نمایشنامه کوتاه و دلنوشته ،نمایش رادیویی

Description
نمایشنامه کوتاه
دلنوشته ،لطفا با اسم منبع استفاده شود

دوبله طنز
صدابازیگری .
دکلمه،
ما ادعایی نداریم ..‌


#مجیدتقوی
https://t.me/majid1362taghavi
مجیدتقوی :هنرجوی بازیگری وو..
به کانال خودتون خوش اومدین
باعث افتخار بنده است??️??
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago

6 months, 1 week ago

❤️مادر❤️مادر❤️مادر❤️

دیشب یهو رفتم تو  صورت مادرم  زل زدم
دیدم چقدر شکسته شده
موهاش سفید شده
دستاش وقتی چایی میاره میلرزه
❤️
چقدر تموم این سالها اون هواسش به ما بود
ماهواسمون به کارمون یا چیزهای بی ارزش دیگه بود
m .t❤️
واقعا چقدر احمق بودم این سالها
هواسم به مادرم نبود به اینهمه خوبی
به این همه از خود گذشتگی
به خدا که حالم از خودم بهم میخوره
❤️
بعضی از ماها  درد از جای دیگه میکشیم
عقده هامونو سره عزیزترین فرد زندگیم  خالی می‌کنیم  سینمونم سپر میکنیم میگیم ما کسی هستیم بخدا نیستیم  از یه ارزنه کوچیک هم بی ارزشتریم  خوشبحال کسیکه  قدر پدرو مادرشو می‌دونه و تازندن دستوپاشونو میبوسه
❤️
یادمه پدرم  بیست سال پیش بهم گفت  یه روزی میاد حجلمو جلو در میزنن  میگی وای
چه خاکی تو سرم شد چون اینو یه روز بابام به من گفت بخوای نخوای منم میرم  آخ که باورم نمیشه الان بیست سال از فوتش میگذره
ای چراغ زندگانی پدر یادت بخیر
❤️
ولی به همون کسیکه پدرو مادرمونو خلق کرد که
باعث ارامشمون باشن
فرشته ای جز پدرو مادر تاشو پیدا نمیکنی
پس قدرشونو بدونیم
اگرم دستشون از دنیا کوتاهه
گاهی اوقات سرخاکشون بریم
راستی پنج شنبه عصر دلم گرفته بود
سرخاک پدرم بودم
گفتم بابا خستم
ناندارم می‌دونم ناشکریه
ولی کم آوردم
انگار هیچکی هواسش بهم نیست
ولی دیشب وقتی به مادرم زل زده بودم
دیدم  کسی جز مادر ندیدم که هرشب
یه لیوان آب هم شده باشه دستم میده
پس هواسش بهم  یکی از جنس طلا  هست
اونم کی مادر
والا وضو داره وقتی نامشو میاری
پس
خاکتم
مادر
ممنون
که
همیشه
هواست بهم بود و
به یادم بودی
روزت مبارک مادر ❤️✌️
@majid1362taghavi

#مجیدتقوی..✍️

❤️مادر❤️مادر❤️مادر❤️

6 months, 1 week ago

تولد حضرت زهرا س

و روز مادر مبارک ✌️❤️❤️

6 months, 1 week ago

خدایا
نگاه به دلهامون کن
واقعا شکسته
نزار ناامید باشیم
تا تو هستی
ناامیدی که معنایی نداره
#مجیدتقوی

6 months, 2 weeks ago

?️?️?️?️⛈️⛈️☁️☁️?️?️?️

امشب دل آسمون هم گرفته
ابرها بدجور رنگشون پریشونه
m t
فکر کنم یه دل سیر گریه لازمن
آره باید ببارن
تاحالشون خوب بشه

وای چه بارونی گرفت
چه رعدوبرقی شد
بیچاره آسمون
هم چشماش بارونیه
هم از درد ناله می‌کنه
آسمون با اومدن باران سبک میشه
پس بیا باران که آسمون بد دلش گرفته..
#مجیدتقوی

?️?️?️⛈️?️☁️?️?️?️?️?️

6 months, 2 weeks ago

?????????????

ستاره های
آسمون امشب
پنهان شدن
یا شایدم
لابلای ابرها زندانی
ستاره همیشگیه آرزوهام
دلتنگشم
دعا کنید از دست ابرها نجات پیدا کنه
نکنه نتونم دیگه ببینمش
بارون ببار ،ببار
تا ابرها هم ،کم کم برند
بخدا دلتنگ ستاره اقبالمم
دلتنگم
میفهمی دلتنگش
دلتنگ
دلتنگ
m.t
آذر ۴۰۳
#مجیدتقوی
@majid1362taghavi
?????????????

6 months, 2 weeks ago

به یادقدیمها
به قلم واجرای مجید تقوی ?️

@majid1362taghavi..کانال
majid.1362mاینستا

6 months, 3 weeks ago

(عشق وسط برگهای پاییزی )
??
?????????????

سمانه
m.t
سعید

??

سعید:چقدر این فصلو دوست دارم
همیشه پاییز که میشه ،میام اینجا
رو برگها راه میرم ،عاشق صدای
خش ،خشه برگهام

سمانه:آره ،منم بیشتر عکسهام تو فصل پاییز
فقط یه غمی توش هست
??
سعید:دقیقا،وقتی برگها از درخت‌ها جدا میشن
یاد کسایی می افتم که از هم جدا میشن ،مخصوصا عاشقای به هم نرسیده

سمانه :نگو دلم گرفت ،...یعنی منو تو به هم میرسیم سعید؟

سعید:پریشب یه خواب دیدم ،یه کابوس
نمی‌دونم بگم یا نگم

سمانه :عه خب بگو ,کنجکاو شدم ،چه خوابی؟
??

سعید:سمانه ،اولش همه چی خوب بود،  ،کلی ذوق تو صورتامون بود ،همش باهم بیرون می‌رفتیم، دست تو دست هم ،از درو دیوار تا آدمیزاد بهمون حسودی میکردن انگاری
همه  حسرت عشقمون رو میخوردن، مخصوصا اونایی که شکست عشقی داشتن ، ولی..

سمانه:ولی چی ؟خب بگو دیوونم کردی سعید
??
سعید: تو روز به روز عوض شدی ،چشمت به پول اینو اون خورد ،منو کم کم فراموش کردی
بدتر از اون ،با پسرخالت ،ازدواج کردی ..
منم کم کم از فکرو خیال زیاد سیگاری شدم
یواش ،یواش معتاد کارتن خواب ،همش قرص اعصاب می‌خوردم،  تا یروزی که جنازمو بخاطر تزریق از تو جوب پیدا کردن
??

سمانه:بسکن بابا ،دورازجونت ،اون فقط یه خواب بوده ،میدونی که من تورو فقط برای خودت می‌خوام ،بخاطر سادگیت ،روراستیت
مرامت ،ذات پاکت

سعید:می‌دونم ،وقتی تو چشمام نگاه می‌کنی
یه معصومیت پاکی داری ،خوشبحال مادرت
که همچین دختری داره
??
سمانه :خوشبحال خودت که منو داری بچه پرو

سعید:(خنده )اون که بعععله ,صد البته انقده خوبه تورو دارم (هردوخنده)،باورکن سمانه ،هرجا میشستم
میگفتن ،عشق دیگه دروغه ،افسانه شد همه چی پوله ،ولی از وقتی باهات آشنا شدم
واقعا ،دنیام زیرورو شد ،قلبم انگار ریکاوری شده ،زلال زلال شده

??
سمانه :خدایا شکرت ،که منو بهش دادی ،هی

سعید:کوفته، لعنتی ،پ من چی که خدا بهت داد
??

سمانه:هی ،باشه بابا ،خدا یکمی هم شکرت
که اینو ،البته آق سعیدو بهم دادی که دلمو قلقلک کنه هرروز
??

