?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
برگی از تاریخ
گویا گفتگویی بوده در زمان ناصرالدینشاه، در مورد ایجاد وزارت #تجارت برای تامین حقوق و امنیت تجارت و تاجران، و گویا جماعت جویای مقامِ اداری، آن هم از نوع وزارتش، هر یکی اصرار به وزیر تجارت شدن داشته، احتمالاً به این نیت یا ادعا که چه معجزاتی خواهد کرد. ناصرالدین شاه هم عقلی نشان داده بیشتر از عقلِ همهی حکومتهای بعدی، و گفته که امور تجارت را خود تاجران (و حتی دلالان) باید تصمیم بگیرند (و شاه فقط آن را اجرایی خواهد کرد) و نیازی به فضولی بوروکراتجماعت نیست!
حال این حکم عاقلانه حاصل عقلِ خودِ شاه بوده، یا حاصل نبودِ درآمدِ یامُفتِ نفت، الله اعلم!
متن دستنوشتهی ناصرالدینشاه در این مورد را اینجا بخوانید:
https://t.me/whynationsfail2019/3900
⚜️ثبات و پیشرفت ایرانِ عهد ناصری⚜️
هر گاه وضع کنونی[۱۸۸۹ م] ایران را با نیمهٔ اول این قرن قیاس کنیم، معلوم خواهد شد چه پیشرفتهایی حاصل شده است، خصوصاً از جهت حصول امنیت عمومی در اثر استقرار سلطنت همایونی و اقدام به پارهای امور اصلاحی، که بنا بر آن میتوان گفت ایران در آستانهٔ دوران جدیدی است و امید پیشرفتی سریعتر و احراز نتایج پایدارتر موجود است. در همین چند سال تلگراف برقی و سیستم جدید پستی و تأسیس بانکهای اروپایی و مقدمات کشیدن خطآهن و به کار افتادن سرمایههای عمدهٔ خارجی برای استفاده از منابع داخلی شروع گردیده است. ایرانیان باهوشتر از آنند که بپندارند این کارها حد نهایی است. در حین مسافرت خود خوشوقتی ملاقات و صحبت با چندین نفر از سیاستمداران ایران را داشتهام و بسیاری از ایشان علاقهٔ تام به اقدامات اصلاحی نشان میدادهاند. اعلیحضرت اقدامات اصلاحی متعدد کردهاند و بدون شک بیش از هر شهریاری بعد از کریمخان به ایران خدمت نمودهاند، اگر جرأت بیشتری میداشتند اقدامات دیگری هم مقدور بوده است. از جمله گرفتاریهای محیط شرق یکی این است که با اطمینان نمیتوان گفت که سیاست ناصرالدینشاه را که رویهمرفته معتبر و قابل ستایش است جانشین وی چگونه تلقی خواهد کرد.
✍🏼 لرد کرزن
📚 قضیهٔ ایران
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
🌐➣ iifom.com
*⚜️ظلم مشروطهچیان به محمدعلیشاه⚜️***از اواخر رجب ۱۳۲۵ تا داستانِ میدان توپخانه، محمدعلیشاه با مقاصد ملّت و مجلس همراه بود و رویهای از او دیده نشد که به دشمنی او با آزادی بتوان تعبیر کرد. رئیسالوزراء وقت نظامالسلطنه مورد قبول ملیّون بود، و رئیس مجلس احتشامالسلطنه که در اعتلای مقام مجلس کامیابی حاصل کرد. متمم قانون اساسی به تصویب رسید و شاه آنرا امضاء کرد، قانون آزادی انطباعات نیز گذشت، اولین بار بودجه سالیانه مملکتی تعدیل گردید و از حقوق شاه و شاهزادگان و دیگر مقرریهای گزاف کاسته شد. شاه با روی خوش این محدودیتها و تعدیلها را پذیرفت و از آن کارها ابراز خرسندی و حتی چندبار از خدمات مجلس تقدیر کرد.[اما]دوران نویدبخشِ صلح دربار با ملّت و مجلس دیرنپائید. نمایندگان افراطی در مجلس از بدگویی به شاه و دربار فروگذار نبودند، سخنورانِ انقلابی نیز بر منبر از ناسزاگویی احتراز نداشتند. یکی عزل و اعدام شاه را میخواست و دیگری او را «پسر امالخاقان» میخواند! نویسندگان تندرو نیز دست از خطبای هممشرب خود نداشتند. در حقیقت عفت قلم و زبان رخت بربسته و هرزه درایی و دشنامگویی معیار آزادیخواهی شناخته شده بود. مویدالاسلام مدیر روزنامه حبلالمتینِ کلکته، بقول کسروی «از سودجویان بوده و بهر کجا که سودی برای خود امید میداشته، کوشش به نیکی توده و کشور را فراموش میکرد.» عامهٔ مردم ابزار بدون ارادهٔ پیشوایان خود بودند که به هر سو میخواستند آنها را میکشاندند. سوء قصد علیه شاه در ۲۵ محرم به یکبار ورق را برگرداند. عجب آنکه روز قبل از آن محمدعلیشاه قانون انطباعات را که پس از شور و هیجان فراوان در مجلس گذشته بود، امضا کرد و نامهای مبنی بر قدردانی از مساعی نمایندگان به مجلس نوشت. فردای آن روز شاه را ترور کردند!
✍? فریدون آدمیّت
? فکر آزادی
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
?➣ @IIFOM_CO
?➣ iifom.com
*⚜️قاجار؛ خاندانی کهن*⚜️
قریب صد سال است که خاندان قاجار در این کشور حکومت میکنند. پادشاه فعلی [ناصرالدین شاه] چهارمین حکمران این خاندان میباشد. دربارهٔ نژاد و تبار قاجار کتابهای چندی به زبان فارسی نوشتهاند و مختصری از آن به انگلیسی ترجمه شده است. از روی اصول مسلم تاریخی از هفتصد سال پیش تابهحال اوضاع زندگی قاجار روشن میباشد. مهمترین وقایع این قسمت آنکه یکی از سران قاجار از طرف پادشاهی چنگیزی در «ری» فرمانروا بود و تا کنار رود جیحون را در دست داشت. در زمان امیر تیمور به علتهای سیاسی ایل قاجار به شام تبعید شدند و چندی بعد همهٔ آنها یا قسمتی از آن خاندان، به ایران بازآمدند و در تأسیس سلسلهٔ صفویه مساعدت نمودند.
در زمان شاه طهماسب پسر شاهاسماعیل به پاس خدمات قاجار به خاندان صفویه یکی از امیران قجر به حکومت قندهار و میر دیگری از آنها به سفارت دربار قسطنطنیه تعیین گردید و همین قسم از طرف صفویه با آنها همراهی میشد تا اینکه در ایام شاه عباس بزرگ به منتهای قدرت رسیدند و از حیث شماره و توانایی برای دولت وقت اسباب مزاحمت گشتند. ناچار به امر شاه عباس میان آنها تفرقه افتاده، عدهای را به داغستان و عدهٔ دیگر را برای مبارزه با تاتارها به مرو و خراسان کوچ دادند. بقیه آنها در گرگان ماندند که خاندان پادشاهی ایران هم از همان دستهاند.
فتحعلیخان جد آقامحمدخان از قاجاریهٔ مقیم گرگان، در زمان شاه طهماسب دوم به مقام سپهسالاری رسید و نزدیک بود کار طهماسب را یکسره کند که نادرقلیخان پیشدستی نموده، فتحعلیخان را نابود ساخت. پس از کشته شدن نادرشاه، برادرزاده و جانشین او، عادلشاه افشار آقامحمدخان را خطرناک تشخیص داد و مطابق معمول آنزمان وی را اخته کرد اما این اقدام از کثرت نسل قاجار و فزونی عدهٔ آنها جلوگیری ننمود و بهقسمی شمارهٔ آنها زیاد شد که در تاریخ دنیا بیسابقه میباشد. ایرانیها میگویند قجرها به پنج صفت از دیگران ممتازند: اول کثرت توالد و تناسل، دوم علاقه به ورزش و تیراندازی، سوم خوشاندامی، چهارم هوشیاری و پنجم امساک و صرفهجویی که این صفات کموبیش در میان غالب ایلات کوچنشین شرق وجود دارد.
✍? لرد کرزن
? ایران؛ ترجمه و اقتباس علی جواهرکلام
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
?➣ @IIFOM_CO
?➣ iifom.com
میرزا تقی خان بهترین انتخاب برای ناصرالدین شاه بود ، او نیز هم چون سلف خود حاجی میرزا آقاسی هیچ پایگاه اشرافی خاصی نداشت و داخل زد و بندهای درباری نبود و تنها به شاه وفاداری داشت ، حاجی میرزا اقاسی سیزده سال کابوس اشراف بود ولی حال میرزا تقی خان کابوسی بزرگتر بود زیرا او افزون بر این که مانند حاجی به شاه وفادار بود با اشراف به مراتب از حاجی سخت گیر تر بود ، میرزا تقی خان قدرت شاه جوان را تثبیت کرد و اشراف را مهار کرد و هم چنین دست به اصلاحاتی گسترده زد که قدرت اشراف را تهدید می کرد ، ناصرالدین شاه در همه این موارد حامی و پشتیبان او بود اما دو نقطه ضعف ، امیرکبیر را از چشم شاه انداخت ، ناصرالدین شاه برخلاف سنت صدها ساله شکل گرفته در تاریخ ایران ، نخستین شاهی بود که دست از کور کردن رقیبان و مدعیان سلطنت برداشته بود ، اما امیر کبیر با وجود این لطف شاه ، بازهم مدعی و رقیب سلطنت یعنی شاهزاده عباس میرزا ملک آرا برادر شاه را مورد حمایت ویژه خود قرار داده بود ، از سویی دیگر امیر کبیر به شاه بسیار سخت گیر بود در جایی به او تلنگر می زند و در واقع به نوعی او را تحقیر می کند که اگر من نباشم چگونه شاهی می کنی ؟ در جایی دیگر نقل است که به او پیشنهاد کشتن مادرش را می دهد ، در این شرایط ناصرالدین شاه که با هوش فطری خویش میرزا تقی خان را برکشیده بود تا اشراف و حتی مادرش را مهار کند از خود میرزا تقی خان احساس خطر کرد و در سال 1268 قمری با تحریک اشراف ناگزیر به عزل وی شد ، در مرحله پس از عزل امیر کبیر نیز ، یک رخداد مهم دیگر سند تبعید او را امضا کرد ، روس ها برای حمایت از میرزا تقی خان مداخله کردند و این مداخله خشم شدید شاه را برانگیخت و بدین ترتیب میرزا تقی خان به کلی از چشم شاه افتاد در تحولات بعدی ، دسیسه های اشراف راه را برای کشته شدن میرزا تقی خان هموار کرد و بدین ترتیب ایران از یک وزیر کاردان و لایق محروم گردید . اما ناصرالدین شاه تسلیم قدرت اشراف گردید و نماد آنان یعنی میرزا آقا خان نوری را به صدارت انتخاب کرد . هفت سال پس از کشته شدن میرزا تقی خان ، ناصرالدین شاه به توصیه های وی مبنی بر سلطنت با اراده خود عمل کرد ، میرزا آقاخان را عزل کرد و خود بدون دخالت کسی به سلطنت با اقتدار خویش ادامه داد . سالهای بعدی سلطنت ناصرالدین شاه با تردید وی در میانه ادامه سنت حکمرانی ایرانی و اصلاحات همراه بود و بدین ترتیب ایران دوران ناصری اصلاحاتی مهم را به خود دید که امیر کبیر پیشگام آن بود اما این اصلاحات به سرانجام نهایی نیز نرسید و در میانه عزم و تردید و در برابر انبوه مشکلات و تنگناها عقیم ماند .
صفحه ی تاریخ روزنامه ایران مورخ ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۷
فراز و فرود قدرت میرزا تقی خان امیرکبیر
محمدعلی بهمنی قاجار
سه سال و نیم صدارت میرزا تقی خان فراهانی امیر نظام مشهور به امیر کبیر ، در تاریخ نگاری ایرانی به یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است . جدای از اغراق گویی هایی که روایت اسطوره ای از امیر کبیر ارایه می دهد ، میرزا تقی خان به نوعی نماد تلاش حکومت مرکزی برای به زیر سلطه در آوردن و مهار اشراف بود . با سقوط صفویه در سال 1148 قمری ،اشرافیت و دیوانسالاری چند صدساله ایرانی دچار تزلزل گردید و دوران پر تلاطم نادرشاه و عصر کوتاه زندیه نیز نتوانست این دیوانسالاری را دوباره به قدرت سابق برگرداند . عصر شهریاری آقامحمدخان قاجار نیز هماره درجنگ گذشت و دیری نیز نپایید. اما در دوران نزدیک به 40 سال شاهنشاهی فتحعلی شاه قاجار او توانست اشرافیت ایرانی را در محور خود و فرزندانش بازسازی نماید. در کنار دربار تهران ، شاهزاده عباس میرزا ولیعهد نیز با بهره گیری از برخی رجال باقی مانده عصر صفوی و زندیه ، در تبریز یک دستگاه موازی ایجاد کرد که به مکتب تبریز نیز مشهور شده است . با درگذشت عباس میرزا (1249 قمری -1212 خورشیدی )و فتحعلی شاه(1250 قمری- 1213 خورشیدی) ، صحنه سیاسی ایران دچار تحولاتی اساسی گردید ، محمد شاه با کمک و یاری میرزا ابوالقاسم فراهانی قایم مقام، وزیر و دستیار پدرش و سایر رجال دستگاه تبریز و پروردگان عباس میرزا ، توانست بر دربار تهران و علیشاه ظل السلطان که چهره منتخب این دربار بود ، فایق آید . طومار اشرافیت به جای مانده از فتحعلی شاه و حتی بساط قدرت بیشتر فرزندان و نوادگان فتحعلی شاه برچیده شد ، محمد شاه و قایم مقام ایران مدار گردیدند و عصری تازه پدید آمد ، اما خیلی زود ، این دو نفر نیز با یکدیگر دچار اختلاف شدند و محمد شاه تصمیم به حذف وزیر خود گرفت و بدین ترتیب قایم مقام با دستور شاه کشته شد ، با کشته شدن قایم مقام ، بقایای دربار فتحعلی شاه با سرکردگی الهیار خان آصف الدوله دایی شاه امیدوار گردیدند که بار دیگر به قدرت بازگردند ، اما محمد شاه اراده ای دیگر داشت ، او حاجی میرزا آقاسی معلم و مربی خود را به صدارت عظمی انتخاب کرد . در 13 سال صدارت حاجی ، سه جناح رقیب در ساختار قدرت سیاسی ایران پدید آمدند ، جناح اول : دولو ها و وابستگان مادر شاه بودند که با محوریت شاهزاده بهمن میرزا برادر تنی محمد شاه و آصف الدوله قدرت گسترده ای داشتند در برهه ای بهمن میرزا والی آذربایجان و آصف الدوله والی خراسان گردید و بدین ترتیب این جناح به فتح نهایی قدرت بسیار امیدوار شد ، جناح دوم بقایای دربار فتحعلی شاه بود که به ابتکار همسر محمد شاه ملک جهان خانم (مهدعلیا بعدی) در سودای قدرت بودند ، ملک جهان خانم نوه فتحعلی شاه هم بود و مادر او خواهر تنی حسنعلی میرزا شجاع السلطنه فرزند رشید و قدرتمند فتحعلی شاه بود که به فرمان محمد شاه نابینا گردیده بود ، بنابراین ملک جهان خانم توانایی زیادی در بسیج ساختار قدرت به سود خود داشت ، جناح سوم خود صدراعظم حاجی میرزا آقاسی بود که به اتکا حمایت شاه ، آن دو جناح دیگر را مهار می کرد ، در سالهای پایانی پادشاهی محمد شاه ، با شورش الهیار خان آصف الدوله و فرزندش حسن خان سالار و متعاقبا عزل و تبعید شاهزاده بهمن میرزا ، جناح دولوها تقریبا از قدرت حذف گردیدند ولی جناح طرفدار ملک جهان خانم هم چنان قدرتمند بودند ، با درگذشت محمد شاه در سال 1264 قمری (1227 خورشیدی)، قدرت حاجی میرزا آقاسی نیز یک باره زایل گردید و حال بقایای اشرافیت فتحعلی شاهی در پرتو پشتیبانی ملک جهان خانم اماده قبضه کردن قدرت بودند . ملک جهان خانم در کنار خود ،برادرانش و خانات طایفه قوانلو را داشت که دایی زادگان آقامحمدخان بودند افزون براین بازماندگان رجال متقدم قاجاریه از خاندان های : هدایت ، مستوفی ، نوری ، سپهر وایروانی .... همگی در کنار ملک جهان خانم گردآمدند و حتی در دوره انتقالی درگذشت محمد شاه تا رسیدن ناصرالدین شاه به تهران ، مجلسی به نام مجلس امرای جمهور تشکیل داده و ملک جهان خانم که حال دیگر مهدعلیا خوانده می شد را به ریاست مجلس امرای جمهور انتخاب کردند ، گویا این رجال دیگر برای شاه جدید و نوجوان یعنی ناصرالدین شاه 16 ساله حسابی باز نمی کردند و در خیال خود قدرت را در دستان خویش می دیدند ، اما ناصرالدین شاه با بقایای دستگاه تبریز عباس میرزایی و شاگردان و یاران قایم مقام مرحوم ، به تهران میاید و در نخستین گام ، یکی از بازماندگان مکتب تبریز یعنی میرزا تقی خان فراهانی را به صدارت عظمی انتخاب کرد ، ناصرالدین شاه با انتخاب میرزا تقی خان خود را از شر سرسپردگی مادر و اشراف نجات داد و در عوض بر اقتدار دولت مرکزی تاکید کرد .
در باب ستارخان و باقرخان
من در حالیکه یکی از ستایشگران پرشور ستارخان بودم، به تبریز رفتم و با یک توّهم زدوده شده دیگر از آنجا بیرون آمدم. ستارخان یک دلال اسبِ بیسواد و جاهل قرهداغی است که در مورد مفهوم مشروطیت چیز بیشتری از رحیمخان نمیداند. وی نوعی لوطی در تبریز بود و قبل از کودتای ژوئیه۱۹۰۸[انهدام مجلس] بعنوان یک "فدایی" ثبتنام نموده بود. هنگامی که مبارزه در تبریز آغاز گردید وی شجاعت و روحیه رهبری قابل توجهی از خود نشان داد که توانست سلطهء خود بر لوطیهای محلهء خویش را محرز نماید...داستان مبارزهء تبریز طی تابستان۱۹۰۸، داستان غریبی است. عملاً ظرف سه هفته پس از کودتا، همهچیز به پایان رسید. ملیّون تسلیم شدند، باقرخان که یک گردنکلفت ترسو بود، یک پرچم روسی را بر فراز منزل خود افراشته بود؛ و رحیمخان شهر را در اختیار خود داشت. ستارخان همراه حدود ۲۰۰تن سوار، هنوز مقاومت میکرد. بیرحمی نفرتانگیز قرهداغیها مردم شهر را مجبور کرد که مجدداً اسلحه بدست بگیرند. سپس ستارخان به نحو احسن خود را نشان داد. البته قفقازیها به وی کمک کردند...پایداری و اطمینان سرزنده وی بود که عمدتاً به نجات تبریز کمک کرد...اما موفقیت او را فاسد نمود. وی شروع به غارت شهروندان بیآزار نمود؛ منزل وی مملوء از غنائم بود؛ یازده دستگاه پیانوی سرقتشده زینتبخش اطاق پذیرایی وی بود؛ وی به شرابخواری کشیده شد؛ زنهای بسیاری اختیار کرد؛ دیگر در صفوف جنگ و آتش مشاهده نشد بلکه با تنآسایی در سایهء شهرت خود زندگی میکرد...پس از محاصره[تبریز]، رفتار وی رسواییآمیز بود و او و باقرخان عمدتاً مسئول طولانی شدن اقامت سربازان روسی بودند. رفتار وی در اردبیل قابل سرزنش بود و این رفتار علت عمدهء قیام شاهسونهایی بود که روسایشان جهت پیشنهاد تسلیم آمده بودند. ستارخان، با رفتاری در خور مستان، آنها را با بیادبانهترین لحن مورد اهانت قرار داد...در این موقع ستارخان با فرومایگی این شهر بدبخت را به حال خود رها ساخت و به تبریز گریخت. در آنجا آشکارا به مخبرالسلطنه[حاکم آذربایجان] توهین، و حکومت در تبریز را تقریباً غیرممکن ساخت. در تمام این مدت من در تبریز بودم و میتوانم بشما اطمینان بدهم که تمام مشروطهخواهان مهتر از ستارخان آزرده خاطر بوده و خواستار برکناری وی بودند.
یادداشت شماره(۲)
انقلاب ایران، ادوارد براون،۴-۳۷۲
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago