**کنفرانس با موضوع : علم و شبه علم در روانشناسی

با حضور: محمد عینی زاده

پنج شنبه ۲۹ آذر ماه
ساعت ۲۱ به وقت تهران
گروه «Scientific Discourse»**

https://t.me/mohammad_eynizadeh

╔═.?.══════╗
? @Discourseees
╚══════.?.═

تا روزت برسد
گلها در گلدان پرپر شدند
و نسیم های بی محابا، عطر تو را به آسمانها بردند
بر فراز ستاره‌هایی که دیده نمی‌شوند
مگر در خیال ..

زمین پر از شکوفه شده
بر مزار مهبانوهایی که به خواب رفته‌اند..

*? تقدیم به روح مادران آسمانی*

https://t.me/farzan_agahi

دانه‌های انار
می‌بارند
از دلم
بر دلم
هر دانه‌ برکتی است
مثل سنگی که سالها باید آفتاب بنوشد
تا لعل شود
مثل دل من که قطره قطره نوشید از تو
تا تمامم تو شوی

آفتابا چهره سرخت را بر دلهامان ببار
تا دانه دانه بر دل هم بباریم.
و لعل شویم

?زهرا بهره‌مند
@inner_temple
@farzan_agahi

خْشَثْرَپاون (به یونانی = ساتراپ) در پارسی باستان به معنای شهربان و نگهبان شهر است و در حکومت هخامنشیان به فرمانداران (استانداران) یک قلمرو اطلاق می‌شد. این شهربان‌ها وظایف مختلفی داشتند اعم از محافظت از شهر در برابر هر نوع یورش و شورش، اخذ مالیات به دولت مرکزی و پرداختن به امورات منطقه و قلمرو.

ناظرانی نیز از سوی حکومت مرکزی به صورت پنهانی عهده‌دار نظارت بر ساتراپی‌ها بودند. اسکندر مقدونی نیز پس از فتح ایران و شکست هخامنشیان در حدود 334 تا 323 قبل از میلاد قلمروهای خود را به ساتراپ‌های مختلفی تقسیم کرد و بسیاری از فرماندهان ایرانی را به عنوان ساتراپی برگزید.

خْشَثْرَه ویره نیز به معنای شهریار مطلوب و نیک است که یکی از امشاسپندان (مهین‌فرشتگان؛ تجلیّات اهورامزدا) می‌باشد.

https://t.me/farzan_agahi

?کنسرسیوم اقوام ماد
☘️مصیّب دوانی

حدوداً ۷۰۰ سال قبل از میلاد مادها که همان قوم آریا باشند از شرق ایران یا از شمال ایران (دو نقل تاریخی هست) به سرزمین غرب ایران مهاجرت کردند تا حکومت تشکیل دهند (از ارومیه تا همدان امروز ). قبلاً سه قوم بزرگ و دارای حکومت در این منطقه حکومت‌های محلی داشتند: ایلامیان (عیلامیان)، ماناها (منائیان) و اورارتورها.

در همین زمان‌ها در یونان که ۵۰۰ سال از حکومتشان می‌گذشته دموکراسی حاکم بوده لکن در این سه یا چهار حکومت مذکور دموکراسی حاکم نبوده است. معهذا مادها عملاً دموکراتیک رفتار می‌کنند و با این سه قوم محلّی و بومی یک کنسرسیوم سیاسی برای حکمرانی تشکیل می‌دهند و امورات مهم را به چهار بخش تقسیم می‌کنند و هریک را به یک قوم واگذار می‌کنند (دقیقا نوعی وفاق برای حکومت)؛

مدیریت سیاسی را خود مادها عهده‌دار می‌شوند. مدیریت نظامی به اورارتورها که قومی قوی بنیه بودند واگذار می‌شود. امور اقتصادی به ایلامیان و امور فرهنگی نیز به ماناها که تمدّنی درخشان داشتند که آثارشان در زیویۀ سقز و غار کرفتو در استان کردستان کشف شده، واگذار می‌گردد.

همین کنسرسیوم به هخامنشیان و کوروش و داریوش منتقل شد که داریوش کتیبه‌هایش را به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و بابلی نوشته است که همان وفاق است. بنابراین اجداد ما اگرچه با انتخابات و دموکراسی حکومت نمی‌کردند لکن فهم مشارکت و دموکراتیک داشته‌اند.

https://t.me/farzan_agahi

فارابی و امر معاصر
ظرفیت های اندیشه فارابی در امر متافیزیکی و اجتماعی
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

«عمل پادشاهان چون سفر دریاست، سودمند و خطرناک؛ یا گنج برگیری یا در رنج بمیری».

? گلستان سعدی، باب 1

https://t.me/farzan_agahi

وضعیت سیاسی جهان و تحولات غیرمنتظره و نابهنگام آن تنها این حقیقت را ثابت می‌کند که چقدر روند تحولات سیاسی جهانی پوچ و مضحک و مبتنی بر منافع مادی است و هیچ آداب و ترتیبی ندارد جز عناصر فرصت‌طلبی و نیرنگ و دروغ.

فقط در این میان جان و خون و حرمت انسان‌ها است که هیچ ارزشی ندارد و به راحتی تباه می‌شود.

به دخمهٔ تاریک دانش و خیال برگردیم و سیاست را همچون خاکی بر سر سیاستمداران بریزیم و بگذریم.

https://t.me/farzan_agahi

جان ما با ما در این دریا نشست
یار دریا دل خوشی با ما نشست

از سر هر دو جهان برخاست دل
بر در یکتای بی‌ همتا نشست

در خرابات مغان ما را چو یافت
مجلسی خوش دید خوش آنجا نشست

چون سر دار فنا دار بقا است
بر سر دار آمد و از پا نشست ...

#شاه_نعمت_الله_ولی

https://t.me/farzan_agahi

ایران را از درون می‌پوسانید

محمد فاضلی

اصرار بر اجرای قانون #حجاب_و_عفاف، آگاهانه یا ناآگاهانه، اقدامی برای فرسودن و پوسانیدن ایران است. توضیح می‌دهم که چرا اجرای این قانون ایران را از درون فرسوده می‌کند. 

یک. محتوای این قانون، مردم ایران را رو در روی هم قرار می‌دهد. از راننده اسنپ تا صاحب مغازه و کسب‌وکار، مکلف شده‌اند با انتخاب‌کنندگان پوشش اختیاری درگیر شوند، فیلم و عکس آن‌ها را در اختیار فراجا قرار دهند، یا تن به جریمه شدن بدهند. 

شهروندان در چارچوب این قانون رو در روی هم می‌ایستند و برای نان‌شان مجبور به آدم‌فروشی می‌شوند.

تعجب نکنید! آدم‌فروشی واژه‌ای است که به سرعت با اجرای این طرح رایج می‌شود و آدم‌ها را درگیر عذاب وجدان می‌کند و از این‌که برای نان‌شان پنجه به صورت هم‌وطن خود می‌کشند، از درون حس بی‌اخلاقی خواهند کرد. 

دو. بزرگ‌ترین سرمایه هر جامعه‌ای، ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز شهروندانش در کنار یکدیگر است. مسائل را می‌توان با زندگی مسالمت‌آمیز  حل کرد، همکاری را توسعه داد و در کنار هم برای زندگی بهتر تلاش کرد. این قانون مردم را رو در روی هم، و همگان را رو در روی نظام سیاسی قرار می‌دهد. 

این قانون به جای محبت، مولد نفرت است. نفرت همه آن چیزی است که برای به تخریب ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز نیاز است. 

سه. میلیون‌ها انسان برگزیده‌اند که گونه دیگری زندگی کنند. شمشیر قانون و چماق جریمه را بالای سر این میلیون‌ها انسان – عمدتاً از نسل جوان و آینده‌سازان این کشور – چرخاندن و لاف قدرت زدن، جز ناامید کردن، متنفر ساختن و پیام نشنیدن صدای جوانان دادن هیچ معنایی ندارد. این کار به معنای تشویق ایشان به مهاجرت است. نه فقط مهاجرت، بلکه فرار توأم با تنفر است. 

چهار. آن‌ همه جریمه که در قانون برای کسب‌وکارها در نظر گرفته شده تا آن‌ها را به همکاری در آدم‌فروشی وادار کند، دادن پیام بی‌ثباتی و ضدیت با توسعه کسب‌وکارهاست. سیاست‌گذار آشکارا به کسب‌وکارها پیام بی‌ثباتی و درافتادن با توسعه اقتصادی می‌دهد. 

پنج. وقتی جامعه‌ای با انواع مشکلات از خاورمیانه درگیر خون و آتش و تهدید، تا رکود و تورم، تا بحران ارزی، بانکی، محیط‌زیستی، ناترازی انرژی، خاموشی، مهاجرت و ... درگیر است؛ و سیاست‌گذار کلاً و فقط به ذهنش رسیده بر اجرای قانونی برای درگیر کردن مردم با یکدیگر متمرکز شود، پیام خیلی روشنش به نسل جوان، به مردم و به هر ایرانی این است که این سیاست‌گذار اصلاً و ابداً نگران وضعیت ایران نیست؛ دنبال منافع خودش است و شاید تشدید این وضعیت و زوال بیشتر را می‌طلبد. 

شش. اجرای این قانون، سرمایه اجتماعی دولت را می‌سوزاند و اندک امیدها برای شکل دادن به عزمی ملی برای همراهی در انجام اصلاحات ضروری اقتصادی را نابود می‌کند. 

نتیجه
ایرانی که آدم‌هایش رو در روی هم قرار بگیرند، کسب‌وکارهایش احساس بی‌ثباتی و ناامنی کنند، جوانانش با تنفر به دنبال مهاجرت باشند، و دولتش در فقدان اعتماد و سرمایه اجتماعی قادر به اجرای اصلاحات اساسی نباشد؛ ایرانی که در آن ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز کاهش یابد؛ از درون می‌پوسد. 

آن‌ها که این گونه ایده‌ها را مطرح و پیگیری می‌کنند، عاقبت ممنوعیت ویدئو، ماهواره، اینترنت و ... را دیده‌اند. می‌دانند چنین قوانینی اجرا نمی‌شوند. لذا با صراحت باید گفت این کار، هر چه هست، نادانی و از سر نادانی نیست.

@fazeli_mohammad