🔸ثبت نام بیستمین دوره آزمون بسندگی زبان دانشگاه خوارزمی

📌 ثبت نام منحصرا مخصوص داوطلبان دانشگاه خوارزمی (دارای ظرفیت محدود)

▪️شروع ثبت نام: سه شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۳ (ساعت ۱۰ صبح)

▪️پایان ثبت نام: به محض پر شدن ظرفیت ثبت نام (و یا چهارشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳-- ساعت ۱۰ صبح)

▪️ثبت نام جاماندگان (صرفا دانشجویان دانشگاه خوارزمی با اولویت دانشجویان دکتری در شرف آزمون جامع، دفاع وفارغ التحصیلی):

▪️شروع ثبت نام جاماندگان: دوشنبه  ۲۸ آبان  ۱۴۰۳  (ساعت ۱۰ صبح)         
▪️پایان ثبت نام جاماندگان: سه شنبه ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۳ (ساعت ۱۴ عصر)
==================================
❗️تاریخ برگزاری آزمون: جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
❗️ساعت برگزاری آزمون: ۱۰ صبح روز جمعه
❗️محل برگزاری آزمون: دانشگاه خوارزمی – واحد تهران

📌جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد برگزاری آزمون به آدرس زیر مراجعه فرمایید: 👇

https://ltc.khu.ac.ir/page/5597/

🔸

Shabahang November 1st 2024- engFlyer

‌
‌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
?ره چنان رو که رهروان رفتند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▫️دکتر محجوب چیزهایی کشف می‌کرد
در این شعرها و باهاش زندگی می‌کرد.
خیلی عجیب بود!

دکتر محجوب حافظهٔ خیلی خیلی عجیبی داشت. قصاید ۱۰۰ بیتی، ۱۵۰ بیتی را همین‌طور، یک‌ریز می‌خواند. یک‌روز آمد سر کلاس. ما درس سبک‌شناسی نظم داشتیم با ایشان، دورهٔ لیسانس. بعد، آن کتابِ سبک‌شناسی نظم خراسانی تزِ دکتریِ ایشان بود که هفت سال کار کرده بود، برای این کتاب. ساعت ۲ بعدازظهر بود. اردیبهشت بود. باران باریده بود. این درخت‌های دانشگاه تهران را شسته بود. خیلی هوای لطیف و خوبی بود. دکتر محجوب آمد توی کلاس. از پنجره نگاهی به بیرون کرد و گفت «من امروز، توی این هوا و این منظره، حوصلهٔ درس‌دادن ندارم. می‌خواهم غزل سعدی بخوانم» و ساعت ۲ بعدازظهر تا حدود ۱۰ دقیقه به ۴، یک‌ریز، از حفظ، غزل سعدی خواند؛ بدون وقفه!
یک تسبیح شاه‌مقصود هم داشت. می‌گرفت دستش از این سر می‌رفت تا آن سر. عرض کلاس را قدم می‌زد و همین‌طور، بی‌وقفه، غزل سعدی می‌خواند. حالا خودتان حساب کنید که هر غزلی مثلاً ۵ دقیقه طول بکشد، چند تا غزل در این مدّت خوانده؛ آن‌هم غزل‌هایی که خیلی مشهور نبود. بعضی غزل‌های سعدی هست که همهْ حفظ‌اند، ولی این‌ها از غزل‌های غیرمشهور سعدی بود. دکتر محجوب چیزهایی کشف می‌کرد در این شعرها و باهاش زندگی می‌کرد. خیلی عجیب بود!
من توی یکی از این مصاحبه‌ها که در مجلهٔ دریچه چاپ می‌شود، دربارهٔ دکتر محجوب صحبت کرده‌ام و از قول نجف دریابندری، نقل کرده‌ام که دکتر محجوب هرجا می‌نشست، چه مجلس رسمی، چه عروسی، چه مهمانی، هرجا، رشتهٔ سخن را دست می‌گرفت و طوری حرف می‌زد که انگار هیچ‌چیز در این دنیا مهم نیست، غیراز شعر و ادب فارسی و فقط همین مسائل که دکتر محجوب دارد می‌گوید مهم است؛ یعنی اصلاً آن آدم‌هایی که آنجا نشسته بودند طوری در کلامِ دکتر محجوب غرق می‌شدند و محو می‌شدند که واقعاً معتقد می‌شدند که هیچ حرف دیگری اصلاً اهمیت ندارد، فقط همین‌ها که او می‌گوید اهمیت دارد. از طرز صحبت‌کردنش آدم سیر نمی‌شد. یک لهجهٔ تهرونی اصیل داشت. اگر می‌خواهید بروید این سی‌دی‌های کلاس‌های دکتر محجوب را، کلاس شاهنامه، نظامی، منطق‌الطیر، مثنوی و... را که مؤسّسهٔ ماهور خوشبختانه، تکثیر کرده و فروش می‌رود، گوش کنید. واقعاً آدم سیر نمی‌شود!

[...] ببینید این چاپ دکتر #محمدجعفر_محجوب ۱۰۵ صفحه مقدمه دارد و این‌مقدار هم تعلیقات. ضمناً استاد مینوی خیلی جوان بوده است و این کار [=ویس و رامین] را چاپ کرده و وعده داده که بعداً می‌پردازد به #ویس_و_رامین، اما بعد متأسفانه فرصتی پیدا نکرده و به کارهای دیگر پرداخته. من مخصوصاً دلم می‌خواست شما این مقدمهٔ دکتر محجوب را بخوانید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▫️درس‌گفتـار ویـس و رامیـن
برای دانشجویان دکتری ادبیات
دانشــگاه اصـفهان | ۱۳۹۷-۱۳۹۶

@dr_mehdi_nourian

تصاویری از آیین بزرگ‌داشت روز فردوسی و پاس‌داشت زبان فارسی
دانشگاه خوارزمی