مهمون داریم که اومدند عیادت من. از غروب اومدند و شب هم می‌مونند. الان عملا انرژی مراوداتم ته کشیده چون مجبور بودم تمام مدت گفتگوی فعال داشته باشم و واقعا دیگه تموم شدم.

مهمون داریم که اومدند عیادت من. از غروب اومدند و شب هم می‌مونند. الان عملا انرژی مراوداتم ته کشیده چون مجبور بودم تمام مدت گفتگوی فعال داشته باشم و واقعا دیگه تموم شدم.

چیزی که در بعضی سریال‌ها و فیلم‌های خارجی اذیتم میکنه برخورد اولشون با یه زن هستش. برای مثال دیشب قسمت اول سریال suits رو میدیدم دو تا مرد نقش اصلی سریال به محض دیدن یه خانم به شکل مستقیم یا غیرمستقیم(حالا یا کلامی یا با نگاه به سینه و باسن و هیکلش) یه اشاره‌ای…

برادرزاده‌ی فسقلی من، همون که برای چیزهای مسخره‌ای یه ساعت تمام گریه میکرد و اعصاب هممون رو به فنا میداد(مثلا یه بار یه ساعت با جیغ و داد گریه کرد که چرا نذاشتید من در کنسرو رو باز کنم، کنسرو جدید رو قبول نمیکرد میگفت همونو درش رو ببندید من بازش کنم😶)، همون که غذاهایی مثل عدس پلو رو باید له میکردیم وگرنه میگفت دونه داره نمیخورم، همون که توی سه سالگیش نقاشی هایی میکشید که کف آدم می برید، همون که یواشکی جوری که کسی نفهمه دست خواهرزاده‌م رو که چهاردست و پا راه میرفت؛ با پاهاش له میکرد، همون فسقلی امسال کنکور داد و پزشکی قبول شد.

اگر دو نفر ازدواج کنن و سکس کنن ثوابه
اگر دو نفر همدیگه رو دوست داشته باشن و سکس کنن خرابن. دختره جندده ست و پسره دنبال سوء استفاده

اگر یه پسر با چند نفر باشه هول و لاشیه
اگر یه پسر چند نفر صیغه کنه و ۴ تا زن داشته باشه، سنت پیامبره و مشکلی نداره

مشکلتون با چیه؟
پول؟
مهمونی شام؟
یه متن عربی که اگه معنیشو بفهمی بالا میاری؟

بعد بچتو مجبور میکنی ازدواج کنه؟
ازدواج کنه بعد چی؟
اصلا مگه خودت با ازدواجت حالت خوبه؟
اصلا اگه خواست با همجنسش ازدواج کنه چی؟

نمیفهممتون
مشکلات و دغدغه هاتون تهوع آوره

شامپوی ضد شپش گرفتم و زدم به موهام ببینم چی میشه. نمیدونم شامپوی شپش اگر سرت شپش نداشته باشه ضرر داره یا نداره، ولی گفتم پناه برخدا و زدم.😁

فکر اینکه یه ماه دیگه باید برگردم اداره حالمو میگیره. چرا آدم باید نسبت به شغلش همچین حسی داشته باشه😔

میگه که آدم سالم احتیاجات خودش رو برآورده می‌کنه

آدم سالم تر بعد از خودش احتیاجات بقیه رو برآورده می‌کنه

آدم سالم تر تر بعد اینکه احتیاجات خودش و دیگران رو برآورده کرد از دیگران هم میخواد احتیاجاتش رو برآورده کنن.

من بعد از عمل هر چی میشه به شوخی میگم عوارض عمل و بیهوشیه😁
الان پریود شدم کاپ قاعدگی رو میزاشتم اما سر جاش بند نمیشد و میزد بیرون. هر کاری میکردم نمیشد که نمیشد. گفتم یا خدا این دیگه قطعا عوارض یه چیزی هست مگه میشه آخه. هی فکر کردم که ممکنه چه اتفاقی بخاطر عمل افتاده باشه، واقعا نگران شدم، فکر کن توی دستشویی نشستم دارم فکر میکنم😁، تا اینکه اومدم شلوارمو بپوشم چشمم افتاد به کمربندم و .. بله فهمیدم بخاطر کمربندیه که بستم. برای اینکه ستون فقرات تکون نخوره کمربند رو خیلی محکم میبندیم جوری که زیر شکمم میزنه بیرون، اینه که حدس زدم اون فشار باعث این اتفاق میشه. و حدسم درست بود چون به محض اینکه خوابیدم و کمربند رو باز کردم اوکی شد.

چند روز پیش یه کم وام گرفتیم و یه مقدار هم پس انداز داشتیم نیت داشتیم باهاش سرمایه گذاری کنیم. دو روزی داشتیم فکر میکردیم طلای آب شده بخریم، یا دست دوم، یا توی صندوق طلا بزاریم که موشک پرانی ها شروع شد و طلا و دلار و کوفت و زهرمار کشید بالا‌. یعنی توی این مملکت اولا که باید پوستت کنده شه تا بتونی دو قرون پس انداز کنی، اگر پوستت کنده شد و پس انداز کردی خیالت راحت نباشه، چون تا میخوای فکر کنی با اون پس انداز چه کنی میبینی کباب شدی.