𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 Monate her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 Monate, 2 Wochen her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 Wochen, 5 Tage her
🔴درباره حصر
🔺هممیهن ۲۹ آذر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘روزنامه هممیهن به مناسبت دیدار آقایان ناطق نوری و کروبی سه پرسش زیر را با من طرح کرد.
۱- آقایان کروبی و ناطق نوری به عنوان دو چهره از دو جریان شب گذشته با هم دیدار کردند. نظرتان درباره این دیدار چیست؟
۲- به نظر شما طی این سالها چه اتفاقی رخ داد که حالا شاهد نزدیکی این دو چهره در فضای سیاسی هستیم؟
۳- ۱۵ سال از شروع حصر ۳ چهره سیاسی میگذرد. نگاهتان به ادامه حصر چیست؟
▪️متن زیر را در پاسخ به این پرسشها نوشتم.
🔘جامعه و کشور به اندازهای مسأله و مشکل دارند که گمان نمیکنم اینگونه اخبار اهمیتی در میان مردم داشته باشد و حتی کسان قابل توجهی پیگیر آنها شوند. اکنون دلار بسوی ۸۰ تومان میرود، کشور به دلیل ناترازی انرژی تعطیل است، خطر درگیریهای نظامی وجود دارد آنگاه ما خود را مشغول دیداری کردهایم که حتی معنای آن هم بر ما پوشیده است.
🔘شاید در بهترین حالت چنین اتفاقاتی مثل صله دیر هنگامی است که سلطان محمود برای فردوسی فرستاد در حالی که جنازه فردوسی از سوی دیگر دروازه شهر بسوی گورستان تشییع میشد. اینها دیگر کفایت مسایل ایران را نمیکند گامهای بزرگتری برای رسیدن به وفاق و یکپارچگی سیاسی در ایران باید برداشته شود.
🔘مهمترین مشکل سیاستمداران ایرانی حصر خانگی و فیزیکی نیست. همه آنان خود را در «گذشته» زندانی کردهاند. نوعی حصر خود خواسته. چه محصور و چه حصرکننده در تارهای «گذشته» اسیر هستند در حالی که همه فرزندان ما از این بازیها عبور کردهاند و ناامیدانه به آینده نگاه میکنند و از این که مسئولین و منتقدین همچنان پابند گذشته هستند رنج میکشند.
🔘حصر نمادی است از یکدندگی سیاست که ناقض رسالت سیاسی به معنای تامین خیر عمومی است. یکدندگی، مبارزه جویی از یک طرف و انتقام جویی از طرف دیگر. هیچکدام از دو طرف جرات برداشتن گامی به پیش برای گشودن افقی رو به آینده را ندارند. حصر اکنون فقط به یک وضعیت اغلب شخصی میان دو طرف تبدیل شده است و هر دو زیان خواهند کرد.
🔘من در مقام قاضی و داوری سیاسی نیستم. این که چه کسی و چقدر مقصر است؟ این مسأله تاریخ نویسان آینده است. فقط باید غصه خورد از تداوم این وضعیت سرشار از کینه که به تداوم شرایطی منجر شده که دود آن به چشم ملت و فرزندانمان میرود.
🔴تنبان پیش از عید
🔺اعتماد ۲۶ آذر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘آقای رضا امیرخانی نویسنده محترم مطلب کوتاه و البته طنزی را ناظر به تحلیلهایی فستفودی که پس از سقوط اسد تهیه و عرضه میشود نوشتهاند که: ▪️«تنبان بعد عید به درد گَل منار میخورد!»▪️ لباس نو بعد از عید برای پوشیدن نیست باید آویزانش کرد روی مناره. تحلیلهای فوری پس از رویداد، آن هم واقعهای به این مهمی چه دردی از سیاستگذار درمان میکند؟
🔘این تعریض ایشان طبعا به کسانی بود که تا دیروز از سیاستهای موجود دفاع میکردند و آن را موفق میدانستند ولی به یکباره تحلیل جدیدی را روانه افکار عمومی کردهاند به همین دلیل میخواهم به تحلیلهای خودم اشاره کنم که در همان سالهای اولیه در باره سوریه و دخالت ایران نوشتم. تحلیلهایی که متاسفانه شنیده نشد. علت این نوشتههایم آشنایی نسبی است که با رژیم اسد و اوضاع منطقه داشتم. البته مشابه این گونه تحلیلها را افراد دیگری هم از زاویه دید خود نوشتهاند که شنیده نشده است.
🔘چند روز پیش از آغاز اعتراضات سوریه که در کوران بهار عربی و روزهای پایانی قذافی بود، در باره ماهیت رژیمهای مشابه آن از جمله سوریه نوشتم: ▪️«بقاياي ناسيوناليسم ناصري و سوسياليسم بعثي در همه كشورهايي كه حاكم شدند چه در عراق، چه در سوريه، چه در يمن، چه در ليبي و حتي در قالب گروههاي لبناني، تاريخ خونباري را رقم زدند.(روزنامه روزگار ۷-۱۲-۱۳۸۹)»▪️
🔴اوج قدرت سیاستمداران
🔺اعتماد ۲۵ آذر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘یکی از کارشناسان منطقه و بویژه جهان عرب در تحلیلی پیرامون علت شکست بشار اسد به نکتهای اشاره کرده که خلاصه آن چنین است:
▪️«از شگفتیهای سوریه پسااسد تغییر موضع سریع مدافعان سرسخت دیروز او است که به «انقلابیون دو آتشه» امروز تبدیل شدهاند. چرخش ۱۸۰ درجهای مدافعان دیروز بشار اسد پس از سقوطش چنان است که در حمله به او از مخالفان سرسختش گوی سبقت میربایند. همین رنگ عوض کردن مدافعان اسد معمای فروپاشی سریع ارتش سوریه در برابر حمله مخالفان را حل میکند؛ ارتشی که صرفا نام ارتش را یدک میکشید؛ اما چاپلوسان از آن قَدَرِ قدرتی پیش اسد ساخته بودند و واقعیت را وارونه جلو داده بودند که همیشه جانفدا و وفادار به او خواهد ماند. اگر اسد از تاریخ دور و نزدیک درس گرفته بود و قبل از سرکوب مخالفانش، به روی این چاپلوسان خاک میپاشید تا پرده از برابر چشمانش بیفتد و حقیقت و واقعیت در سوریه را عینا درک کند، چه بسا این سرنوشت را پیدا نمیکرد.»▪️
🔘من قصد رد این تحلیل را ندارم، چه بسا در نگاه اول درست هم هست، ولی میخواهم از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنم. مقصر این افراد نیستند، مقصر واقعی همان بشار اسد است که چنین افرادی را دور و بر خود جمع کرده بود. میتوان با اطمینان گفت که ممکن نیست، رهبران سیاسی بخواهند ولی افراد خیرخواه در اطراف آنان پیدا نشوند، تا حقیقت را به آنها بگویند.
🔘اتفاقاً چنین افرادی به طور معمول کم هم نیستند، ولی به مرور بر اثر سیاستهای نادرست به حاشیه رفته و سپس حذف میشوند. نمونه آن محمدرضا پهلوی است. او حتی حاضر نبود که توصیههای دوست قدیمی و نزدیک خود اسدالله عَلَم را بشنود و عریضه او را پاره کرد و پاسخ تند و بیادبانهای داد.
?اگر جای پزشکیان بودم صداوسیما را تحریم میکردم ?انصافنیوز اول مهر ۱۴۰۳ ▪️گفتگو در باره عملکرد صدا و سیما علیه رییسجمهور و دولت ✍️عباس عبدی ?عباس عبدی با اشاره به نوع مواجههی صداوسیما با دولت چهاردهم پیشنهاد میدهد که دولت به شکل فوری در باره بودجهی…
?خودکشی؛ حجتی برای مسئولین
?اعتماد ۲ مهر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
?کسی سیگاری بود هر چه گفتند سیگار نکش زیانبار است، گفت نکشیدنش تلخ است! بالاخره یک روز بر اثر مشکل ریه دچار سرفههای پیاپی و شدید شد، به طوری که زندگی را بر او تلخ کرد، تلختر از نکشیدن سیگار! پس آن را ترک کرد.
?حالا چرا ما به عنوان شهروند یا فعال سیاسی یا مسئول حکومتی نباید نسبت به نشانههای آشکار ناهنجاری بیرون از خود حساس باشیم؟ معاون دادستان کشور اعلام کرده که؛ سالانه ۱۳۰ هزار(آمار دقیق ۱۴۰ هزار است) اقدام به خودکشی در ایران ثبت میشود که ۷ هزار نفر جان خود را از دست میدهند. خودکشی سومین علت فوت در جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال است.
?مطالعات نشان میدهد که حداقل ۲۰ برابر تعدادی که اقدام به خودکشی میکنند، به خودکشی فکر کردهاند، که سالانه حداقل ۲٫۸ میلیون نفر یا برابر ۵ درصد جمعیت کشور را شامل میشود که شاید در باره جوانان به ۱۰ درصد هم برسد که رقم بسیار بالایی است. یعنی از هر ۱۰ جوان یکی به خودکشی فکر میکند.
?خودکشی دلایل و علل گوناگونی دارد. ریشههای روانی و اجتماعی و جامعهشناسی دارد. مشکلات اقتصادی و شغلی، بیماریهای جسمی، مشکلات شخصی و ارتباطی و ناتوانی در حل آنها، رواج مصرف مواد مخدر، تجارب تلخی که برای افراد پیش میآید، اختلالات روانی و... از مهمترین علل خودکشی هستند.
?ولی هنگامی که آمار خودکشی به عنوان بالاترین شاهد گسست فرد از زندگی، افزایشی میشود، این به منزله وجود علل و عوامل منفی اجتماعی است. گر چه اقدام به خودکشی در نهایت یک رفتار روانشناسانه و فردی است ولی عوامل اجتماعی و اقتصادی است که آن را ایجاد یا تشدید میکند.
?متاسفانه از معدود کشورهایی هستیم که مرگ ناشی از خودکشی در آن افزایشی است و روند این پدیده نشان میدهد که با یک وضعیت خاص مواجهیم، و در ۴ سال گذشته حدود ۴۴٪ بیشتر شود، فقط طی یک سال از ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ خودکشیهای منجر به مرگ، حدود ۱۶٪ افزایش پیدا کرده که جای تأمل جدی دارد. متاسفانه هر گاه شاخصهای اجتماعی روندی منفی پیدا میکنند در اولین اقدام انتشار اطلاعات آن محدود میشود. دست کم از سال ۱۴۰۰ یعنی در دولت آقای رییسی انتشار رسمی آمار خودکشی متوقف شد، آماری که قبلا هم محدود اما دست کم در قالب سالنامه آماری پزشکی قانونی و گزارش وزارت بهداشت منتشر میشد. برخی شنیدهها حکایت از گذشتن شاخص خودکشی از ۱۰ در ۱۰۰ هزار نفر است.
?هدف این یادداشت پرداختن به مسأله خودکشی نیست که در صلاحیت کارشناسان آن است. این مقدمه کوتاه فقط باز کردن دریچهای بود برای طرح مسألهای مهمتر از خودکشی. این نوشته خطاب به مسئولین محترم است که فراتر از گزارههای مرسوم پیشین فکر کنند. هیچ راهی جز وفاق و همفکری میان همه اجزای قدرت برای حل مسایل کشور نمانده است.
?اولویتهای ذهنی خود را باید تغییر داد. مسایلی که بسیاری از آقایان یا برخی از اعضای مجلس میگویند، نشان میدهد که اصلاً متوجه وضعیت کشور نیستند و شاید بکلی از مرحله پرتاند. به قول سپهری «جور دیگر باید دید.» جامعه ایران تواناییها و پویاییهای فراوانی دارد، ولی اغلب آنها دچار رکود یا حتی تخریب شده است. با نگاه گذشته، نمیتوان هیچ مسألهای را حل کرد.
?مهمتر از هر چیز دادن پیامی روشن از جانب حکومت به مردم است. این پیام که مسئولین کشور تصمیم به اتحاد گرفتهاند و اجازه نمیدهند برخی از افراد غیر مسئول و تندرو با اتکای به منابع عمومی و رانتهای گوناگون به قول معروف در این وفاق موش بدوانند. رویکردهای قاطع و روشن بگیرید. استخوان لای زخم نگذارید. فرصتی برای مجامله و مماشات در حل مسایل کشور ندارید و نداریم.
?وضعیت ما مثل کوه یخی است که به دلیل گرما همه آن در حال آب شدن است و آبها نیز در اقیانوس هرز رفته و پس از مدتی تمام میشوند. ناترازیهای کشور به مرحله بحرانزا رسیده است. در جهان به ما میخندند که چرا در چنین شرایطی ۵ میلیارد دلار از منابع کشور را صرف واردات بنزین کرده و برای سوزاندن در خودروهای بیکیفیت و جادههای خطرناک هزینه میکنیم، در حالی که دهها اولویت دیگر مثل دارو و غذا، سرمایهگذاری و... وجود دارد که ارز ندارند. این ناشی از یک ذهن جمعی و اجتماعی یا سیاسی معیوب است.
?مسئولین باید مسایل کشور و راهحلهای آن صریحتر طرح و در باره آنها به توافق برسند، سپس در اجرای آن اقدامات قاطع انجام دهند، و اجازه ندهند که نیروهای غیر مسئول بر اثر بیاطلاعی یا از روی آگاهی در آن اخلال ایجاد کنند. وفاق حکومت با مردم در گرو وفاق درون حکومت به علاوه انتخاب یک سیاست اصلاحگرانه برای حل مشکلات اصلی مردم است.
??مردم عادی بیش از هر گروه دیگری آماده حمایت هستند، به شرطی که مسئولین این دو گام را بردارند، نه اینکه در فضای عمومی برای یکدیگر درس انقلاب و اخلاق و سیاست دهند.
?اگر جای پزشکیان بودم صداوسیما را تحریم میکردم
?انصافنیوز اول مهر ۱۴۰۳
▪️گفتگو در باره عملکرد صدا و سیما علیه رییسجمهور و دولت
✍️عباس عبدی
?عباس عبدی با اشاره به نوع مواجههی صداوسیما با دولت چهاردهم پیشنهاد میدهد که دولت به شکل فوری در باره بودجهی این سازمان تصمیم گرفته و صداوسیما را تحریم کنند. این تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با انصاف نیوز گفت:
?اینکه فردی نظر خود را در یک برنامهی تلویزیونی میگوید مهم نیست. البته ممکن است بسیاری با آن نظر موافق نباشند و آن را سخیف هم بدانند. مشکل از اینجا شروع نمیشود که بیان چنین حرفی در چارچوب آزادی بیان است یا خیر بلکه مسئله اینجاست که صداوسیما اصلا رسانهای نیست که بیانگر دفاع از آزادی بیان باشد.
?او با بیان اینکه رادیو و تلویزیون ایران رویکرد مشخص روایتمحوری در چارچوبی که خودشان تعیین میکنند دارد، گفت: آنها صرفا آنچه در آن روایت جا بگیرد را بیان میکنند و حرفی خارج از آن روایت را کسی حق ندارد بیان کند. اگر در زمان آقای رئیسی کسی چنین حرفی را میزد برنامه تعطیل میشد و بارها عذرخواهی میکردند. شاید گوینده هم به وضعیت ناخواستهای دچار میشد.
?در حال حاضر هم کسی حق ندارد چنین حرفی که در این برنامهی تلویزیونی گفته شد را دربارهی افراد مورد قبول این رسانه بگوید. آزادی بیان یک کل تجزیهناپذیر است؛ اینطور نمیشود که من به شما توهین یا نقد کنم اما شما نتوانید نسبت به من نقدی بیان کنید.
?آقای عبدی با تاکید بر اینکه این مسئله فقط منحصر به دولت نیست و مسئولان دولتی نباید بگویند عیبی ندارد به ما چنین حرفهایی میزنند، گفت: اگر یک رسانهی بیطرف این حرفها را به دولت بزند اشکالی ندارد و هیچکس هم حق ندارد مانع فعالیت آن بشود به شرط اینکه بتوان حرفهای مشابه دربارهی افراد مشابه را بیان کرد اما دولت باید از زاویهی دیگری به این موضوع نگاه کند.
?این روزنامهنگار ادامه داد: چنین اظهاراتی شمشیر کشیدن به روی دولت از طرف رسانهای است که از پول ملت ارتزاق میکند. دولت باید در باره بودجه این رسانه تصمیمگیری کند. دولت مسئلهی صداوسیما را خیلی صریح و روشن باید حل کند؛ یا باید وضعیت آزادی کامل باشد یا این موارد را هم کنار بگذارند. اینطور نمیشود که در زمینههای دیگر محدودیت باشد اما به دولت هر چه دوست دارند بگویند.
?اگر جای آقای پزشکیان باشم با صداوسیما قطع رابطه و آن را تحریم میکنم. صداوسیما باید به جایگاهی که شایستهی یک رسانهی ملی است بازگردد. پاشنه آشیل رویکرد «وفاق» رسانههای رسمی ولی غیرمسئول هستند.
?این تحلیلگر سیاسی گفت: هیچ نیازی به هیچ نوع برخوردی نیست. ما با ابراز این نظر مشکلی نداریم. این اظهارنظر در نهایت به نظر ما به ضرر خود گوینده است اما صداوسیما باید چنین امکانی را برای همه فراهم کند. اگر این کار را نمیکند برای هیچ کس هم نباید این امکان را فراهم کند. البته مسیر درست حرکت رادیو و تلویزیون در مسیر آزادی و ایجاد امکان برای اظهارنظر آزاد همه دربارهی مسائل مختلف کشور است.
?او ادامه داد: اینکه او گفته شرم میکند اصلا مسئلهای نیست، خیلیهای دیگر هم از روسای جمهور قبلی شرم میکنند. نیازی به کار خاصی دربارهی این اظهارنظر نیست و او حق دارد نظرش را بگوید. این رادیو و تلویزیون است که حق ندارد تا زمانی که افرادی که نظرات مشابهی دربارهی دیگران دارند را دعوت نمیکند اظهارات این افراد را هم پوشش دهد. راه درست ایجاد امکان اظهارنظر آزاد همه دربارهی مسائل مختلف کشور است.
?مسأله چهارم؛ سیاست خارجی
?اعتماد ۲۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
?شاید خواننده گمان کند که در این یادداشت قصد نقد سیاست خارجی به شیوه متعارف و کارشناسی را دارم. این کار نه وظیفه من است و نه صلاحیت آن را دارم. معتقدم که برخلاف حوزههای داخلی چون امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و... در حوزه سیاست خارجی پیچیدگیهای تصمیمگیری سختتر است و به اطلاعات و دادههای به روزتری نیز نیازمند است که من ندارم. از این نظر بحث در باره سیاست خارجی تا حدودی سهل و ممتنع است. به عبارت دیگر هر کس میتواند با کوچکترین خبر و رفتاری اظهار نظر نماید، در حالی که پشت هر موضعگیری حکومتها انواع و اقسام منافع یا توافقات خوابیده است. بنابراین میکوشم که از منظر دیگری وارد موضوع شوم بدون اینکه قصد پرداختن به جزییات سیاست خارجی را داشته باشم.
?پیش از هر چیز باید بپذیریم که ادبیات دیپلماتیک مقامات کشورها، چیز زیادی را در ماهیت این روابط تغییر نمیدهد. اصل اساسی در روابط میان کشورها منافع ملی آنها است. در واقع این قول معروف را باید سرلوحه قرار داد که ما دوست و دشمن دایمی نداریم، آنچه که داریم منافع ملی دایمی است. منافعی که همیشه باید تعریف روشنی از آن حداقل در میان اغلب نخبگان کشور باشد و طبعاً شیوه تحقق آن را به عهده مسئولان سیاست خارجی گذاشت.
?ولی منحصر نمودن پیشبرد سیاست خارجی به مسئولین کشور، خطای بسیار فاحشی است و این یکی از نقاط ضعف سیاست خارجی ایران است. در واقع بخشی از سیاست خارجی از طریق مراودات نهادهای خارج از دولتها شکل میگیرد و به کمک دولت میآید، ولی چون سیاستهای رسمی ما قادر به انتقال ارزشها و رفتارها و مواضع خود نیست، خود را از این اهرم و امکان مهم محروم کرده است.
?در اغلب نظرسنجیهایی که در چند دهه اخیر دیدهام اکثریت قاطعی از مردم یعنی بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصدشان از سیاست خارجی کشور دفاع میکردند، ولی این نتیجه در دهه اخیر تغییر کرده و این حمایت به زیر ۵۰ یا حتی حدود ۳۵ درصد رسیده است. این گونه حمایت مردم در کمتر موضوعی در کشور است که برای چند دهه بالای ۵۰ یا ۶۰ درصد باشد، و شاید بتوان گفت منحصر بفرد بوده است.
https://telegra.ph/مسأله-چهارم-سیاست-خارجی-09-16
Telegraph
مسأله چهارم؛ سیاست خارجی
***🔺***اعتماد ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ ***✍️***عباس عبدی ***🔘***شاید خواننده گمان کند که در این یادداشت قصد نقد سیاست خارجی به شیوه متعارف و کارشناسی را دارم. این کار نه وظیفه من است و نه صلاحیت آن را دارم. معتقدم که برخلاف حوزههای داخلی چون امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و... در حوزه…
?مسأله سوم؛ رسانههای رسمی
?اعتماد ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
?اگر بخواهیم فقط یک ویژگی متمایزکننده از جامعه ایران را در مقایسه با دیگر جوامع مهم امروزی معرفی کنیم، شاید وضعیت ناکارکردی رسانههای رسمی آن بویژه صدا و سیما در میان چند انتخاب اول ما باشد. علت روشن است. بعید میدانم کشور مهمی باشد که رسانههای رسمی و تلویزیون آن به اندازه ایران کممخاطب و در برخی زمینهها در حد بیمخاطب باشند و از نظر رسانهای استقلال نداشته باشند. بهرهوری این نهاد مهم آنچنان اندک است که بعضاً تعجب میکنیم، و بیاختیار میپرسیم مگر میشود؟ دو سال پیش برخی از شرکتهای تبلیغاتدهنده که قراردادهای بلندمدت تبلیغاتی داشتند، حاضر بودند، پول تبلیغات را بدهند ولی تبلیغات سفارش داده شده آنها منتشر نشود، زیرا اثرات منفی بر فروش آنها داشت. البته این رسانه از حیث تأثیرگذاری منفی بویژه در اختلافات درونی قدرت، همچنان کارآمد است.
?چرا باید این وضع اصلاح شود؟ اول از همه به این خاطر که آنان از بودجه مردم تأمین میشوند و باید در خدمت مردم باشند، رسانه باید به بهبود فضای سیاسی و اجتماعی و حس خشنودی مردم و آگاهی آنان کمک کند، برای این کار نیازمند چند ویژگی است. اول درک درست و دقیق از کارکرد رسانه در دنیای جدید. دوم به کارگیری نیروهای رسانهای و کاربلد، سوم ارزیابی بازخورد فعالیتها و بالاخره پاسخگویی در برابر مردم است.
?مهمترین مشکل رسانه رسمی در ایران این است که متولیان آن درک درستی از کارکرد و محدودیتهای رسانه ندارند. نهادهای دیگر هم بعضاً دچار این مشکل هستند. اخیراً وزیر آموزش و پرورش دولت جدید جملهای را گفته است که بسیار عجیب است. ▪️«مهمترین وظیفه ما در آموزش و پرورش، اقامه فرهنگ نماز، قرآن و ایثار و فداکاری در فضای تعلیم و تربیت است. اگر می خواهیم جامعه سعادتمندی داشته باشیم بنا بر راهبردهای قرآنی، راهی نداریم جز اقامه نماز و اقامه فرهنگ ایثار.»▪️
https://telegra.ph/مسأله-سوم-رسانه%E2%80%8Cهای-رسمی-09-15
Telegraph
مسأله سوم؛ رسانههای رسمی
***🔺***اعتماد ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ ***✍️***عباس عبدی ***🔘***اگر بخواهیم فقط یک ویژگی متمایزکننده از جامعه ایران را در مقایسه با دیگر جوامع مهم امروزی معرفی کنیم، شاید وضعیت ناکارکردی رسانههای رسمی آن بویژه صدا و سیما در میان چند انتخاب اول ما باشد. علت روشن است. بعید میدانم کشور…
?مسأله دوم؛ زنان
?اعتماد ۲۵ شهریور ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
?پس از اینترنت دومین مسألهای که باید به نحو ملموسی به سوی حل شدن آن حرکت کرد، موضوع زن و جایگاه اجتماعی و حقوق آن است. موضوعی که در مقایسه با رفع فیلترینگ حل آن به نسبت سختتر ولی سود آن بیشتر است. خوشبختانه در دولت جدید هم وزیر زن است و هم تعداد معاونان و مدیران زن به نحو چشمگیری افزایش یافتهاند در نتیجه یک گام بجلو برداشته شده است. ولی مسأله زنان در ایران و حل آن فراتر از آن چیزی است که در تصور رسمی وجود دارد.
?مسأله زنان را نمیتوان به تبلیغات ماهواره و بیگانگان یا مخالفت با اسلام و انقلاب و ترویج فساد و از این دست ادعاها تقلیل داد. مسأله زنان در اصل ناشی از سیر تحولات جامعه است. همچنان که با گذشت زمان و وارد شدن در مراحل توسعه، مردان نیز خواهان مشارکت و حضور اجتماعی میشوند و علیه استبداد میشورند، با فاصلهای زمانی این مطالبه برای زنان هم ایجاد میشود.
?کافی است که به وضعیت زنان در آموزش عالی نگاه کنیم که در ۵۰ سال گذشته از ۳۰ درصد اکنون به ۶۰ درصد رسیده است، تعداد زیادی از آنان همپا و یا جلوتر از مردان، سطوح پیشرفته آموزش عالی را طی میکنند. آنان در تمام سطوح آموزشی به نحوی در حال جلوزدن از مردان هستند. این سبقت زنان بازتاب متناظری در ساختار قدرت و مدیریت کشور و عرصه عمو
می ندارد. به همین علت است که سهم زنان از اشتغال کشور بسیار پایین است و حداکثر ۱۴ درصد و در برخی برآوردها تا ۱۰ درصد هم گفته شده است.
?علت مشارکت زنان برای شغل فقط بخش عرضه نیست که آنان نیازمند شغل باشند، بلکه بخش تقاضا نیز تشنه نیروی کار توانمند و تحصیلکرده است. مهمتر از همه اینکه هزینه زندگی بدون اشتغال زن و مرد به راحتی تأمین نمیشود. مجموعه این مسایل به علاوه تحولات فرهنگی موجب شده است که زنان ایرانی احساس تبعیض کنند.
https://telegra.ph/مسأله-دوم-زنان-09-14
Telegraph
مسأله دوم؛ زنان
***🔺***اعتماد ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ ***✍️***عباس عبدی ***🔘***پس از اینترنت دومین مسألهای که باید به نحو ملموسی به سوی حل شدن آن حرکت کرد، موضوع زن و جایگاه اجتماعی و حقوق آن است. موضوعی که در مقایسه با رفع فیلترینگ حل آن به نسبت سختتر ولی سود آن بیشتر است. خوشبختانه در دولت جدید…
?بخش اصلی وفاق
?اعتماد ۲۱ شهریور ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
?در یادداشت دیروز با عنوان «قابل توجه آقای رییسجمهور» به ضرورت وفاق درون حکومت اشاره کردم و توضیح دادم که اگر حکومت بدون وفاق با جامعه هم بتواند اهداف خود را پیش ببرد ولی بدون وفاق درونی(و نه یکدستی ویرانگر) قادر به تحقق هیچ هدفی نیست. پس تامین وفاق درون حکومت مقدمه لازم برای بهبود هر سیاستی است و این امری بدیهی و پیشفرض است.
?در حکومتهای دموکراتیک یا استبدادی، جمهوری یا سلطنتی، فردی یا جمعی و... وجود این وفاق برای امر حکومتداری لازم و ضروری است. همان گونه که رانندگی با خودرو در هر لحظه فقط با یک نفر ممکن است، نمیتوان مدیریت حرکت خودرو و رانندگی را میان دو یا چند نفر تقسیم کرد. خودرو ممکن است سرقتی و مالکیت آن نامشروع باشد، ولی رانندگی آن فقط به عهده راننده است.
?متأسفانه در ایران برای مدتهای طولانی هر از گاهی دچار مشکل شکاف درون ساختار قدرت میشویم. مسألهای که در دولت آقای خاتمی و بعدها در ابعاد بزرگتری در دولت روحانی به وفور و با شدت دیده میشد و راهبری موثر دولت را غیر ممکن میکرد. البته بجای آنها هم دولتهای یکدست میآمدند که زیانبار بودند.
?ولی اگر این شکاف حل شود و وفاق بر دولت و حکومت سایه افکند، مسأله دیگری اکنون وجود دارد که آن نیز باید حل شود. مساله تحقق وفاق با مردم است. نتایج انتخابات نشان داد که حدود نیمی از مردم و هر کدام به دلایلی رای نداده و از سیاست رسمی فاصله گرفتهاند و این وظیفه حکومت و دولت است که به مرور زمان آنان را متمایل به دولت کند و این فاصله را بردارد.
?مهمترین ضعف بسیاری از دولتهای موجود در ایران فقدان سرمایه اجتماعی برای سیاستگذاریهای مهم است. در غیاب وفاق میان دولت و ملت، این سرمایه اندک است و امکان تصمیمگیریهای شجاعانه و به سود مردم را از دولت سلب میکند. تنها دورهای که این نوع تصمیمات ممکن شد دوره اصلاحات و خاتمی بود که ارز تک نرخی گردید. سوخت و انرژی هم در مسیر آزادسازی قیمت بود که ناگاه زلزله ویرانگر دولت بعد آمد و همهچیز را خراب کرد. دوباره ارز چند نرخی شد و با شعار عیدی به مردم بساط برنامه چهارم برای آزادسازی قیمت انرژی را برچیدند.
?بنابراین در گام دوم باید تامین وفاق ملی را زیربنای اقدامات دولت قرار داد. برای این کار باید چند اقدام مهم کمهزینه را در دستور کار قرار داد. اقداماتی که در حال دیر شدن است.
یکی از ویژگیهای نهادهای رسمی ما به قول سعید لیلاز بی تصمیمی، دیر تصمیمی و بد تصمیمی است. در مواجه با مسایل اغلب تصمیم نمیگیرند، اگر بگیرند دیر میگیرند آن هم بطور معمول تصمیم بدی است. قطعا این توصیف فراگیر نیست ولی واقعیت مهمی است.
?نمونه روشن آن ماهواره بود که چه هزینههای هنگفتی را به نیروی پلیس و جامعه و مردم بار کرد و در تخریب دیشهای ماهواره نمایشهایی دادند، ولی همه به فراموشی سپرده شد و اکنون گویی به خاطرهها پیوسته است، و نه از قانون آن نشانی هست و نه از اجرای آن. تنها چیزی که از آن باقی ماند عقبماندگی بیشتر رسانه ملی و ناکارکردی رسانههای داخلی و خروج مرجعیت رسانهای از کشور است.
?اکنون دقیقاً همان اتفاق در موضوع اینترنت، و مسأله زنان در حال رخ دادن است. پرسش این است که چرا این سیاستهای غیر موثر و پرهزینه و زیانآور در حال تکرار شدن است؟ باور کردنی نیست. آقای پزشکیان باید هر چه زودتر در چند مسأله زیر که موجب وفاق ملی میشود، اقدام قاطع کند. باید هر چند مورد را با مقامات عالی طرح و به نحو معقولانهای به نتیجه برساند.
?قابل تصور نیست که کشوری چون ایران همچنان در حل این چند مسأله درمانده باشد. چند مسألهای که گویی هیچ چشماندازی برای تحقق سیاستهای رسمی آنها وجود ندارد. چرا قادر به تصمیمگیری نیستیم؟ یا بد تصمیم میگیریم؟ آیا تصمیم خوب را مصداق شکست سیاستهای رسمی میدانیم؟
?همه میدانیم که شعارهایی که در موضوع جنگ و در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ داده میشد، به وفور تکرار میگردید، ولی هنگامی که معلوم شد آن شعارها به هر دلیلی تحققناپذیر است، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتیم، و امروز هیچ کس عدول از آن شعارها را مصداق شکست نمیداند، سهل است که از این تغییر سیاست دفاع، و سیاستهای پیش از آن نقد شده است.
?در اینجا به اهم این موضوعات اشاره میکنم که حل آنها نه تنها هیچ هزینهای ندارد بلکه موجب کاهش هزینهها هم خواهد شد. مسأله اینترنت، مسأله زنان، مسأله رسانه، مسأله روابط خارجی، مسأله گزینشها. اینها شکافهای مهم در جامعه ماست که به سهولت قابل برطرف شدن است. البته نگاه صفر و صد هم ندارم. همین که به نحو ملموسی در مسیر حل قرار گیرد کافی است. در هفته آینده و به مرور وضعیت هر کدام از این موارد را توصیف و تحلیل میکنم.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 Monate her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 Monate, 2 Wochen her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 Wochen, 5 Tage her