𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад
و اين در حالى است كه اصحاب اليمين در سايههاى بسيار لطيف و پر طراوت آرميدهاند ، و از بهترين ميوهها و چشمههاى آب گوارا ، و شراب طهور ، مىنوشند و سرمست از عشق خدا هستند ، ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا ؟ ! واژه نزل چنانكه قبلا گفتهايم به معنى وسيلهاى است كه با آن از ميهمان عزيزى پذيرائى مىكنند ، و گاه به اولين طعام يا نوشيدنى كه براى ميهمان مىآورند اطلاق مىشود ، بديهى است دوزخيان نه ميهمانند ، و نه زقوم و حميم وسيله پذيرائى محسوب مىشود ، بلكه اين يكنوع طعنه بر آنها است تا حساب كنند وقتى پذيرائى آنها چنين باشد واى به حال مجازات و كيفر آنان !.
بخش ديگرى از مجازاتهاى اين مجرمان گمراه
اين آيات همچنان ادامه بحثهاى مربوط به كيفرهاى اصحاب الشمال است ، آنها را مخاطب ساخته چنين مىگويد : سپس شما اى گمراهان تكذيب كننده
تفسير نمونه ج : 23ص :236
(ثم انكم ايها الضالون المكذبون).
از درخت زقوم مىخوريد ( لاكلون من شجر من زقوم).
و شكمهاى خود را از آن پر مىكنيد ( فمالئون منها البطون).
در آيات گذشته تنها از محيط زندگى اصحاب الشمال دوزخ سخن به ميان آمده بود.
اما در اينجا سخن از ماكول و مشروب آنها است ، كه درست از اين نظر نيز نقطه مقابل مقربان و اصحاب اليمين مىباشند.
قابل توجه اينكه مخاطب در اين آيات گمراهان تكذيب كنندهاند ، آنهائى كه علاوه بر گمراهى و ضلال داراى روح عناد و لجاج در مقابل حقند و پيوسته به اين كار ادامه مىدهند .
زقوم چنانكه قبلا نيز گفتهايم گياهى است تلخ و بد بو و بد طعم ، و شيرهاى دارد كه وقتى به بدن انسان مىرسد ورم مىكند ، و گاه به هر نوع غذاى تنفر آميز دوزخيان گفته شده است.
براى شرح بيشتر در باره زقوم به جلد 19 صفحه 70 ذيل آيه 62 سوره صافات ، و جلد 21 ذيل آيه 43 سوره دخان مراجعه كنيد).
تعبير به فمالئون منها البطون اشاره به اين است كه آنها نخست گرفتار حالت گرسنگى شديد مىشوند به گونهاى كه حريصانه از اين غذاى بسيار ناگوار مىخورند و شكمها را پر مىكنند.
تفسير نمونه ج : 23ص :237
هنگامى كه از اين غذاى ناگوار خوردند تشنه مىشوند ، اما نوشابه آنها چيست ؟ قرآن در آيه بعد مىگويد : شما روى آن غذاى ناگوار از آب سوزان مىنوشيد ! ( فشاربون عليه من الحميم).
و چنان حريصانه مىنوشيد همانند نوشيدن شترانى كه به بيمارى استسقا مبتلا شدهاند ( فشاربون شرب الهيم).
شترى كه مبتلا به اين بيمارى مىشود آنقدر تشنه مىگردد و پى در پى آب مىنوشد تا هلاك شود ، آرى اين است سرنوشت ضالون مكذبون در قيامت.
حميم به معنى آب فوقالعاده داغ و سوزان است ، لذا به دوستان گرم و پر محبت ولىحميم مىگويند ، حمام نيز از همين ماده مشتق شده است.
هيم ( بر وزن ميم ) جمع هائم ( و بعضى آنرا جمع اهيم و هيماء مىدانند ) در اصل از هيام ( بر وزن فرات ) به معنى بيمارى عطش است كه به شتر عارض مىشود ، اين تعبير در مورد عشقهاى سوزان ، و عاشقان بيقرار نيز به كار مىرود.
بعضى از مفسران هيم را به معنى زمينهاى شنزار مىدانند كه هر قدر آب روى آن بريزند در آن فرو مىرود و گوئى هرگز سيراب نمىشود ! و در آخرين آيه مورد بحث بار ديگر اشاره به اين طعام و نوشابه كرده ، مىگويد : اين است وسيله پذيرائى از آنها در روز قيامت ! ( هذا نزلهم يوم الدين ) .
تفسير نمونه ج : 23ص :
سپس قرآن به پيامبر اسلام (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) دستور مىدهد كه در پاسخ آنها بگو : نه فقط شما و پدرانتان ، بلكه تمام اولين و آخرين ... ( قل ان الاولين و الاخرين).
همگى در موعد روز معين ( روز رستاخيز ) جمع مىشوند ( لمجموعون الى ميقات يوم معلوم).
ميقات از ماده وقت به معنى زمانى است كه براى كار يا وعدهاى
تفسير نمونه ج : 23ص :234
تعيين شده ، و منظور از ميقات در اينجا همان وقت مقرر قيامت است ، كه در آن روزها همهانسانها در محشر براى رسيدگى به حسابهايشان اجتماع مىكنند ، گاهى نيز به صورت كنايه ، براى مكانى كه براى انجام كارى مقرر شده است به كار مىرود ، مانند ميقاتهاى حج كه نام مكانهاى خاصى است كه از آنجا احرام مىبندند.
ضمنا از تعبيرات مختلف اين آيه تاكيدهاى متعددى در زمينه رستاخيز استفاده مىشود ( ان - لام - مجموعون به صورت اسم مفعول - و توصيف يوم به معلوم بودن).
از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه معاد و رستاخيز همه انسانها در يك روز همراه هم انجام مىگيرد ، و همين معنى در آيات ديگر قرآن نيز آمده است.
و از اينجا به خوبى روشن مىشود آنهائى كه قيامت را در زمانهاى متعدد نسبت به هر امتى جداگانه پنداشتهاند از آيات قرآن كاملا بيگانهاند.
شايد نياز به تذكر نداشته باشد كه منظور از معلوم بودن قيامت ، معلوم بودن نزد پروردگار است و گرنه هيچكس حتى انبياء مرسلين و ملائكه مقربين از وقت آن آگاه نيست.
تفسير نمونه ج : 23ص :235
ثمَّ إِنَّكُمْ أَيهَا الضالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ(51) لاَكلُونَ مِن شجَرٍ مِّن زَقُّومٍ(52) فَمَالِئُونَ مِنهَا الْبُطونَ(53) فَشرِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحَْمِيمِ(54) فَشرِبُونَ شرْب الهِْيمِ(55) هَذَا نُزُلهُُمْ يَوْمَ الدِّينِ(56)
ترجمه:
51 -سپس شما اى گمراهان تكذيب كننده.
52 -قطعا از درخت زقوم مىخوريد
53 -و شكمها را از آن پر مىكنيد
54 -و روى آن از آب سوزان مىنوشيد
55 -و همچون شترانى كه مبتلا به بيمارى عطش شدهاند از آن مىآشاميد
56 -اين است وسيله پذيرائى از آنها در قيامت!
تفسير نمونه ج : 23ص :232
كه در انكار قيامت نيز اصرار ميورزيدند و پافشارى داشتند.
در اينجا دو مطلب قابل توجه است : نخست اينكه : هنگامى كه سخن از اصحاب اليمين و مقربين در ميان بود ، شرح اعمال و كارهائى را كه سبب آن پاداشها مىشد نداد ( جز اشاره كوتاهى كه در مورد مقربان بود ) اما هنگامى كه نوبت به اصحاب الشمال مىرسد ، در اين باره شرح كافى مىدهد تا هم اتمام حجتى باشد و هم بيان اين حقيقت كه آن مجازاتهاى دردناك با اصل عدالت كاملا سازگار است .
ديگر اين كه سه گناهى كه آيات سهگانه فوق به آن اشاره شده در حقيقت مىتواند اشاره به نفى اصول سهگانه دين از ناحيه اصحاب شمال باشد : در آخرين آيه تكذيب رستاخيز بود ، و در آيه دوم انكار توحيد ، و در آيه نخست كه سخن از مترفين مىگفت اشارهاى به تكذيب انبياء است ، زيرا همانگونه كه در آيه 23 زخرف مىخوانيم : و كذلك ما ارسلنا من قبلك فى قرية من نبى الا قال مترفوها انا وجدنا آبائنا على امة و انا على آثارهم مقتدون : اينگونه ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى قبل از تو نفرستاديم مگر اين كه مترفين آنها گفتند ما نياكان خود را بر آئينى يافتيم و به آثار آنها پايبنديم .
تعبير به ترابا و عظاما ممكن است اشاره به اين باشد كه گوشتهاى ما تبديل به خاك و استخوانهاى ما برهنه مىشود ، با اين حال آفرينش جديد چگونه ممكن است ؟ و چون فاصله خاك از حيات نوين بيشتر است در آغاز ذكر شده است.
و عجب اينكه آنها صحنههاى معاد را با چشم خود در اين جهان مىديدند كه چگونه بسيارى از موجودات زنده مانند گياهان مىپوسند و خاك مىشوند و بار ديگر لباس حيات در تن مىكنند ، و اصولا كسى كه آفرينش نخستين را كرده است چگونه تكرار آن براى او مشكل است ، با اين حال آنها پيوسته
تفسير نمونه ج : 23ص :233
روى انكار معاد اصرار داشتند.
آنها به اين هم قناعت نمىكردند و براى اظهار تعجب بيشتر مىگفتند : آيا نياكان نخستين ما كه هيچ اثرى از آنها باقى نمانده دوباره زنده مىشوند ؟ ! ( او آباؤنا الاولون).
همانها كه شايد هر ذرهاى از خاكشان به گوشهاى افتاده است يا جزء بدن موجود ديگرى شده است ؟ ولى چنانكه در پايان سوره يس مشروحا گفته شد در برابر دلائل محكمى كه بر مساله معاد دلالت مىكند اينها يك مشت بهانههاى واهى است .
دلائل گرفتارى اصحاب شمال را به اين سرنوشت شوم ووحشتناك در سه جمله نخست خلاصه مىكند : نخست اين كه آنها پيش از اين در عالم دنيا مست و مغرور نعمت بودند ( انهم كانوا قبل ذلك مترفين).
مترف بطورى كه در لسان العرب آمده از ماده ترف ( بر وزن سبب ) به معنى تنعم است ، و مترف به كسى مىگويند كه فزونى نعمت او را غافل و مغرور و مست كرده و به طغيان واداشته است.
درست است كه همه اصحاب الشمال در زمره مترفين نيستند ، ولى هدف قرآن سردمداران آنها است.
همانگونه كه امروز هم مىبينيم فساد جامعههاى بشرى از گروه متنعمين مست و مغرور است كه عامل گمراهى ديگران نيز مىباشند ، سرنخ تمام جنگها و خونريزيها و انواع جنايات ، و مراكز شهوات ، و گرايشهاى انحرافى ، به دست اين گروه است ، و به همين جهت قرآن قبل از هر چيز انگشت روى آنها مىگذارد .
اين احتمال نيز وجود دارد كه نعمت معنى گستردهاى دارد و منحصر به اموال نيست بلكه جوانى و سلامت و عمر نيز از نعمتهاى خدا است كه اگر باعث غرور و غفلت گردد سرچشمه اصلى گناهان است ، و اصحاب شمال هر يك داراى نوعى از اين نعمتها هستند.
سپس به دومين گناه آنها اشاره كرده ، مىافزايد : آنها بر گناهان بزرگ
تفسير نمونه ج : 23ص :231
اصرار داشتند ( و كانوا يصرون على الحنث العظيم ) .
حنث در اصل به معنى هر گونه گناه است ، ولى در بسيارى از مواقع اين واژه به معنى پيمانشكنى و مخالفت سوگند آمده ، به خاطر اينكه از مصداقهاى روشن گناه است.
بنابر اين ويژگى اصحاب شمال تنها انجام گناه نيست ، بلكه اصرار بر گناهان عظيم است ، چرا كه گناه ممكن است ، احيانا از اصحاب يمين نيز سر زند ولى آنها هرگز بر آن اصرار نمىورزند ، هنگامى كه متذكر مىشوند فورا توبه مىكنند.
جمعى حنث عظيم را در اينجا به معنى شرك تفسير كردهاند ، چرا كه گناهى از آن عظيمتر وجود ندارد، همان گونه كه قرآن مىگويد : ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء خداوند هيچگاه شرك را نمىبخشد و كمتر از آنرا براى هر كس بخواهد مىبخشد.
بعضى نيز آنرا به دروغ كه از اعظم گناهان ، و كليد معاصى ديگر است تفسير كردهاند ، مخصوصا هنگامى كه توأم با تكذيب انبياء و قيامت باشد.
ولى ظاهر اين است كه همه اينها مصداقهائى براى حنث عظيم محسوب مىشود.
و سومين عمل خلاف آنها اين بود كه مىگفتند : آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان شديم ، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد ؟ و كانوا يقولون ء اذا متنا وكنا ترابا و عظاما ء انا لمبعوثون).
بنابر اين انكار قيامت كه خود سرچشمه بسيارى از گناهان است يكى ديگر از اوصاف اصحاب الشمال مىباشد ، و تعبير به كانوا يقولون نشان مىدهد
: كيفرهاى دردناك اصحاب شمال
در تعقيب مواهب عظيم گروه مقربان و گروه اصحاب اليمين به سراغ گروه سوم و عذابهاى دردناك و وحشتناك آن مىرود تا در يك مقايسهوضع حال سه گروه روشن گردد.
