شعر ۴۰۱

Description
ویژه انتشار شعر و موسیقی #زن_زندگی_آزادی
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 1 week ago

1 year, 11 months ago

**در شادباشِ زهدان‌ام 
آن سکستون

ترجمه و اجرا: علی ثباتی
به زنانِ کشته‌ی زن.زندگی.آزادی**

دَرَم همه‌کسی پرنده‌ست
می‌زنم با هرچه دارم، بالابال،
می‌خواستند دورَت را قلم بگیرند
ولی چنین نخواهند کرد. 
گفتند زیاده خالی بوده‌ای
ولی چنین نبودی.
گفته بودند مریضی به‌حدِّ مرگ
ولی چنین نبوده‌ای.
مثل دخترمدرسه‌ای‌ها آوازخوانی.
پاره‌پاره نه.

شیرین‌وزن،
در شادباشِ زنی که منم
و روحِ زنی که من
و این مخلوقِ کانونی و شوق‌اش
می‌خوانم برات، تن می‌سپارم به زیستن.
سلام، ای روح. سلام، فنجان.
ببند، بپوشان. بپوشان آنی را که در بطن می‌گیرد.
خاک مراتع را سلام.
خوش‌‌آمدی پیش‌پای ریشه‌ها.

زندگانی‌ست هر سلولی را.
آن‌قدری هست که ملّتی را خوش آید.
آن‌قدری هست که هرچه خوبی‌ از آنِ جمهور باشد.
هرکه، هر مُلک و مردمی، می‌گویدش این‌چنین:
«چه نیک است این سال که می‌توانیم بکاریم باز وُ
مشتاقِ دِرو باشیم.
آفتی از پیش ‌دیده و از پیش رانده».
چه بسیار، زنانِ هم‌آواز:
یکی پوتین کارگری به‌پا و لعنت‌دهنده‌ی ماشین‌آلات،
یکی توی آکواریوم و نجواگر خوکِ آبی،
یکی پشت فرمونِ ماشین فورد وُ توی هپروت،
یکی بندِ نافِ گوساله‌‌ای را در آیروزونا بُرّان،
یکی ویلون‌سِلی در روسیه بین دو پاش،
یکی غرق سیاه‌کاریِ مطبخی در مصر،
یکی دیوار اتاقِ خواب‌اش را رنگِ ماه کُنان،
یکی در احتضار و یادش با صبحانه‌ای،
یکی هلیده بر فرشَکِ نرم‌اش در تایلند،
یکی کون بچه‌اش را شویان،
یکی از پنجره‌ی قطاری خیره‌به بیرون، نگران،
در مسیرِ وایومینگ وُ یکی
هرجا که هست و برخی همه‌جا که هستند و همه
ازقرار، آوازکُنان، آواز برخی‌شان، هرچند،
ناکوک.

شیرین‌وزن،
در شادباشِ زنی که منم،
بگذار شالِ ده‌پایی را بکشم از دنبال،
بگذار برای نوزده‌ساله‌ها طبّالی کنم،
بگذار تا سردست ببرم رطل‌های نثاری را
(اگر فریضه‌ام این است)
بگذار تا بپژوهم بافت‌های رگی‌قلبی را،
بگذار تا وارَسم فواصلِ زاویه‌اندازِ شهابی را،
بگذار تا از ریشه‌ی گُلان بِمَکم،
(اگر فریضه‌ام این است).
چون این است آنی که می‌طلبد تن.
بگذرا آواز سر دهم
برای شام،
برای بوسیدن،
برای درست
آری.

اجرا، اختصاصی کانال شعر ۴۰۱

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#Woman_Life_Freedom

@Poetry_401

Telegram

attach 📎

2 years ago

گلویش پر از کوچه شد!

آتش برقصم      رویم با موی   با موی    با موی

از گیسو از حلق

خیابان آتش برقصد سرو     

ریخت از خیال از خام

خرمن خرمن خیابان

خون شدم سرخ مثل یک ماهی

تا خاک شوند

خون شوم تا خاک شوند

خون شوم خشک

خون شوم روی دیوار

زهر

مزه‌ی دهان مادر 

مزار    داربست شود دار

ـ دارویش را داده بودند؟ـ

ـ رویایش رویایش را!ـ

موی تو

طناب باشد گردن

ـ چه نقشه‌هایی از گلو بر گردن بریزند ـ

عشق اکنون تکلیف دیگری دارد

عشق اکنون تکلیف دیگری دارد

بوسه‌هایم

بوسه‌هایم دنبال گردن تو می گردند

عاشقانه‌هایم برای تو

برای تو ای محارب زیبا!

**سهیلا میرزایی

اختصاصی کانال شعر ۴۰۱**
سهیلا میرزایی زادهی شهر ارومیه، دوران کودکی خود را در آذربایجان گذراند و در دوران نوجوانی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.
او دانش آموختهی رشتهی روانشناسی بالینیست. سهیلا میرزایی از دوران نوجوانی به شعر و ادبیات علاقمند بود و شعر مینوشت تا با کارگاه شعر و قصهی دکتر براهنی آشنا شد. اولین کتاب او در همین دوره منتشر شد که همزمان با مهاجرت او به آلمان بود.
آثار منتشر شدهی او:
-آنتولوژی شعر "دیاسپورای شعر"، گردآورنده: سهیلا میرزایی، سال ۰۲۰۲، نشر آفتاب، نروژ ـ مجموعه شعر دو زبانه ی فارسی ـ ترکی «الیمدن دوشورم»، برگردان شعرها از رقیه کبیری، سال ۰۲۰۲، نشر
مهری، لندن ـ انگلیس ـ مجموعه شعر«میافتم از دستم»، سال ۰۲۲۲، نشر آیدا، بوخوم ـ آلمان ـ مجموعه شعر«میچکا غیرقانونی میخواند»، سال ۰۲۲۲، چاپ مرتضوی، ـ آلمان ـ مجموعه شعر«یک سین جا ماندهام»، سال ۲۲۱۱، همگامان چاپ، تهران ـ ایران
سهیلا میرزایی از سال ۰۲۲۰ تا ۰۲۲۱ دبیر ادبی نشریهی «آوای زن» بود که سردبیری آن را شعله ایرانی برعهده داشت. علاوه بر آن چندین سال به عنوان روزنامه نگار با سایت «شهرزاد نیوز» همکاری داشت و محور فعالیتهایش روی آثار هنرمندان و ورزشکاران بود. او سخنرانیها و شعرخوانیهای بسیاری را در شهرها و کشورهای مختلف اروپا و امریکا و کانادا داشته است.
سهیلا میرزایی علاوه بر حوزهی ادبی، در زمینهی ورزش (کوهنوردی و سنگنوردی) هم فعالیت حرفه ای دارد و رکوردهای مختلفی را در دیوارهنوردی ایران به جا گذاشته است و از اولین ملی پوشان سنگنورد زن ایران در سال ۲۲۱۲ بود. او در خارج از کشورهمچنان فعالیتهای حرفهای خود را در کوهنوردی و سنگنوردی ادامه میدهد و مربی سنگنوردیست.
سهیلا میرزایی اکنون به عنوان روانشناس و مددکار اجتماعی در شهر فرانکفورت مشغول به کار است.

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#Woman_Life_Freedom

@Poetry_401

Telegram

attach 📎

2 years ago

معرفی ویژه‌نامه‌ی بیداد موریانه‌ها

بیداد موریانه‌ها با احترام به همه‌ی جوان‌افتادگان آزادی‌خواه ویژه‌نامه‌ی نوسالش را به جان شیفته‌ی #محمد_شعبانی تقدیم می‌کند.

بیداد موریانه‌ها (ویژه‌ی شعر زن):
@bidaademooriyanehaa

@Poetry_401

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 1 week ago