?
این سرو تنها
بر فراز تپه
به چه کسی فخر می فروشد
#هایکو
تابلوی #سياه_مشق_نستعلیق
اثر #بیژن_بیژنی
مرکب و گواش
https://t.me/iranianpoetsocity

?تا چشم بر هم می‌زنم نوروز شد اسفند
از سرعت تقویم‌ها چیزی نمی‌دانید...
(#الهام_جوادی، تهران)?

✔️چهارمین جلسه #حضوری #نقد_شعر اعضای دوره جدید #دفتر_شعر_جوان(۱۴۰۳)
✔️با حضور دکتر #اسماعیل_امینی، این هفته پنجشنبه ۱۴۰۳.۰۹.۰۱ ساعت ۱۴.۳۰ در خانه شاعران معاصر ایران تشکیل می‌‌شود.
امیدواریم اعضای تهرانی و ساکن تهران، جلسات حضوری را از دست ندهند.
???
تهران، خ شریعتی، خ کلاهدوز (دولت)، نبش نعمتی
#خانه_شاعران_ایران
#دفتر_شعر_جوان
https://t.me/kargahekhaneyeshaeran
https://t.me/iranianpoetsocity

#تاریخ_جهانگشا کتابی فارسی نوشتهٔ #عطاملک_جوینی (از ممدوحان #سعدی**) دربارهٔ تاریخ مغول و خوارزمشاهیان و اسماعیلیان تا سال ۶۵۵ ه.ق و از آثار مهم تاریخی و ادبی زبان فارسی به‌شمار می‌رود و نمونه‌ای برجسته از نثر فنی پارسی در سدهٔ هفتم ه.ق است.

نویسنده آن سال‌ها در دربار ارغون و هولاکو و پسرانش، اَباقا و تگودار، دارای منصب، و گواه بسیاری از رخدادهای آن دوره بوده و برخی پیشامدهای گذشته را نیز از گواهان آن‌ها و از خاندان خود که از درباریان خوارزمشاهیان و مغولان بوده‌اند، شنیده بوده‌است.
تاریخ جهانگشا، تاریخ سیاسی محض نیست، زیرا نویسنده هنگام رویدادنگاری، درباره اوضاع اقتصادی، اجتماعی، بافت شهرها و موقعیت جغرافیایی آنها و اسامی قدیمی شهرها نیز توضیحات بی‌همتایی داده‌است.

این کتاب با تصحیح درخشان علامه #محمد_قزوینی، در سه جلد منتشر شد؛ در جلد دوم، به‌ویژه مستقیماً مسائل دوران خوارزمشاهی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
جلد سوم نیز مربوط به اسماعیلیان است که بخش مهمی از تاریخ خوارزمشاهیان را به خود اختصاص داده‌است.
???
‌‌**https://t.me/iranianpoetsocity

✅آیا کلمۀ خودمانی «پایندان» که #سعدی در این بیت به معنی «ضامن» استعمال کرده:

گرو بستان نه پایندان و سوگند
که پایندان نباشد همچو پابند
بهتر از کلمۀ عربی «ضامن» نیست؟

آیا هیچ متوجه شده‌اید که در قدیم‌الایام پادشاهان و بزرگان برای فقیر و فقرا «شبخانه» می‌ساخته‌اند که شب را در آن‌جا به سر ببرند، همان «آزیل‌دو‌نوئی-Asil de niuit» فرنگی‌هاست و امروز حتی اسمش هم از میان رفته است. سعدی می‌فرماید(بوستان):

بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درویش شبخانه ساخت

آیا کلمۀ «برشکستن» از «قطع رابطه» بهتر نیست و مگر سعدی آن را استعمال نکرده است:

برشکست از من و از رنج من او باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم

از مقدمه کتاب #فرهنگ_لغات_عامیانه#محمدعلی_جمال‌زاده
https://t.me/iranianpoetsocity

نگاهِ مردِ مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیب‌های قشنگی!
حیات نشئۀ تنهایی است»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
– قشنگ یعنی تعبیرِ عاشقانۀ اشکال
و عشق، تنها عشق
تو را به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعتِ اندوهِ زندگی‌ها برد
مرا رساند به امکانِ یک پرنده شدن...
?
#سهراب_سپهری

https://t.me/iranianpoetsocity

#پائیز_سبز

زمین فصاحت برگ چنار را
به باد خستۀ پائیز  می‌سپرد
هوا ترنم سودائی شکفتن را
ز نبض بی‌تپش خاک می‌گرفت

غروب حرف خودش را
به گوش جنگل خاموش گفته بود
و شیروانی لال
میان دودۀ افشان شب، شبح می‌شد
میان درهمِ هذیان من دو شعلۀ سبز
نشست
به روی شیشه‌ تار
ملال پرده شکست
و از حقیقت اشیا بوی شک برخاست
و با حقیقت اشیاء بوی او پیوست

تمام پنجره‌ من
خیال او شده بود
تمام پوستم از عطر آشتی بیمار
تمام ذهن من از نور و نسترن سرشار

من از رطوبت سبز نگاه او دیدم
که در نهایت چشمش کبوتر دل من
قلمروی ز برهنه‌ترین هواها داشت
و اشتیاق تب‌آلود بام‌های بلند
در آفتاب ز پرواز دور او می‌سوخت

ز روی پنجرۀ من
خیال او پر زد.
و شب ادامه گرفت
و من ادامه گرفتم.

#یدالله_رویائی
#گزینه_اشعار
https://t.me/iranianpoetsocity

از دور دست بکش روی آن شبم را که ندیده‌ای هنوز
لباسٍ گرم «الو... جانم... سلام»های زمستانی‌ات را از دور نه!
با دهان خودت برسان به عرض اندامم
از دور، دست بکش
من از دور، سردم است
من از دور، تب دارم...
???
#به‌خودم_نمی‌آیم
#راضیه_بهرامی

https://t.me/iranianpoetsocity