اون امتحان دو سه بار به‌خاطر گردوخاک عقب افتاد، آخرش تو تابستون دادیمش. اون موقع من فکر کردم دارن شوخی می‌کنن و ترولی چیزیه‌. آخه امتحان تو تابستون؟=)) تابستون خیلی مقدس بود :)))

حالا این کنسل شدن دینی منو یاد کنسل شدن امتحان فارسی یازدهمم انداخت. من شب قبل امتحان کامپیوتر رو روشن کردم، فایل درس رو باز کردم و شروع کردم دونه دونه درس‌ها رو خوندم. بعد یه لحظه سرعتم رو بررسی کردم و دیدم با این سرعت پیشروی تا صبح هم بخونم تموم نمی‌شه. بعد کم‌کم ترس گلوم رو گرفت. نفس کشیدن هم سخت بود، چون گردوخاک شدید بود و از لای در و پنجره رد شده و کل خونه رو یه هاله‌ی خاک شناور گرفته بود.
منم گفتم به درک. من که به‌هرحال نمی‌تونم جمعش کنم.
پا شدم با خانواده یه پازل هزار تیکه درست کردم.
درس رو هم به تخم چپم گرفتم.
نصف شب خبر اومد که به‌خاطر گردوخاک امتحان کنسله:)))

دوستان اگه مردم ازتون متنفرن ۹۰٪ تقصیر خودتونه🤝

احساس می‌کنم دیگه کمِ کمش گوینده‌ی این جمله زن نیست یا چالش‌های زن بودن توی ایران رو تجربه نکرده.
یا هر چالش غیراقتصادی دیگه‌ای

مشکل آخوند خیلی فراتر از صرفاً اقتصاده

نظر نامحبوب: تو ایران پولدار هم باشی زندگی خوب نیست.

(یکیشون خودمم و فقط زر می‌زنم چون هنوز نرفتم)

به‌خاطر این توییت دو نفر رفتن درس بخونن. راضی‌ام.

هر روز اینو بخون رزی گشاد.

چالش 30 روزه. هر روز یه عکس یا یه توضیح درباره یه چیزی که اون روز خوشحالت کرده.