?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
?توضیح و اصلاح عنوان سخنرانی
عنوان دقیق سخنرانی اینجانب به شرح زیر خواهد بود: تحولات نمادهای هویتی ایرانی در مواجهه با مدرنیته و تأثیر آن در صلح دوستی نسل جدید که به اشتباه تقابل آورده شد.
قرار بر این شد که در پوستر سخنرانی هم اصلاح شود.
با سپاس
محمدباقر تاج الدین
سوم دی ماه یکهزار و چهارصد و سه خورشیدی
☸️یلدای مهربانی ها و عاشقی ها را گرامی بداریم
✍️محمدباقر تاج الدین
✅یلدا یا شب چلّه که سنتی دیرین در ایران زمین است بهانه ای می شود که ما ایرانیان دوباره گرد هم آییم و با مهربانی و عشق ورزی هر چه بیش تر غم ها و اندوه های فراوانی که بر دل و جان داریم بزداییم و ضمن دوست داشتن ایران عزیزمان ایرانیان را نیز دوست تر بد اریم و عشق و محبت مان را با یکدیگر تقسیم کنیم. من نیز به سهم خودم یلدا را خدمت تمام ایرانیان عزیز شادباش می گویم و آرزوی روزهای به از این را برای تمام عزیزان و همراهان آرزومندم.
☸️فقدان "دستگاه فکریِ فلسفی" و "دستگاه فکریِ منسجم" در اندیشه های دکتر ابراهیمی دینانی
[بخش ششم و پایانی]
✍️محمدباقر تاج الدین
13.این که ادعا شد ایشان از فقدان دستگاه فکری منسجم رنج می برند دقیقا ناظر به همین سخنان و دیدگاه های شان است چرا که دستگاه فکری عرفان و علم و فلسفه و الاهیات و ادبیات و شعر را با هم چنان مخلوط می کنند که حق هیچ کدام به خوبی ادا نمی شود. به این بخش از گفتگوی ایشان توجه کنید:«البته بعضی از جنون ها هستند که عین عقل اند. این عقل عقل کسی است که به قول مولانا: خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش/ بِنَماند هیچش الّا هوس قمار دیگر. این جنون العاشقین است یا همان عقلاء المجانین. خوب، این آدمی است که زده زیر همه چیز، ولی این عین عقلانیت است....من این را عین عقل می دانم»(همان، 156). از نظر ایشان همه چیز دارای استدلال عقلانی است و آن وقت مشخص نیست پس تفاوت بین مثلاً "شعر" با "فلسفه" و با "علم تجربی(science)" و با "عرفان" و سایر موضوعات در چیست؟ هنگامی که از ایشان سئوال شد که برخی معتقدند ممکن است در ادیان بین آموزه هایی با مُدرَکات عقل عملی یا نظری ناسازگاری وجود داشته باشد و اگر خاستگاه عقل و وحی یکی است[فرضی که آقای دکتر ایراهیمی دینانی به آن قائل هستند و پیش تر هم بیان کرده اند] چگونه این تعارض قابل تبیین اند؟ و ایشان در پاسخ گفته اند:« شما گرفتار این تعارض شده اید برای این که اصالت را به عقل تجربی داده اید. ...من تعارضی نمی بینم شما گرفتار تعارضید، به علت این که عقل را آنطور که من معنا می کنم، معنا نمی کنید...یک عقل معنوی داشته باش تا بفهمی که عقل تجربی همۀ عقل نیست»(همان، 159). می بینید که چگونه ایشان فقط دیدگاه و سخن خود را قبول دارند و این که دستور به قرار گرفتن همگان و تمام اندیشه ها و دیدگاه ها در یک قالب از پیش تعیین شدۀ مورد نظر خودشان می دهند و در نهایت این که چنان دچار ساده انگاری و تقلیل گرایی عجیبی می شوند که هرگز از کسی که ادعا دارد مشی فلسفی دارد چنین انتظاری نمی رود!!
14.از این کتاب آقای دکتر ابراهیمی دینانی چندین انتظار مهم می رفت که چندان برآورده نشد.
1.14.هیچ تعریفی از عقلانیت نظری و عقلانیت عملی که از شعب مهم عقلانیت و مورد نظر تمام فیلسوفان بوده است، ارائه نداده اند و بدون توجه به این بحث مهم حرف های حاشیه ای فراوانی زده اند که فقط خواننده را در یک وادی سرگردان رها می سازد.
2.14.در تعرف معنویت هم نه تنها آن را روشن نکرده اند بلکه حتی تفاوت آن را با عرفان و دین هم مشخص نکرده اند و این که نگفته اند معنویت در جهان سنتی برای یک انسان سنتی چگونه حاصل شدنی بود و برای یک انسان مدرن در جامعۀ مدرن چگونه برآوردنی است؟. ما اکنون با انسان مدرن و جامعه و فرهنگ مدرنی روبرو هستیم که بسیار با جامعۀ سنتی و فرهنگ پیشامدرن متفاوت است واین که برای این انسان با این ویژگی های جدید چه باید کرد؟ و این که سرچشمه های معنویت از کجاست؟
3.14.این که فلسفۀ جهان پیشامدرن چگونه می تواند به بسیاری از پرسش های انسان امروزی و مدرن پاسخ بگوید و نگاه تاریخی و فراتاریخی در این جا چه کاربردی خواهد داشت. برای مثال اگر انسان امروزین به کتاب حکمه الاشراق شیخ شهاب الدین سهروردی مراجعه کند کدام یک از نیازهای خود را می تواند رفع نماید و پاسخ کدام یک از پرسش های سهمگین و پیچیدۀ مربوط به جهان کنونی را می تواند بیابد؟!!
4.14.با این دیدگاهی که جناب دکتر دینانی طرح کرده اند کدام آگاهی و معرفت برای انسان امروز حاصل می شود و چگونه می تواند انبوهی از مسائل و گره های هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی ای که در جامعۀ مدرن سربرآورده اند را باز کند؟ این که عقلانیت و معنویتِ مورد نظر جناب ایشان انسان امروزی چگونه می تواند به یک زندگی سرشار از ارزشمندی، خوشی و خوبی دست یابد؟ و قرار است کدام یک از درد و رنج های بی شمار انسان در این جهان مدرن را کاهش دهد؟ چرا که هنگامی که یک فیلسوف سخن از عقلایت و معنونیت می کند چنین انتظاری چندان بی راه و بیهوده نیست!!
#عقلانیت
#معنویت
#دکتر_ابراهیمی_دینانی
#نقد
☸️و تو چه دانی که مستأجر و بیمار بی پول بودن چیست!!!
✍️محمدباقر تاج الدین
✅همسایه ای داریم که 65 سال سن دارد و مستأجر ساختمان ما است و می گوید در اثر یک اشتباه خانه ام را چندین سال پیش از دست دادم و الان شدم مستأجر با این سن و سال و با بچه های بزرگ!! صاحبخانه به ایشان گفت که باید خانه را تخلیه کنی یا 15 میلیون تومان اجاره را زیاد می کنم!! دیروز عصر با من صحبت می کرد بسیار درمانده و غمگین بود!! گفت می خواهم از تهران بروم به سمت حاشیه های تهران چون به هیچ وجه توان پرداخت اجاره های سنگین در تهران را ندارم. فردی دیگر که او را کم و بیش می شناسم با من تماس گرفت که دخترم بیماری اِم اِس گرفته و باید ببرم بیمارستان برای بستری کردن و چون وضعیت مالی بسیار بدی دارم امکان این کار برایم وجود ندارد. از طرفی دخترم را می بینم که با این بیماری لعنتی دست و پنجه نرم می کند و از طرف دیگر چون پول کافی برای درمانش را ندارم تو گویی که زمین و زمان چون آواری بر سرم خراب شده است!!!
✳️این ها قطعاً فقط چند نمونه از هزاران نمونه هایی هستند که در این جامعه وجود دارند و شوربختانه این که هر روز نیز بر تعدادشان افزوده می شود!! دیده ام که آقایان پرویز پرستویی هنرمند و رسول خادم ورزشکار نامی کشورمان مدت ها است که دست به کار شده اند و در مناطق محروم در حال یاری رساندن به فقرا و محرومین هستند. آن گاه می ماند این پرسش مهم که پس این همه سازمان ها و نهادهای عریض و طویل که ادعای ایجاد رفاه و رفع فقر و محرومیت را دارند الان دقیقاً در حال چه کاری اَند؟!! پس چرا باید شاهد این همه گرفتاری و مشکلات بسیاری از شهروندان جامعه باشیم. وزیر رفاه اعلام کرد که 25 میلیون نفر دچار فقر مطلق هستند و هکذا تعداد زیاد دیگری هم دچار فقر نسبی!!خُب مسأله که روشن است و می ماند سیاستگذاری و برنامه ریز ی و اجرای همه جانبه برای رفع این مسأله!! اما چرا چنین نمی شود؟!! اصلا چرا باید هنرمند و ورزشکار و دیگران دست به کار شوند برای رفع فقر و محرومیت؟!! این که تمام افراد جامعه در قبال یکدیگر مسئولیت دارند و ظیفۀ انسانی و اخلاقی حکم می کند که همگان به کمک فقرا و محرومین بیایند تردیدی نیست اما می ماند وظیفۀ نهادهای دولتی با این گستردگی که تو گویی توان یا ارادۀ لازم برای رفع این مشکلات را ندارند!!
?همراه با شاعران پارسی گو
?ملک الشعرای بهار
❇️جُغدِ جنگ
فغان زِ جُغدِ جنگ و مُرغْوایِ او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او
ز من بریده یار آشنای من
کز او بریده باد آشنای او
چه باشد از بلای جنگ صَعْبتَر؟
که کس امان نیابد از بلای او
شراب او زِ خون مرد رنجبر
وز استخوان کارگر، غذای او
همی زند صلای مرگ و نیست کس
که جان بَرَد زِ صَدْمَتِ صلای او
همی دهد ندای خوف و میرسد
به هر دلی مَهابَتِ ندای او
همی تَنَد چو دیوپای در جهان
به هر طرف کشیده تارهای او
چو خیل مور گرد پارۀ شکر
فتد به جان آدمی عنای او
به هر زمین که باد جنگ بَر وَزَد
به حلقها گره شود هوای او
به رزمگه خدای جنگ بگذرد
چو چشم شیر لعلگون قبای او
به هر زمین که بگذرد، بگسترد
نهیب مرگ و درد ویل و وای او
جهانخواران گنجبر به جنگ بر
مسلطاند و رنج و ابتلای او
ز غول جنگ و جنگبارگی بتر
سرشت جنگباره و بقای او
به خاک مشرق از چه رو زنند ره
جهانخواران غرب و اولیای او؟
به نان ارزنت بساز و کن حذر
ز گندم و جو و مس و طلای او
به سان که که سوی کهربا رود
رود زر تو سوی کیمیای او
نه دوستیش خواهم و نه دشمنی
نه ترسم از غرور و کبریای او
همه فریب و حیلت است و رهزنی
مخور فریب جاه و اعتلای او
غنای اوست اشک چشم رنجبر
مبین به چشم ساده در غنای او
عطاش را نخواهم و لقاش را
که شومتر لقایش از عطای او
لقای او پلید چون عطای وی
عطای وی کریه چون لقای او
کجاست روزگار صلح و ایمنی؟
شکفته مرز و باغ دلگشای او
کجاست عهد راستی و مردمی؟
فروغ عشق و تابش ضیای او
کجاست دور یاری و برابری؟
حیات جاودانی و صفای او
فنای جنگ خواهم از خدا که شد
بقای خلق بسته در فنای او
زهی کبوتر سپید آشتی!
که دل برد سرود جانفزای او
رسید وقت آنکه جغد جنگ را
جدا کنند سر به پیش پای او
بهار طبع من شکفته شد چو من
مدیح صلح گفتم و ثنای او
بر این چکامه آفرین کند کسی
که پارسی شناسد و بهای او
شد اقتدا به اوستاد دامغان
« فغان از این غراب بین و وای او»
☸️سرعتِ اینترنت و سرعت کامیون های قدیمی در جاده های خاکی قدیم!!!
✍️محمدباقر تاج الدین
✅سرعت این روزهای اینترنت در ایران مرا به یاد دهۀ شصت می اندازد که کامیون های قدیمی برای آمدن به روستای پدری اَم در جادّۀ خاکی با کندی هر چه تمام تر حرکت می کردند و در برخی مواقع باید چند نفر آن ها را هُل می دادند تا بتوانند از شیب های تند جاده عبور کنند. کامیون ها زوزه کشان و با سرعتی بسیار پایین در جاده می رفتند و برای رسیدن از شهر به روستا راه 1 ساعته را چندین ساعت طی می کردند، البته با زجر و گرفتاری های مربوطه!! تو گویی اکنون نیز در این زمینه دنده عقب گرفته ایم و به دهۀ شصت برگشته ایم، و این خیلی عجیب است، آن هم در قرن بیست و یکم که سرعت اینترنت نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در برخی کشورهای حتی توسعه نیافته نیز بسیار بالاتر است!! امروزه که بسیاری از دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، استادان، کارمندان، نویسندگان، صاحبان کسب و کارها و امور پزشکی و بهداشتی و صنعتی و حتی کشاورزی و دامداری به یاری اینترنت انجام می شود انصافاً با این سرعت پایین و قطع و وصل شدن های پی در پی چگونه امور کشور باید به سامان برسد؟!!!
✳️داشتن و استفاده از اینترنت در دنیای امروزی یک ضرورت تام است و اگر بدون برق و آب و خودرو و سایر امکانات نمی توان زندگی روزانه را سامان داد بدون اینترنت هم نمی شود. اما با این سرعت پایین و قطعی های مکرر چگونه باید امور روزمرّه را به سرانجام رساند؟ برای مثال اکون بسیاری از دانشجویان به صورت مجازی درس می خوانند و پایان نامه های خود را در فضاهای مجازی گوناگون ارسال می کنند و اگر اینترنت نباشد تمام این کارها مختل می شود که در واقع مختل هم شده است. طی دیروز و حتی امروز بسیاری از سامانه های مجلات علمی و پژوهشی هم باز نمی شوند چه رسد به دریافت یا ارسال برخی متونی که دارای نقشه و تصویر هستند!!! عصر مدرن که عصر شتاب در همه چیز است حالا تو گویی که ما در ایران باید با همان کامیون های قدیمی در جادّۀ خاکی با کندی هر چه تمام تر حرکت کنیم و این طنز تلخی است!!!
#اینترنت
#سرعت_پایین
#اخلال_امور
?برگی از یک کتاب
?چرا ملت ها شکست می خورند؟
✳️نهادهای سیاسی فراگیر، نهادهای سیاسی استثماری
«تمامی نهادهای اقتصادی را جامعه به وجود می آورد. برای مثال نهادهای اقتصادی کره شمالی توسط کمونیست هایی وضع شد که در دهه 1940 اداره این کشور را در دست گرفتند. به همین ترتیب نهادهای اقتصادی مستعمرات آمریکای لاتین توسط فاتحان اسپانیایی تحمیل شد. کره جنوبی نسبت به کره شمالی به نهادهای اقتصادی بسیار متفاوتی دست یافت، چرا که افرادی دیگر با منابع و اهدافی متفاوت در مورد کیفیت ساختار جامعه تصمیم گیری کردند. به عبارت دیگر، کره جنوبی سپهر سیاسی دیگری داشت. سیاست فرایندی است که از طریق آن یک جامعه قوانینی را که بر آن حکم خواهد راند انتخاب می کند. نهادهای اقتصادی در احاطه سیاست قرار دارند. گواه روشنش نهادهای اقتصادی فراگیری هستند که اگر چه برای بهروزی اقتصادی کشورها مفیدترند، اما جای خود را به نهادهای استثماری می دهند، زیرا منافع برخی افراد یا گروه ها مانند فرادستان حزب کمونیست در کره شمالی یا مالکان مزارع بزرگ نیشکر در مستعمره باربادوس چنین اقتضا می کند. وقتی بر سر نهادها درگیری به وجود می آید نتیجه بستگی به ایندارد که کدام فرد یا گروه در بازی سیاست برنده می شود، چه کسی می تواند حمایت بیشتری کسب کند، منافع اضافه تری به دست آورد و اتحاد موثرتری را شکل دهد. به طور خلاصه در جنگ نهادها نتیجه به شیوه توزیع قدرت سیاسی در جامعه بستگی دارد. نهادهای سیاسی جامعه اند که نتیجه بازی را تعیین می کنند. این نهادها عبارت از قواعدی هستند که در مناسبات سیاسی، بر انگیزه ها حکم می رانند. آنها هستند که تعیین می کنند دولت چگونه انتخاب می شود و کدام بخش از حکومت حق انجام چه کاری را دارد، به علاوه مشخص می سازند چه کسی در جامعه قدرت دارد و این قدرت برای چه اهدافی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر قدرت در حلقه های محدود و به صورت غیر مشروط تعریف شود آن گاه نهادهای سیاسی مطلقه اند، مانند سلطنت های مطلقه ای که در قسمت اعظم تاریخ در سراسر جهان حاکم بودند. تحت سیطره نهادهای سیاسی مطلقه- از قبیل آن چه در کره شمالی می بینیم و در مستعمرات آمریکای لاتین رواج داشت- هر کس حکومت را در دست بگیرد قادر است با هزینه جامعه نهادهای اقتصادی را در خدمت افزایش قدرت و ثروت خویش قرار دهد. در مقابل، نهادهای سیاسی کثرت گرا هستند که قدرت را به طور گسترده در جامعه توزیع می کنند و آن را مقید می سازند. در این جوامع قدرت به جای آن که به یک نفر یا یک گروه اندک واگذار شود در دست ائتلافی گسترده و یا اکثریتی نسبی از گروه ها قرار می گیرد».
◀️چرا ملت ها شکست می خورند؟ دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون، ترجمه محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی پور، انتشارات روزنه، 1396، ص 118
☸️تاریخ شرکت بیمه نیست
✍️محمدباقر تاج الدین
✅کارل مارکس اندیشمند آلمانی در کتاب هجدهم برومر لویی بناپارت گفته است: «این آدمیان هستند که تاریخ خود را می سازند، ولى نه آن گونه که خود می خواهند، یا در شرایطى که خود برگزیده باشند؛ بل که در شرایط داده شدهاى که بازمانده از گذشته است و خود، یک راست با آن درگیرند». این گفتۀ مارکس از یک سو بر مسئولیت های اساسی انسان در بروز تحولات تاریخی صحّه می گذارد و از سوی دیگر نقش انکار ناپذیر تاریخ، سنت و میراث گذشته را یادآور می شود. در واقع مارکس می خواهد به انسان ها بگوید که یادتان باشد تاریخ دارای قانون مندی های خاص خودش است و این گونه نیست که مطابق با خواست و میل شما حرکت کند. در نتیجه تاریخ به هیچ فرد یا گروهی ضمانت هم نمی دهد که همواره به آنان وفادار بماند و تا ابد همراهی کند و تمامی آرزوها و خواسته های شان را آن گونه که می خواهند برآورده نماید. تاریخ برای ملت های جهان به یک شکل و شیوه رقم نمی خورد و اساساً تاریخ شرکت بیمه نیست که ضمانت خاصی به کسی یا گروهی بدهد. به عبارت دیگر، تاریخ به فرمان کسی عمل نمی کند و صدها و بل هزاران عوامل انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و در حقیقت بسیاری عوامل بیرونی و درونی باید در کنار هم قرار بگیرند تا حادثه ای در تاریخ روی دهد.
✳️نشناختن قانون مندی های حاکم بر تاریخ و همچنین نشناختن قانون مندی های حاکم بر ساحات وجودی انسان و جامعه چنین می شود که حالا عده ای گمان کنند تمام آرزوها و امیدهای شان از دست رفته است و گویی که تاریخ به آن ها خیانت ورزیده است!!!. بسیار ساده دلانه و تقلیل گرایانه است که کس یا کسانی گمان کنند که قانون مندی های حاکم بر تاریخ و جامعه و یا اساساً قانون مندی های حاکم بر این جهان همگی به دست انسان است و هر طور که بخواهند می توانند عمل کنند و هر آرزویی که داشته باشند می توانند برآورده نمایند. برای مثال انقلابیون برای توجیه بسیاری از اقدامات و عملکردهای خویش از تاریخ گذشته سود می جویند و صحنه های گذشته را برای خود شبیه سازی می کنند و قهرمانان تاریخی(چه در جبهۀ موافق و چه در جبهۀ مخالف) را به صحنه می آورند تا از این طریق دل خوش باشند برای به دست آوردن موفقیت ها و پیروزی ها یا توجیه شکست ها!!
❇️این گفته هرگز به این معنا نیست که انسان ها هیچ گونه اختیار و اراده ای برای تغییر امور این جهان را ندارند و کاملا تحت تأثیر جریانات تاریخی قرار دارند و این جبر تاریخ است که اراده و کنش گری شان را هدایت می کند، بلکه تمام سخن در این است که نباید گمان کرد تمامی امور این جهان در دست آدمیان است و هر آرزو و اراده ای که داشته باشند حتما و به ناگزیر برآورده خواهد شد. به این معنا هم نیست که انسان ها دست از کنش گری و کوشش بردارند و برای تغییر امور نامطلوب کاری نکنند و در جهت بهروزی و بهزیستی خویش و جامعه اقدامی نکنند که صد البته باید هم چنین کنند اما با آگاهی و شناخت نسبت به قانون مندی های حاکم بر انسان، جامعه و تاریخ تا بعدها دچار یأس و سرخوردگی نشوند.
✅دانستن این موضوع مهم ضرورت دارد که کنش گری های عقلانی و آگاهانه به نتایج مطلوب و سازنده ای بدل خواهد شد و کنش گری های ناشی از احساسات و خوش باشی ها و از سرِ عدم شناخت و عدم عقلانیت به نتایج نامطلوب و نادرست. تمام سخن در این است که آدمی باید هم قانون مندی های حاکم بر ساحات وجودی خویش یعنی پنج ساحت شناختی، احساسی، ارادی، رفتاری و گفتاری خود را به خوبی بداند و آگاه باشد و هم قانون مندی های حاکم بر تاریخ و جامعه و هم قانون مندی های حاکم بر این جهان را و اگر غیر از این باشد و دست به کنش گری بزند لازم است بداند که احتمال قریب به یقین به نتایجی که دنبال شان بوده است، نمی رسد. بر این اساس است که گفته می شود "تاریخ شرکت بیمه نیست".
#تاریخ
#انسان
#جامعه
#سیاست
*? حکم شهرداری برای انجمن جامعهشناسی ایران
زاکانی: تخلیه کنید!
ساختمان انجمن جامعهشناسی ایران واقع در یوسفآباد تهران به دستور شهرداری باید تخلیه شود. به یاد داریم شهرداری چه بر سر خانه اندیشمندان علوم انسانی آورد و حال به سراغ انجمن جامعهشناسی رفته تا به هر نحوی که میتواند بیتوجهی خود را به نهادهای علمی و فعالیتهای آموزشی نشان دهد. به نظر میرسد در شرایط موجود تسهیلگری برای نهادهای مدنی، امری سیاستزده شدهاست. شهرداری تهران به ریاست علیرضا زاکانی در این دوره بارها بیتوجهی خود را به این نوع از نهادها نشان دادهاست. فراز با سید حسین سراجزاده که مدتی ریاست انجمن جامعهشناسی ایران را به عهده داشته، مصاحبه کردهاست.
?* تخلیه کنید!
انجمن جامعهشناسی ایران، انجمنی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۷۰ تاسیس شده و در زمینههای علمی، پژوهشی، کارشناسی و مشاوره فعالیت میکند. دستور تخلیه ساختمان یوسفآباد انجمنی علمی با سابقه بیش از ۳۰ سال فعالیت صادر شده است. از سال ۱۳۹۳ یک مرکز آموزشهای تخصصی با شرکت مخاطبان عام در حوزه مباحث علوم اجتماعی جامعه محور در منطقه یوسف آباد شکل گرفت. شورای شهر وقت در راستای فعالیتهای جامعه محور و شهروندی طی مصوبهای ساختمان مذکور را در اختیار انجمن جامعهشناسی قرار داد و انجمن نیز این ساختمان را به امکانات آموزشی تجهیز کرد. به عبارتی دیگر این اقدام انجمن در راستای آموزش جامعه محور است که مورد استفاده کسانی قرار میگیرد که به دانشگاه نمیروند و یا برای توسعه دانش خود به آموزشهای بیشتر نیازمندند. حتی افراد با شرکت در کلاسهای این مرکز گواهی دریافت میکنند. به نظر میرسد سال گذشته از جانب املاک شهرداری منطقه شش برای تخلیه ساختمان یوسفآباد اخطار صادر و مکان مذکور واگذار شدهاست. از سوی دیگر شهرداری برای مدیریت شهری اتفاقا به فعالیت این انجمنهای علمی در حوزه اجتماعی و شهروندی نیازمند است.
? حذف نهادهای مدنی مستقل
سمیه توحیدلو جامعهشناس در صفحه شخصی ایکس خود نوشته است: «انجمن جامعهشناسی ایران، فضایی آموزشی در سطح شهر تهران دارد که امکان برگزاری کلاس خارج از فضای دانشگاه را به ما همیشه داده، زیرا وظیفه این نهاد مدنی فرادانشگاهیاست. ۱۰ سال است آموزشهای تخصصی این مجموعه در آنجا برگزار میشده و دسترسپذیری آموزش رایگان یا با حداقل شهریه ممکن بوده است. مصوبه شورای شهر پیشین برای اماکن شهرداری را هم داشته است. شهرداری بدون اطلاع شورای فعلی اقدام به پس گرفتن قضایی این مجموعه کرده است. کاری که برای خانه اندیشمندان یکبار تکرار شد. مقابله و حذف نهادهای مدنی مستقل که فعالیتشان نه سیاسی که تخصصی و اجتماعی است؛ نشان از دشمنی آشکار این نگرش با علوم اجتماعی و انسانیاست. این درحالیست که وظیفه نهادهای شهری کمک به توسعه این مجموعهها است».
?جامعهشناسی?
? @IRANSOCIOLOGY
☸️پذیرش و اجرای قانون منوط به پذیرش اکثریت شهروندان است
✍️محمدباقر تاج الدین
✅این روزها که داستان حجاب در جامعۀ ما بالا گرفته است عدّه ای برای این که هرگونه اقدام خود را در این زمینه توجیه کنند آن را قانون خوانده و با نوعی تحکّم می گویند همگان باید این قانون را بپذیرند و به هر صورت هم این قانون باید اجرا شود!!! برای روشن شدن و حالی کردن به این اقلیتی که دچار کج فهمی در موضوع قانون هستند و درک درستی هم از شرایط جامعۀ مدرن و انسان های مدرن ندارند بیان چند نکتۀ مهم زیر ضرورت دارد:
1.درست است که در جامعۀ مدرن قانون کم و بیش جای سنت ها و عرف را گرفته و تنظیم کنندۀ روابط اجتماعی شده و هدف اصلی آن ایجاد بهزیستی و رفاه اجتماعی و در حقیقت گسترش خیر و مصلحت عمومی تمام شهروندان است. این هم درست است که اگر عده ای بخواهند چنین قوانینی را نقض کنند باز هم مطابق با قانون مجازات می شوند البته به شرط رعایت تناسب جرم با مجازات. پس قوانین برای انسان ها و جامعه ای که در آن زیست می کنند و البته توسط خود انسان ها تنظیم می شوند تا تماماً در خدمت خیر و صلاح عموم شهروندان باشند. تا این جای موضوع فکر نمی کنم احدی در آن تردید داشته باشد.
2.قوانین زمانی ارزشمند اَند که در خدمت انسان و جامعه قرار گیرند و کارکردهای مطلوب و مناسبی برای شان داشته باشند. کارکردهای اساسی و مهمی چون: تسهیل گری، بهزیستی، رفاه اجتماعی، برابری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی، برخورداری از آزادی های مدنی، نظم اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی، جلوگیری از خودسری ها، کاهش خشونت اجتماعی، کاهش محرومیت اجتماعی، کاهش فاصله و شکاف طبقاتی، کاهش آسیب ها و مسائل اجتماعی و در مجموع داشتن جامعه ای بهنجار(نرمال) و مطلوب. نکتۀ کلیدی ای که در این جا وجود دارد این است که قوانین زمانی می توانند کارکردهای مثبت و مطلوبی داشته باشند که جنبه ها و ابعاد انسان شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و حتی تاریخی انسان و جامعه با دقت هر چه تمام تر مد نظر قرار گیرند. قانون را برای انسان و جامعه می نویسند پس ضرورت تام دارد که در خدمت انسان و جامعه باشد تا سبب ارتقاء سطح زندگی شان بشود و اگر غیر از این باشد عدمش به زِ وجود!!
3.قوانینی که منافع و مصالح همگانی در آن لحاظ شود حتما مورد پذیرش همگان نیز خواهد بود و اگر اقلیتی از شهروندان جامعه از این قوانین پیروی نکنند مجازات خواهند شد چرا که منافع و مصالح عمومی را رعایت نکرده اند. اما در مقابل، قوانینی که منافع و مصالح اکثریت در آن ها نباشد خودبخود مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و لذا اِعمال هرگونه مجازات برای افراد بی معنا و بی وجه خواهد بود و نوعی اِعمال زور و اجبار تلقی می شود. به کار بردن قوّۀ قهریه برای جاری و ساری ساختن قانون زمانی معنادار و قابل پذیرش است که آن قانون از یک سو از پشتوانۀ حداکثری شهروندان برخوردار باشد و از سوی دیگر منافع و مصالح همگانی را در پی داشته باشد.
4.قوانین را برای انسان ها می نویسند، آن هم انسان هایی که درون بافت و زمینه ای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی زیست می کنند لذا ضرورت دارد که با توجه و عنایت به چنین شرایط و زمینه ای دست به تنظیم قوانین زد و تمامی واقعیت های انسانی، اجتماعی و فرهنگی را را به خوبی لحاظ نمود. ضمن این که قوانین باید توسط نهادهای مدنی مستقل و نمایندگان واقعی شهروندان تنظیم و تصویب شود تا بتواند هر چه بیش تر در خدمت شهروندان و منافع و مصالح همگانی باشد. لذا هرگونه اِعمالِ سلیقه از سوی برخی نهادها و افراد قدرتمند در قالب قانون که به لحاظ عقلی و منطقی خلاف منافع و مصالح عمومی است به هیچ وجه مورد پذیرش نبوده و نمی تواند عنوان قانون به خود بگیرد تا چه رسد به اِعمال و اجرایِ آن!!!
#قانون
#انسان
#شهروندان
#جامعه
#خیر_عمومی
#مصلحت_عمومی
#رفاه_اجتماعی
#پذیرش_عمومی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago