𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 days, 19 hours ago
یادی از فرهنگ نگار برجستة معاصر، پروفسور راینهارد هارتمن (1938-2024)
۹ اکتبر ۲۰۲۴ ( مراسم خاکسپاری انسانی بزرگ در شهر اکستر ( روز چهارشنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳
انگلستان با حضور اعضای خانواده، دوستان و برخی از همکاران و دانشجویان دیرین او برگزار شد.
پروفسور راینهارد هارتمن به معنای واقعی انسانی شریف و بزرگ بود. در اخلاق: مهربان، نرمخو, گشاده رو و بزرگمنش، در علم: پربار، بلندنظر و گشادهدست و در کار و زندگی: عاشق، سختکوش،جدی، تاثیرگذار و جهانی.
در سال ۱۹۳۸ در شهر وین و در خانوادهای فرهنگی زاده شد. تحصیلات خود را تا دکتری در دانشگاههای وین اتریش و ایلینوی آمریکا در رشتههای اقتصاد عمومی و جهانی و ترجمه و زبان انگلیسی بهانجام رساند و از سال ۱۹۶۴ در دانشگاه منچستر و از ۱۹۶۸ در دانشگاه ناتینگهام کشور انگستان به تدریس زبانهای معاصر پرداخت. در همان سال ۶۴ با لین وارنازدواج کرد که ثمرة آن دختری با نام نسیمو پسری با نام اشتفنبود.
دوران شکوفائی علمی کاری او از زمانی آغاز شد که با تمرکز بر زبانشناسی و پژوهش و کار عملی در حوزة تخصصی فرهنگ نگاری به تدوین یکی از فرهنگهای بسیار مهم و ساختارمند زبان و زبانشناسی پرداخت. از سال ۱۹۷۴ که برای همیشه به دانشگاه اکستر آمد، با فعالیتهای همهجانبه و چشمگیر او، بهزودی این دانشگاه بهعنوان قطب علمی فرهنگنگاری اروپا شناخته شد.
نگاهی به زندگی پربار علمی این دانشمند شریف و فروتن بزرگی او را در عرصههای گوناگون آشکار میسازد. در زمینة ترجمه، تحلیل متن و فرهنگنگاری نظریههای تأثیرگذاری ارائه کرده که
مهمترین آنهاست. تدوین دو فرهنگ Contrastive Textology (CT) متنشناسیِ مقابلهای پیکرهبنیادِ بسیار دقیق، ساختمند و تخصصیِ زبانشناسی و فرهنگنگاری او را در مقام فرهنگنگاری بزرگ و پیشگام مینشاند. پژوهشهای بنیادی و انتقادی وی به تثبیت جایگاه فرهنگنگاری بهعنوان شاخة مهمی از زبانشناسی کاربردی، با پشتوانة تاریخنگاری، آموزش و نقد فرهنگها انجامید. از دستاوردهای مهارت سازماندهی هارتمن در برگزاری همایشهای جهانی، مدرسة تابستانی، کارگاههای تخصصی، میتوان به ایجاد مرکز پژوهشهای فرهنگنگاری، بورسهای کوتاهمدت فرهنگنگاری و بلندمدت میان دانشگاهی ارازموس و در بالاترین سطح به تأسیس انجمن فرهنگنگاری اروپا EURALEX و نشریة بینالمللی فرهنگنگاری و پس از آن انجمن AFRILEX برای آفریقا و ASIALEX برای آسیا اشاره کرد.
پس از بازنشستگی در سال ۲۰۰۱ بهعنوان استاد افتخاری در دانشگاه بیرمنگام به تدریس و پژوهش پرداخت و تا پایان زندگی پربار خود به کار علمی و نوشتن ادامه داد.
روانش شاد و یادش گرامی باد.
مصطفی عاصی
در فردان۶ کتاب "تاریخنگاری فارسی: از صفویه تا پایان دوره پهلوی" ویراسته چارلز ملویل و ترجمه خانم زهرا عاطفمهر بررسی شده است.
🌱 عبدالحسین آذرنگ، «پرویز ناتل خانلری»، در: شصت چهره از میان قاجاریان و معاصران، تهران، کتاب بهار، ۱۳۹۹.
دربارۀ دستور خط فارسی شکسته
پوشهٔ صوتی سخنرانی دکتر امید طبیبزاده، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی – دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳
@theapll
«دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی» (تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۴۰۳).
امید طبیبزاده
نام بنده در زمرهٔ اعضای شورای علمی این کتاب آمده است، و بنده نیز پیش از انتشار کتاب، حسب وظیفه، نکاتی را به نویسندگان محترم کتاب متذکر شدم که بخشی پذیرفته شد و بخشی نشد. آنچه در زیر میآید به همان بخشهایی مربوط میشود که مورد تایید دوستان قرار نگرفت.
شاید بزرگترین ایراد کتاب حاضر این باشد که مؤلفان محترم آن تصور کردهاند احکام مترتب بر زبان گفتار، لزوما بر زبان نوشتار هم حاکم است، حالاینکه مطلقا چنین نیست. دستور زبان میتواند تجویزی باشد یا نباشد، اما دستور خط همواره و درهمهحال تجویزی است و اساساً چیزی با عنوان «دستور خط توصیفی» یا «دستور خط غیرتجویزی» وجود ندارد! جالب است که واژۀ «دستور» در «دستور خط»، نه بهمعنای «گرامر»، بلکه به همان معنای «توصیه، دستور و یا تجویز» بهکار رفته است.
هرآنچه اهل زبان در گفتار طبیعی و در جامعه زبانی خود بر زبان میآورند صحیح است و شایستگی توصیف شدن دارد، اما هرآنچه آنان در «گفتار نوشتاری» (ص 12) بر قلم (یا صفحهکلید) خود جاری میکنند لزوماً صحیح نیست و ارزش ثبت شدن در هیچ فرهنگی را ندارد. نویسندگانِ کتاب حاضر، مواردی چون «تفرع» (طفره)، «ثابق» (سابق)، «حلاک» (هلاک)، «خاب» (خواب)، و «خطشهدار» (خدشهدار) و مانند آن را (ص ۵۷-۸۵ کتاب)، زیر عنوان پوششی «نونویسی» دستهبندی میکنند و تصریح میکنند که «نونویسیهای موجود در فضای مجازی بههیچوجه از مقولۀ کاربردهای افسارگسیخته و بیقاعده به شمار نمیروند، بلکه بنا به ضرورت، از قواعدی پیروی میکنند که در ذهن کاربران فارسیزبان مشترک است و هریک از آنها به فراخور و در بافتهای گوناگون به کار گرفته میشود» (ص ۲۵). واقعیت این است که اگر فردی در فضای مجازی از کلمات فوق استفاده کند (یا از موارد دیگری مانند «مضخرف» (مزخرف)، «مطمعن» (مطمئن)، «مغنعه» (مقنعه)، «مقول» (معقول) (همه برگرفته از کتاب ص ۵۷-۸۵))، مرتکب خطای املایی شده است، و دیگر اینکه «گفتارینویسی» یا «شکستهنویسی» بههیچوجه جواز غلطنویسی به کسی نمیدهد.
نویسندگان کتاب در جای دیگر تصریح کردهاند که «همۀ قواعد شکستهنویسی معرفی شده در طبیبزاده (۱۳۰۸ الف) در قالب نونویسیهای آوایی-ساختواژی میگنجند و تمامی آنها در دادههای فضای مجازی دیده میشوند، اما براساس نتایج بهدستآمده، شکستهنویسی و نونویسی فارسی در فضای مجازی از تعداد و تنوع بیشتری برخوردار است» (ص ۴۴). همانطور که گفتیم موارد غلط را بههیچوجه نباید ذیل عنوان «نونویسی» یا هر عنوان دیگری در هیچ فرهنگی مدخل کرد، زیرا حدی بر این گونه موارد وجود ندارد و مثلاً هرچه نویسندگان در این فضا «بیسوادتر» باشند، به تعداد این موارد بیشتر اضافه میشود؛ دیگر اینکه اقلامی چون «مصطراح» (مستراح)، «معدب» (مؤدب)، «مقسر» (مقصر) (همه برگرفته از کتاب ص ۵۷-۸۵) و بسیاری موارد دیگر، نه به شکستهنویسی مربوط میشوند و نه به «دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی»! خلاصه اینکه اگر این نونویسیها، یا درواقع اغلاط املایی را از فرهنگ حاضر حذف کنیم، و این عملی است که حتماً باید رخ دهد، تقریباً چیزی باقی نمیماند جز همان کتاب کوچک طبیبزاده+ (۱۳۰۸ الف).
عنوان کتاب «دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیر رسمی» است اما نویسندگان تصریح میکنند که: «این دستور خط بر آن نیست که مجموعۀ قواعدی را برای نگارش در فضای مجازی تجویز کند» (ص ۱۴)! حال باید پرسید اصولاً چرا فرهنگستان زبان و ادب فارسی باید «دستور خطی» منتشر کند که هدفش تجویز نیست؟ دیگر اینکه عبارت «فارسی غیر رسمی» نیز در عنوان این کتاب خالی از ایراد نیست و حق مطلب را چنانکه باید ادا نمیکند، زیرا «فارسی غیر رسمی» میتواند شامل تمام گونههای فارسی بجز فارسی رسمی معیار نیز بشود؛ مثلاً فارسی اصفهانی، فارسی مشهدی، فارسی کاشانی و غیره. بنده عنوان «فارسی گفتاری معیار ایران» را که هم دقیقتر و شفافتر است و هم مبین وجود نوعی دوربانگونگی در زبان فارسی است، بهجای عبارت مبهم «فارسی غیر رسمی» پیشنهاد میکنم.
+ امید طبیبزاده ، «فارسی شکسته؛ دستورخط و فرهنگ املایی»، تهران، کتاب بهار، ۱۳۹۸، ۷۵ صفحه.
@Bookcitycc
به فرخندگی و شادی، دستور خط و فرهنگ املایی فارسیِ غیررسمی (نسخۀ پیشنهادی)، در روز بزرگداشت فردوسی، ٢۵ اردیبهشت ١۴٠٣، منتشر شد.
▫️در جایگاه کسی که سهم اندکی در شکلگیری این کتاب داشتهاست خواهشمندم تا زمانی که ناشرْ پیدیاف آن را منتشر نکرده، برای انتشار در فضای مجازی مستقیم از همین کانال بازفرست فرمایید.
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
بهمناسبت زادروز استاد صادقی، ترجمهام را از نوشتهٔ آقای دکتر لودویگ پاول دربارهٔ ایشان (که در دفترچهٔ جایزهٔ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار (۱۳۹۷) آمده) تقدیم میکنم. برای ایشان زندگانیای دراز و تنی درست آرزومندم.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
نخستین دیدارم با استاد علیاشرف صادقی در سال تحصیلی ۱۹۸۸-۱۹۸۹ و در تهران بود. آن زمان در مؤسّسهٔ لغتنامهٔ دهخدا فارسی فرامیگرفتم و در دانشگاه تهران در کلاسهای احمد تفضَلی و ژاله آموزگار و علیاشرف صادقی شرکت میکردم. کلاسهای دستورزبان فارسی معاصر صادقی را خوب به یاد دارم: در آموختن رویکرد ردهشناختی و تجربی را میآمیخت و پذیرای دیدگاههای دانشجویان بود، یعنی از آنها میخواست تا قواعد زبان مادریشان را، که از آنها آگاه نبودند، بیابند. آن زمان دانشجویی جوان بودم و هنوز نمیدانستم که صادقی قرار است به یکی از بزرگترین دانشمندان دستورزبان فارسی، در همهٔ گونهها و وجوه آن، بدل شود، یا اینکه در همان زمان نیز شدهبود.
صادقی تا به همان زمان شمار بسیاری اثر مهم چاپ کردهبود و در سالهای بعد هم آثار بسیار دیگری نیز بر آثار خود افزود. جز کتاب مهم او دربارهٔ تحوّل فارسی نو (۱۳۵۷)، دوست دارم در اینجا به مقالهٔ او دربارهٔ تحوّل «آن»/«آم» به «اون» و «اوم» در فارسی گفتاری معاصر (۱۳۶۳) نیز اشارهای کنم. صادقی در مقام زبانشناس تاریخی نیز همواره بر مسائل لغوی متون کهنی که در کار خود از آنها بهره میبرد، خواه شعر کلاسیک و حماسهها یا تفاسیر، تسلّط تمام دارد.
حوزهٔ مهم دیگری که صادقی بدان پرداخته (و همچنان میپردازد) گویششناسی ایرانی غربی است. او به گویشهای زندهٔ معاصر (مثلاً کتابش دربارهٔ گویش قم، ۱۳۸۰) بسنده نکرده، بلکه در اشعار گویشی قدیم (از جمله در فهلویات، و مثلاً فهلویات شیخ صفیالدّین) و لغات گویشی بسیار پراکنده، و پنهان، در آثار ادبی فارسی کلاسیک نیز تتبّعاتی کردهاست.
صادقی که رسالهاش را در پاریس نوشته رویکرد زبانشناختی ژیلبر لازار را، به شایستگی، به ایران «وارد کرده»، و هم خود آن رویکرد را بهتر کردهاست: یک رویکرد ردهشناختی تجربیبنیاد که تحتتأثیر چهارچوب نظری و روششناختی خاصی نیست و بنای آن بر آثار اصلی فارسی نو و گویشهای ایرانی غربی و در بلندترین مرتبهٔ علمی است.
در تحقیقات حوزهٔ دستور فارسی معاصر و تاریخی از آثار صادقی غافل نمیتوان بود. او به فرانسه و انگلیسی نیز مقالاتی دارد، ولی برای جامعهٔ زبانشناسان خارجی مایهٔ افسوس است که بیشتر آثار مهمش به فارسی است و به این آثار کمتر دسترس دارند. شاید بشود در اینجا چارهای برای این وضع ناخوب طلب کرد، و آن چاره ترجمهٔ منتخبی از مقالات مهم اوست به انگلیسی.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 days, 19 hours ago