?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago
علم و شبهعلم را چگونه تشخیص دهیم؟
جلسه پنجم پادکست تصویری فانوس
با حضور: وحید ملبوبی، امین قضایی، دکتر مدیس توکلی، نولان
https://youtu.be/-Eu5lt3-y98?si=5VH3GCd7vT34ZSHG
YouTube
علم و شبه علم را چگونه تشخیص دهیم؟
این ویدئو گفتگویی است درباره نحوه تمیز علم از شبه علم و پاسخ به این پرسش که افراد غیرمتخصص چگونه می توانند نظریه های شبه علمی را تشخیص دهند؟ همچنین شرکت کنندگان این برنامه تاثیر منفی سودآوری و رسانه در ایجاد شبه علم را نیز بررسی خواهند کرد. این ویدیو برای…
?سربازی که ۲۹ سال در جنگ جهانی دوم جنگید
جنگ جهانی دوم برای همه کشورهای درگیر نبردی دشوار بود و خوشبختانه تنها حدود پنج سال به طول انجامید. برای برخی، این ممکن است زمان زیادی به نظر برسد، اما با توجه به اینکه در چند قرن قبل، جنگها دههها طول میکشید، پنج سال زمان زیادی نیست. اما این جنگ برای برخی سربازان، در واقع دههها به طول انجامید.
هیرو اوندا برای سرباز شدن به دنیا آمده بود. او در سن بیست سالگی به ارتش امپراتوری ژاپن پیوست و در زمینه تاکتیکهای چریکی و اطلاعاتی آموزش دید. او مانند اکثر سربازان ژاپنی جنگ جهانی دوم، به هر مأموریتی متعهد بود، زیرا شهادت برای امپراتوری ژاپن، افتخار بود. در دسامبر ۱۹۴۴، او و گروه کوچکی از سربازان نخبه به یک جزیره در فیلیپین فرستاده شدند. مأموریت آنها نابود کردن باند فرودگاه و تأسیسات بندری بود. به سربازان دستور داده شد که تحت هیچ شرایطی تسلیم نشوند یا خودکشی نکنند.
دستور این بود که تا اطلاع ثانوی در آنجا بمانند و از منطقه دفاع کنند.
قدرت دستورات مستقیم
دستوری که اوندا دریافت کرد، او را ملزم میکرد تا جنگ را تا زمانی که دستوری برای تسلیم دریافت کند، ادامه دهد. این دستور، صرف نظر از اینکه چقدر طول بکشد یا چه اتفاقی بیفتد، معتبر بود. اوندا و همرزمانش برای شکار و "زندگی در زمین" آموزش دیده بودند و در جنگلهای مرطوب و خطرناک، به خوبی میتوانستند پنهان شوند.
گروه اوندا نتوانستند باند فرودگاه را نابود کنند، بنابراین نیروهای متفقین توانستند جزیره را تصرف کنند و اوندا و سه سرباز دیگرش مجبور به فرار به جنگل شدند. آنها به مدت ۲۹ سال در جنگل زندگی کردند و همچنان به جنگ خود علیه نیروهای متفقین ادامه دادند.
این چهار سرباز ژاپنی به طور منظم به فعالیتهای چریکی میپرداختند. آنها به فیلیپینیهای محلی حمله میکردند و به تاسیسات آمریکایی و فیلیپینی آسیب میرساندند. آنها حداقل ۳۰ فیلیپینی را کشتند.
در سال ۱۹۴۵، جنگ جهانی دوم به پایان رسید. اما اوندا و افرادش از این موضوع بیاطلاع بودند. آنها همچنان به جنگ خود ادامه دادند.
در سال 1952، اوندا و افرادش پوستری را پیدا کردند که به زبان ژاپنی نوشته شده بود. این پوستر اعلام میکرد که ژاپن در جنگ شکست خورده است. با این حال، اوندا فکر میکرد که این پوستر جعلی است و به آن اعتماد نکرد.
چند ماه بعد، اوندا و افرادش پوستر دیگری را پیدا کردند. این پوستر نیز به زبان ژاپنی نوشته شده بود و دستور تسلیم را میداد. با این حال، اوندا و افرادش باز هم به این پوستر اعتماد نکردند. آنها فکر میکردند که این پوسترها بخشی از یک توطئه است تا آنها را تسلیم کنند.
دو سال بعد، بستهای حاوی چندین نامه و عکس، از هواپیما به جنگل جزیره لوبانگ پرتاب شد. اوندا بسته را پیدا کرد، معتقد بود که این یک تله است و تسلیم شدن به معنای خیانت به امپراتور است. او و دو همکارش مصمم بودند تا پایان مبارزه را ادامه دهند.
آنها آذوقه و تجهیزات بسیار کمی داشتند. با خوردن نارگیل، موز و گاهی با کشتن گاوهای سرگردان، زنده ماندند.
شرایطی که آنها در آن زندگی میکردند وحشتناک بود، گرمای استوایی سخت بود و بارندگی شدید هرگز به آنها استراحت نمیداد. وجود موشهای زیاد در جنگل نیز مشکلاتی پیش میآورد. برای پناه گرفتن در شب، سه نفر آنها نوعی کلبه از شاخههای درخت میساختند.
با گذشت سالها، پیر شدند. یکی از آنها، در سال ۱۹۵۴ توسط محلیها کشته شد. یار دیگرشان، در اکتبر ۱۹۷۲، زمانی که میخواستند ذخایر برنج کشاورزان محلی را به آتش بکشند، در یک درگیری با پلیس فیلیپین کشته شدند.
در بهار ۱۹۷۴، او همچنان در حال آمادگی برای حمله به فیلیپین بود، اما با یک دانشجوی ژاپنی آشنا شد. دانشجو به او گفت که جنگ مدتهاست تمام شده، اما او باور نکرد. او گفت که تنها زمانی تسلیم خواهد شد که از مافوق خود دستور مستقیمی بگیرد.
آن دانشجو با او عکس گرفت و به ژاپن بازگشت تا زنده بودنش را اثبات کند. دولت ژاپن با فرمانده سابق او، سرگرد تانیگوچی تماس گرفت. این فرمانده به جزیره لوبانگا فرستاده شد تا شخصا به او بگوید که جنگ تمام شده است.
در ۹ مارس ۱۹۷۴، این دو با هم ملاقات کردند. اوندا وحشت زده شد و نمیتوانست باور کند که ارتش ژاپن جنگ را باخته است.
هنگامی که او به ژاپن بازگشت. به عنوان یک قهرمان ملی مورد استقبال قرار گرفت. اما از اینکه متوجه شد ژاپن چقدر با دوران امپریالیستیاش متفاوت است، ناامید شد.
https://historyofyesterday.com/the-soldier-who-fought-in-world-war-ii-for-29-years/
History of Yesterday - Let The Truth Unfold
The Soldier Who Fought in World War II for 29 Years - History of Yesterday
Fighting a war that ended 3 decades beforehand
?جادوگران شبانه: زنان بمبافکن در جنگ جهانی دوم
«ما بمباران کردیم، کشتیم؛ همه اینها بخشی از جنگ بود. دشمنی در مقابل خود داشتیم و باید ثابت میکردیم که قویتر و آمادهتر هستیم.»
یکی از فرماندهان هنگ زنانهی جادوگران شبانه
در آغاز جنگ جهانی دوم، بسیاری از مردم در اتحاد جماهیر شوروی معتقد بودند که زنان برای خدمت در نقشهای رزمی مناسب نیستند. آنها معتقد بودند که زنان باید در خانه بمانند و از خانوادههای خود مراقبت کنند. با این حال، سرگرد مارینا راسکوا معتقد بود که زنان میتوانند نقش مهمی در جنگ ایفا کنند. او از موقعیت و ارتباطات شخصی خود با استالین برای تشکیل چندین هنگ رزمی از زنان استفاده کرد. در اکتبر ۱۹۴۱، استالین فرمانی برای اعزام سه هنگ از خلبانان زن صادر کرد. رادیو مسکو اعلام کرد که کشور «به دنبال زنانی است که میخواهند مانند مردان، خلبان جنگنده باشند».
هنگ بمبافکن شبانه ۵۸۸ در سال ۱۹۴۲ در شهر تامبوف شوروی تشکیل شد. این هنگ فقط از خلبانان زن تشکیل شده بود. اعضای این هنگ، که اکثراً داوطلبان اواخر نوجوانی و اوایل دهه بیست بودند، آموزشهای سختی را برای تبدیل شدن به خلبانان بمبافکن شبانه پشت سر گذاشتند. روسها هنگ بمبافکن شبانه ۵۸۸ را «شاهینهای استالین» نامیدند. اما آلمانیها نام مستعار آلمانی «جادوگران شبانه» را برای این هنگ ترجیح دادند.
هواپیماهای آنها رادیو و رادار نداشتند و بمبها با سیم حمل میشد. بخاطر ضعف فنی، هواپیماهایشان نمیتوانستند در ارتفاعات بالا پرواز کنند، بنابراین مجبور بودند در ارتفاع پایین بمانند. به همین دلیل، خلبانان تا سال ۱۹۴۴ از چتر نجات استفاده نمیکردند.
وظیفه اصلی جادوگران شبانه بمباران آزاردهنده بود. هدف آنها تضعیف روحیه و توانایی جنگ دشمن بود. به هر حال، آنها مأموریتهای بمباران دقیق علیه ارتش آلمان را نیز بر عهده گرفتند.
این هنگ در مجموع ۲۶۱ نفر عضو داشت. هر کدام از آنها مجبور بودند هر شب، در ۱۰-۱۵ مأموریت پرواز کنند. یکی از فرماندهان هنگ میگفت که در پایان مأموریتها، هواپیماها معمولاً سوراخ شده بودند.
این فرمانده، در سن ۱۹ سالگی به ارتش پیوست تا از آلمانیها انتقام بگیرد. آنها برادرش را کشته بودند، خانهاش را غارت کرده بودند و شهرش را ویران کرده بودند. او در ۸۵۲ مأموریت، پرواز کرد و چندین بار سرنگون شد.
او اظهار داشت:
«ما پشت سر هم پرواز میکردیم و در طول شب هرگز به آنها اجازه استراحت نمیدادیم. آلمانیها داستانهایی میساختند. آنها شایعه کردند که به ما مواد شیمیایی نامعلومی تزریق شده است تا بتوانیم در شب به خوبی ببینیم. البته این مزخرف بود. آنچه ما داشتیم دختران باهوش، تحصیل کرده و بسیار با استعداد بودند.»
https://historyofyesterday.com/night-witches-an-all-female-russian-regiment-in-wwii/
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago