توجه به بیرون، مانند حضور نظامی در خارج از مرزها تامین کرد، و در مراحل بعد وقتی باز هم احساس ناامنی کرد، ممکن است دست به اقدامات تهاجمی بزند... شما میتوانید خود با جلوههای دیگری از پارانویای فردی و جمعی، به این لیست اضافه کنید.
? موارد بسیاری را تحت برچسب #پارانویا جمعآوری کردیم، که وجه اشتراکشان شاید بیشتر از وجهِ ایجابی، در وجهِ سلبی آنها باشد. یعنی چه؟ یعنی این موارد بیشتر از اینکه در آنچه که هستند به هم شبیه باشند، در آنچه که نیستند، و در آن چیزی که جایش خالیست مشترک هستند و شباهت دارند، و به آن خاطر در یک دسته قرار میگیرند. آن چیزی که نیست، آن چیزی که نبودش وجه اشتراک تمامی این موارد است که به فراوانی در ابعاد فردی و اجتماعی دیده میشود، یک کلمه است، اما چه کلمهای؟! شما بگویید...
(فایل صوتیِ ویدئوی بالا)
دو از دو
بند بگسل باش آزاد ای پسر / چند باشی بند سیم و بند زر؟
گر بریزی بحر را در کوزهای / چند گنجد؟ قسمت یک روزهای
کوزه چشم حریصان پر نشد / تا صدف قانع نشد، پر در نشد
هر که را جامه ز عشقی چاک شد / او ز حرص و جمله عیبی پاک شد
شاد باش ای عشق خوشسودای ما / ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما / ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم خاک از عشق بر افلاک شد / کوه در رقص آمد و چالاک شد
با لب دمساز خود گر جفتمی / همچو نی من گفتنی ها گفتمی
هر که او از همزبانی شد جدا / بیزبان شد گر چه دارد صد نوا
جمله معشوق است و عاشق پردهای / زنده معشوق است و عاشق و مردهای
چون نباشد عشق را پروای او / او چو مرغی ماند بیپر، وای او
من چگونه هوش دارم پیش و پس / چون نباشد نور یارم پیش و پس
عشق خواهد زین سخن بیرون بود / آینه، غماز نبود، چون بود؟
آینهات، دانی چرا غماز نیست / زآنکه زنگار از رخش ممتاز نیست...
یک از دو
بشنو این نی چون حکایت میکند/ از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند/ در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم/ جفت بد حالان و خوش حالان شدم
هر کسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله من دور نیست/ لیک چشم و گوش را آن نور نیست
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست/ لیک کس را دید جان دستور نیست
آتش است این بانگ نای و نیست باد/ هر که این آتش ندارد نیست باد
آتش عشق است کاندر نی فتاد/ جوشش عشق است کاندر می فتاد
نی حریف هر که از یاری برید/ پردههایش پرده های ما درید
نی حدیث راه پر خون میکند/ قصه های عشق مجنون میکند
محرم این هوش جز بیهوش نیست/ مر زبان را مشتری جز گوش نیست
در غم ما روزها بیگاه شد/ روزها با سوزها همراه شد
روزها گر رفت، گو: رو، باک نیست/ تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست
هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد/ هر که بیروزیست، روزش دیر شد
در نیابد حال پخته هیچ خام / پس سخن کوتاه باید، والسلام
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago