**حوالی بیقراری هایم

بیا به شب نشینی حوالی خیال من
که دیدنت شده جواب آخرین سوال من

به رسم دلخوشی فقط تو را بهانه می کنم
ندارمت ولی تویی بهانه های فال من

در آتشی که شعله های سرکش نگاه توست
ببین چگونه سوخته تمام پر و بال من

و در نبرد عقل و عشق اسیر چشم تو شدم
قیامتی بپا شد از تنوره ی جدال من

خوشا به حال انکه سرخوش از نگاه مست توست
بدا به سرنوشت تلخ من ، بدا به حال من

نمک به زخم لحظه های بی تو بودنم بپاش
بیا به رونمایی رمان بغض کال من

بیا به اشتیاق خفته در نگاه بیقرارم و
بیا به بازدید بزم "یاس" در "خیال" من

قسم به رازهای سر بمهر قصه های عشق
که دلسپرده ام بتو ، تویی همیشه مال من

✍️ #محمد_جوکار 🎤**#ایلماه

،┄┅═✧❁💠*💠❁✧═┅┄https://telegram.me/yasekhial1 ،┄┅═✧❁💠*💠❁✧═┅┄**

‍ **بوم خیال

نقاشی اش کردم درون بوته های یاس
قد می کشید از انتهای اعترافی که ...
گفتم کجا بگذارمت ، آیینه را چرخاند
گفت آخرین تصویر پشت کوه قافی که ...

نقاشی اش کردم در آغوش نفسهایم
با دست و دلبازی نفس های مرا بوسید
بی اختیار از چشمهایم شوق می بارید
نبضم پر و بالی گرفت و دور او چرخید

نقاشی اش کردم به رسم "دوستت دارم"
با طعم سیب بیقرار از عطر شب بوها
آرام عشقش را به قلب من تعارف کرد
گفتم کنار من بمان با رقص گیسوها

نقاشی اش کردم در آهنگ وقار عشق
دیدم غزالی را ته فنجان فالی که ...
گفتم که شعر من به چشمانت گره خورده
با تو در اوجم ، با پر و بال خیالی که ...

نقاشی اش کردم شبی در اوج رویاها
تصویر او بر پرده ی دیبای هستی ماند
در حال مستی پیکرش را تا تراشیدم
سروی شد و با قامت رعنای مستی ماند

نقاشی اش کردم شبیه توسن مغرور
خلوت نشین با شکوه بیقراری بود
پیرانه سر افروختم با شعله های او
در چشمهایش شعله های ماندگاری بود

بر بوم نقاشی شراب عشق پاشیدم
نقشش تماشایی ترین تندیس لیلا شد
مرمر تراش قامتش انگار عاشق بود
یاس خیالم در نگاه او هویدا شد

✍️#محمد_جوکار 🎤#مژگان_تولایی ،┄┅═✧❁💠💠❁✧═┅┄https://telegram.me/yasekhial1https://t.me/baranebiseda7066 ،┄┅═✧❁💠💠❁✧═┅┄**

**جُلجُتای غرور

ای شعله های باکره ی خواهش حضور
در صحبت نُتا نُت هر سوره ی غرور

رویای ناتمام فراز هزاره ها
بدرود قله های مه آلود دور دور

پس لرزه های ثانیه های کلافگی
تکرار جاودانه ی شب های سوت و کور

ای رقص گنگ قافله ی شهر تار و مار
در شیهه ی مداوم تب های ناصبور

امشب مرا ببر به کمینگاه چاره ها
فواره های نغمه ی مستانه ی زبور

امشب مرا به مستی عریان خود بخوان
پاشویه کن مرا به مزامیر تشت نور

بر من ببار باده ی اسرار عشق را
پلکی بزن ، برقص در آیینه ی سرور   

محض دلم ، بیا به سرانجام قصه ها
بانوی جُلجُتای تراشیده از بلور

✍️#محمد_جوکار (یاس خیال)
🎤#مینا_ایاز ┄┄┅═✧❁💠💠❁✧═┅┄https://telegram.me/yasekhial1 ┄┄┅═✧❁💠💠❁✧═┅┄https://t.me/mina_ayaz_deklame ┄┄┅═✧❁💠💠❁✧═┅┄**

**تیر خلاص

خاطرات تو شبی پاورچین
آمد و بوی تو را با خود داشت
باز در کوچه ی ما ولوله شد
عطر گیسوی تو را با خود داشت

نبض من کوک شد از دلخوشی ام
خلسه در شعرترین رویاها
چشم تو تیر خلاص من بود
فال ما طعم لب سرخ حوا

رک بگویم که شگفت انگیزی
آفرین بر هنر معمارت
چشم تو مشت دلم را وا کرد
تا شدم عاشق برخوردارت

زنده باد عشق که در آخر کار
پوزخندی زد و فرهادم کرد
تا گلاویز خیال تو شدم
ساکن کوی غم آبادم کرد

کاش می شد که برقصم با تو
در لگدمال ترین فاصله ها
کاش می شد که بهم برگردیم
کوچه ها پر شود از چلچله ها

تو که رفتی نفسم بند آمد
من و یک پنجره و حال وخیم
بختکی روی خیالم افتاد
وای ... من ماندم و رویای عقیم

جفت پوچ آمد و ناز شستت
باز بازیچه ی امواج شدم
دو سه تا پله فراتر ز جنون
پس از آن صاعقه ، تاراج شدم

و چه بدجور دلم بی تو شکست
بعد تو قسمت من افسوس است
مطمئنم که سقوطم حتمی ست
رفتنت تلخ ترین کابوس است

✍️#محمد_جوکار (یاس خیال)
?#برنادت ┏━━━━❤️ ?❤️https://telegram.me/yasekhial1
━❤️ ??❤️━https://telegram.me/Bernadet1972 ┗━━━━❤️ ?❤️**

**عمری ست که بی افاده می رقصیدیم
بی دلهره ، صاف و ساده می رقصیدیم

هر بار که بی خیال دنیا بودیم
با بربط و چنگ و باده می رقصیدیم

دلخوش به نوای گلنراقی بودیم
آن لحظه که بی اراده می رقصیدیم

ما در تب و تاب عشق ، مجنون بودیم
از روز ازل ، نزاده می رقصیدیم

رویای هزار ساله ای با ما بود
شکرانه آنچه داده می رقصیدیم

هر گام که دوست ، سوی ما بر می داشت
سر بر قدمش نهاده می رقصیدیم

"ما را ز سر بریده می ترساندند"
سرویم که ایستاده می رقصیدیم

✍️#محمد_جوکار (یاس خیال) 1403.07.29
?#برنادت ┏━━━━❤️ ??❤️━━━━┓ https://telegram.me/yasekhial1 ┗━━━━❤️ ??❤️━━━━┛
┏━━━━❤️ ??❤️━━━━┓https://telegram.me/Bernadet1972 ┗━━━━❤️ ??❤️━━━━┛**

**جولانگاه عشق

من نفهمیدم که در کیش تو خاطرخواه ، کیست ؟
لا مروت ، عرصه ی قلب تو ، جولانگاه کیست ؟

من به جرم عشق اگر تاوان سنگین داده ام
ناجوانمردی که افکنده مرا در چاه ، کیست ؟

پافشاری کردم اما بی تعارف ، باختم !
آنکه بعد از مات ، می خندد به بغض شاه ، کیست ؟

بارها از نارفیقان بد رکب خوردم ولی
پشت سر ، آن نارفیق آب زیر کاه ، کیست ؟

برکه ی تنهایی من ، با نسیمی سرخوش است
آنکه سنگ انداخته در برکه ی بی ماه ، کیست ؟

من سر تسلیم بر عشقت فرود آورده ام
در مسیر بی گدار من ، رفیق راه ، کیست ؟

کو کسی که بشکند مهر سکوت قصه را
آنکه از راز مگوی من شود آگاه ، کیست ؟

✍️#محمد_جوکار "یاس خیال"
?#مژگان_تولایی ┏━━━━????━━━━┓ https://telegram.me/yasekhial1 ┗━━━━????━━━━┛**

‍ **‍ پرواز عشق

عشق بمن لذت پرواز داد
جرعه ای از جرات ابراز داد

آمد و در بازی جذاب خود
باز بمن فرصت آغاز داد

پای غزلهای من امضای اوست
فاش شد اما خبر از راز داد

کلک قلم تا سخن آغاز کرد
عشق بمن هدیه ی ممتاز داد

شعر بوجد آمد و وقت سماع
وعده ی تنبور و دف و ساز داد

دید ز پرواز جدا مانده ام
بال مرا شهپر شهباز داد

در غزلم شور دمادم دمید
عشق بمن گرمی اهواز داد

تا که مرا بر در میخانه دید
حال خراب از می شیراز داد

صبر و قرار و دل و دین را ربود
دلبر خوش قامت و طناز داد

عشق مرا سرکش و شوریده دید
ناوک مژگان غزلساز داد

وقت کلنجار من و خلوتم
آینه ها را پر پرواز داد

✍️#محمد_جوکار (یاس خیال)
?**#مژگان_تولاییhttps://telegram.me/yasekhial1@deklame_seday_delhttp://www.instagram.com/seday_del64

Telegram

attach 📎

‍ **دریغ

مرا بسادگی از چشم خود دریغ مکن
مرا حواله ی دیدار نارفیق مکن

قسم به عشق که نبضم نمی تپد بی تو
مرا روانه بسوی غمی عمیق مکن

مرا که غرق تلاطم درون حادثه ام
شبیه کشتی بی ناخدا ، غریق مکن

مرا که سوخته ام در فراق فاصله ، باز
شبیه جنگل آشفته از حریق مکن

مرا که آینه دار هزار ققنوسم
فدای بازی نمرود و منجنیق مکن

بمان کنار من و عاشقانه عشق بورز
بدون همرهی من ، طی طریق مکن

به غمزه ای که پلنگانه در کمین دل است
نگاه ناز خودت را ز من دریغ مکن

✍️#محمد_جوکار (یاس خیال)
?**#مژگان_تولاییhttps://telegram.me/yasekhial1@deklame_seday_delhttp://www.instagram.com/seday_del64

Telegram

attach 📎