آنکه چشمش جانِ ما را سخت می‌فرسود، رفت
گفت با من تا ابد می‌ماند اما، زود رفت

سال‌ها از یادِ او حسرت به قلبم مانده است
آنکه بر دنیایِ تاریکم چراغی بود، رفت

خنده بر لب‌هایِ من دیگر نیاید هیچ‌گاه
آنکه بر لب‌های ما لبخند می‌افزود، رفت

آسمان بودم به ابری تیره دل دادم غلط
قلب خود را پاک آوردم و، حُزن‌آلود، رفت

گفت این قانونِ دنیائی‌ست، هرکس می‌رود
آخرش او آن‌چنان که دلش فرمود، رفت

بعدِ او سیگار با سیگار روشن کرده‌ام
پُک به پُک یادش که افتادم سرم با دود رفت...

#حسین_وصال‌پور
#شب_بخیر_ملت

آنقدر به من تیزی زده‌اند، که وقتی کسی گُلی به دستم می‌دهد سر در نمی‌آورم چه اتفاقی افتاده. زمان می‌برد که بفهمم.

#چارلز_بوکوفسکی

برای دیگران بودی
برای دیگران ماندی
و من با بغض می‌گویم
خلایق هر چه لایق را...

#میلاد_میرزائی

مدتی هست که در خود گرهی کور شدم
حسرتِ خنده به یک صبحِ دل‌انگیز منم

چه کنم سایه‌ی من، پیرتر از من شده است
صبرِ من طاق شده، کاسه‌ی سر ریز منم

هرکسی آمده زخمی به دلِ من زد و رفت
پرم از غصه و از دلهره لبریز منم

نامِ من را بنویسید به غم سنگِ صبور
تلخم و سردم و با خنده غم‌انگیز منم...

#جواد_الماسی

اگرچه جنگِ میانِ من و تو کشته نداد
ولی چه سود؟ که هر شب اسیرتَر شده‌ام!

#امید_صباغ‌نو
#شب_بخیر_ملت

از باغ لبت نشد شبی بوسه بچینم
در دوری تو یار ببین گوشه نشینم
لبخند به لبم خشک شده آخ دلم تنگ
با بی خبری از تو گمانم که بمیرم
گویند عزیزک که عشق تو حرام است
بر من تو حرامی حلال دگران است
از تندیه عشقت سرم مست و دلم خون
بر من تو حلالی حرام دید عوام است
عزیزکم ماه شبم خدا به همرات
زمین شود سقف نمی‌روی تو از یاد
در حسرت خواب میاد شانه هایت
مرد دلم تا که زد سکوت فریاد

زندگانی بلوغِ بی یاری‌ست
رفته رفته غریب خواهی شد...

رفت و گذرِ ثانیه‌ام ریخت به هم
سیگار کشیدم ریه‌ام ریخت به هم
در مجلس ختم‌ام به شکایت می‌گفت:
مُردی... سفرِ ترکیه‌ام ریخت به هم...

#امیرحسین_ثابتی

دیشــب خوابت را دیدم . . .
همان چشــ م ها . . .
همان نگاه همیشگی . . .
دستت را که گرفتم انگار آرزوی صد سالــ ه ام بر آورده شد. . ..
آنقدر فشــ ردمت بر سینه که غرق شدی در من . . .
گفتی : مزه میــ دهد بعد از این همــ ه مدت . . . ؟!!
گفتم : درست میشود . . . همیــ ن روز ها درست میشود . . .
مــ ات نگاهم کردی بی هیــ چ لبخندی . . .
گفتی : دلم تنــ گ نیست . . .
هیچ کس را نمــی خواهم . . . باور کن . . !

اکسیژنِ‌ من`??✨

گاه ما هم چون نهنگ خسته‌ای جا می‌زنیم
او به خشکی می‌زند، ما دل به دریا می‌زنیم...