?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago
سفر به گذشتههای نه چندان دور دستمایۀ خیلی از نویسندههاست. اما اگر عباس معروفی بخواهد از گذشته بگوید، قصه دیگر فقط یک قصۀ ساده نمیمانَد، دیگر فقط خاطره نیست که دارد جلوی چشمان خواننده پیچ و تاب میخورد. آن وقت است که قصه تبدیل میشود به یک مفهوم، به یک فرهنگ... دریاروندگانِ جزیرۀ آبیتر جانماز مادر دارد و پسری که مجبور به مهاجرت است، زن و شوهری دارد که در محلهای در ناکجاآباد سر پوشک بچه دعوا میکنند، عشق قدیمی دارد و ویولن و دل و دلدادگی. اما آنچه پسِ این آدمها و قصهها پنهان است، مفهومِ دهۀ شصت است و صدای آژیر و فقر و بیماری و افسوسِ قدیمترها. عباس معروفی که شاید موقع نوشتنِ داستان عطر یاس نمیدانست بعدها قرار است به اجبار مهاجر شود، چنان حالوهوای بودن میانِ ماندن و رفتن را به تصویر میکشد که آدم نمیداند حق را به مادر بدهد، به پسر یا به زنی که رفته و دیگر میلِ برگشتن ندارد. مفهومِ مادر و مهاجرت، فرهنگِ فقر و پایینشهر، چنان تا عمق جانِ خواننده نفوذ میکند که خواننده ناچار است بین آدمهای داستانها انتخاب کند و حق را به یکی بدهد. اما به که؟ دریاروندگان جزیرۀ آبیتر پر از آدمهاییست که همگی حق دارند...
@qoqnoospub
? پادکست #نوای_ققنوس
?اپیزوداول خودکشی-قسمت اول؛ مرگیاری
?کارشناسان برنامه: مهسا دهقانیپور، ریحانه شمسالواعظین و سمیه نوروزی
?تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
با بخشهایی از کتاب صوتی #مرگیاری کاری از ماهآوا
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:۲۹ دقیقه
این مجموعه اپیزود اختصاص دارد به موضوع خودکشی و در این قسمت از منظر ادبیات و روانشناسی مسئله خودکشی را در کتاب #مرگیاری اثر تکتم توسلی از گروه انتشاراتی ققنوس بررسی میکنیم
?راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
?پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
گفتگوی احمد غلامی با محمدمهدی اردبیلی
روزنامه شرق، ۱۲ دیماه ۱۴۰۴
تجدیدچاپ شد?
هارولد بلوم گفته بود فیلیپ راث در کنار کورمک مککارتی، تامس پینچون و دان دلیلو یکی از چهار نویسندۀ برتر در ادبیات معاصر آمریکاست.
راث برای کتاب «پاستورال آمریکایی» برندۀ جایزۀ پولتیزر شد، دو بار جایزۀ ملی ادبی را برد و بارها نامزد جوایزی چون جایزۀ انجمن ملی منتقدان و همینطور جایزۀ پن/فاکنر شد.
«رئیس جمهور ما» یکی از آثار منحصربهفرد راث و هجویهای سیاسی است که شخصیتی الهامگرفته از ریچارد نیکسون را دستمایۀ شوخی و طعن و کنایه قرار میدهد.
بعدها مشخص شد نیکسون در مکالمهای با رئیس دفترش هری رابینز هالدرمن دربارۀ این کتاب صحبت کرده و طبق نسخۀ ضبطشدۀ آن مکالمه، هالدرمن کتاب راث را «مسخره و حالبههمزن» توصیف میکند و این احتمالاً بهترین بازخوردی بوده است که فیلیپ راث میتوانسته از مخاطبان «رئیس جمهور ما» بگیرد.
منتشر شد
"اسپری قهوه" ، اولین داستان کوتاه از مجموعه داستان "جانِ وَر" است.
قصه در شهر آبادان اتفاق می افتد و مواجهه ی فرزند یکی از قهرمان های جنگ ایران و عراق با فیلمی سینمایی است که از ماجرای قهرمانی پدرش ساخته می شود.
در این داستان، زندگی فلاکت بار و واقعی پسر ، در مقابل نگاه بیرونی به قهرمانی اسطوره ای پدر، قرار گرفته است. تا حدی که پسر، قهرمانی پدر را بر نمی تابد و حتی او و قهرمانی اش را بدلیل نابود کردن زندگی شان، با کنایه زیر سوال هم می برد. سوالی که ذهن بسیاری دیگر را نیز در مورد جنگ و عواقب آن، مشغول کرده است.
آنچه از جنگ نمادسازی و تبلیغ شده، با آنچه واقعا جنگ به روز بازماندگان و انسانهای گمنام آسیب دیده از جنگ آورده، با رگه هایی از طنزی تلخ و گزنده روایت می شود.
و برای این روایت ضد جنگ، کجا بهتر از آبادان؟
...
#جان_ور
#علی_صالحی_بافقی
#نشر_هیلا گروه انتشارات #ققنوس
@qoqnoospub
کاری که کردهام قدیمیترین ترفند بشر در مواجهه با وحشت است.
خلاقیت هم درست همین است: تلاشی کیمیاگرانه برای تبدیل رنج به زیبایی. هنر به طور عام و ادبیات به شکل خاص سلاحی قدرتمند در برابر شر و دردند. رمانها نمیتوانند این دو را شکست بدهند (آنها شکستناپذیرند)، اما هراس را تسلی میبخشند.
ادبیات ما را جزئی از کل میکند و به عنوان بخشی از کل گویا رنج فردی اندکی کاسته میشود.
وقتی کمرمان زیر بار رنج خم میشود، این هنر است که موفق میشود آن آسیب زشت و کثیف را به چیزی زیبا بدل کند.
#رنج_ندیدن_تو
#روسا_مونترو
#انتشارات_ققنوس
بهزودی
@qoqnoospub
کتاب «ایدۀ پدیدارشناسی» برای همۀ کسانی که به طور کلی به سنت فکری پدیدارشناسی و مفاهیم اساسی، سرچشمه¬ها و تحولاتش، و به طور خاص به اندیشه¬های بنیانگذار این سنت، یعنی ادموند هوسرل، علاقه¬مندند بسیار سودمند است. خواننده در این کتاب با دورۀ مهمی از سیر تفکر هوسرل پس از چاپ کتاب «پژوهشهای منطقی» و پیش از چاپ جلد اول کتاب «ایدهها» آشنا میشود که او در آن به زعم خود نخستین بار به روش لازم برای نقد شناخت دست مییاید، و تکلیف اصلی خود را در مقام فیلسوف در تعبیری کانتی «نقد عقل» برمیشمرد. این روش تازه همان تقلیل یا بازآوری پدیدارشناختی است که به زبانی روشن نخستین بار در کتاب «ایدۀ پدیدارشناسی» مطرح شده است.
هوسرل این درسگفتارها را با تمایز گذاشتن میان نگرش طبیعی و نگرش فلسفی و در نتیجه علم طبیعی و علم فلسفی آغاز میکند.
بله، زن بودن دشوار است، خیلی دشوار است، زیرا بهواقع نه بلدی و نه میخواهی عهدهدار انتظاراتی شوی که در قالب سنت برایت تعریف میشوند. بهتر است هیچ باشی تا بتوانی همهچیز باشی. به نظرم انتخاب ماری هم همین بود. بله من آن زن مغرور لهستانی [ماری کوری] را بهخوبی درک میکنم که نمیخواست خودش را در مقام قربانی ببیند، زیرا جایگاهی مشمئزکننده است، اما در عین حال نمیخواست خودش را در جایگاه جلاد ببیند، چنان ناسپاس در نقش جلاد مردان.
به زودی از مجموعهٔ آثار «ژول ورن» منتشر میشود؛
تصور کنید شب است، فلیپ و خانوادهٔ کلیفتون همگی در جنگلاند، و بعد از جستجوی بسیار در پی چیزی برای خوردن، تصمیم میگیرند به غار محل سکونتشان برگردند. اما هرچه میگردند، جک، این پسرکوچولوی شیطان، را پیدا نمیکنند. غیبت او همه را نگران میکند. هیچکس نمیتواند بگوید او از کِی ناپدید شده. ماه نو است و ساحل را تاریکی فرا گرفته. بلافاصله مردان دسته پراکنده میشوند تا بلکه او را بیابند. تا اینکه عاقبت عمو رابینسون زیر دستههای داغداغان، در تاریکترین نقطهٔ پردهٔ درختان، مرد کوچک بیحرکتی را میبیند که دستبهسینه ایستاده. بله جک است. و او در پاسخ سؤال «اینجا چه میکنیِ» عمو میگوید: «شجاع میشوم!»
این داستان مملو از لحظات دشوار و نفسگیر مبارزه برای بقاست، و نیز تمرین شجاعت!
منتشر شد
تصور اینکه مادرم در جوانی چه شکلی بوده برایم سخت است. در واقع تصور کردن صورتش برایم سخت است. لایههای بسیاری روی آن چهره قرار گرفته، مثل رسوب، که کشف آن دیگری، آن چهرهی اولیه را غیرممکن میکند. حتی عکسهایش با آنچه از او به یاد دارم مطابقت ندارد. وجودش را به یاد میآورم، البته: صدایش، بویش، اینکه تکیه دادن به او چقدر لذت داشت، صدای تقوتوقهای اطمینانبخشی که او در آشپزخانه به راه میانداخت، حتی صدای آواز خواندنش، عادت داشت بخواند.
زمانی در گروه کُر کلیسا میخواند؛ صدایش خوب بود. من فکر میکردم از خوشحالی آواز میخواند، ولی در واقع آواز میخواند تا ما را بخواند. یادم میآید با هم روی سنگهای گرم در انتظار بازگشت پدر مینشستیم و من به پاهای مادرم در شلوار فلانی خاکستریاش تکیه میدادم. اطمینان داشتم که همه تشریفات آیینیِ او قبل از بازگشت پدر -- راه رفتن در دامنهی تپه، ستون وهمانگیز، انتظار و لم دادن در سکوت مطلق -- موجب ظهور او میشود، او که سایهی سیاهش در برابر خورشید با حرکت قایق به سمت اسکلهمان بزرگ و بزرگتر میشد.
#جنون_اخلاقی
رمانی از مارگارت اتوود،
ترجمهٔ منیژه صدیقی
@qoqnoospub
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago