?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 1 week ago
و گنجشکان اهوازی
تورا خوانند درون جیک جیک صبحگاهیشان
و در گاه شبانگاهان
تویی اری
همان پنهان نوای گم
میان پچ پچ هر جوی
۰۴۱۰۰۳
باز سرایی شعر پریا
با اجازه #احمد_شاملو
بخش دوم
دنیا ولی قصه نبود
پیغوم سر بسته نبود
دنیا ما همینه
هرکی که غیر از اینه
نشون میدیم ببینه
دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هر کی باهاش کار داره
دلش خبردار داره!
دنیای ما بزرگه
جنگ با شغال و گرگه
دنیای ما - هی هی هی !
کار زیاد پی پی پی
شادی میخوای کار می کنی
دزدا رو رسوا می کنی.
دنیای خوب همینه
دنیای خوب همینه
خوب، خواهرای قصه!
مرغای پر شیکسه!
آبتون پرید ، دونتون پرید، چائی و قلیون تون پرید؟
چی شد اون ادعاها ، که می گفتین به ماها
همه چیز هست مال ما؟
قلعه محکمتون، خراب شده
خواهرا هیچی نگفتن خواهرا ،عر و عر گریه می کردن خواهرا
مثل اسهال و سعال گریه می کردن خواهرا ...
دس زدم به شونه شون
که کنم روونه شون -
خواهرا جیغ زدن، ویغ زدن،
جادو بودن دود شدن، بالا رفتن تار شدن
پائین اومدن پود شدن،
پیر شدن گریه شدن،
خان بودن بنده شدن، خروس سر کنده شدن،
میوه بودن هسه شدن
ستاره نحس شدن
وقتی دیدن اداشون
به من اثر نداره
می بینم و حاشا می کنم، بازی رو تماشا می کنم
هاج نمیشم واج نمی شم
از جادوشون سنگ نمی شم
شادم و دل تنگ نمیشم
یکیش تنگ شراب شد
یکیش دریای آب شد
یکیش کوه شد و زق زد
تو آسمون تتق زد ...
شراب رو سر کشیدم
پاشنه رو ور کشیدم
زدم به دریا تر شدم، از آن ورش به در شدم
دویدم و دویدم
بالای کوه رسیدم
اون ور کوه ساز می زدن، همپای آواز می زدن:
" - دلنگ دلنگ، شاد شدیم
از ستم آزاد شدیم
خورشید خانم آفتاب کرد
کلی برنج تو آب کرد.
خورشید خانوم! بفرمائین!
از اون بالا بیاین پائین
ما ظلم رو نفله کردیم
آزادی رو قبله کردیم
از وقتی شور به پا شد
زندگی مال ما شد.
کار می کنیم می خندیم
راه غصه رو می بندیم
ها جستیم و واجستیم
تو حوض نقره جستیم
سیب طلا رو چیدیم
به خونه مون رسیدیم ... "
بالا رفتیم دوغ بود
پایین اومدیم شیشلیک بود
شیشلیک اگه تموم شد
قصه ما همون شد
۰۱۱۰۰۳
باز سرایی شعر پریا
با اجازه #احمد_شاملو
بخش اول
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب سه تا خواهر نشسه بود.
عر و عر گریه می کردن خواهرها
مث اسهال و سعال گریه می کردن خواهرا
گیسشون قد کمون، رنگ طلا، شینیون تو مقنعه
گوشی اپل به دس
دیگه نمدونم چی هس
روبروشون تو افق، شهر پر دود کثیف
پشت شون سرد و سیا
هیچی نبودش به خدا
از افق که غیژ و ویژ، صدای ماشین می اومد
از عقب از اون ورا، ناله ی شبگیر می اومد...
" - خواهرا! گشنه تونه؟
خواهرا! تشنه تونه؟
خواهرا! خسته شدین؟
مرغ پر بسته شدین؟
چیه این عر عر تون
گریه تون زر زر تون؟ "
خواهرا هیچی نگفتن خواهرا
عر و عر گریه میکردن خواهرا
مث اسهال و سعال گریه می کردن خواهرا
" - خواهرای خاک به سر
چه تونه این عر و عر؟
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمی گین که برف میاد؟
نمیگین بارون میاد
نمیگین آخوند میاد می خورتون؟
نمی گین گشت میاد یه لقمه خام تون می کنه ؟
نمی ترسین خواهرا؟
نمیاین به شهر ما؟
شهر ما صداش میاد، صدای ویژ ویژش میاد
خواهرا!
قد رشیدم ببینین
پراید رخشم ببینین
ببینین رینگ طلا
ببینین این لاستیکا
مرکب صرصر تک من!
آهوی آهن رگ من!
صندلیاشو ببینین!
دود سیاشو ببینین!
امشب شب والنتینه
آخوند اگه این ببینه
چشای آخوند در میاد
تو کافه ها مهمون دارن
دوست دخترا رو میارن
داریه و دمبک می زنن
می رقصن و می رقصونن
گُل میارن خرس میارن
شوکولات مُرس میارن
های می کشن
هوی می کشن
سیگار بد بو می کشن
خواهرا!
دیگه توک روز شیکسه
درای کافه بسّه
اگه تا زوده بلن شین
سوار این پراید شین
میرسیم به شهر مردم
ببینین: صداش میاد
جینگ و جینگ صدای رقص، پیرا و جووناشون
آره ! کفشای گرون،
پاشنه هاشون صناری، میکنه سر و صدا
میرقصن تو دست و پا
میخندن پر سر صدا
کیا بیچاره میشن؟
عمامه بر میدارن، ریشاشونو میتراشن!؟
سر به صحرا بذارن، کویر و نمک زار می بینن
مگه روسیه برن، اونجا رو آباد ببینن
عوضش تو شهر ما... [ آخ ! نمی دونین خواهرا!]
در برجا وا می شن، آخوندا رسوا می شن
کارگرا دلشاد می شن، کارخونه ها باز می شن
هر کی که غصه داره
غم رو زمین میذاره.
قالی می شن حصیرا
بنز می شن پرایدا
کارگرا که بیکارن
بیلَ رو بر میدارن
سیل می شن: شرشرشر !
آتیش می شن : گرگرگر!
تند تند تند دوباره
کار کاسبی به راهه
تو قلب شب که بد گله
آتیش بازی چه خوشگله!
آتیش! آتیش! - چه خوبه!
حالام تنگ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوز تب نمونده،
به جستن و واجستن
تو حوض نقره جستن
الان جوونا وایسادن که مشعلا رو وردارن
بزنن به جون شب، ظلمتو داغونش کنن
آخوند رو پالون بزنن وارد میدونش کنن
به جائی که شنگولش کنن
سکه یک پولش کنن:
دست همو بچسبن
دور یارو برقصن
" حمومک مورچه داره، آخوند بیار درش آره "
" قفل و صندوقچه داره آخوند باید ورش داره "
خواهرا! بسه دیگه های های تون
گریه تون، عر عر تون! " ...
خواهرا هیچی نگفتن خواهرا ،عر و عر گریه می کردن خواهرا
مثل اسهال و سعال گریه می کردن خواهرا ...
خواهرای ناز نازی، با حجاب الکی
زیر اون لخت و پتی
شبای سرد و سیاه
خونه های سرد سرد
سقفامون چیکه میکرد
گشنه بودیم همگی
هوامون آلودگی
بی بی جون قصه می گف حرفای سر بسه می گف
توی تلویزیونامون
میومدن همگی
دختر شاه پریون ، توی لبنان عمو جون
میشنیدیم ازشون، هرکی این رو نمی خواد
بره از این مملکت
یا بمیره و نخواد
شمایین اون خواهرا!
اومدین دنیای ما
حالا هی حرص می خورین، جوش می خورین، غصه خاموش می خورین
خونه تون خراب شده؟ پی اون تو آب شده؟
گربهای در آشیان جغدمان خوابید
سیر بود و پر
نازتر از جوجه جغدان سه گانه هم
۲۹۱۰۰۳
دیگر نمانده هیچ
جز یاسهای پیر
جز یاسهای پیر که نشسته بر شاخ هایشان
خاطراتمان
بیشه به خواب رفته انگار زیر برف
چیزی کوبان به در طلب می کند ز من
سر می کشد ز پشت دیوار چون علف هرز، خاطرات
کوآن شعاع نور که روشن کند کتاب خاطرات گذشته را
تا اوج آسمان سرکشیده این برج کبوتران بی راه رفت وشد
من چون کبوتری اسیر در برج بی مکان
دیگر نمانده به جز برف ، کو راه بازگشت
ای پیر گرگ برف، زوزه ای بکش
شاید که بشنوند
دیگر نمانده هیچ
جز تکه ای ز ابر در دور های دور
دیگر نمانده هیچ
جز چهره های مسخ در کور کوره راه
گم گشته خاطرات به راه و به چشم اشک و در دست غصه ها
اشک است یا گریه که در می زند
چون بار پیش از این
دیری است سر کشیده علف هرز خاطرات
از پشت این حصار
آنجا که پیش از این
درخت بود و دستهایی غریق نور
نمیر
ای کور سوی نور
شاید که دوست بیابد بار دگر مرا
بیچاره من
که گذر دوستان دیده ام و بس
ای
با برف رفتگان
آیا شود که رسد بازگشتتان ؟!
ای پیر گرگ برف، زوزهای بکش
شاید که بشنوند
ای
با برف رفتگان
ایا شود که رسد بازگشتتان ؟!
ای پیر گرگ برف، زوزه ای بکش
شاید که بشنوند
۲۷۱۰۰۳
نه دوست دارمت
ونه، متنفرم ز تو
این سینه، پر شده ز چیزهایی که از تو نیست!
دوست ندارم ترا! اصلا تو کیستی تا دوست بدارمت !؟
تو چیزی از منی؟
وقت چایی یا نوای نی یا نغمهای که دوست بدارمت؟
احساس من، معطوف به تو ، هرگز نبوده است
احساس من ، شب من است و خاصِّ من و من
شبی که آزاد میپلکد میان بالش و ملحفه، بدون واهمهی وزن و قافیه
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 1 week ago