سعید:(خنده)عاشقتم دیوونه

سمانه :روانیتم ،روانی ، دوستت دارم سعید

سعید:ما بیشتر ،اندازه همه برگهای پاییزی که رو زمینن ودلشون گرفته ...

سمانه:سعید گیتارو میاری از پاییز بخونی برام
??
سعید:چشم شما دستور بده صبر کن از تو ماشین بیارم

سمانه :مرسی
??

سعید :از کوروش یغمایی میخونم برات کیف کنی ..
تو رگ خشک درختا،درد پاییز میگیره ،بارون نم نمک آروم ،روی جالیز میگیره ،دیگه سبزی نمی‌مونه ،همه جا برگهای زرده ....
m t
#مجیدتقوی ✍️
اول پاییز۴۰۳
?????
?????????????
@majid1362taghavi

6 months, 3 weeks ago

??✍️?️

6 months, 3 weeks ago

سلام صبحتون پر انرژی ?

7 months ago

?♣️?♣️?♣️

(دزد کفش روضه امام حسین)m.t
?
بابک
شهرام
مهری خانم
(محرم ( (داخل خونه ای صدای روضه)
بابک و شهرام با موتور  هردو دزد )

شهرام:بابک دره این خونه بازه  چقدر کفش 

بابک:بابا روضس تو خونه مگه نمی‌بینی  بیخیال شو
?
شهرام:خفه بابا باز فاز امام رو گرفت  بپر گونی رو بردار بریز توش بزن بریم

بابک:من نیستم نگام به این پرچم می افته بدنم می‌لرزه

شهرام:بابا گمشو تو الان داشتی ترکه موتور من میرقصیدی آدم شدی حالا  اصلا خودم میرم  سهمی هم بهت نمی‌رسه گفته باشم
?
بابک:رقص چه ربطی به دزدی کفشه گریه کنای  امام حسین رو داره؟
  همه چی پایم الا تو این مورد
خودت میدونی تو محرم من عرق نمی خورم
یعنی چی؟یعنی اینکه من اعتقاد دارم به امام حسین ..هر آشغالی شدیم بزار یه چی برای اخرتمون داشته باشیم ..شهرام بری سمته خونه قیدتو از بیخ میزنم
?
شهرام :بازم خفه ،حاج بابکه دزد مومنه مسجد ندیده ...من میرم میارم کفشارو، تو هم هیچ غلطی نمیکنی به تو چه من برای خودم برمیدارم شهرام به دین خود، بابک به دین خود
اصلا می‌خوام برم طبقه آخر جهنم توروسننه
من رفتم

بابک:نرو بیشعور آدم باش (آروم) شهرام شهرام

(صدای سروصدا از تو خونه دزد دزد)

مهری خانم :دزد دزد  خدا لعنتت کنه اینجا هم دزدی  دزد دزد

شهرام :روشن کن موتورو بابک بدو  بدو  لعنتی

مهری خانم:دزد دزد بگیریتشون.
?
بابک :چرا روشن نمیشه لعنت بهت شهرام

شهرام :بجم عه داره جیغ میزنه زنه

بابک :خب دارم هندل میزنم بابا سگ تو موتورت. حالا که باید روشن بشه نمیشه اه
?
(چند نفر بگیریتشون  دزد دزد)
شهرام :من رفتم بدو بدو ولش موتورو بدو بابک
بابک : (موتورو میندازه زمین  در حال فرار)
بابک:آشغال هی بهت میگم بیخیال شو بدرد نخور
شهرام:ببند بدو حالا کم فک بزن

بابک:(در حال دویدن)(داد میزنه)کفشارو بنداز زمین خب نفهم..  موتورتو بیخیال شدی چسبیدی به کفشها
?
(یک روز بعد )
بابک:شهرام من می‌خوام کفشارو برم بدم بهشون گفتم با این دارو دستگاه شوخی نکن

شهرام:مغزه خر خوردی مگه میخواهی بگیرن چوب  تو آستینت کنند
?
بابک:مهم نیست حس خوبی ندارم هرچی میخواد بشه بشه  من با امام حسین معامله میکنم مطمعنم خودش مراقبمه چون نیتم درسته

شهرام:(دهن کجی) مسخره میکنه)میرم با امام حسین معامله میکنم  نکه امام حسین بنگاه داشت معاملت قبول حاج بابک
?
بابک:(عصبی)ببند دهنتو دیگه هی هیچی نمیگم آشغال  یکم حرمت نگه دار بدردنخور
من لجنم ولی  تو اخرته لجنایی  من میرم کفشارو پس میدم ببینم کی میخواد جلومو بگیره
شهرام:میخواهی بری برو ولی گیر افتادی اسمی از من نباید بیاری ،گفته باشم

بابک:چشم رییس دزدا کاپیتان شهرام )

(زنگ خونه)
مهری خانم:کیه ؟
?
بابک:عه حاج خانم  ببخشید میشه بیایید دم در؟

مهری خانم:ببخشید شما؟

بابک:از عاشقان صاحب روضتون
?
مهری خانم:(آروم پیش خودش)عاشقان صاحب روضه  .اومدم چند لحظه صبرکنید
بابک:عه سلام حاج خانم حالتون خوبه

مهری خانم:سلام تشکر احوال شما بفرمایید در خدمتم

بابک:چجوری بگم یعنی روم نمیشه بگم یه موضوعی هست میترسم بگم عکس العمل خوبی نشون ندین

مهری خانم:خب بگین ببینم چیشده من که شمارو نمیشناسم  نکنه نذر دارین خوارو بار آوردین برای روضه این گونی که دستتونه اینو میگه
?
بابک:ای بابا کاش اینطور بود ما که لیاقته این چیزارو نداریم خیلی وقته امام حسین به ما نگاه نمیکنه که حقم داره از بی لیاقتیمونه
میگم حرفمو فقط تورو به همون صاحب روضه امام حسین گذشت کنید حلالمون کنید  کفشهای دیشبو این رفیق من از اینجا برداشت
به صاحب عزا قسم من خیلی گفتم نکن این کارو نفهمید ببخشید  آوردم تحویل بدم  بخدا شرمندم
?
مهری خانم :اومدم اولش واکنش نشون بدم  ولی اسم امام حسین رو آوردی و من حساس دهنمو بستم 
همینکه اومدی خودت و اینجوری پشیمونی
این خودش لطف امام حسینه  پس نگو امام حسین انداخته مارو دور نگامون نمیکنه. اینقدر دوست داره که الان اینجایی  مگه میشه اسم حسین بیاد دلی نلرزه براش خوش به سعادتت

بابک:(بغض ) بفرمایید این کفشها من شرمندم بخدا قربون امام حسین برم ما سگ کی باشیم
که بخواهیم بی حرمتی کنیم به دمو دستگاهش توروخدا  از صاحب این کفشها حلالیت بگیر هرچند ما باید از خیلیا حلالیت بگیریم  با اجازه
?
مهری خانم:صبر کنید آقا،صبر کن،شما دلت خیلی بزرگه جرات میخواد دزدی کنی،بعد بیای بگی من دزد مالتونم،توعاقبت بخیر میشی چون تو دهه اول محرم نشون دادی یه حسینی هستی ما هم خطاکاریم ولی تو یه خطاکاری هستی که امام حسین بیشتر دوستش داره  خوش به سعادتت .امشب شب عاشوراس  مردونه هم داریم اگه میشه تشریف بیارید

بابک:(بغض)چشم اگه قابل باشیم..خیلی دعامون کن
(شب عاشورا صدای سینه زنی)
بابک:السلام علیک یا ابا عبدالله (گریه)
#مجیدتقوی ✍️
محرم ۴۰۳
@majid1362taghavi
?♣️?♣️?♣️?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago