𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 19 hours ago
شواهد وجود آغازنظامی گری و آثار سلاح در فرهنگ نئولیتیک شمال قزاقستان (آغاز اشغال نظامی جذب و آسمیله کردن فرهنگ آتباسار توسط بوتای ).
قسمت دوم
بومشناسی طبیعی جلوه های شمال قزاقستان و ویژگی های توپوگرافی سایت های آتباسار و بوتای
آتباسار در رودخانه دره اورال قرار دارد، توبول، ایشیم ، نورا، ایمان-بورلوگ، ایرتیش و رودخانه های دیگر به شمال قزاقستان می ریزند، از این رو بر پایه مزولیتیک بومی در شروع دوران هولوسن، در مجموع آثار این فرهنگ در دشت های سیلابی مرتفع و اولین تراس ها قرار دارند. چنین وضعیت توپوگرافی کاملاً با شرایط آب و هوایی آغاز هولوسن مطابقت دارد که با آب و هوای خشک قارهای و سطح پایین آبهای زیرزمینی مشخص میشود و غلبه استپهای افسنطین در اطراف درهها¹. بزرگترین سکونتگاه ها و اردوگاه های وینوگرادوف، یاولنسکی، آککانسکی، کورگالژینسکی و تمانسکی در شمال قزاقستان، بخشی از قلمرو آتباسار ² به ویژه به این سطوح توپوگرافی محدود می شوند.
اتباسارها که در دره های رودخانه زندگی می کردند، چرخه تقویم خود را توسعه دادند و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود را ساختار دادند و قلمرو خود را بر اساس عملکردی تجزیه کردند:
فضای اصلی زندگی سکونتگاه های اساسی، کارگاه های فصلی، کارگاه های دریایی برای استخراج مواد خام و آماده سازی بود.
کالاهای حلقه ای، کمپ های شکار فصلی و نقاط ردیابی و ذبح حیوانات در فصول شکار. این سازه توسط کارشناسان محیط اطراف، شکارچیان ماهر و ماهیگیران تنظیم شده است.
تا زمانیکه دره توسط گروه های قومی مختلف اشغال می شود، درگیری ها همواره برای مکان های توپوگرافی مناسب برای استقرار و فعالیت به وجود می آمد.
به احتمال زیاد درگیریها و رویاروییهای نظامی آتباسار در سطح محلی صورت گرفت.
در این دوره، مهاجرت اقتصادی در جهت طولی برای استفاده از مواهب محیطی در زمانهای مختلف سال صورت گرفت. هدف این بود که مساعدترین مکانها را در اختیار داشته باشند، جایی که سکونتگاه به موضوع اجتماعی-قومی تبدیل شد .
نزاع و حتی جنگ. در نتیجه، طاقچه اکولوژیکی که توسط محصولات در داخل دره اشغال شده بود، دلیلی برای آغاز نظامیگری بود. که برای اولین بار در ماقبل تاریخ رخ می دهد. انبارهای زمستانی، دام و سایر اشیاء با ارزش مادی نیز می تواند محل اختلاف بین گروه های مختلف باشد.
بناهای یادبود اواخر نئولیتیک-انئولیتیک، تراسهای دوم، سواحل سنگ بستر را اشغال کرده و به سمت حوضه آبخیز بیرون میآیند و بر روی سواحل دریاچهها و نهرها بنا شدهاند.
با در نظر گرفتن مواد و تجزیه تحلیل خاک ،سکونتگاه های متعددی از دوران نئولیتیک آتباسار بروی تراس های بستر رودخانه ایشیم قرار دارد.³ باید در نظر گرفت که در این دوره افزایش رژیم رودخانه را می بینیم، تغییرات چشمانداز و آب و هوا در چند درجه توسط پویایی اقتصادی وفرهنگی جمعیت دشت اورال قزاقستان در ۱۰،۰۰۰ سال گذشته است.
[Source]: Viktor Fedorovich Zaivert, D. S. Baigunakov , G. E. Sabdenova,. Журнал Белорусского государственного университета. История. 2022; vol 4, p. 43.
__
1: Белецкая НП. О геоморфологии Северо-Казахстанской области. В: Пузырева АА, редактор. Вопросы региональ ной географии Казахстана. P. 63.
2: V.F. Zaibert & A. Pleshakov & A. Tyulebayev , The Atbasar culture. Astana: Branch of the Institute of Archaeology named after A. Kh. Margulan; 2012. P. 40-98.
3: Зданович ГБ, Иванов ИВ, Хабдулина МК. Опыт использования в археологии палеопочвенных методов исследо вания (курганы Кара-Оба и Обалы в Северном Казахстане). Советская археология. 1984;4:35–48
© | @Turk_National
زایش جهان از نگاه تنگری باوری بلغار ها (چوواش).
سنت های نیاکان به ترکی چوواشی Vattisen Yaly برای احیای دین تنگریسم در میان چوواش ها به کار برده می شود.
واتیسن یالی را می توان به عنوان شکل خاصی از شاخه تنگری باوری در نظر گرفت که با باور های فینو-اوگری و اورتودوکسی تلفیق شده است.
چوواش ها به نگاه اورتودوکسی و مذهب اورتودکس به چشم بیگانه روسی می بینند.
به طور کلی چوواش ها تلاش می کنند سنت های نیاکان خود را احیا کنند و جایگزین مسیحیت اورتودوکس کنند.
در اشعار حماسی چوواش نحوه آفرینش جهان به صورت میتولوژیک نوشته شده است که مشابه همان باورهای تنگریسم است.
از نظر این اشعار ،
جهان توسط دو اردک چامکا ( در اصل قو سفید است [اولگن قو بسیار زیبا و سفید رنگ بر فراز دریایی بی پایان پرواز می کند] ولی به اردک تغییر پیدا کرده) خلق شده است.
این اردک به اقیانوس شیرجه می زند سپس زمین اقیانوس را به دو نیم تقسیم می کند.
لانه شناور توسط یکی از این اردک ها ساخته می شود و در آن باقی می ماند. اردک دیگر بروی منقارش در زیر زمین قایم می شود.
جهان در روز دوشنبه آفریده می شود سپس فردای آن نیز زمین و انسان در چهارشنبه پا به زمین می گذارد.
پنج شنبه روزی مقدس است که اولین انسان با گل رس در اعماق اقیانوس Tură و روح خود بر آن دمیده شده و حیات شکل می گیرد.
آب این دریا در شریان انسان و بادی که از طرف Tură دمیده می شود نفس آن می شود.
اولین انسانی که خلق می شود آدم است. سپس دومین انسانی که خلق می شود که توسط Yĕrĕh (یئرلیک یا شیطان در چوواشی) کور می شود.
و آن از توانایی ناقص شیطان است که او ناراحت است و همچنین تجریه ای در آفرینش انسان ندارد ا و اشتباه می کند سپس جسمی ناقص و کور خلق می کند که در اینجا زن ظاهر می شود.
کانسپت اقیانوس و اردکی که پرواز می کند مشابه باور های تورکی است ولی تفاوت هایی هم دارد.
© | @Turk_National
میانگین معدل امتحانات نهایی در استان سیستان و بلوچستان ۷-۸ است. در استانهای آذربایجانغربی، خوزستان و هرمزگان ۸-۹ است و در بخش عمدهای از دیگر استانهای پیرامون ۹-۱۰ است.
اگر به نقشهای که در روزنامه فرهیختگان و در سال ۱۴۰۲ چاپ شدهاست نگاه کنید آنگاه متوجه میشوید که استانهای مرکزی تمام سبزرنگ هستند با معدل بالای ۱۰. البته این نقشه کلی است و اگر بعد طبقاتی را اضافه کنید، مطمئناً طبقات متوسط، معدل بالای ۱۵ دارند و مناطق فقیرنشین حتی در مرکز به زیر ۷-۸ میروند. اما چگونه میشود این نقشه را دید و باز روابط قومی را در آن ندید و از اهمیت آن ننوشت؟ چگونه؟
شاید گفته شود که فقر همه چیز را توضیح میدهد. قبول. اما دلیل نرخ فقر بالاتر چیست؟ این شکاف در ثروت حداقل باید معکوس میبود. در اروپا که مصدر سرمایهداری جهان بودهاست، این پیرامون است که مرکز رشد بوده است. دلیل روشن است: تجارت، یکی از بنیانهای اصلی گسترش سرمایهداری است و هر نقطهای که راه به آبهای آزاد دارد یا نزدیکتر به جهان بیرون است، امکان رشد بیشتری را دارد.
فرنارد برودول (Fernand Braudel) مورخ فرانسوی در کتاب «تمدن و سرمایهداری» نشان میدهد که چگونه شهرهایی که در کنار دریا بودند به تدریج زمینه را برای تولد و گسترش سرمایهداری فراهم آوردند. بدون آن، شهرها و شبکه ارتباطاتی که به تدریج برقرار شد، تولد سرمایهداری ناممکن بود. در آمریکا نیز هر چه به سمت مرکز حرکت میکنید از شمار شهرهای بزرگ، صنعتی و پرجمعیت کاسته میشود.
در جنوب ایران و در قرن ۱۸ و ۱۹، همین روند آغاز شده بود. رشد بندرلنگه خیرهکننده بود و محمره (که بعد شد خرمشهر) تبدیل به یکی از بنادر اصلی منطقه شده بود که با بصره (بندر عثمانیها) رقابت میکرد. رشد محمره و بندرلنگه مسیر طبیعی گسترش سرمایهداری در ایران بود. اما چه هنگام، آن پروژهها متوقف شدند؟ زمانی که مرکزنشینان تشخیص دادند، آن مناطق و ساکنان آن غیرایرانی هستند و بنابراین باید مستقیم توسط مرکز امپراتوری مدیریت شوند و همه چیزشان «ایرانی» شود. مردم بومی را کنار زدند: آنها را به «دیگری» درون بدل کردند و خود به جای آنان نشستند. این فقط در جنوب نبود. در همه جای ایران داستان توسعه سرمایهداری به شکل معکوس رخ داد. شهرهای بندری و نقاط جغرافیایی که راه به خارج داشتند فقیرتر شدند و مناطق مرکزی کویری رشد کردند و نام این پروژه را رشد نامتوازن گذاشتند.
خیر! نام این رشد نامتوازن نیست. این رشد استعماری است! هنگامیکه منطقهای هم آب دارد، هم بالای ۹۰ درصد نفت و گاز، هم برِ سواحل خلیجفارس است و به آبهای آزاد نیز دسترسی دارد در قعر فقر برود و در عوض شهرهای مرکزی کویری رشد کنند و تفاوت این دو با عنصر قومیت نیز ترکیب شدهباشد، دیگر نمیتوان از رشد نامتوازن گفت. بلکه باید به صراحت از استعمار درونی گفت. تنها از این راه است که میتوان این درد را درمان کرد.
آری، اگر آموزش با فقر مرتبط است، فقر و شکاف اقتصادی مرکز، پیرامون نیز ناشی از روابط قومی است که به شکل تاریخی بنیان گذاشته شد.
اما فقر تنها عامل نیست. تفاوتهای زبانی و فرهنگی نیز به هزار شکل تبدیل به ناکامی در تحصیلات منجر میشوند. بدون «آموزش به زبان مادری» کودکان قادر نیستند در همان مراحل اولیه زندگی با درس ارتباط برقرار کنند و از نظر آکادمیک ناموفق میشوند. اگر از پیرامون باشید این را تجربه کردهاید.
لهجه همچنین باعث میشود تا معلم از همان روز اول از دانشآموز ناامید شود و حس عدم اعتمادبهنفس و ناکافیبودن را در کودکان تزریق کند. یادم میآید، در سال اول راهنمایی برای ثبتنام در مدرسهای در محلهای بهتر از جایی که زندگی میکردم اقدام کردهبودم. رد شدم، تنها به این دلیل که نتوانستم فارسی را خوب صحبت کنم. حس منفی ناشی از آن باعث شد تا فارسی را تمرین کنم، با صدای بلند کتاب بخوانم، تقلید کنم و بعد که به مدرسه راهیافتم تفاوت میان خود و دانشآموزانی که اکثر فارس بودن را مدام احساس میکردم. اما مگر چند نفر این راه را میروند؟ در حقیقت، بسیاری از همان ابتدا قید درس را میزنند یا میمانند و معدل جمعی کمتر از ۸ را شکل میدهند.
سوگیری به فردی که لهجه دارد نیز باعث میشود تا سرمایهگذاری لازم را بر دانشآموزی که زبان فارسی نمیداند انجام نشود. در کشوری که بر سواد رئیسجمهورش به دلیل لهجه ترکی علامت سوال میگذارند، میتوان تصور کرد که استعداد دانشآموز مقطع ابتدایی و استعدادهای او را به دلیل لهجه ترکی چگونه ارزیابی میکنند.
این نقشه برای هر انسان منصفی کفایت میکند تا به اهمیت روابط قومی در کشور متوجه شود. اگر باز شک دارند میتوانند کمک کنند و از دولت جدید بخواهند تا سوال زبان مادری را در سرشماریها بگنجانند.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 19 hours ago