مىفرمايد : و اصحاب شمال ، چه اصحاب شمالى ( و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال).
همانها كه نامه اعمالشان به دست چپشان داده مىشود كه رمزى است براى آن كه گنهكار و آلوده و ستمگرند و اهل دوزخ ، و همانگونه كه در توصيف مقربان و اصحاب اليمين گفتيم اين تعبير براى بيان نهايت خوبى يا بدى حال كسى است ، فى المثل مىگوئيم سعادتى به ما رو كرد ، چه سعادتى ؟ يا مصيبتى رو كرد ، چه مصيبتى ؟ ! سپس به سه قسمت از كيفرهاى آنها اشاره كرده مىگويد : آنها در ميان بادهاى كشنده و آب سوزان قرار دارند ( فى سموم و حميم ) .
تفسير نمونه ج : 23ص :229
و در سايه دودى شديد و آتشزا ( و ظل من يحموم).
باد سوزان كشنده از يكسو ، و آب جوشان مرگبار از سوى ديگر ، و سايه دود داغ و خفه كننده از سوى سوم ، آنها را چنان گرفتار مىسازد كه تاب و توان را از آنان مىگيرد ، و اگر هيچ مصيبت ديگرى جز اين سه مصيبت را نداشته باشند براى كيفر آنها كافى است.
سموم از ماده سم به معنى باد سوزانى است كه در مسام ( سوراخهاى ريز بدن انسان ) داخل مىشود و او را هلاك مىكند ( اصولا سم را به اين جهت سم مىگويند كه در تمام ذرات بدن نفوذ مىكند ) .
حميم به معنى شىء داغ ، و در اينجا به معنى آب سوزان است كه در آيات ديگر قرآن نيز به آن اشاره شده است ، مانند آيه 19 - حج يصب من فوق رؤسهم الحميم : بر سر آنها آب سوزان ريخته مىشود.
يحموم نيز از همين ماده است و در اينجا به تناسب ظل ( سايه ) به دود غليظ و سياه و داغ تفسير شده است.
سپس براى تاكيد مىافزايد : سايهاى كه نه برودت دارد ، و نه هيچ فايده ( لا بارد و لا كريم).
سايبان گاه انسان را از آفتاب حفظ مىكند ، و گاه از باد و باران و يا منافع ديگرى در بردارد ، ولى پيدا است اين سايبان هيچ يك از اين فوائد را ندارد .
تعبير كريم از ماده كرامت به معنى مفيد فايده است ، و لذا در ميان عرب معمول است كه وقتى مىخواهند شخص يا چيزى را غير مفيد معرفى كنند مىگويند : لا كرامة فيه ، مسلم است سايهاى كه از دود سياه و خفه كننده است جز شر و زيان چيزى از آن انتظار نمىرود لا كرامه.
گرچه كيفرهاى دوزخيان انواع و اقسام مختلف و وحشتناكى دارد ولى
تفسير نمونه ج : 23ص :230
ذكر همين سه قسمت كافى است كه انسان بقيه را از آن حدس بزند.
وَ أَصحَب الشمَالِ مَا أَصحَب الشمَالِ(41) فى سمُومٍ وَ حَمِيمٍ(42) وَ ظِلٍّ مِّن يحْمُومٍ(43) لا بَارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ(44) إِنهُمْ كانُوا قَبْلَ ذَلِك مُترَفِينَ(45) وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلى الحِْنثِ الْعَظِيمِ(46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ ئذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً وَ عِظماً أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ(47) أَ وَ ءَابَاؤُنَا الأَوَّلُونَ(48) قُلْ إِنَّ الأَوَّلِينَ وَ الاَخِرِينَ(49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(50)
ترجمه:
41 -و اصحاب شمال چه اصحاب شمالى ؟ ( كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مىشود).
42 -آنها در ميان بادهاى كشيده و آب سوزان قرار دارند.
43 -و در سايه دودهاى متراكم و آتشزا!
تفسيرنمونه ج : 23ص :228
44 -سايهاى كه نه خنك است و نه مفيد.
45 -آنها پيش از اين در عالم دنيا مست و مغرور نعمت بودند.
46 -و بر گناهان بزرگ اصرار داشتند.
47 -و مىگفتند : هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم آيا برانگيخته خواهيم شد ؟
48 -يا نياكان نخستين ما ؟
49 -بگو اولين و آخرين،
50 -همگى در موعد روز معينى جمع مىشوند.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад