نامه اعلام خطر نسبت به وضعیت دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Description
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago

2 years, 1 month ago

? اعلام خطر: کودتای تابستانی عبدالرضا سیف
شمه‌ای از نگرانی‌هایی که برنامه درسی ترم آینده برای دانشجویان ایجاد کرده است
[بخش دوم]

در گروه تاریخ نیز هیچ درسی به داریوش رحمانیان، عضو هیئت علمی این گروه که بارها در فضای عمومی به انتقاد از اقدامات خلاف عرف سیف پرداخته است، اختصاص داده نشده. گفتنی است که در تابستان سال گذشته عبدالرضا سیف به صورت غیرقانونی حکم برکناری مدیر پیشین گروه تاریخ را شخصاً صادر و فرد دیگری را جایگزین او کرد.

همچنین مطابق گزارش دانشجویان، تعداد کثیری از دروس مقاطع مختلف رشته تاریخ به سیروس فیضی اختصاص داده شده؛ فردی که چندین سال پیش گروه تاریخ به دلیل ضعف علمی همکاری‌اش را با او قطع کرده بود. این اولین بار نیست که افرادی که پیش از این به دلایلی از دانشکده رانده شده بوده‌اند، با تقرب جستن به درگاه عبدالرضا سیف دوباره راه خود را به دانشکده باز می‌کنند. در سال گذشته حسین بادامچی نیز که پیشتر به دلیل تخلفات مکرر (به دلیل سفرهای پیاپی و طولانی به ایالات متحده و عدم انجام وظایف محوله به او) موجبات عدم تمدید قرارداد خود را فراهم کرده بود، بدون طی روال اداری و با مداخله مستقیم سیف به هیئت علمی گروه تاریخ بازگشته است.

در برنامه ترم پیش روی گروه فلسفه هیچ درسی به حسین مصباحیان اختصاص داده نشده است. مصباحیان پیشتر اعلام کرده بود که "رئیس فعلی دانشکده" هر سه پرونده تمدید قرارداد، تغییر وضعیت و ارتقای او را با "پیگیری مصرانه" خود از کار انداخته و بنابراین او را باید عملاً اخراج‌شده دانست. در عوض محمود خاتمی، سارق علمی مشهور، قرار است دروسی را در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری گروه فلسفه تدریس کند. بازگشت محمود خاتمی به تدریس به رغم آن رخ داده که عبدالرضا سیف بارها (از جمله در مصاحبه با نسیم آنلاین) خبر از تشکیل کمیته‌هایی برای بررسی تخلفات علمی محمود خاتمی داده بود.

عبدالرضا سیف در اولین ماه‌های انتصابش به عنوان رئیس دانشکده نقشی اساسی در اخراج زهرا حاتمی از گروه تاریخ ایفا کرد. هم‌اکنون اخباری مبنی بر احتمال اخراج داریوش رحمانیان از گروه تاریخ نیز منتشر شده است. همچنین شنیده‌ها نشان می‌دهد عبدالرضا سیف پرونده‌سازی‌های بسیاری برای لااقل چهار تن از استادان دانشکده انجام داده. با این حساب به نظر می‌رسد در کنار جلوگیری از جذب حداقل سه استاد در دانشکده، عبدالرضا سیف قصد دارد تعداد اساتید اخراج‌شده از دانشکده در دوران خودش را به حداقل هفت نفر برساند. پیشتر هشدار داده بودیم که نتیجه طبیعی سکوت استادان دانشکده چنین اقدامات متهورانه‌ای از سوی سیف خواهد بود. حال باید دید اقدامات فعلی سیف چه واکنش‌هایی دریافت خواهد کرد و چه سرانجامی در انتظار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است.

@elaameKhatar

Telegram

نامه اعلام خطر نسبت به وضعیت دانشکده ادبیات و علوم انسانی

سیف چگونه استادان مستقل را از دانشکده بیرون می‌راند؟ مطالعه موردی: اخراج حسین مصباحیان شاید اولین اقدام سیف که موجب جلب توجه دانشجویان شد، حذف دروس سه نفر از استادان حق‌التدریس دانشکده بدون هماهنگی با مدیران وقت گروه‌های آموزشی مربوطه در ترم پاییز سال تحصیلی…

2 years, 1 month ago

? اعلام خطر: کودتای تابستانی عبدالرضا سیف
شمه‌ای از نگرانی‌هایی که برنامه درسی ترم آینده برای دانشجویان ایجاد کرده است
[بخش اول]

عبدالرضا سیف از زمان انتصابش تلاش‌های بسیاری برای جلوگیری از جذب استادان مستقل و یا به حاشیه راندن این استادان عضو هیئت علمی دانشکده انجام داده است، با این حال کودتای تابستانی عبدالرضا سیف که پشت درهای بسته دانشکده در ماه گذشته انجام شده حتی در قیاس با اقدامات پیشین او نیز استثنایی است.

در روزهای اخیر مشخص شده که به چهار تن از اعضای هیئت علمی دانشکده هیچ درسی در ترم پیش رو اختصاص داده نشده است: در گروه زبان و ادبیات فارسی سه تن از اعضای هیئت علمی هیچ نصیبی از واحدهای ارائه‌شده در ترم پیش رو نداشته‌اند. در گروه تاریخ نیز هیچ درسی از دروس ارائه‌شده در ترم آینده به داریوش رحمانیان اختصاص داده نشده است. تخصیص ندادن درس به این استادان کاملاً بر خلاف قواعد مرسوم فضای دانشگاهی است و تنها بر مبنای حب و بغض شخصی عبدالرضا سیف صورت گرفته است. عدم تخصیص درس به حسین مصباحیان در گروه فلسفه نیز علی‌الظاهر نشانه قطعی شدن اخراج او از دانشگاه تهران است.

این تحولات در برنامه درسی گروه زبان و ادبیات فارسی در شرایطی صورت می‌گیرد که عبدالرضا سیف و محمود فضیلت عملاً گروه فارسی دانشکده را منحل کرده‌اند. سیدمحمد منصور، مدیر پیشین این گروه، هفته‌ها است که به دلیل دخالت‌های مکرر سیف و فضیلت در امور داخلی گروه ادبیات استعفا داده است و محمود فضیلت بدون حکمی از سمت رئیس دانشگاه توسط سیف به سرپرستی این گروه آموزشی گماشته شده است. همچنین ماه‌ها است که سیف و فضیلت مانع برگزاری جلسه شورای گروه زبان و ادبیات فارسی شده‌اند و پروپوزال‌های دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی این گروه به صورت غیرقانونی توسط محمود فضیلت تأیید می‌شوند. علاوه بر این، مسائل مرتبط با دانشجویان خارجی این گروه نیز به طور کامل تحت نظر حمیرا زمردی قرار گرفته است.

تنها نکته نگران‌کننده در برنامه درسی ترم آتی گروه فارسی غیبت سه تن از اعضای هیئت علمی این گروه نیست. در برنامه درسی ترم آتی گروه ادبیات به دو نفر با نام‌های منصوره شهریاری و محمدجواد عظیمی دروسی اختصاص داده شده است؛ افرادی که مطابق شواهد موجود از اذناب عبدالرضا سیف‌اند: یکی پیشتر توسط سیف به عنوان مدیر داخلی نشریه پژوهش‌های ایرانشناسی دانشکده نصب شده و دیگری پایان‌نامه دوره دکتری خود را زیر نظر عبدالرضا سیف نوشته است و مقالات مشترکی با او دارد. گفتنی است که درخواست جذب منصوره شهریاری در یکی از آخرین جلسات شورای گروه فارسی با رأی اکثریت قاطع اعضای این گروه رد شده اما سیف و فضیلت کماکان خودسرانه در پی استخدام او هستند. دعوت از نزدیکان سیف برای حضور در دانشکده به صورت حق‌التدریس در شرایطی صورت می‌گیرد که سیف در یکی از اولین اقداماتش پس از انتصاب به سمت ریاست دانشکده دروس سه نفر از استادان حق‌التدریس (عباس بصیری، سیاوش گودرزی و بهدخت نژادحقیقی) را حذف کرد و در پاسخ به پیگیری‌های دانشجویان ادعا کرد که این تصمیم به علت کمبود منابع مالی دانشکده اخذ شده است. با این حال به نظر می‌رسد محدودیت منابع مالی دانشکده تنها برای "غیرخودی"ها است و هیچ محدودیتی برای به‌کارگیری نزدیکان سیف ایجاد نمی‌کند.

علاوه بر این، مطابق گزارش دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی در برنامه‌ریزی ترم پیش رو مسئولان هیچ گونه توجهی به نیازهای دانشجویان، علی‌الخصوص دانشجویان ترم‌های آخر، نداشته‌اند و برنامه‌ریزی بی‌قاعده دروس ترم آینده می‌تواند موجب مشکلات فراوانی برای فارغ‌التحصیلی دانشجویان این رشته بشود. تعدادی از دروسی نیز که باید در ترم فرد ارائه شوند در برنامه درسی ترم آینده ارائه نشده‌اند.
@elaameKhatar

Telegram

نامه اعلام خطر نسبت به وضعیت دانشکده ادبیات و علوم انسانی

***🛑*** حامیان عبدالرضا سیف به دانشکده بازمی‌گردند حذف اساتید مستقل و دعوت از اساتید همسو با سیف ادامه دارد مطابق ماده ۱۹ آیین‌نامه استخدامی دانشگاه تهران که در سال ۹۸ به تصویب هیئت امنای این دانشگاه و تأیید وزارت علوم رسیده، "دانشگاه می‌تواند از خدمات دارندگان…

2 years, 1 month ago

پنجشنبه هفته گذشته روزنامه سازندگی یکی از صفحات خود را به وقایع دانشکده ادبیات و علوم انسانی اختصاص داده است. از جمله مسائل مطرح‌شده در این صفحه اخلال عبدالرضا سیف در فعالیت‌های گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده و زمینه‌سازی‌های او برای اخراج برخی اساتید است. همچنین دو تن از فارغ‌التحصیلان دانشکده در این صفحه نگرانی‌های خود در قبال وضعیت دانشکده و همچنین مؤسسه لغت‌نامه دهخدا را ابراز کرده‌اند. این صفحه را می‌توانید در فایل ضمیمه‌شده ببینید.
@elaameKhatar

2 years, 1 month ago

پاسخ نهایی نامه.pdf

2 years, 1 month ago

با نویسنده جوابیه نامه "اعلام خطر" آشنا شویدجعبه سیاه نامه حمایت از سیف برای اولین بار باز می‌شود

هفته‌ی پیش در سالگرد انتشار نامه "اعلام خطر" مختصرا به رخدادهای سال گذشته پرداختیم. اولین اقدام سیف و همراهانش در پاسخ به اعترضات دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، انتشار نامه‌ای در خبرگزاری فارس: "خط تخریب و هجمه به استادان، مدیران و دانشجویان ارزشی و جهادی؛ راهبرد حزب منحله مشارکت و عوامل فتنه 88 در دانشگاه"! این همان نامه‌ای است که ابتدا با 950 امضا منتشر شد و پس از آشکار شدن جعل امضای سیستماتیک توسط سیف و امضای دانشجویان مرحوم و افرادی مانند ابی و ساسی مانکن، خبرگزاری فارس فهرست امضاها را از روی سایتش حذف کرد. این متن سرشار از تناقض، دروغ، توهین، و حتی تهدید است: "خوشبختانه نویسندگان و بانیان اصلی متن تحریف و تخریب شناسایی شده‌اند و ارتباطشان با گروهک‌های منحله و معاند مشخص شده است".

ماجراهای جعل سیستماتیک امضا و #امضای_کارمندی پای جوابیه به قدری پرسروصدا شد که کمتر کسی سراغ محتوای آن رفت. خودتان این متن را بخوانید. هیچ سندی بهتر از این، عمق فساد و پریشانی ذهنی سیف و همراهانش را نشان نمی‌دهد. همه را به نوشتن "اعلام خطر" متهم می‌کند؛ هم به فرد مشخصی بیرون دانشکده، هم هیات رئیسه سابق، هم دانشجویان فعال در تشکل‌های دانشکده و هم معاندین! در جعل سنگ تمام می‌گذارد و معاونان دانشکده را دارای سابقه‌ی "ریاست کتابخانه مرکزی دانشگاه" و "پژوهشگر نمونه وزارت عتف" معرفی می‌کند و فکر می‌کند مخاطب از یک جستجوی ساده و کشف حقیقت ناتوان است! از "حاکم شدن نگاه ماتریالیستی و مادی‌گرایانه بر دانشکده" شکایت می‌کند، اما به برند "زیمنس آلمانی" زنگ دانشکده افتخار می‌کند!

جالب‌تر این که از "خطاب دور از نزاکت نامه" و نام بردن از سیف به شکل "بدون عنوان و احترام، به صورت «عبدالرضا سیف»" شکایت می‌کند، اما "اعلام خطر" را "شب‌نامه"، "مجعول"، "دروغ"، "سخیف"، "ژاژ و یاوه"، "مضحک"، "سیاه‌نمایی"، "قانون‌شکنی"، "تخریب سازمان‌یافته"، "ترور شخصیت"، "بی‌شرمانه"، "نفاق"، "کینه‌توزی"، "شانتاژگری"، "عقده‌گشایی" و "کینه به نیروهای ارزشی و انقلابی" معرفی می‌کند و نویسندگانش را با چنین الفاظی توصیف می‌کند: "خائن"، "جریان خزنده با تداوم حیات نحس"، "گروهک"، "قانون‌گریز و طغیان‌گر"، "اقلیتی پرادعا"، "شب‌نامه‌نویس و جاعل امضا"، "اقلیت محض"، "سعی در شبکه‌سازی و استفاده ابزاری از دانشجویان"، "مکر و حیله با قصد فریب دانشجویان و اختلال در دانشگاه" و "دسیسه‌بازان و توطئه‌گران و رجاله‌های سیاسی و پادوهای فرومایه آنان".

در گذشته رسانه‌ها به روند جعل سیستماتیک امضا توسط سیف پشت درب‌های بسته دانشکده پرداخته‌اند. ما دانشجویان می‌دانیم که این اقدام پس از آن صورت گرفت که تحت مدیریت سیف، کسانی مانند خدیجه عالمی (معاون وقت سیف)، حمیرا زمردی و علی شهیدی به انحای گوناگون تلاش کردند برای جوابیه امضا جمع کنند، اما پس از مشاهده اینکه کسی حاضر به امضای فحش‌نامه‌شان نیست، به جعل امضا رو آورده‌اند.

اما نویسنده این فحش‌نامه چه کسی است؟ کسانی که سیف را می‌شناسند به محدودیت دامنه واژگان سیف آشنایند. او اصولا توان بسیار محدودی در کلام و نوشتار دارد. کپی کردن حداقل ده مقاله از روی پایان‌نامه‌ی دکتری‌اش برای ارتقا به دانشیاری و استادی، تاییدی بر این مدعاست. سیف نهایتا ماده خام و رویکرد کلی جوابیه را تهیه کرده باشد و نوشتن آن را به کسی سپرده باشد. مطابق اسنادی که به دست ما رسیده و برای اولین بار منتشر می‌شود، نویسنده جوابیه نامه اعلام خطر کسی نیست جز علی شهیدی، مشاور بین‌الملل سیف و استادیار گروه ایرانشناسی که در کارنامه‌اش فعالیت ژورنالیستی دارد و چنین که پیداست، نقش اصلی را در تالیف فحش‌نامه حمایت از سیف داشته است.

برای اثبات این مدعا، می‌توانید به فایل زیر که نسخه اصلی نامه‌ی حمایت از سیف است و سال گذشته توسط استادان نزدیک به او برای جمع‌آوری امضا دست به دست می‌شد، نگاهی بیاندازید. در متادیتای این فایل که توسط یکی از دانشجویان حمیرا زمردی در گروه‌های مختلف فروارد می‌شد، اسم دکتر علی شهیدی به عنوان مولف فایل آمده است.

ما دانشجویان موارد مشخصی از قانون‌شکنی و سوءمدیریت را با ذکر مستندات شرح داده بودیم. اسم و امضای خود را هم پای نامه گذاشتیم. ترسی هم از چیزی نداشتیم. اما علی شهیدی! تو از چه ترسیدی که بزدلانه پشت این نامه مخفی شدی و سعی کردی ردی از خود بجا نگذاری؟ می‌بینی که تلاش بعدی‌ات برای حذف نامت از فایل موثر نبود! بگو چطور توانستی این همه فحش و تراوشات ذهنی مسموم را خطاب به دانشجویان دانشکده قلمی کنی؟ به این فکر نکردی که روزی حقیقت افشا خواهد شد؟ پرونده‌ی سوءرفتار خودت کم بود، به فساد سیف هم آلوده شدی؟ حرف بیشتری با تو نداریم. فقط برایت متاسفیم.

@elaameKhatar

2 years, 1 month ago

مطلب بالا امروز به دست "اعلام خطر" رسیده است. به گفته ارسال‌کننده، این مطلب ابتدا برای خبرگزاری انصاف ارسال و توسط خبرگزاری انصاف منتشر شده است اما به دلیل حذف بخش مهمی از مطالب آن توسط این خبرگزاری، به "اعلام خطر" ارسال شده تا نسخه کامل آن از این طریق منتشر شود.

از دیگر دانشجویان، استادان و کارمندان دانشکده نیز دعوت می‌کنیم مطالب و گزارش‌های خود را از طریق آی‌دی ادمین کانال اعلام خطر برای ما بفرستند تا در تهیه گزارش‌های کانال مورد استفاده قرار گیرد یا به طور کامل منتشر شود. بدیهی است که "اعلام خطر" خود را موظف به رعایت قواعد حفظ محرمانگی می‌داند.

@elaameKhatar

2 years, 2 months ago

نور تاباندن بر سیاهی فساد: ماجرای ایستادگی ما و استیصال تویک سال از «اعلام خطر» گذشت

[بخش دوم]

به یاد داشته باشید انبوه اتفاقاتی که در طول سال گذشته رخ داد امکان اظهار بی‌اطلاعی را ناممکن ساخته است. در دوازده ماه گذشته به اندازه‌ی کوهی اعمال و گفتار خلاف از سیف سر زده است. اگر در "اعلام خطر" از توهین‌های کلامی سیف گفتیم و ممکن بود باور نکنید، برخوردهای توهین‌آمیزش حتی با استادان خبری شد؛ از توهین به دکتر محمود بی‌جن‌خان، دکتر رسول جعفریان، دکتر کریمی دوستان، دکتر محمدرضا ترکی، دکتر داریوش رحمانیان و خانم اکرم سلطانی و دیگران خبردار نشدید؟ "رقاص" و "بیکار" خواندن اهالی هنرهای زیبا و فحاشی به معاون بین‌الملل سابق دانشگاه که دیگر به گوش‌تان رسید! از ایجاد محیط رعب و وحشت و تهدید دانشجویان به برخورد انضباطی و قضایی گفتیم. باور نکردید؟ گزارشی از انبوه پرونده‌های ارجاع شده به کمیته انضباطی با شکایت‌های شخص سیف و معاونانش را استعلام کنید! از کارشکنی در جذب و ممنوعیت سلیقه‌ای فعالیت استادان گفتیم. باور نکردید؟ ماجرای اخراج کسی به اسم دکتر حسین مصباحیان به گوش‌تان آشناست؟ بازگشت متقلب بزرگی مانند محمود خاتمی چطور؟ از اقدام غیرقانونی در واگذاری فضای بوفه‌ی کوچک دانشکده گفتیم. مهم نبود؟ یا باور نکردید؟ رانت جذب دانشجویان خارجی را به او سپردید و برایش سفر خارجی تدارک دیدید! "اعلام خطر" را فراموش کنید! اظهارات معاون بین‌الملل سابق دانشگاه را در این زمینه بخوانید! از انتصاب‌های خلاف قاعده گفتیم. باور نکردید؟ عزل معاون و استعفای مدیر گروه هم‌سو را رها کنید! فقط عملکرد حمیرا زمردی که به پشتوانه سیف رئیس موسسه دهخدا شده است را مرور کنید! از محدویت در فعالیت دانشکده گفتیم. باور نکردید؟ همین امروز بروید و نصب قفل آویز فلزی بر روی درب دانشکده را ببینید! از برگزاری غیرقانونی آزمون دکتر گفتیم. باور نکردید؟ از آموزش کل دانشگاه وضعیت اعمال سلیقه‌ی غیرقانونی سیف در آزمون امسال و فهرست دانشجویان استعداد درخشان را مطالبه کنید! و به این شرح مختصر می‌توان بسیاری دیگر افزود. حتی می‌توانید ما را بازخواست کنید که چرا نگفتید جاعل است؟ لابد از جعل سیستماتیک امضای صدها نفر در حمایت از خودش خبردار شده‌اید! یا شاید یکی از تکذیب‌های بسیار را دیده‌اید! چرا نگفتیم که دروغ‌گوست! دوازده ماه است پشت هم دروغ می‌گوید و عجیب نیست اگر شما هم یکی از این دروغ‌ها را شنیده باشید.

و اما سخن پایانی؛ شاید اعلام یک سالگی کارزاری که هدف منطقی‌اش عزل یک فاسد و حیات دوباره دانشکده می‌بود، بیش از اینکه حائز افتخار باشد، نوعی اعلام شکست به نظر برسد! شما می‌توانید اینطور فکر کنید! اما این اعلامِ ایستادگی صدها دانشجو است بر آنچه حق‌شان است و پافشاری بر حق موجب افتخار است. از روز اول برای ما بدیهی بود که او بر باطلِ خود پامی‌فشارد و حاضر است برای منافع کثیف خود بجنگد و از هیچ اقدام غیرقانونی و از هیچ لجن‌پراکنی فروگذار نخواهد کرد. ما می‌دانستیم که او با افشای سوءاستفاده‌هایش فراری نخواهد شد! این ماهیت زیست اوست! دروغ، دروغ‌های تازه می‌زاید و فساد، فسادها! اما ما در قدم به قدم این مسیر، نهایت ترس و استیصال تو را به تماشا نشستیم. بزدلی تو در دست آویختن به هر باطل جدید را دیدیم. ثانیه به ثانیه لکنت کلامت در حین گفتن دروغ‌های تازه را شنیدیم. و حتی برای آلوده کردن هر فرد جدیدی که در فساد همراهت شد تاسف خوردیم. تو نمی‌دانستی و هنوز نمی‌دانی که نهایت این ماجرا کجاست! اما ما می‌دانیم: ابد! تو تا ابد در فساد غوطه خواهی خورد. تو بزدلانه در این گنداب غرق می‌شوی. و ما هم می‌مانیم به نظاره. به رغم میل تو، ما نه فقط به زیست علمی‌مان در این دانشکده ادامه می‌دهیم، بلکه دست از رسوا کردن تو هم بر نمی‌داریم! بر هر کجا که پایت باز بلغزد نور خواهیم تاباند. بجنگ با این چندصد دانشجو و چند ده استاد! روزی، دیر یا زود، قصه‌ی تو به پایان می‌رسد و ما هم اینقدر جوانیم که باشیم و هم اینقدر استواریم که تا آن روز از پای نخواهیم نشست. عاقبت این ماییم که روزی نبودن تو را جشن خواهیم گرفت.

@elaameKhatar

2 years, 2 months ago

نور تاباندن بر سیاهی فساد: ماجرای ایستادگی ما و استیصال تویک سال از «اعلام خطر» گذشت

[بخش اول]

یازده مرداد سال گذشته نامه‌ی "اعلام خطر درباره وضعیت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران" منتشر شد. بیایید آنچه گذشت را روی دور تند مرور کنیم: پس از انتصاب رئیس جدید دانشکده، چندصد نفر از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان آن دانشکده در قالب نامه‌ای سرگشاده و با ذکر نام و مشخصاتشان، وضعیت دانشکده را تحت ریاست جدید خطرناک ارزیابی کردند و با مخاطب قرار دادن مسئولان نهادهای اجرایی و نظارتی و دلسوزان علوم انسانی و آموزش عالی، چهارده مورد از قانون‌شکنی‌ها، سوءمدیریت‌ها و سوءاستفاده‌های صورت گرفته در طول شش ماه تصدی رئیس جدید را به طور مستند برشماردند. تاکید کنیم: نامه‌ای مستند و جزئی‌نگر و نه ادعاهایی بی‌سند و مدرک، و امضاکنندگانی مشخص و نه نام‌هایی برساخته و بی‌نشان.

در شرایط عادی می‌شد انتظار داشت چنین کنشی، واکنشی با حداقل عقلانیت را در پی داشته باشد. این همه فرد و نهاد مسئول یا ناظر، منطقا می‌شد انتظار داشت یکی از این افراد یا نهادها از یک یا چند نفر از آن چند صد دانشجو یا فارغ‌التحصیل بخواهند تا مثلا در جلسه‌ای با حضور تصمیم‌گیران آموزش عالی به شرح مسائل بپردازند. می‌شد چند نفری از استادان آن دانشکده را –که چهره‌های صاحب نام در میانشان کم نیست- صدا کرد و از آن‌ها جویای کم و کیف صحت موارد مطروحه شد. می‌شد کمیته‌ای را مامور کرد برای رسیدگی به سوءعملکردهایی که صدها نفر بر رخ دادن‌شان تاکید کرده‌اند. آیا هیچ یک از این انتظارات حداقلی محقق شد؟ خیر!

اما پس از انتشار "اعلام خطر" چه شد؟ به فاسدی که همه به سوءعملکردش آگاهند اجازه داده شد تا بیش از پیش دروغ بگوید، همه را متهم کند، در انجام ساده‌ترین امور اجرایی کارشکنی کند و قدم به قدم تخلف‌های دیگری مرتکب شود. سیف مجال یافت تا از هر ادبیات کثیفی برای اتهام‌زنی به صدها نفر استفاده کند و حتی از رسانه‌های همگانی استفاده کند و پرونده‌ی تباه عملکردش را بیش از پیش به سیاهی بیالاید. و همه‌ی شما مسئولین آموزش عالی و اعضای نهادهای ناظر را شریک جرم کند. بله! شما همه شریک جرم هستید و مسئول در تباهی‌هایی که به دست سیف رقم می‌خورد. نه چون ما جوان و هیجان‌زده‌ایم و حرف مفت می‌زنیم! می‌بینید که هنوز هم با همان استواری نخستین ایستاده‌ایم و از همان زبان منطق و استدلال قدمی پا پس نکشیده‌ایم! شما همه شریک جرم هستید چون یا در بده-بستان‌هایی کثیف بر قانون‌شکنی او سکوت کردید تا لابد در بزنگاه دیگری سکوت سیف و حامیانش را به نفع خودتان پیش‌خرید کرده باشید! و یا ناتوانید، که درمان این آسان است: با همین دهان بسته استعفا دهید! مکتوب! تمام!

@elaameKhatar

2 years, 2 months ago

سیف صدای "ایران" را درآوردواکنش ارگان رسمی دولت رئیسی به اظهارات سیف

یک سال و نیم است که دانشجویان و استادان و فارغ‌التحصیلان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران نسبت به رفتارهای خلاف عرف عبدالرضا سیف هشدار می‌دهند، اما در چند هفته اخیر سیف کار را به جایی رسانده که روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت سیدابراهیم رئیسی، نیز از "ادبیات دون شأن" و "عبارات سخیف" سیف سخن گفته و رفتارهای او را "مهر تأیید بر نظریه کسانی" دانسته "که می‌گویند هنوز ترجیحات برخی افراد بر اصول و بایدهای قانونی ارجح دانسته می‌شود."

ماجرا از برکناری محمد مرندی، معاون سابق بین‌الملل دانشگاه تهران، در اوایل تیرماه آغاز می‌شود؛ برکناری‌ای که به گفته او به دلیل "اختلافات دیرینه و اساسی بر سر عملکرد پردیس البرز و آنچه بنده مدرک‌فروشی و بی‌اعتبارسازی دانشگاه تهران می‌دانم و همچنین سایر اقدامات خارج از چهارچوب مصوبات" رخ داد. چندی بعد گزارشی از تخلفات عدیده پردیس البرز به ریاست یحیی بوذری‌نژاد در رابطه با دانشجویان عراقی و همچنین نامه‌نگاری‌های مرندی در نقش معاون وقت بین‌الملل دانشگاه برای جلوگیری از این تخلفات در رسالنه‌ها افشا شد.

یحیی بوذری‌نژاد، رئیس پردیس البرز دانشگاه تهران، از استادان دانشکده علوم اجتماعی و از اطرافیان عبدالرضا سیف، است که پس از ریاست سیف بر دانشکده ادبیات و نصب حمیرا زمردی به عنوان سردبیر مجله پژوهش‌های ایرانشناسی (در جای استاد ژاله آموزگار) به عضویت هیئت تحریریه این مجله درآمد و در بازدید از دانشگاه کوت عراق از همراه سیف بود.

پس از پاسخ پردیس البرز به گزارش منتشر شده درباره تخلفات صورت گرفته که حاوی اتهامات فراوانی به مرندی بود، از جمله اینکه "معاون سابق بین‌الملل دانشگاه... بر جذب دانشجو از طریق یک کارگزار بی‌نام و نشان از کشور عراق اصرار داشته است و حتی قرارداد انحصاری آموزش زبان فارسی در عراق را به این کارگزار واگذار کرده بود"، محمد مرندی در جوابیه‌ای ضمن اشاره به اظهارات سیف درباره دانشکدگان هنرهای زیبا، اسنادی را منتشر کرد که نشان می‌داد همکاری با مؤسسه فوق‌الذکر درواقع حاصل اقدامات مقیمی، سیف و زمردی بوده است.

در این نقطه عبدالرضا سیف در نقش رئیس بسیج اساتید دانشگاه تهران مستقیماً وارد مناقشه شد. او در بیانیه‌ای مرندی، مشاور تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، را با "ایادی منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، گروهک‌ها و رسانه‌های لندن‌نشین" مقایسه کرد و اتهامات کثیر دیگری را به او نیز وارد کرد و تهدید کرد که "گوشه‌ای از اقدامات و عملکرد جنابعالی در دوره مدیریت شما در دانشکده مطالعات جهان در دوره ریاست جناب آقای دکتر نیلی بعداً اطلاع‌رسانی خواهد شد." مرندی در جواب در توییتی نوشت: 'خوشا به حال همکاران دانشکدگان هنرهای زیبا که فقط "رقاص" هستند... فقط گفتم تخلف نکنید. پناه بر خدا.'

محمد مقیمی که دید این مناقشه منجر به رسوایی بزرگی درباره مدیریت او بر دانشگاه تهران شده، به مدیرکل امور حقوقی دانشگاه دستور داد مسائل مورد مناقشه را بررسی کند و با بیان سخنانی توهین‌آمیز نسبت به رسانه‌ها ناخرسندی خود را از افشای تخلفات پردیس البرز اعلام کرد.

اما اظهارات سیف بی‌جواب نماند. روزنامه دولت هم از "اظهارات نامطلوب بسیج اساتید دانشگاه تهران که کارکنان و دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را با ادبیاتی دون شأن مورد خطاب داد" نوشت و هم از "اتهامات ناصواب" او علیه مرندی و هم از اینکه رفتار سیف مصداق آن است که او "اخلاق را بدون آنکه در کفه ترازو بگذارد، به ثمن بخس فروختـه" است.

دانشجویان و استادان و فارغ‌التحصیلان دانشکده ادبیات و علوم انسانی یک سال و نیم است که هشدار داده‌اند که سیف اخلاق را بدون آنکه در کفه ترازو بگذارد به ثمن بخس فروخته و رفتارهایش مؤید نظریه کسانی است که معتقدند ترجیحات برخی افراد بر اصول قانونی مرجح دانسته می‌شود. حتی این اولین بار نیست که آتش سیف بر جبهه خودی پرتاب می‌شود؛ در جوابیه نامه اعلام خطر نیز یکی از استادان اصولگرای دانشکده که از محققان "ادبیات انقلاب اسلامی" است به دلیل امضای فرزندش بر نامه اعلام خطر "ویژه‌خوار" توصیف شده بود. با این حال بالاسری‌های سیف هیچ توجهی به این هشدارها نکردند تا کار به جایی برسد که روزنامه دولت هم نسبت به رفتارهای سیف اعلام خطر بکند. آیا پس از تمامی این جنجال‌ها، هنوز هم زمان برکناری سیف فرا نرسیده است؟

@elaameKhatar

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago