?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
#زبانشناسی
#ایساتیس
#دکتر_صدیقه_رمضانخانی
«ایساتیس» نام دیگر شهر یزد در دوران باستان بوده است. این نام در منابع یونانی به صورت «ایزاتیس» آمده است. برخی از مورخان معتقدند که ایساتیس نامی یونانی است که از کلمۀ «ایزد» به معنی «خدا» گرفته شده است. به گفتۀ این منابع، ایساتیس به معنای «شهر خدا» یا «سرزمین مقدس» بوده است.
برخی دیگر از پژوهشگران معتقدند که ایساتیس نامی ایرانی است که از دو بخش «ایسا» به معنی اکنون و «تیس» به معنی آهو تشکیل شده است. بر این اساس، ایساتیس به معنای «سرزمین آهوان» از نظر نگارنده کمی دور از ذهن است.
احتمالاً لقب «دارالعباده» برای یزد بیشتر با ریشۀ باستانی واژۀ یزد، شهر ستایش و نیایش و ایساتیس، مکان مقدس، در ارتباط باشد، تا داستانی که در کتب تاریخی یزد برای لقب دارالعبادگی آن آمده است.
شبکهٔ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh
#زبانشناسی
#دکتر_صدیقه_رمضانخانی
#یوسف_منزوی
#آتش_پرستیدن
آتشپرستی آیین نیاکان ما بوده است، اما این «پرستیدن» به معنی پرستش و عبادت کردن نیست، بلکه به معنای پرستار و نگهبان آتش بودن است. همچنان که در گذر زمان، واژگان دیگری دچار دگرگونی گردیده و مثلاً «سرپرست» و «مهینپرست» به معنی سرپرستار و میهنپرستار بودهاند.
دربارۀ واژۀ پرستیدن ذکر این نکته حائز اهمیت است که در اوستا و سانسکریت، esta، به معنی ستاندن و ایستادن است و پیشاوند «پری» (pariy) در فارسی باستان و «پئیری» در اوستا و «پر» در فارسی به معنی پیرامون است. به این ترتیب، پریستار و پریستاری کردن و پرستاری کردن و پرستیدن به معنی پیرامون چیزی ایستادن است. به عبارت دیگر پرستیدن آتش به معنی پیرامون اتش ایستادن و مواظبت کردن از آتش است.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh
#زبانشناسی_گویشی
#شبانه_روز
#چنگیز_محمدی
#لسان_الحق_طباطبایی
#داریوش_محمدی_علاسوند
#آیت_بهارگیر_برخوردار
#صالح_اسماعیلی
گاه در برخی زبانها یا گویشها اصطلاحاتی درخصوص اوقات شبانهروز وجود دارد که از قدیمالایام بر اساس کارکرد و هدف خاصی نامگذاری شدهاند. در این پژوهش، به برخی از این اصطلاحات، اشاره میکنیم.
✏️ میهلورنه (miyalawařəna): در کُردی کلهوری به هنگام رفتن گله به مرتع پیش از طلوع آفتاب میگویند «میهلورنه».
✏️ دمسبق/ گلهکنون: در مناطق بختیارنشین به زمانی که صبح زود گلۀ گوسفند باید از طویله به سوی بیابان برود، میگویند «دمسبق» یا «گلهکنون».
✏️ «گلهدرو» (galadarro): در گویش خوروبیابانک به زمانی گفته میشود که گوسفندان را به دست چوپان میسپارند ( تقریباً میان ساعت ۶ تا ۷ صبح)
✏️ سفیده (sefide): در زبان لکی به زمانِ قبل از طلوع آفتاب که آسمان رنگ سفید به خود میگیرد «سفیده» میگویند.
✏️ بینگاو (Bīngāv): در کُردی کرمانجی خراسان، به زمان بعد از غروب میگویند «بینگاو». این، زمانیست که هنوز تاریکی، کامل نشده و درست هنگامی که تاریکی کامل میشود، اصطلاح «گاگوم» (Gāgūm) را برای آن زمان، به کار میبرند.
✏️ شامکران (šāmkarān): در کُردی کلهوری به هنگام غذاخوردن در آغاز شب میگویند «شامکران».
✏️ آفتو درو: بختیاریها نیز به زمانی که آفتاب در حال غروب کردن است میگویند «آفتو درو».
✏️ آفتوزردو: در منطقۀ خوربیابانک و در گویش خوری به هنگامی که نزدیک غروب آفتاب است «آفتوزردو» میگویند.
✏️ دُم هویر/ ناشاسه: در زبان لکی، به نزدیک غروب آفتاب «دُم هویر» یا «ناشاسه» میگویند که زمانی شوم است و نباید در آن هنگام خوابید یا با کسی درگیری پیدا کرد.
✏️ بیونروژ: در زبان لکی، به زمانی که خورشید در حال طلوع است میگویند «بیونروژ».
✏️ شوصوگُنی: به کمی بعد از طلوع آفتاب در زبان لکی میگویند «شوصوگُنی».
✏️ گرگ و میش: در زبان لکی، به هنگام غروب و زمانی که نور و تاریکی با هم یکی میشوند، میگویند «گرگ و میش».
✏️ پاشام: در کُردی کلهوری به زمان پیش از دوازده شب (حدود ده و یازده) میگویند «پاشام». در زبان لکی نیز به بعد از شام میگویند «پاشوم».
✏️ کنیزکران (kanīzkarān): در زبان کُردی کلهوری به هنگام آخر شب (حدود ساعت دو نیمهشب) که زمان فراغت و شام خوردن خدمتکاران است، میگویند «کنیزکران».
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh
#شهاب_الدین_قناطیر
#زبانشناسی_عامیانه
#سوتی_دادن
در قدیم، متداولترین روش برای دود کردن تریاک، استفاده از وافور یا بافور بود. در این روش، تریاک پس از سوزانده شدن به وسیلۀ زغال، دود میکرد و دود ناشی از سوختن تریاک، پس از عبور از سوراخ حقه از طریق لولۀ چوبی وافور، مورد استفادۀ فرد کاربر قرار میگرفت.
حال اگر شخص تریاکی در هنگام نفس یا کام گرفتن از دود تریاک، به شکل ناشیانه و غیرحرفهای کاری میکرد که دود تریاک، بلااستفاده و بیرویه هدر برود، میگفتند: «سوتی داد»! در واقع، به سوخته شدن بیهودۀ تریاک میگفتند «سوتی». (این پژوهشِ میدانی بر اساس کاربرد آن در شهر اصفهان انجام گرفته است)
واژۀ سوتی به احتمال زیاد برگرفته از ریشۀ «سوتن» (Sutan) تلفظ دیگری از سُهتَن (Sohtan) یا سُختَن/سوختن (Suxtan/Soxtan) است.
بن ماضی سوختن ⬅️ سوخت
برگرفته از مصدر سوتن ⬅️ سوت (Sot/Sut)
امروزه در گویشها و زبانهای زیادی در ایران به سوختن میگویند «سوتَن».
با این اصطلاح که امروزه در موارد مختلفی که کاری به شکل حرفهای انجام نمیشود و به نوعی باعث حیف شدن مواد به کار گرفته میگردد، میگویند سوتی دادن.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh
#سجاد_بدری
#سامان_روستایی
#دکتر_محسن_محجوبی
#دکتر_احمد_صداقتی
#داریوش_محمدی_علاسوند
#صالح_اسماعیلی
#سید_حسین_مرتضوی
#زبانشناسی_عامیانه
#جادو_جنبل
«جادو جنبل» ترکیبی عامیانه است بهمعنی طلسمات و دعاهایی که از رمالان و دعانویسان بهمنظور سفیدبختی یا دفع مرض و مانند آن گیرند. کلمۀ «جنبل» در منابع قدیم نیست. براساس پیکرۀ واژگان گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کهنترین شاهد آن از افضلالتواریخ غلامحسینخان افضلالملک کرمانی است.
بر اساس پژوهشهای انجامشده در زبانها و گویشهای مختلف ایرانی، احتمال میرود بخش دوم این ترکیب (جنبل) به شکلهای دیگری همچون «تَنبُل»، «جَنتَر»، «جِن بُل»، «جَنگَر»، «چَنبَر» و «جُمَّل» بوده باشد که در اینجا به طور مختصر به آن اشاره میکنیم:
۱- جادو تنبل
از نظر لفظ و معنی، نزدیکترین کلمه به جنبل، کلمه «تنبل» بهمعنی «مکر» و «حیله» و «نیرنگ» است. قدیمیترین مأخذ این کلمه لغت فرس اسدی است. در حاشیه نسخهای از لغت فرس، «تنبل» بهصورت «تَنبُل» ضبط شده است. معنی تنبل بهنوشته برهان «حیله و نیرنگ و مکر و فریب و جادویی» است.
البته تنبل امروزه نیز در زبان سنگسر تَنبُل تلفظ میشود. هرچند، معنای رایج تنبل به معنی کاهل و سستاراده کمتر مدنظر بوده و در این زبان بیشتر به آدم کوتاهقد و خپل گفته میشود. به همین منوال در نانپزی نیز به نانی که از اندازۀ معمول، کوتاهتر و کلفتتر باشد، تَنبُل یا تَنبُلو گفته میشود.
۲- جادو جنتر
نام سازی معروف در هند که چند تار بر آن افزودهاند و نوازندۀ آن را جنترنواز گویند و دانشمندان نجوم قدیم این دیار، بعضی آلات رصدی همچون اسطرلاب را نیز جنتر گویند.
۳- جادو جِن بُل
جن بل به معنای جن گرفتن است. بُل به معنی گرفتن هنوز در بازیهای محلی بین کودکان رواج دارد. از خواب پریدن با هول و اضطراب نیز بل نامیده میشود.
۴- جادو جنگر
در کردی کرمانجی خراسان، «جنگر بنگر» به معنی گموگور، ناپدید، قایم و ناپیداست.
۵- جادو چنبر
یکی از معانی چنبر، حلقۀ دایرۀ عزایمخوانان (جادوگران) است.
۶- جادو جُمَّل
این احتمال وجود دارد که واژۀ جنبل، گونۀ تغییریافتۀ واژۀ «جُمَّل» باشد. حروف جُمَّل یا ابجد را برخی از رمّالان و دعانویسان برای طالعبینی و پیشگویی استفاده میکردند.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
https://t.me/shabakeh_risheshenasi
ارتباط با گردانندگان:
@malihmot
@Beh_Waazh
#ریشه_یابی #حسین_جاوید #واسه در فارسی میانه (بهتساهل، پهلوی) کلمۀ wasnād را داشتهایم که دقیقاً به معنی «برای» و «بهخاطر» است. دکتر محمد معین حدس زده است که «واسه» از همین کلمه گرفته شده و علیاکبر دهخدا (بر مبنای فرهنگ ناظمالاطباء) و نیز خود دکتر معین…
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago