•
صلحِ من باش
در جنگ با جهانِ خودم.

‏━━━━━━━━━━━━━━
#آرزو_رنجبر
•

?━━━━━━●───────
⇆ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ↻️

الفبای مؤنث

•
احتیاج دارم به سکوتِ زیاد!
صدایم بزنی گاهی 
که :
- آرام باش و نترس من هستم!
با دست‌هایی باز در امتداد شانه‌ها
        به فراخوانیِ تن.

کاش ریاضی بلد باشی
به جمع کردنِ خیالِ سرگردان
یک گوشه، ایستاده روبروی یگدیگر
شبیه دوخط موازی عمودِ افق،
چشم‌ها در یک زاویه خیره بهم
و لب ها، مُماسِ محیطِ زمان،
و ناگهان ساعت، خوابش بَبَرد
این گونه، شیرین است
                      هندسه‌ی بودن.

#آرزو_رنجبر
•

مرا تلفّظ کن
لب بزن
نام مرا
عجب طعم گَسی
وقتی در کام من
غسل می دهی
زبانت را،
صدایم کن
که آغوش واژه های من
به روی تو
همیشه باز خواهد بود
سخن بگو با من
به لهجهء غزل
و اَخته کن سکوت را
در تنور آجری ِ پاییزِ آمدنت
#آرزو_رنجبر

آرزو رنجبر در اشعارش دارای ابعاد شاعرانگی و جهان‌شمولی خاصی مستتر است که می‌توان آن را از نظرهای مختلفی مورد بررسی قرار داد. لذا ما را برآن داشته تا به بررسی این ابعاد و تطبیق آن با نظریه‌های ادبی بپردازیم:
۱-ابعاد شاعرانگی اثر
زبانی غنی و ترکیبی: استفاده از واژه‌های تصویری مانند “طعم گَس” و “غسل دادن زبان” بعدی حسی و ملموس به شعر بخشیده که قابلیت برقراری ارتباط عاطفی بالایی با خواننده دارد.
۲-تصاویر ادبی و استعاره: تصاویر استعاری همچون “آغوش واژه‌ها” و “لهجهء غزل” به شعر عمق بخشیده و باعث شده تا مفاهیم انتزاعی را به شکل محسوس‌تری به خواننده ارائه بشوند.
۳-آهنگ و هارمونی شاعرانه: چینش واژه‌ها و استفاده از فواصل و سطور برای القای آهنگ خاص، بر تجربه‌ شنیداری و حس موسیقیایی این شعر افزوده است .
در خصوص جهان شمولی در شعر ازرو‌رنجبر نیز باید بگویم که این شعر به موضوعاتی همچون ارتباط انسانی، بیان خویشتن، و اشتیاق به همدلی می‌پردازد که در سطح جهانی قابل درک و احساس است. این موضوعات فرازمانی و فرامکانی بوده و هر مخاطبی با هر پس‌زمینه‌ای می‌تواند به نوعی با آنها همذات‌پنداری کند.
در خصوص تطابق با نظریه‌های ادبی این شعر نیز بیان می دارم که این شعر می‌تواند با نظریه‌های چون “زیبایی‌شناسی خواننده‌محور” تطابق داشته باشد. این نظریه تأکید بر تجربه‌ی شخصی و تفسیر خواننده از متن دارد که با توجه به تصاویر ذهنی و حساسیت‌های عاطفی موجود در این شعر، به خوبی قابل مشاهده است.
گزاره‌های شعری این اثر را هم می توانیم چنین باشند که گزاره‌های مرکزی در این شعر شامل بیان عشق و ارتباط، خواستار شکستن سکوت و ایجاد گفتگویی صمیمانه و عاشقانه است. شاعر با زبانی لطیف و بر محوریت ارتباط انسانی، مخاطب را به درک عمیق‌تری از احساسات دعوت می‌کند.
اگر سوال دیگری درباره این شعر دارید یا نیاز به تحلیل بیشتری هست، خوشحال می‌شوم کمک کنم.
نگاه زنانه در این شعر:
در شعر آرزو رنجبر، نگاه زنانه به وضوح در انتخاب واژگان، تصاویر و احساساتی که در سراسر شعر جریان دارند، بازتاب یافته است. در زیر به برخی از جنبه‌های زنانه‌ی این شعر می‌پردازیم:
ویژگی‌های زنانه در این شعر:
الف:بیان حسی و عاطفی: احساساتی نظیر اشتیاق، عشق، و میل به ارتباط عاطفی و کلامی با ظرافتی خاص بیان شده‌اند که اغلب می‌توانند بازتابی از تجربه‌ها و نگاه‌های زنانه به روابط باشند.
ب:تصاویر ظریف و احساسی: استفاده از تصاویر دقیق و محسوس مانند “طعم گَس” و “غسل دادن زبان” نشان‌دهنده‌ی حساسیت و توجه به جزئیات است که اغلب با نگاه زنانه مرتبط می‌شود.
ت:آغوش واژه‌ها: مفهوم “آغوش” به عنوان نمادی از پذیرش، گرمی و حساسیت به کار رفته است، که اغلب با ویژگی‌های زنانه در ارتباطات انسانی پیوند دارد.
ث:شکستن سکوت: دعوت به “اَخته کردن سکوت” در “تنور آجری پاییز” حاکی از جسارت و نیاز به بیان صریح احساسات است که نشان‌دهنده قدرت و استقلال در یک نگاه زنانه مدرن است.
ص:پیوندبا طبیعت و زمان: اشاره به “پاییز” و استفاده از کنایه‌هایی که به طبیعت مرتبط است، نشان‌دهنده یک پیوند عمیق با چرخه‌های طبیعی و فصول است که اغلب در ادبیات زنان به عنوان تمی از هماهنگی و هم‌بستگی ظاهر می‌شود.
این عناصر، در کنار یکدیگر، به ساختار و فضای شعر کمک کرده و آن را به اثری عمیق و متفکرانه تبدیل می‌کنند که می‌تواند نمادی از تجربه‌های زنانه باشد. اگر نیاز به بررسی بیشتر یا تحلیل خاصی دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم
ودر آخر شاعر در ادامه می تواند بهتر از آنچه که هست در شعرهایش خودش را نشان دهد.
حمید رضا شروه
۱۴۰۳ تهران
#نقد_لیراو
https://t.me/+3HGPs3nCUKY5NDA8

•
چنان از تو پُرَم
که فراموش کرده‌ام
شکلِ خودم؛
پَرسه در خودم
به قصدِ رسیدن به من است
و هدف،
طولِ مسیر
نه رسیدن به پایان،
که نرسیدن ، ابتدایِ مقصد وُ
مقصد، عشق وُ
عشق، در فاصله‌هاست.

#آرزو_رنجبر
•

•

وقتی نیستم، یعنی
دارم در خیال با تو بودن
پرسه می زنم،
پس دنبالم نگرد؛
بگذار گمشده‌ای در تو باشم،
اجازه بده
در جایی دور از دیگران
گُم و گور باشیم؛
میانِ جنگلی سبز
یا بر فراز کوهی
فرقی ندارد
جایی در دل طبیعت
که خویِ وحشیِ خویش را
زنده کنیم
و دور از چشم انسان ها
بی رحمانه
بر تن هم بتازیم؛
روح‌مان را بدریم
و تا آخرین قطره‌ی خون
یکدیگر را بنوشیم؛
سپس مست
از عطرِ بودن هایِ ناتمام،
در آغوش هم،
دفن شویم.

•
#آرزو_رنجبر

•
نمک بزن بر استخوان لایِ زخم
و بمک شوربختی را،
شورش کن با چشم هایی سیاه
  که سرخ شد
   زیر پایِ سبزِ انتظار.

‏━━━━━━━━━━━━━━
#آرزو_رنجبر
•