?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
☄زمان چیست؟
?از نظر کانت، زمان یک امر پیشین و ذاتی است و اکتسابی و پَسین نیست. منظور کانت این است که ما نمیتوانیم زمان را بشناسیم بلکه خود زمان یکی از شرطهای شناخت است. زمان قابل درک نیست بلکه یکی از شرطهای درک است (زمان حاصل تجربه نیست بلکه شرط تجربه است). کانت ادامه میدهد که نمیتوان هیچ درکی را تخیل کرد که در زمان نباشد حال آنکه میتوان زمان را خالی به تخیل درآورد. زمان چیزی نیست که حواس ما آنها را درک کند؛ بلکه حواس ما، جهان پیرامون رو درک میکند و در ظرف مکان و زمان میریزد. پس زمان در بیرون از ما وجود ندارد بلکه در ذهن ماست.?
تمایز میان رَشک و حسادت
✍میلاد نوروزی
میان رشک(envy) و حسادت(jealousy) باید تفاوت قائل شد.
موضوع رشک، داشتههای دیگران است. رشک زمانی رخ میدهد که فرد متوجه میشود دیگری چیزی دارد و میتواند از آن لذت ببرد. سپس با یکنوع همانندسازی، فکر میکند که من نیز تا یک لذت و کامِ تماموکمال، همینچیز را کم دارم.
در حسادت اما خلاف رشک، این لذت و کیفوریِ اختهنشده در سمت خودِ فردِ حسود است. او غیرتمندانه از داشتههایش دفاع میکند و در عینحال میترسد که این داشتهها را دیگران از چنگش درآورند.
بنابراین اگر رشک، از موضع ناتوانی و اختگی آغاز میشود و میل به تصاحب چیزی دارد که میتواند او را کامل کند؛ حسادت از موضع کمال و همهتوانی شروع میشود و با ترس از اختهشدن و ازدستدادن لذت کار میکند.
با این حساب، رایجترین نمود رشک را میتوان رشکورزیدن نسبت به پول، شهرت، رشته تحصیلی و امثالهم دانست که افراد فکر میکنند اگر اینها را داشتند کامل و بینقص میشدند. مسلما اینکه اینچیزها مایه رشک واقع شوند مربوط به این است که افراد رشکورزنده فکر میکنند کسانیکه اینها را دارند، از اینچیزها لذت فراوانی میبرند.
در مورد حسادت اما رایجترین نمونهها حسادتهای خواهر-برادری یا عشقی هستند. حسود در این سناریو میاندیشد که دیگری میخواهد آنچه موجبات لذت و کمال من را فراهم میآورده از من بدزدد. یا حتی ممکن است حسود فکر کند که دیگری آنچه مال من بود را از آن خود کرده است. یکشیوه رایج بروز شکایت حسادتآمیز، این است که حسود میگوید اگر من نبودم فلانی اصلا به اینچیزها نمیرسید و اینها را همه از من دارد. یا مثلا فلانی به من خیانت کرد و نباید به او اعتماد میکردم. و یا در رایجترین شکل، کسی میخواهد شریک عاطفی من را از من بگیرد. میبینیم که حسادت، با پارانویا و بدگمانی مرضی فاصله چندانی ندارد.
این درحالی است که رشکورزی بصورت تاریخی و نسبتا معروفی با کلینیک هیستری و رشکِ آلت مردی پیوند خورده است. هیستریکها در تشخیص لذت در دیگران افراط میکنند و بیشازاندازه دیگری را به انحراف اخلاقی یا خودشیفتگی متهم میکنند؛ چراکه بسیار بیشازاندازه به هرآنچه دیگری در چنته دارد رشک میورزند. تقریبا هرچیزی که یکهیستریک رد میکند، برای او رشکبرانگیز است. مثلا ممکن است بگوید فلانی که پزشکی قبول شده ببین چقدر خودش را میگیرد. درحالیکه در رویاهای خود به این میاندیشد که او هم اگر پزشکی قبول شده بود میتوانست همینقدر از خودش راضی باشد. "بهجای کس دیگریبودن"، نهایت گرایش رشکورزانه است.
«اگر بستن ذهن مردم به همان آسانی بستن زبانشان میبود، آنگاه هر حاکمی به امنيت حکمرانی میکرد و حکومت سرکوبگری هم وجود نمیداشت. چون آنگاه جملهی آدمیان مطابق اذهان کسانی که حکمرانی میکنند به سر میکردند و تنها به صلاحدید آنان درست را از نادرست، یا خوب را از بد، تمییز میدادند. اما چنانچه در ابتدای فصل هفدم یادآور شديم، غير ممکن است که ضمیر کسی مطلقاً به فرمان کسی دیگر درآید. زیرا هیچکس نمیتواند حق با توانایی طبیعی خویش برای آزادانه اندیشیدن و قضاوت دربارهی نیک و بد را به دیگری واگذارد، و نمیتوان کسی را به این کار واداشت. از این رو است که دولتی که بخواهد ضماير مردم را تحت تحكم خویش درآورد ستمگر دانسته میشود، و هر قدرت حاکمهای آنگاه که بخواهد به رعایای خویش املاء کند که باید چه چیزی را به عنوان حقیقت بپذیرند و چه چیزی را به عنوان ناصواب طرد کنند و چه عقایدی باید پرستش خدا را در دل هایشان برانگیزانند، زیانبار و غاصب حقوق ایشان دیده میشود. زیرا اینها چیزهایی هستند که درون حق هر شخصی واقعاند، که او نمیتواند از خود سلب کند حتی اگر بخواهد چنین کند.»
بندیکت اسپینوزا، رسالهی الهیاتی-سیاسی
نظارهگر، جزء به کل این هستِ حاضر و غایب است که چگونه تن به کدام تفسیر محدود بسپرد؟ نیزه پرت میشود تا سپر شمشیر را دریافت کند و تیر از کمان درمیرود تا گرز به گردن پناه آرد. تنها یکی را دفع میکند و تنها یکی را فرود میآورد. تفنگها گم میشوند. امتداد آگاه از تماشای لحظهی انتخاب بدن شرمسار و نمیدانمش خدا را در مه نگه میدارد. مه را حقیقت در آزادی میدرد، اما کیست که آنرا بزییَد؟ تضاد آتی چه با سایه کشسان انتخاب، چه گذرش و چه پوچی خود رعشه میسازد و فکر کوچک از تحیر پا پس میکشد. میخواهد بماند اما فقط هست، شناخته نمیشود. قدرتی هم نیست که خرج شود. همهچیز را جز نیمنگاهی عاید نیست، که آرام خاطر را بس نیست.
رعب، ماتم، و قهر از بیاعتنایی به حقیقت حضورشان در پیشگاه وجود که این وصلههای تهوعآور را قدرت میپندارند، این سیر تاریخ را بلاتغییر وامیدارند و این پرتگاه سخت را تجویز میکنند.
شیهه به گوش میرسد که میرود که حد شود بر معرفتی از آزادی که میخواهد طی شود تا که زمان را بشکند، آن دو استخوان را بشکند که به چنگ گرفتهاند گوشَکی که شیهه اول را خورانده میشود. نگاه از کنار اشکگاه جاخالی میدهد تا بخورد به دیوار و هزار تکه شود در مردمی که بیایند و بروند و نبینند که منظور نمیخواست باشد و میشد نباشد آنچه شد.
هدر میرود روان و نمیتوان و نشاید بست، که خود بَند است که راهه مینماید.
'When you don’t understand what you are being told, don’t immediately assume that you are to blame; say to yourselves — the fact that I don’t understand must itself have a meaning’ (Sem. I, 253)
?مقاله ی مهم "روانکاوی وحشی" ?
از فروید
?آموزش ْ پُر کردن ظرف نیست، برافروختن آتش است.?
چیزی به نام پیوند تنآمیزی وجود ندارد
✍️* #لکان*؛ #سمینار_بیستآنچه شالودۀ زندگی را تشکیل میدهد، این است که تمام چیزهایی که به روابط بین زن و مرد مربوط میشوند، آنچه اشتراکپذیری نام میگیرد، درست کار نمیکند. درست کار نمیکند و همۀ دنیا هم در موردش حرف میزنند، و بخش عمدهای از فعالیت ما هم صرف گفتن همین حرف میشود.
این شامل این حقیقت هم میشود که این پیوند، این پیوند تنآمیزی، تا زمانی که درست کار نمیکند، بهرحال کار میکند؛ به لطف تعداد مشخصی از سنتها، ممنوعیتها و خودداریها که نتیجۀ زبان هستند و فقط میتوانند از آن ساختار و محدوده گرفته شوند. کوچکترین واقعیتِ از پیش تعیینشدهای وجود ندارد، به دلیل درستی که آنچه اشتراکپذیری را تشکیل میدهد - آنچه من مردان، زنان و کودکان نام مینهم - در مقام واقعیتِ از پیشتعیینشده هیچ مفهومی ندارند. مردان، زنان و کودکان چیزی جز شکافندهها نیستند.
یک مرد چیزی جز یک شکافنده نیست. یک زن به دنبال مردی در مقام یک شکافنده میگردد. یک مرد به دنبال زنی در مقام چیزی میگردد که فقط میتواند داخل گفتمان تبیین شود - و این به نظر شما عجیب خواهد رسید - چون، اگر آنچه من ادعایش را دارم صحیح باشد - یعنی این که زن بیکرانه است - چیزی در وجود اوست که از گفتمان میگریزد.
اگر گفتمان روانکاوی وجود نداشت، شما به حرف زدن همچون گنجشکمغزها ادامه میدادید، آواز «صفحۀ گرامافون کنونی» را سر میدادید، صفحه را میچرخاندید، صفحهای که تکرار میشود چون «چیزی به نام پیوند تنآمیزی وجود ندارد».
همۀ آنچه که نوشته شده از این واقعیت سرچشمه میگیرد که تا ابد غیرممکن خواهد بود چیزی همچون پیوند تنآمیزی را نوشت. تنها بر این مبناست که گفتمان نتیجۀ مشخصی دارد که نوشتن نام گرفته است.
اگر ضرورت داشته باشد آدم میتواند بنویسد «میم ز پ»، و بگوید «میم» مرد است، «ز» زن است و «پ» پیوند تنآمیزی است. چرا که نه؟ تنها مشکل این است که احمقانه است، چون همۀ چیزهایی که بر پایۀ کارکرد شکافندگیِ «مرد» و «زن» بنا شدهاند صرفاً شکافندههایی هستند مرتبط با شیوۀ «کنونیِ» استفادۀ از زبان. اگر گفتمانی وجود داشته باشد که این را به شما نشان دهد، این به طور قطع گفتمان روانکاوی است، چون این گفتمان این واقعیت را به میان میآورد که زن را هرگز نمیتوان جز در مقام مادر تصاحب کرد. زن تنها به عنوان مادر است که در «پیوند تنآمیزی» پیکر پیدا میکند.♨️ اینها حقایق کلی هستند، ولی ما را به جلوتر رهنمون میسازند. به لطف چه؟ به لطف نوشتن. نوشتن به این تخمینِ حدودیِ اولیه اعتراض نخواهد کرد. چون از این طریق است که نوشتن نشان خواهد داد فزونسرخوشی زن [φ] بر پایۀ درپوشگذاریِ این بیکرانگی است. او درپوش این فزونسرخوشی را بر پایۀ این واقعیت پیدا میکند که بیکرانه است، به بیان دیگر آنچه او را از خودش، به عنوان شناسا [$]، درون یک پرسته (a) غایب میکند که توسط کودکش پیکرنگاری شده است.
? ترجمه: محمد پورفر?
Lacan – Encore On Feminine Sexuality, The limits of Love and Knowledge
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago