?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
📸بهمن محصص در استودیوی شخصی، دههٔ ۱۳۶۰، رم
من به نقاشیکردن محکومم. برای من نقاشیکردن یک احتیاجی است درست مثل شاشیدن. برای راحتشدن. درست مثل دملی که میترکد.
📝 بهمن محصص
در سنت عرفانی هویت و تمایز اشیا و امور موهوم (مایا) تلقی گشته و همۀ آنها اجزا یا تجلیات ظاهری یک حقیقت واحد (برهمن، احد، اراده، وجود، ...) محسوب میشوند ... . بنابراین، کل چیزی نیست جز یک تودۀ خمیری بیشکل که هم معادل «همهچیز» است و هم بهمعنایِ «هیچچیز» - زیرا بدون تعیّن و تمایز «چیزی» در کار نخواهد بود. پس، «کل» عرفانی همان «یگانۀ» غیرقابل فهم، بیان، و تصور است که بری از هرگونه تعیّن مثبت و منفی و درنتیجه منطقاً بری از هرگونه تمایزی نیان خیر و شز، حقیقت و دروغ، تغییر و ثبات، درد و لذت، مرگ و زندگی، ... است؛ هرچند هیچیک از این نکات مانع از آن نمیشود که صاحبان قدرت به این تودۀ خمیریِ بیشکل براساس خواستها و منافع خویش شکل بخشند؛ امری که موارد مشهور و نامشهورش در آنچه «تمدن بشری» نامیده میشود، بهوفور یافت میشود.
📝 مراد فرهادپور، پارههای فکر
یکی از فکرهای مسمومی که سوسیالیستها در کله مردم تزریق کردند این بود که «جامعه موظف است به من شغل بدهد». که ازونجایی که شغل رو کسی دارد که بدرد میخورد، معنی بعدیش اینه که: «جامعه موظف است کاری بکند من بدرد بخورم». و ازونجایی که نتیجه بدرد خوردن، تأمینشدنه، معنی بعدیش اینه که: «من یک حیوان خانگی هستم که جامعه باید سر موقع غذایم را بگذارد جلویم».
📝 اریک
#از_آرمانشهر_تا_ویرانشهر
#فراسوی_پردههای_فریب
#زیر_سایه_دولت
We think we say what We want to say, but it's really what others, especially our families, have Wanted that speaks through us.
ما فکر میکنیم همان چیزی را میگوییم که میخواهیم بگوییم اما بهواقع این خواستۀ دیگران، بهویژه خانوادههایِ ما، است که از طریقِ ما سخن میگوید.
? ژک لکان
what you are concerned with in the talking is not reality, but truth. And then you’ll have to admit that truth is not a possession of the ego, but that truth dwells in some Other place.
آنچه در سخن میباید مورد توجه قرار گیرد واقعیت نیست، حقیقت است. و پس باید بپذیرید که حقیقت در تملکِ اگو نیست بلکه حقیقت در جایِ دیگری ساکن است.
? مصطفی صفوان
بدینوسیله اینجانب -بهتنهاییای که همواره در رابطهام با علتوآرمانِ روانکاوی زیستهام- مکتبِ فرانسویِ روانکاوی را بنیان مینهم، مکتبی که مسئولیت هدایت آن را تا چهار سال آینده شخصاً عهدهدار میشوم، چراکه در حال حاضر هیچچیز مانع پذیرش این مسئولیت از سوی من نمیشود.
این عنوان بهزعمِ من نمایانگرِ سازمانی زنده است که کارستانی در آن باید صورت پذیرد، کارستانی که تیغ بُرندۀ حقیقت را در حوزهای که فروید گشود احیاء کند، کارستانی که رویۀ نخستینی را که فروید به نامِ روانکاوی تأسیس کرد، از نو به مسئولیتی که در جهانِ ما دارد باز گرداند؛ کارستانی که با نقدِ دقیقْ انحرافات و مصالحههایی را که پیشرفت آن را کند، و کاربرد آن را تحقیر میکند افشاء سازد.
? ژک لکان، فرازی از بیانیۀ تأسیس مکتبِ فرویدیِ پاریس
پدیدارشناسیِ «روانکاوی»
فرشید مرادیان
سلسله نشستهایِ مرتفعکردنِ روانکاوی؛ خانۀ مینا
مختصاتِ صنفیِ حرفهٔ رواندرمانی
فرشید مرادیان
چهارمین کنگرۀ روانکاوی و رواندرمانی پویا
برای دریافتن همبستگیِ بوروکراسی و توتالیتاریسم و نسبتِ معکوس آن با تحقق آزادی کتابِ بوروکراسیِ فون میزس بسیار راهگشاست.
پوشههای شنیداری خوانش کتاب بوروکراسی توسط مترجم:
جلسۀ اول | جلسۀ دوم | جلسۀ سوم | جلسۀ چهارم | جلسۀ پنجم | جلسۀ ششم | جلسۀ هفتم | جلسۀ هشتم | جلسۀ نهم | جلسۀ دهم | جلسۀ یازدهم | جلسۀ دوازدهم | جلسۀ سیزدهم |
بنمایه: تاریخاندیشی
Lacan painted an acid and apocalyptic picture of what he saw as IPA bureaucracy in the mid-1950s. He divided the association up into four allegorical classes. First came the "Self-Important," the upper hierarchy of the Freudian establishment: professors, presidents, secretaries, vice presidents, and active members. Lacan accused them of knowing only the ancient form of democracy: a society of masters served by slaves.Their sole object, he said, was to reproduce ad infinitum a single type of psychoanalytic civil servant: a modern educator who identified with his own strong and independent social ego. At the bottom of the hierarchy were the "Small Fry," the affiliated members, trainees, or slaves of the "Self-Important" brigade. In between came the "Necessary Ones," appointed by the masters to train the slaves, and the "Beatitudes," the "Self -Important" class's spokespeople, whose job it was to sit on committees and guide, judge, or reject the candidates who applied for training analyses.
... As for the training analysis, Lacan thought it helped reduce candidates to a kind of illiteracy that he called "deintellectualization." He maintained, moreover, that as far as training was concerned the IPA put quantity ("a hundred mediocre analysts") before quality; it preferred a mass-produced group to a circle of the elite. This preference produced a body of robotlike professionals, "with an inner- and even backward-directed look that shows they are preoccupied with the disintegrating embryo of their own resistances."
لکان تصویری گزنده و شوم از آنچه بوروکراسیِ IPA در اواسطِ دهۀ ۱۹۵۰ میدید، ترسیم کرد. او انجمن را به چهار طبقۀ تمثیلی تقسیم کرد: نخست «خودستایان» که بالاترین طبقۀ سلسلهمراتبِ تشکیلاتِ فرویدی بود: پرفسورها، رؤسا، دبیران، معاونان، و اعضایِ فعال. لکان آنها را متهم کرد که فقط با شکلِ عهدِ بوقِ دموکراسی آشنایی دارند: جامعهای که در آن بردگان در خدمتِ اربابان هستند. به گفتۀ او، تنها هدفِ ایشان بازتولیدِ بیپایانِ نوعی کارمند-روانکاوِ دولتی است، یعنی یک مربیِ مدرن که خود را با اگویِ اجتماعیِ قوی و مستقلاش یکی میداند. «خردهپاها» در قعرِ سلسلهمراتب قرار داشتند: اعضایِ وابسته، کارآموزان، یا بردههایِ طبقۀ «خودستایان». در میانِ این دو [طبقه] «ضروریها» قرار داشتند که اربابانْ آنها را به کارِ تربیتِ بردهها گماشته بودند؛ و نیز «خوشبختان» یا سخنگویانِ طبقۀ «خودستایان» که کارشان حضور در کمیتهها و هدایت، داوری یا ردِ کاندیداهایی بود که درخواستِ روانکاویِ آموزشی کرده بودند.
... لکان بر این باور بود که روانکاویِ آموزشیْ کاندیداها را به نوعی بیسوادی میکشاند که آن را «روشنفکریزدایی» مینامید. افزون بر این وی خاطرنشان کرد که IPA در زمینهٔ آموزش کمیت («یکصد روانکاوِ میانمایه») را بر کیفیت و تولیدِ انبوه را بر نخبگانِ معدود ترجیح میدهد. این ارجعیتْ یک مشت متخصصِ شبهربات ایجاد میکند، «با نگاهی درخود و حتی ارتجاعی که نشان میدهد آنها هنوز گرفتارِ رویانِ فروپاشندۀ مقاومتهایِ خود هستند».
? الیزابت رودینسکو
#بازگشت_به_فروید
#راستارش_روانکاوی
#سفر_خروج
#در_نکوهش_میانمایگی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago