کانال : شاهنامه پژوهى استادسپنتامهر

Description
خردنامه فردوسی

نخوانند بر   ما    کسی   آفرین
چو ویران بود بوم ایران  زمین ...
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

9 months, 2 weeks ago
**سراینده باش و فزاینده باش

**سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز، با رامش و خنده باش

چنان رَوْ که پرسَدْت روزِ شمار
نپیچی سر از شرمِ پروردگار

به داد و دِهِش گیتی آباد دار
دلِ زیردستانِ خود شاد دار

که بر کس نمانَد جَهان جاوْدان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان

تو از چرخِ گَردان مَدان این ستم
چُن از باد خیزی گذاری به دَم#فردوسى امید آن:
که چشمِ بدان از تنَت دور باد
همهْ روزگارانِ تو سور باد

┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌??♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

9 months, 2 weeks ago

برای رسیدن به آرامش دل
من از مالِ دنیا، چه آسان بریدم
ترانۀ زیبای #بی_نیازی
با صدای گرم بانو #حمیرا
شعر ، آهنگ و تنظیم :
استاد #بابک_رادمنش

@shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌?*?*♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

9 months, 2 weeks ago
9 months, 3 weeks ago

بخش۲

نگاه برخی اروپاییهای روموفیل
ومغرض ،درباره مهرپرستی،میتراییسم....

...ونامهربانانه وخودزنانه به این باره
پرداخته،
بویژه که نوشتارهوادارانِ ایرانی بودن مهرومیتراراشبه علم دانسته
وسخنان دشمنان وستیزندگان ناهمگرا بافرهنگ ایران را علمی ارزیابی کرده انداگرچه علوم انسانی خطاپذیرندومانندعلوم تجربی،جزمیت ودرستی ۱۰۰%ندارندولی
یافته های باستانشناسی
وآثاروآفرینه های بجامانده
مانندسنگنگاره وسنگنبشته ها ونوشته گاهنگاران مارابه حقیقت وراستینه، نزدیکترمیکند!

همچنین،نویسنده ناآگاه، برآن است که در متون کهن یاسروده های کهن مانامی ازچله ویلدابرده نشده،اینک
میپردازیم به اندکی ازشماربیکران چامه هاواشعارپارسی که ازشب یلدانام برده اند!
نخست،فردوسی بزرگ!

نام یلدارافردوسی بزرگ که پس از اسلام به زبان پارسی
اندر آمده رابه نام شب اورمزد(یا دی)
نامیده
وبه گمان بسیارچون او پایه سخن در شاهنامهِ ورجاوند را بر سَره سازی
درپارسیگویی نهاده است ازینروی،
از کاربردواژه یلدای سریانی خودداری نموده است!

شب اورمزد آمد و ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می‌

کنون کار دیهیم بهرام ساز
که در پادشاهی نماند دراز(شاهنامه)

بااین دوگانگی وتفاوت میان فردوسی بزرگ و همه سخنوران پس ازاو
که
تنها فردوسی است که
شب اورمزددیماه را به آشکارا وروشنی،
شب جشن وخوشی
وشب آساییدن یا آسایش وآرامش
ونیزشب جام می برگرفتن وغنودن،
میداندونیز
برکناربودن ازکاروگفتگو وچالشهای روزانه وآسودن ازروزمرگی ها
ولیک
دیگرسرایندگان وچامه گویان پس ازاو،
شایدمتاثر وهنایش پذیرفته از آیین تازیان،
که
مانندامام محمدغزالی درکیمیای سعادت و…
جشنهای ایرانی را
برابرباکفر وآیین گبران دانسته،
تنها به درازی شب چله و یلداپرداخته اند
ازیرا
اینک،
گربراین باوریم
واگر میگوییم،فردوسی بزرگ درهمه تاریخ ایران،
تافته جدابافته است وهموست که
درنگهداشت، پایِش و پاسداری از زبان وفرهنگ ایرانی وباستانی ما،سرآمدهمگان است،
به گمان شما سخنی به گزاف گفته ایم!؟

باری!

پس از فردوسی بزرگ،
دیگران که گفتیم چونان،
نظامی و سنایی واوحدی مراغه ای وسعدی
ونیزخواجوی کرمانی وحافظ وجامی وصائب و…
ازچله و یلداتنهابه نام پدیده ای درگاهشماری وشبی ازشبهای سال‌ که درازترین آنهاست،نام برده
گویا
دلیری وشهامت ِ یادکردازآن بنام وبعنوان شب یشت یاشب شادی وجشن زادروزمهررانداشته ویا
باورمندبه این باور،نبوده اند!

کنون،
بخوانیدوبسنجید!

سعدی/بر رخ تو کآفت جان من است /از شب یلدا سپه آورده‌ای

خواجو/شب هجرانت ای دلبر، شب یلداست پنداری / رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری/
یا
هنوز با همه دردم امید درمان است / که آخری بودآخر شبان یلدا را
خواجو

عبیدزاکانی/شب یلداست هرتاری زمویت،وین عجب کاری/ که من روزی نمی‌بینم،خوداین شب‌های یلدارا

سلمان ساوجی/چه عجب گر دل من روزندید/زلف توصد شب یلدادارد

حافظ/برسر آنم که گر زدست برآید
دست به کاری زنم که غصه سرآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیوچوبیرون رودفرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شـب یلداست
نور زخورشیدخواه،بو که برآید
بر درارباب بی‌مروت دنیا
چندنشینی که خواجه کی به درآید

امیرخسرودهلوی/برمن ویاران،شب یلدا گذشت/ بس که ز زلف توسخن رفت دوش

جامی/ای خوش آن آتش رخشنده کز آیینه صبح
میبردشعله آن رنگ شب یلدارا

نظیری نیشابوری/بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذشت
آفتاب امروز چون برق از سرای ما گذشت

فیض کاشانی/شام هجران تو تشریف به هرجا ببرد / در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

وحشی بافقی/آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن/صد شب یلداست در هر گوشهٔ زندان مرا

عرفی شیرازی/من از روز جزا واقف نبودم / شب یلدای هجران آفریدند
فروغی بسطامی سراینده زمان قاجار/هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک/ کس نشان ندهد که ماهی رادو شب یلدابود

قاآنی,چامگوی قاجاری/دورست کاروان سحر زینجا/شمعی بباید این شب یلدارا

اقبال لاهوری
اشک خودبرخویش می‌ریزم چوشمع/باشب یلدادرآویزم چوشمع/چشم جان راسرمه‌اش اعمی کند/روز روشن را شب یلدا کند

اگرمهر ورزیده
همین یک رویه ویکی صفحه  نوشته را
یا
اگر مهرورزیده،
نوشتارمن بانام
هنوزریشه درخاکیم
که۲۱بخشست
رابه دید ونگاه ایشان
برسانیدکه چکیده وگزیده ای ازبرخی کتابهای بالاست!
گرچه به گمان می‌رسدنویسنده،ازدشمنان ایران
ویاپانرک وپانکردان ودیگرپانهای جدایی‌خواه وتجزیه جوی است که مانایی وبقا
ونیزنام وشهرت وآوازه مندی
یاحرمت وارجمندی خودرادرایرانستیزی وقبیله گرایی وتریبالیسم واپسگرایانه ومرتجعانه خویش،وبهتربگویم
که ندانسته درپشت کردن به آیین وآموزه های نیاکان خودجسته ویافته اند
وگفتگوبااینان وهزاران فرنود ودلیل وسندآوردن برای ایشان،
به سانِ
آب درهاون کوفتن یا مانندخشت بردریانهادنست
وگره بربادزدن!!
که
برسیه دل،چه سودخواندن وعظ
نرود میخ آهنین برسنگ!

#کانال شاهنامه پژوهی سپنتامهر
# فرهنگ # مانای#ایرانِ - جاویدان - وهرگز - نمیمیرد

9 months, 3 weeks ago

درود
نگاه برخی اروپاییهای روموفیل
ومغرضان
درباره
مهرپرستی،میتراییسم ومهرآگینی وریشه خواستگاه آن
(پاسخی به نوشتاربالاباآغازهِ«دوباره یلدارسیدودوباره بازارشبه علم…»)

#سپنتامهر

این نوشتار پادعلمی وغیرتاریخی که خواندید، متاثر و هنایش پذیر
ازبرخی نویسندگان روموفیل اروپایی است که میخواهندخاستگاه وریشه آیین مهر و جشن یلدا را درروم باستان بجویندودر پادوتضاد ورویارویی با پژوهشهای علمیِ دانشمندان وپژوهشگران بی طرفی چون فرانتس کومن،گریشمن ،مینورسکی و...است
که در نگاشته های علمی خودبه دورازهرخشک اندیشی و برپایه اسنادفراوان یونانی رومی،
ایران
رانخستین خاستگاه وریشه
که مادر میتراییسم شمرده
ویلدارابرگرفته ازآیین ناب ایرانی دانسته وچنین گفته اند که مهرآیینی ومیتراییسم ازایران
به جهان غرب وباخترزمین رفته است!

گرچه درباره زادگاه مهرومهرپرستی درمیان اروپاییها،دیدگاه یکسان ویکدستی نیست ونبوده ومیان خاورشناسان،
سازگاری وهماهنگی،یاتوافق وهم اندیشی درباره سرچشمه
وخاستگاه وزادگاه اندیشه میتراییسم، نیزدیده نمیشودولی
اروپاییهای متاثرو هَنایِش پذیر
ازاندیشهِ بربرانگاری ِیونانی
وهلنیسم
ونیز
یونانگرایی که همواره رویاروی فرهنگ ایران ایستاده وفرهنگ کهن مارابرنمیتابندازیرامهرپرستی ومیتراییسم ایرانی رانیز
نفی نموده
وباوربه اینکه
ایران زادگاه میترااست رانپذیرفته اندبااینکه
دربرابرایشان،
بسیاری ازخاورشناسان وپژوهشگران آکادمیکی نامداردگرکه برخیشان
رانام ونشان بردیم،
باآنها
ناهمگراومخالفندوبا فرنودهاودلایلی بسیار،میتراییسم رومی رابرگرفته ازآیین مهری آریایی وایرانی میدانند!
درین باره،
دانشمندبزرگ ایرانی تبارامیرمهدی بدیع،
فرزندبدیع الحکما،
پزشک عارف قزوینی که درسده پیش دراروپازیست ودرهمانجا درگذشت،
دربرابراین،خشکمغزیهاوتعصبهای هلنیستی وروموفیلی
وپادِایرانیِ برخی پژوهشگران اروپایی
ایستادگی کردوکتاب علمی ومستند یونانیان وبربرهارا نگاشت
ودرآن به بسیاری ازاندیشه های یونانی ورومی که برگرفته ازفرهنگ ایران
بوده اند،پرداخت
ونیزپایسته واثبات نمود
که
باوردرست ودیدگاه مستندوعلمی درباره مهرآیینی ومیتراییسم،
ایرانی بودن آن وپروازاین اندیشه ازایران به روم بوده است.
درین باره دانشنامه کلمبیا که ازمآخذ
و
چشمهْ پژوهشهای مصاحب نیزهست،
چنین
نگاه ونظری به آیین میتراداشته ست.
گذشته از بنمایه ها ومنابع بالا،
پژوهشهای بسیاری به خامه استادان ودانشمندان اروپایی وآمریکایی دگرانجام وکتابهایی نیزنوشته شده که برخی ازآنهاکه
درکشورما واگردانی وترجمه شده،
را درزیرنام می‌بریم!

۱- آیین پر رمز و راز میترایی،
به خامه وقلم نویسنده نامدار فرانتس کومون، که یک ترجمه آن در دهه ۳۰ به خامه آجودانی و ترجمه و پژوهش دیگرش
ازدانشمندپرکار هاشم رضی ست!
نظریات فرانتس کومون در باره با میترائیسم بسیارناموَر است!

۲-آیین و تاریخ میتراراز اینهولد مرکلباخ،
واگردانی وترجمه ازتوفیق گلی زاده،

گویاتازه‌ترین کتاب درباره میترائیسم در ایران ترجمه وواگردانی شده
همینست وبه پیشاوردها وباره هایی چون «قربانی کردن گاو نر»، «میترا و دولت فئودالی ایران»، «میترا در امپراطوری هخامنشیان»، «آیین میترایی در دوران هلنی»،
«آیین رازوری میترای رومی»
پرداخته شده ست!.

۳- مهر در ایران و هند باستان مجموعه مقالات دانشمندان خاورشناس، ویراستار و گردآورنده
عالیخانی
دراین کتاب نوشتاری مانند «مفهوم میتره در باورهای آریایی»، «میتره در هند»، «کارکردهای اجتماعی میثره‌ی ایران باستان»، «نقش مهر در دین زرتشتی»،
«میثره در ایزدکده مانوی» در دیده می‌شوند.

۴- آیین میترا، مارتین ورمازرن،
ترجمه بزرگ نادرزاد.

۵- پژوهشی نو در منشاء میتراپرستی: کیهان‌شناسی ورهایش و رستگاری درجهان باستان،
ازدیوید اولانسی!
۶- دین مهر در جهان باستان: مجموعه گزارش‌های دومین کنگره بین‌المللی مهرشناسی / با آثاری از کلوسکا بالوتا و دیگران، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر
در این کتاب بیش از۳۰ نوشتاراز نویسندگان گوناگون اروپایی درباره‌ی مهرپرستی گردآوری شده ست.

۷- تاریخ آیین رازآمیز میترایی در شرق و غرب، پژوهشی در تاریخ آیین میترایی از آغاز تا عصر حاضر،
به  پژوهش و نوشته‌ استادهاشم رضی

۸- جستار درباره مهر و ناهید، به خامه دانشمندبزرگ کشورمادرزمان پهلوی ،دکترمحمد مقدم سردبیرایران کوده

۹--ایران از آغاز تا اسلام ، ازگریشمن
نگارنده وخاورشناس نامدارفرانسه
و...
باری!
نویسنده نوشتار بالارانمیشناسم ولی ایشان مانندناصر پورپیرار توده ای
که دست حمایت و پشتیبانی آخوندیسم را برسرداشت ،
درجایگاه منکرانه استوارترومحکمتری ازبرخی اروپاییها دررومی بودن مهرپرستی،ایستاده است
که دشنه ای که همواره درپست ما و فرهنگ درخشان باستانی ما فروکوفته شده ازسوی همین به ظاهر خودیهای انیرانی بوده است
وشگفتا که
دست کم به منابع وچشمه پژوهشهای  بالاکه بیشترآنهاواگردانی وترجمه کتابهای اروپاییست را ننگریسته
و...
بخش ۲←

9 months, 3 weeks ago

دوباره یلدا رسید و دوباره بازار شبه‌علم به ویژه در زمینۀ میترا و میتراییسم در فضاهای فارسی زبان داغ شد.

1- ما تقریبا هیچ چیز از ارتباط یلدا یا چله با میترا نمی‌دانیم. بلکه چنانکه می‌دانیم، این جشن در اروپای پاگانی (پیروان دین هلنی یونانی و رومی) با خورشید پیوند داشت. نام لاتینی آن "ناتالیس سولیس اینویکتی" یا زایش خورشید شکست ناپذیر بود. عینا در سریانی هم واژه "یلدا" وجود دارد که به معنای زایش است که البته از نظر سریانیان منظور زایش مسیح است. از آنجا که مسیحیان مسیح را خورشید عدالت و حقیقت می‌خواندند، می‌توان حدس زد که کریسمس مسیحیان ادامۀ همین جشن زایش خورشید است. چه در غرب، و چه در شرق و ایران. در منابع ایرانی نیز از خور و خورشید برای این جشن یاد شده است. آن جشنی که مشخصا به میترا ارتباط داشته مهرگان بوده که نه فقط در دورۀ باستان که تا دوره مغول یکی از جشنهای بزرگ ایران و حتی جهان اسلام بود. سخن گفتن از میترا در یلدا یک تحریف بزرگ است که در چند سال اخیر باب شده است.

2- در اینجا شاید گفته شود که میترا همان خورشید یا برابر با خورشید است. حال آنکه نه در ایران، نه در غرب، میترا نه مترادف خورشید بود و نه برابر با خورشید. بلکه میترا یک ایزد و یک اسطورۀ بسیار مهم بود که البته با خورشید رابطه جدی داشت. این رابطۀ جدی در هنر میتراییستی در روم به خوبی نمایان است. با این‌حال این رابطه دوطرفه نبود. یعنی اگر خورشید برای میتراییست‌ها مهم و کلیدی بود، میترا برای همۀ ستایندگان خورشید لزوما مطرح نبود. در واقع اکثریت گروه‌هایی که خورشید را می‌پرستیدند یا می‌ستودند، میترا را نمی‌شناختند. نه میتراییست‌های روم، میترا را دقیقا خورشید می‌دانستند و نه زرتشتیان ایران. وجود دو نیایش جدا در متون مذهبی زرتشتی به نامهای خورشیدنیایش و مهرنیایش و سرایش یشتی مستقل برای میترا با نام مهریشت به خوبی نشان می‌دهد که این دو اصلا یکی نیستند. از این رو در گاهشمار ایرانی، یک روز برای میترا نامزد شده و روز دیگر برای خور(خورشید).

3- هنوز کسی نتوانسته حتی به اثبات وجود میتراییسم در ایران نزدیک شود، چه برسد که آنرا ثابت شده بدانیم. میتراییسم فرقه‌ای مخفی و رازآمیز و انجمنی برادرانه و زیرزمینی در روم بود که پژوهشگران دربارۀ منشاء و ریشۀ آن با هم اختلاف نظر دارند. گروهی که از فرانتس کومون پیروی می‌کنند بر این باورند که ریشه‌های میتراییسم رومی از دین زرتشتی ایرانی می‌آید. بدین معنی که این فرقه روایتی ناقص و تحریف‌شده از دین زرتشتی را دریافت کرده و بر پایۀ آن آیینی نو ساخته است. گروه دیگر که مخالفان کومون هستند ریشه‌های ایرانی میتراییسم را انکار کرده و معتقدند این آیین جز نام، ارتباط خاص دیگری با ایران نداشت، بلکه کاملا بر پایۀ همان اسطوره‌ها و آیینهای اروپایی بود (از جمله دیوید اولانسی). هیچکدام نمی‌گویند که میتراییسم در ایران وجود داشته و از ایران به روم رفته است. این پدیده یک فهم اشتباه است که ایرانیان در دورۀ معاصر به آن دچار شده‌اند. میتراییسم نه از ایران به روم رفت و نه هرگز از روم به ایران آمد. پرستش و نیایش به درگاه مهر خدای بزرگ عهد و پیمان، در میان اقوام آریایی (هندوایرانی) تقریبا همیشه وجود داشته، ولی هنوز خبری از اینکه یک فرقه و گروه و انجمن و دین و مذهب در ایران بر پایۀ پرستش مهر ایجاد شده باشد نداریم و با حلوا‌حلوا کردن خالی هم دهان شیرین نمی‌شود و با تکرار مداوم چیزی اثبات نخواهد شد.

بهترین مثالی که به ذهنم می‌رسد جایگاه حضرت علی در تشیع است. نیک می‌دانیم که این شخصیت در اسلام و به ویژه در میان مذاهب شیعه بسیار مهم و کلیدی است ولی اگر در آینده کسی با مراجعه به اسناد هرجا که نام علی را دید، حکم به علی‌اللهی بودن داد، چقدر به خطا رفته است؟ دراویش علی‌اللهی بر روی یکی از چهره‌های کلیدی اسلام و تشیع یک آیین و فرقۀ رازآمیز بنا کرده‌اند. ولی نمی‌توانند کل آن را مصادره کنند. میترا هم در دین زرتشتی (همچنین خورشید) همین جایگاه بلند را دارد و هرگونه اشاره‌ای به آن در ادب و هنر اتفاقا باید ما را به یاد دین زرتشتی بیاندازد و نه به یاد فرقۀ مهرپرستی که اصلا در ایران وجود نداشته است.

اینجانب در مقاله ای نشان داده ام که چیزی به نام پرستشِ مستقلِ میترا در ایران پیش از ساسانیان وجود نداشته که ساسانیان بخواهند آنرا سرکوب یا نابود کنند. اتفاقا مهر در دورۀ ساسانی بسیار اهمیت داشت و اساسا مهر شهرت و محبوبیتش در ایران را مدیون دین زرتشتی است.

از این رو، یلدا ربطی به میترا و میتراییسم ندارد. خورشید لزوما یادآور میترا نیست (هرچند میترا به خورشید پیوند دارد) و میتراییسم که اکنون حتی بر سر اهمیتش در اروپا هم شک و تردید به وجود آمده، در ایران به عنوان یک کیش مستقل وجود نداشته و یا اگر داشته، ما خبری از آن نداریم.

10 months ago

#کاوه_آهنگر که بود ، چه کرد و آرامگاه او کجاست ؟@shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌?*?*♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

10 months ago

*?پرسش: به‌جای (به‌ حَسَبِ، بر حسب، حسبَ) در پارسی چه بگوییم؟?*

?پاسخ: به‌فراخورِ

نمونه‌ها:
▫️به‌فراخور اجازه = حسبَ الاجازه، بموجب اجازه
▫️به‌فراخور اشاره = حسبَ الاشاره، طبق دستور
▫️به‌فراخور اضطرار = حسب الاضطرار، از روی ناچاری
▫️به‌فراخور اقتضا = حسب الاقتضا، بموجب مقتضای وقت
▫️به‌فراخور امر = حسب الامر، طبق دستور.
▫️به‌فراخور امکان= حسب الامکان، حتی المقدور
▫️به‌فراخور تکلیف = حسب التکلیف، بموجب دستور
▫️به‌فراخور حال = حسب الحال
▫️به‌فراخور حکم = حسب الحکم، برطبق فرمان
▫️به‌فراخور خواهش = حسب الخواهش، بنا بمیل
▫️به‌فراخور رسم = حسب الرسم، طبق معمول
▫️به‌فراخور صلاح = حسب الصلاح، طبق صلاح دید
▫️به‌فراخور فرموده = حسب الفرموده، بمقتضی نصّ دستور
▫️به‌فراخور فرمایش = حسب الفرمایش، طبق دستور
▫️به‌فراخور قدرت = حسب القدرة، حتی الامکان
▫️به‌فراخور ماموریت = حسب المأمور، بنابر مأموریت
▫️به‌فراخور مدّعا = حسب المدعا، بروفق ادعا
▫️به‌فراخور مرام = حسب المرام، موافق مقصود
▫️به‌فراخور معمول = حسب المعمول، بروش متداول
▫️به‌‌فراخور واقعه = حسب الواقعة، مطابق واقعه
▫️به‌فراخور وصیّت = حسب الوصیّه، بنابر سفارش
▫️به‌فراخور وظیفه = حسب الوظیفه، بمقتضی وظیفه
▫️به‌فراخور وعده = حسب الوعد، طبق نوید
▫️به‌فراخور دلخواه = حسب دلخواه، بنا بخواهش و میل
▫️به‌فراخور فراق = حسب فراق، بمقتضای فراق و هجران‌

? یادآوری: (ال‌) دادن به واژگان پارسی نادرست است؛ پس ساختِ واژه‌‌ه‌هایی چون: حسبَ الخواهش، حسبَ الفرموده، حسبَ الدلخواه و... نادرست است.@shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌??♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

10 months ago

**اصفهان یعنی زاینده رود
اصفهان یعنی چهلستون
اصفهان یعنی سی و سه پل و پل خواجو

❀࿐❁?❁࿐❀@shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌??♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

10 months, 1 week ago

*?*برابرواژه‌های پارسی:

  1. آمیغ = ترکیب
  2. آمیغی = ترکیبی
  3. آمیغان = مرکَّب
  4. آمیغاندن‌ = ترکیب کردن
  5. آمیغیدن‌ = ترکیب شدن

? استاد کزازی در نامه‌ی باستان واژه‌ی آمیغ را به‌جای ترکیب، بسیار بکاربرده است.@shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌??♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─**

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago