https://meet.google.com/tsg-evja-ixh

♦️@curriculumculture♦️

با این غصه ملی چه کنیم؟
?زهرا نیک نام

?جان دیویی: هر ساعت کار تعلیم و تربیت، از نظر فکری معادل ۱۶۰ ساعت کار در معدن است.

♦️♦️شانه های آموزگاران ابتدایی مدارس دولتی کشورمان (در مناطق پرتراکم جمعیتی و حاشیه شهرهای بزرگ)  زیر بار کاری سنگین در حال خرد شدن است.

♦️♦️یکی از دانشجویان ارشدم، برایم نوشته است:
در یکی از بهترین مدارس دولتی منطقه ۱۷ تهران آموزگار کلاس اولم. کلاسم ۳۹ دانش آموز دارد، از این میان ۹ نفر از اتباع افغانستان، یکی اوتیسم، ۴ نفر به تشخیص مشاور مدرسه بیش فعال و ۴ نفر شخصیت اضطرابی و تکرار پایه ای اند. X که اوتیسم دارد بعضی وقتها به یکباره شروع به داد و فریاد می کند و سرش را متناوبا به میز می کوبد. کلاس متشنج می شود و ....
بعد مدیر مدرسه مرا که می بیند می گوید، نتونی کلاست را جمع کنی می ذاریم پای ناتوانی معلم!

♦️♦️دانشجوی کارشناسی ارشد دیگرم، در نظرآباد کرج معلم پایه دوم دبستان است.  کلاسش بالغ بر ۳۵ دانش آموز دارد، در منطقه ای کم برخوردار با خانواده هایی مهاجر از اقصا نقاط کشور و بسیار پرچالش. بعضی وقتها که سر کلاس می بینمش، شدت خستگی آنچنان در چهره جوانش اشکارست که احساس می کنم عنقریب پلک‌هایش از خستگی بر روی هم می افتد و از حال خواهد رفت.

♦️♦️میانگین تعداد دانش آموزان در کلاس پایه چهارم ابتدایی کشورهای شرکت کننده در مطالعه تیمز ۲۰۱۹، ۲۵ نفر بوده است. این عدد برای کشورهای با عملکرد بالا در تیمز حدود ۲۰ نفرست. وقتی این اعداد را با ۳۵ تا ۴۰ دانش آموز در کلاس آن هم در پایه های اول و دوم دبستان مقایسه می کنیم، فشار کاری طاقت فرسایی که بر عده قابل توجهی از آموزگاران کشورمان وارد می شود را بیشتر متوجه می شویم.
این فشار کاری غیرمنصفانه فرسودگی شغلی آموزگاران را از یکسو و ظلم ساختاری به دانش آموزان مناطق پرتراکم کشورمان را از دیگر سو نشان می دهد.

?@curriculumculture?

https://meet.google.com/tsg-evja-ixh

♦️@curriculumculture♦️

??#151 ?Palmer, P. J. (2017). The courage to teach guide for reflection and renewal. John Wiley & Sons.

? شهامت تدریس: سفری به دنیای درون معلم (پالمر، 2017)

?#هویت_و_یکپارچگی_در_تدریس
?#Identity_and_integrity_in_Teaching

?#فرهنگ_ترس
?#Culture_of_Fear

?#آموزش_سوژه_محور
?#Subject_Centered_Education

?#شناخت_تدریس_و_یادگیری_در_اجتماع
?#Knowing_Teaching_and_learning_in_Community

♦️ کانال منبع شناسی مطالعات برنامه درسی:
? @RICS_mmm1959
? http://mehrmohammadi.ir

?شعار عدالت محوری با مدیریت ایدئولوژی زده آموزش و پرورش ناسازگارست!

?زهرا نیک نام، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی

?آقای پزشکیان درسخنرانی های انتخاباتی اش بر شعار عدالت محوری در همه عرصه های مدیریتی به ویژه آموزش و پرورش تاکید داشت. این سیاست بسیار مبارک، نجات دهنده وضعیت اسف بار کنونی این وزارت خانه است. آموزش و پرورش در سه دسته هدف اصلی معطوف به فرد، جامعه و انتقال ارزشها و دانش فرهنگی به ویژه در سالهای اخیر به شدت ناکامیاب بوده است.

? بدون تردید از مهمترین دلایل این ناکامیابی نگاه ایدئولوژی زده حاکم بر مدیریت کلان این وزارتخانه است. نگاه ایدئولوژی زده با ایدئولوژی که وجودش اقتضاء هر مجموعه تربیتی و فرهنگی است تفاوت دارد، در مثل مانند تفاوت میان اسلام اموی و اسلام علوی. ایدئولوژی زدگی مانند اسلام اموی در عمل به ظاهرسازی و مقدس مابی به قصد تحمیق و نه انسان سازی منتهی می شود.

?مدیر ایدئولوژی زده آموزش و پرورش تحقق ارزشهای نظام سیاسی را بدون توجه به اقتضائات زمانه و زمینه و با بی تعهدی نسبت به سایر ارزش های انسانی و فرهنگی، و نیز به غفلت گذراندن سایر ماموریت های اصلی آموزش و پرورش، در کوتاه ترین زمان ممکن و با سطحی ترین شکل قابل تصور دنبال می کند. این مدیران علیرغم چهره ظاهر الصلاح مسببان اصلی تعمیق تبعیض و شکاف آموزشی میان دانش آموزان اقشار مختلف جامعه اند.

?یک مثال ساده: شما اگر امکان ثبت نام فرزند کلاس اولی تان را در مدرسه ای دلخواه داشتید چه می کردید؟ نظرتان درباره مدرسه ای که آموزگار آن اخیرا با 40 سال سن و مدرک کارشناسی تاریخ ادیان، به دلیل تاهل و دارا بودن سه فرزند، امتیاز کتبی لازم آزمون استخدامی سال 1402-1403 آموزش و پرورش را علیرغم امتیاز حدودا صفر در دروس تخصصی و اختصاصی کسب کرده و جذب شده است، چیست؟

?باورتان می شود در دوره ای که انبوهی از جوانان جویای کار توانمند تحصیل کرده در بهترین دانشگاه های کشور در رشته های مرتبط با آموزگار آرزوی معلمی دارند، مدیر ایدئولوژی زده با سیاست هایی چنین نابخردانه مانع حضور آنان می شود و چنین کفران نعمتی می کند؟!
ایدئولوژی زدگی همه جا حضور دارد، در تالیف کتابهای درسی، انتصاب مدیران در سطوح مختلف، برنامه های فوق برنامه مدارس، تربیت معلم، نظام ارزشیابی و خلاصه همه چیز آموزش و پرورش.

? نتیجه بدیهی این وضع بی کیفیتی همه امور مدرسه است. در فقدان کیفیت مدرسه دولتی عادی، بازار و خانواده ها دست به کار می شوند. خانواده هایی که از تمکن یا روابط و مناسبات خوبی برخوردارند به فکر نجات فرزندشان می افتند و ریشه تنوع مخرب انواع مدارس در کشورمان از اینجا آب می خورد. مافیای بازار آموزشی هم از پس مدیر ایدئولوژی زده گام دوم تخریب آموزش مدرسه ای را بر می دارد و شیره جان آن را می مکد!

♦️آقای رئیس جمهور، به شعار عدالت محوری تان پای بند باشید! نگذارید وزیر ایدیولوژی زده به آموزش و پرورش تحمیل کنند! بر عهد خود با مردم بمانید!

من یک شهروند ایران هستم که با هزار امید و آرزو به آقای دکتر پزشکیان رای دادم که انسانی شریف است و وعده درمان قلب بیمار ایران را به رای‌دهندگان داد، نگرانم! بسیار نگران! نگران از دست رفتن اخرین امید برای مصالحه و جلب کمک همه، برای ایجاد اعتماد از دست‌رفته بین ملت و دولت، برای تلاش همگانی جهت ساختن ایرانی آباد روی خرابه‌های موجود!
علت نگرانی‌ام، شایعه‌هایی است که در مورد افرادی که قرار است یک‌شنبه به‌عنوان وزیران دولت ۱۴‌دهم به مجلس معرفی شوند، شنیده‌ام!
امیدوارم که این شایعه‌ها درست نباشند!
مهم‌ترین و از نظر من هولناک‌ترین شایعه، ابقای وزیر فعلی وزارت آموزش‌وپرورش است. وزیری که مسیولیت مستقیم بیش از ۱۷ میلیون انسان را به‌عهده داشت و تقریبا در تمام بخش‌های آن، ناکارامدی‌اش رکورد تاریخ را ثبت کرد. طرح ابقای این وزیر، سیلی زدن بر چهره این ۱۷ میلیون و با احتساب خانواده‌هایشان، درحقیقت جامعه ایران است!
نگرانم! چون شایعه بی‌دلیل در جامعه شکل نمی‌گیرد. شاید و شاید اگر خیلی خوش‌بینانه بنگرم، خودم را قانع کنم که هدف از طرح این شایعه، شناسایی آستانه سطح تحمل جامعه باشد! ولی چنین انتصابی، تیر خلاصی به ارمان‌های جامعه‌ای به وسعت ایران عزیزمان است!
زهرا گویا
استاد بازنشسته آموزش ریاضی