هرمنوتیک🔅میناحسنی

Description
هرمنوتیک روشی است برای رسیدن به معنا و پیام درونی متن، تصویر و ذهن با نگاهی دو طرفه به خالق
اثر و مخاطب آن
@minahasani7
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 3 weeks ago

7 months, 4 weeks ago

دولت بازاری شده
🔸در آستانه ی بهمن

برخی از جامعه شناسان دولت را طبقه ی اجتماعی منحصر به فردی می دانند که سایر طبقات را به هم وصل می کند و عامل اتحاد در جریانهای اجتماعی و سیاسی به حساب می آید. برخی دیگر دولت را چکیده و نماینده¬ای از یک طبقه ی مشخص می دانند که در تنازعات سیاسی و قدرت بر سایرین پیروز شده است. در هر صورت طیفهایی که یک دولت( با هر خاستگاهی) به سمت آن گرایش دارد؛ یا به سمت به رسمیت شناختن استقلال بازار به عنوان یک نهاد مستقل پیش می رود که با لیبرالیسم همسویی بیشتری دارد و یا به سمت به رسمیت شناختن قدرت دولت برای مهار و برنامه ریزی بازار است تا حق طبقات فرودست جامعه توسط سرمایه داران ضایع نشود و به سمت سوسیالیسم گرایش دارد. تاریخ نشان داده است که هر کدام از این جهت گیریها بسته به نوع اجرا و دموکراتیک بودن جوامع نقاط قوت و ضعفی دارند و نمی¬توان یک نسخه ی ثابت و غیر منعطف برای همه ی جوامع با این گستره از تفاوتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بپیچید. اصلا مشکل از همینجا شروع می شود؛ یعنی جایی که یک مدل از حکمرانی را بخواهند به تن همه ی جوامع کنند. جوامع خودشان باید لباس حکمرانی شان را بدوزند.
اما نوع نسبتا جدیدی از دولت که در جامعه ی ایران پدید آمده دولتی است که نه لیبرال به معنای واقعی آن و نه سوسیال به معنای واقعی آن است. بلکه مایه هایی از سردرگمی و نوسان در حوزه های اقتصادی و سیاسی در آن قابل تشخیص است. من اسم آن را دولت بازاری شده گذاشته ام. یعنی دولتی که قرار نبوده بازاری باشد، اما در طی یک دهه ی اخیر بازاری شده در حالی که مایه های لیبرالیسم در آن دیده نمی شود. یعنی بازار آزاد برای طبقات خاصی از اجتماع وجود و کارکرد دارد بدون آنکه مالیاتی از سمت آنها پرداخته شود و توازنی صورت گیرد. از طرفی همین دولت تمام کانالها و نهادهای تعیین کننده را در دست خود دارد و از آنها به عنوان امتیازهایی برای خرید و فروش و بازیهای مالی استفاده می کند بدون آنکه برنامه ریزی مشخص و شفافی برای مدیریت بازار داشته باشد. بیشتر به آن می ماند که با ایجاد تورم عمدی به دنبال کسب درآمدها و ضربه گیری برای موجهای تحریمها است...

#هرمنوتیک_میناحسنی
#دولت_بازاری
@hemenotic

8 months ago

🎵فایل صوتی سرمایه اجتماعی، جلسه سوم

🟢 آیا همیشه افزایش مراودات و میدان اجتماعی به افزایش سرمایه اجتماعی می انجامد؟
🔻در این جلسه با موارد نقض و تفسیر آنها بیشتر آشنا می شوید.

#هرمنوتیک_میناحسنی
#مدل_تحلیل
@hemenotic

9 months ago

سرمایه اجتماعی چیست؟
🎵 فایل صوتی

🔻اگر میخواهید با مقدمات بحث سرمایه اجتماعی آشنا شوید این فیلم کوتاه را تماشا کنید.
🔸 در این فیلم توضیح میدهم که چرا در وضعیت‌های #مرزی یا #بحران سرمایه ی اجتماعی امری تعیین کننده تلقی میشود.

👥 دوره سرمایه اجتماعی (قسمت اول)

#سرمایه
#میناحسنی_هرمنوتیک

@hemenotic

https://t.me/hemenotic/481

10 months, 3 weeks ago

زندگی

"زندگی، آدم را به زندگی کردن تشویق میکند. زمان خواهد گذشت و ما این دنیا را برای همیشه ترک خواهیم کرد. ما را از یاد خواهند برد...اما رنجهایمان برای کسانی که پس از ما خواهند آمد تبدیل به شادی خواهد شد."
#چخوف (نمایشنامه سه خواهر)

? به یاد کیانوش سنجری
#روزنامه_نگار

@hemenotic

10 months, 3 weeks ago

"نه" بزرگ آمریکایی ها به لیبرالیسم کلاسیک؛

?فوکویاما می گوید اکثر رای دهندگان به ترامپ حرفها و تهدیداتش را جدی نمی گیرند و معتقدند به راحتی می توان نظر او را تغییر داد و در سیاستهای او تغییر ایجاد کرد. آنها بر این باورند که آدمهایی که دور او قرار می گیرند، می توانند چرخشی در سیاستهای او ایجاد کنند اما فوکویاما در یک جا استثنا قائل می‌شود و هشدار می دهد که احتمالا ترامپ بر جنگ در خاورمیانه هیزم خواهد ریخت.
او انتخاب ترامپ را " نه بزرگ آمریکا به لیبرالیسم کلاسیک" توصیف میکند که نشان میدهد آمریکای امروز فهم متفاوتی از "جامعه آزاد" پیدا کرده است و به دنبال جامعه متفاوت تری است:
" آمریکایی‌ها با چشمهای باز ترامپ را مجدد برگزیدند و خوب می دانند که او اکنون نماینده چه چیزی است و قرار است ماهیت تاریخ آمریکا را چگونه تغییر دهد."

?طی دو قرن گذشته لیبرالیسم کلاسیک با دو تغییر بزرگ شامل "نئولیبرالیسم" و "لیبرالیسم بیدار" مواجه شد. در نتیجه ظهور نئولیبرالیسم طبقه سرمایه دار ثروتمندتر شد و در عوض طبقه کارگر هر چه بیشتر فرصتهایش را از دست داد؛ چرا که نئولیبرالیسم "بازار" را مقدس میشمارد و طبقه آسیب دیده از تغییرات اقتصادی را نادیده می گیرد. این بی تفاوتی نسبت به طبقه فرودست، تغییرات بنیادین اجتماعی را رقم زده است...

#انتخابات
#جامعه

@hemenotic

11 months, 3 weeks ago

دقایقی از برنامه تلویزیونی " تفاوط" با موضوع تحلیل وضعیت کودک و رسانه

?با حضور مینا حسنی و احمد رضایی
?فایل صوتی

?کدام رسانه روایت گری بهتری دارد؟
?چه شد که تلویزیون در حال از دست دادن امتیاز تصویر سازی است

⭕️۲۰ مهر ۱۴۰۳، پخش زنده از شبکه اصفهان ( فایل کامل برنامه به زودی در کانال گذاشته می شود)

#رسانه #کودک #جشنواره_کودک
@hemenotic

1 year, 1 month ago

کنشهای کوچک اجتماعی ?رویکردهای معاصر جامعه شناسی کنشهای خُرد کنشگران در جامعه را هم طراز با جریانهای کلان اجتماعی می داند. کنشهای متقابل زمینه را برای غنی کردن و معنا بخشیدن رفتارهای اجتماعی فراهم می سازد. ?یک مثال تجربی سال آخر دوره کارشناسی در…

1 year, 1 month ago

کنشهای کوچک اجتماعی

?رویکردهای معاصر جامعه شناسی کنشهای خُرد کنشگران در جامعه را هم طراز با جریانهای کلان اجتماعی می داند. کنشهای متقابل زمینه را برای غنی کردن و معنا بخشیدن رفتارهای اجتماعی فراهم می سازد.

?یک مثال تجربی

سال آخر دوره کارشناسی در خوابگاه دانشگاه تغییراتی اتفاق افتاده بود. من اتاقم را از 16 به 37 تغییر دادم. سه سال در اتاق شماره 16 بودم و سال آخر با تردید و ترس اتاقم را به یک اتاق بزرگتر تغییر دادم. یک اتاق نسبتا بزرگ با چهار تخت یک طبقه (در آن زمان اکثر اتاقها در خوابگاه تختهای دو طبقه داشتند و اتاقهایی با  تختهای یک طبقه یک امتیاز و اولولیت به حساب می آمدند). اتاق 37 خالی بود و همه به غیر از یک نفر فارغ التحصیل شده بودند که آن یک نفر هم ورامین زندگی میکرد و اکثر اوقات نبود. عملا  من اولین نفری بودم که در سال جدید وارد آن می شدم و بنابراین میتوانستم بهترین تخت و کمد را بردارم و باز یک امتیاز دیگر. تختی که انتخاب کردم دقیقا زیر پنجره و رو به حیات و آفتاب  بود. صبحها اشعه نور خورشید به صورتم می تابید و برایم لذت بخش بود.  اما ترسم از این بود که نتوانم با هم اتاقی های جدید سازگار شوم!
ولی به هر حال دل را به دریا زدم و تصمیمم را به طور کامل گرفتم و به اتاق جدیدم کوچ کردم. اوایل مهرماه بود و سه الی چهار سری دانشجوی جدید آمدند و چند روزی ماندند و بعد بنا به دلایلی رفتند. دو دانشجوی شمالی اهل آشپزی اما کمی بی اهمیت به نظافت. اغلب غذاهای خوشمزه درست می کردند و بسیار هم به من تعارف می کردند و من هم از این ماجرا لذت می بردم اما ظرفهایشان را چند روز به حال خود رها می کردند و می رفتند. من البته چندان به این قضیه حساس نبودم. آنها رفتند با همکلاسیهایشان هم اتاق شدند و بعد دو دانشجوی بختیاری آمدند که بعد چند روز آنها هم رفتند و با هم کلاسی هایشان یک اتاق گرفتند. بعد یک دانشجوی افغان آمد به نام معصومه که سال اول مامایی بود. دختر ساکت و درس خوانی بود (که آن هم داستان خودش را دارد). بعد از او یک دانشجوی رشته بهداشت حرفه ای به نام الهام که هم سن من هم بود و از کاردانی به کارشناسی قبول شده بود. الهام اهل اصفهان بود و در مواجهه اول چهره اش خندان بود و با لهجه اصفهانی گفت: «امیدوارم سال خوب و خوشی رو در کنار هم داشته باشیم». شنیدن این جمله به من قوت قلب داد و تا حدی خیالم را راحت کرد.
الهام یک ماهی در اتاق 37 ماند و کم کم با هم خو گرفتیم. روحیه ای طنز و شاعر گونه داشت. گاهی اوقات از در تو می آمد در حالی که یک بیت شعر را مدام زمزمه میکرد و بعد با نگاه تیز و موشکافانه ای به من و دیگران زل میزد و می خندید. یک بار مثلا آهنگ شجریان را می خواند اما با کمی تغییر در محتوا: « مرا مگذار و مگذر...». گاهی شعر شاملو. یک بار هم نصفه شب در حالی که دستش رو به سقف بود و تکان می خورد در خواب کلماتی را زمزمه می کرد. صبح گفت که خواب دیدم دارم با کسی بحث میکنم و در خواب داشتم این شعر شاملو را می خواندم «من کجایم...تو کجایی...». بعد سر صبخانه کلی به خواب نما شدنش خندیدیم.
گاهی میشد عصر بعد از کلاسها می نشستیم دور فلاسک چای و ساعتها تا شب حرف می زدیم و شوخی میکردیم. الهام ادای بازیگران هندی را در می آورد و کم کم نقش یک دختر هندی را گرفت و من هم نقش پدرش. با لهجه اغراق آمیزِ دوبله های هندی با هم حرف میزدیم. ( این را هم بگم که من در نقش پدر، لحن صدایم را شبیه صدای یکی از دوبلرهای معروف میکردم که ظاهرا دوبلر #آلن_دلون هم بود و الهام و معصومه از این تغییر لحن من خوششان می آمد).
او نقش دختر سرکش و من نقش پدر سرزنشگر را داشتم و تقریبا دیگه با حالت عادی (مینا و الهام) با هم حرف نمی زدیم. در اکثر مکالمه ها او دختر بود و من پدر. حتی معصومه هم دیگر من را پدر خطاب میکرد نه مینا!!

@hemenotic

1 year, 1 month ago

نظریه و آزمون و خطا

این تصور که می توانیم با مشاهده ی ناب و خالص و بدون وجود هر گونه نظریه ای آغاز کنیم، امری نامعقول است.
مشاهدات همیشه گزینشی هستند و در یک چارچوب معنا و یا #افق_انتظارات صورت می گیرند. باید فعالانه قواعد را بر جهان تحمیل کنیم. ما باید به سوی نتایج برویم، هر چند بعدها اگر مشاهده غلط بودن نظریه را نشان داد، (نظریه) کنار گذاشته خواهد شد.
این فرآیند آزمون و خطا و حدس و ابطال است.
#پوپر

#جامعه‌شناسی
#فلسفه

@hemenotic

1 year, 1 month ago

فکت اجتماعی

#جامعه‌شناسی
توسعه اقتصادی_ اجتماعی سبب تخصصی شدن حرفه ها، رشد سطوح آموزشی و رشد سطح درآمد میشود، به طوری که گذار از مناسبات فرمان_فرمان برداری به سوی مناسبات "چانه زنی" را فراهم میکند. این تحول در بلند مدت موجب دگرگونی فرهنگی میشود: دگرگونی در نقشهای جنسیتی، دگرگونی نگرشها درباره اقتدار، هنجارهای جنسی، مشارکت سیاسی و مردمی نقادتر.
با این همه دگرگونی فرهنگی امری وابسته به سابق است. یعنی تاثیر سنتهای فرهنگی از بین نمی رود. نظام باورها از ماندگاری و برگشت پذیری حیرت انگیزی برخوردار است.
اگرچه ارزشها ممکن است تغییر کنند و می کنند، در هر حال بازتاب میراث تاریخی جامعه هستند.
#اینگلهارت

#هرمنوتیک_میناحسنی
@hemenotic

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 3 weeks ago