#تحلیل_فیلم_روز_ششم

ارائه: #دکتر_زهرا_حاج_رحیمی

? https://www.rasanpsy.ir/

صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
@ravandarmani_psycho

کانال تلگرام:          
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic

?۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

#تحلیل_فیلم_علف_زار

ارائه: #دکتر_زهرا_حاج_رحیمی

نام‌گذاری «علفزار» نیز به دلیل تشبیه و ترسیم جامعه ایران در این فیلم، به‌صورت علفزاری پُر از ناهنجاری‌های اجتماعی‌ست.

به سانِ جامعه مرزی ایران⛔️

? https://www.rasanpsy.ir/

صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
@ravandarmani_psycho

کانال تلگرام:          
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic

?۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

پیش‌کشِ دیوید لینچ پیرمردی که لشگر سیاهی را پویید آنچنان که زندگی را...

با الهام از فیلم lost highway اثر دیوید لینچ

عشق فلاکت آدمی است. و تمام آنچه انسان می‌خواهد همین فلاکت است. شاید اینگونه بهتر می‌توان معنای حقیقی این‌ حقیقت سترگ روح آدمی را که او وجه به شدت مازوکیستیکی (خودآزار) در خود نهفته دارد که او را به سمت تباه ساختن خویش می‌کشاند را فهم کرد.
حد نهاییِ مازوکیسم در عشق است که حس می‌شود؛ آنجا که درد می‌شود انتهای لذتِ آدمی و تو که از بیرون می‌نگری دیوانه‌ای را می‌بینی که از سر بی‌عقلی، از سر تهی‌مغزی‌اش عاشقانه در پی معشوقی دست نایافتنی اشک می‌ریزد، سر به دیوار می‌کوبد، ژاژ می‌خاید و از هستی و اغواگری‌هایش هیچ به چشمش نمی‌آید، جز درد کشیدن؛ و رستگاری خویش را در درد زهرناکِ عاشقی می‌جوید.
مگر نه اینکه در مازوکیسم ما با فردی روبرو هستیم که با تمام زجری که از درد می‌کشد اما پیوندی عمیق و قدیمی با آن در خود حس می‌کند که نمی‌تواند و نمی‌خواهد آن درد را از خود بِکّند؛ درد معنای اوست؛ درد به او می‌فهماند که هنوز زنده است؛ بیدارش می‌سازد؛ چیزی است برای دغدغه‌مندی‌اش؛ کیف می‌کند که از دل درد می‌پوید و زیست می‌کند؟! مثل همان یُگیستی که درد حرکت اِسکُرپیون (عقرب) را همچون‌ شرابی می‌نوشد و سرمست می‌شود که چه رشدی از قبل این درد نصیبش‌ می‌شود یا سخنرانی که با لذتی غیرقابل وصف به حضار از سختی‌های جانفرسای رسیدن به نقطه‌ی موفقیت‌آمیزی که فی الحال به آن دست یافته داد سخن می‌راند...
هستی با تمام زیبائی‌‌های فریبنده‌اش و عقل با تمام فهمندگی‌ِ قدرتمندانه‌ و رشددهنده‌اش، گویی توان معنادهی و شادزیستن را به آدمی نمی‌بخشاید. ما زخم می‌خواهیم؛ زخم‌هاست که ما را سر حال می‌آورد و چه می‌شود آن‌ روانشناس و بیماری را که تصور می‌کنند با تکنیک "صندلی خالی" یا مبارزه با افکار منفی یا طرحواره ستیزی یا بازگشایی عقده‌های سرکوفته‌ی کودکی می‌توانند بر زخم‌های بیمار غلبه کنند؟! لذت زخم، حال غریبی که از قِبَل زخم خوردن و زخم زدن در روح آدمی نِمُو می‌کند، تبدیل به گدازه‌ای می‌شود که بر شعله‌های بی‌فروغ تمام تلاشهای ما برای پاک زیستن، بر انسان بودن، بر بودن با آدمهای با فرکانس بالا و انرژی مثبت، بر تمام جدول‌های اهدافی که نوشتیم و هیچ کدام را به اتمام نرساندیم، می‌چربد و آنها را عقیم می‌‌‌گذارد؛ تو در "بزرگراه گمشده" می‌رانی رو به سمت تباهی شاید؛ و این تباهی موریانه‌وار کتاب زندگی تو را می‌جود؛ و شاید حس خوشبختی ما در همین پوییدن تباهی‌هاست؛ در همین نرسیدن‌ها و ناکامی‌ها؛
شاید تو حتی در مسیر عشق، دچار استحاله شوی، مجبور شوی با بدترین‌ انسانها روبرو شوی، سردردی ناتمام رهایت نکند و بی‌خواب شوی اما میل تو در همین است؛* در "ور رفتن" و کندن زخمها؛ وجه تاریک زندگی بیش از آنچه تصور کنیم و بپذیریم و درک نماییم لذت‌ِ نهفته در خود دارد؛ در ظاهر در پی نور حرکت می‌کنیم؛ اما رابطه‌های زخمناکِ آسیب‌زا (با دیگری، خودمان و هستی) گاهی تمام آن چیزی است که با تمام‌ میلِ خود می‌خواهیم و جستجو می‌کنیم.

• استحاله‌‌ی شخصیت اصلی فیلم بزرگراه گمشده، درافتادن وی با آدمهای خطرناک و سردردهای بی‌امان او از پنجره‌ی فهم من‌ محصول همین اشتیاق مازوکیستیِ اوست برای اتصال به ابژه‌ی عشق...

به نقل از ؛امیرحسین کمیجانی

سرمنشاء عشق نزد فروید

درک اهمیت عوامل مختلف در زندگی عشقی افراد، و بدین وسیله او توانست ادراکی از عشق که آنرا پدیده ای رمانتیک و غیر واقعی ساخته بود مورد بررسی قرار دهد.

امروزه عشق دیگر نمادی از عشق حیوانی نیست و از طرفی از فرم فرشته گون خود نیز خارج شده است. عشق همچون گرسنگی اشتیاقی غیر ارادی است،

ممکن است گاهی بتوان لذت آنرا انکار کرد، اما حتی زمانیکه گرسنه ایم، در سختی هستیم، درد میکشیم و ناامنی را تجربه میکنیم، نمیتوانیم از شوق عشق و تجربۀ زیبای آن دست برکشیم .

هرگز عشق را با ارادۀ خود تجربه نخواهیم کرد و این خصوصیت مطلق غیر ارادی بودن اشتیاق عشق ورزی تنها زمانی می تواند در ذهن شکل گرفته باشد، که پیچیدگی های معما گونۀ ارتباطات انسانی در ذهن و مغز انسان از آن زمان آغازیدن گرفته باشد.

بارها این جملات را از عشاق شنیده ایم:

۱- نمیتوانم عاشق او نباشم

۲- این احساس از خود من قویتر است
یکباره عاشقش شدم

۳- او در نگاه اول عشق من شد» و …

وقتی به مطالعۀ عشاق در ادبیات قدیم و معاصر می پردازیم، می بینیم هر زمان که حس می کنند، ابژۀ عشق آنها رنگ می بازد، باور خود را نسبت به بی اختیارگون بودن عشق از دست می دهند و برای توصیف عشق با از دست دادن موضوع عشق خود را بی ثبات و متزلزل توصیف می کنند. از خیانت، فریب و بی وفایی سخن می گویند و در اثر این از دست دادن، در حالات روحی و جسمی دگرگون می گردند.

فروید، دربارۀ غم و ماتم می نویسد: واکنشی دائمی نسبت به از دست دادن یک شخص مورد علافه یا از دست دادن برخی از آرمانها برای فرد ایجاد می شود.

این تأثیرات مشابه در برخی از افراد به جای ایجاد غم و ماتم منجر به افسردگی می گردد.

تشخیص ویژگی های روحی و روانی افسردگی به صورت :

۱- دلمردگی دردناک عمیق
۲- قطع علاقه نسبت به دنیای بیرون

۳- از دست دادن توانایی محبت و دوست داشتن،

۴-ممانعت از همۀ فعالیت ها

۵- کم شدن احساس توجه به خود مطرح می شود .

زیگموند فروید -پایه‌گذار روانکاوی- همچون رشنالیست‌ها باور داشت که همۀ عواطف ما همان غرایز ما هستند و لیبیدو یا غریزۀ صیانت نسل ما است که خودش را به‌صورت عشق نشان می‌دهد؛ خودش را به‌صورت ترحم نشان می‌دهد؛ خودش را به‌صورت عشق پدری و مادری نشان می‌دهد؛ همۀ این‌ها مصادیق لیبیدو هستند و هیچ‌کدام از این‌ها فضیلتی ندارد. همۀ این‌ها برخاسته از من حیوانی یا غریزی ما هستند.

در نظر فروید عشق اساسا پدیده ای جنسی است . هنگامی که انسان به تجربه دریافت که عشق جنسی بالاترین خرسندی را ایجاد می کند و در نتیجه خرسندی جنسی مظهر همه کامروایی ها شد ، به ناچار به دنبال این رفت که در مدار جنسی خوشی های بیشتری دست و پا کند و شهوت های جنسی را هسته مرکزی زندگیش قرار دهد .

در نظر فروید تجربه عشق برادرانه حاصل میل جنسی است ، منتهی در آن غریزه جنسی به جوششی که با هدف های منع شده همراهند ، تبدیل شده است . عشق با هدف منع شده در اصل عشق شهوانی بوده است ، و هنوز هم در نفس ناهشیار انسان همینطور است .

فروید مساله آمیختگی و یگانگی ( احساس وحدت ) را که جوهر تجربه عرفانی و ریشه عمیق ترین احساس وصل با شخص دیگر یا با همنوعان است ، عارضه ای روانی می داند که شخص را به سیل قهقرایی ، به سوی حالت خودفریفتگی بی پایان اولیه سوق می دهد .

فروید معتقد است که برای افراد ناپخته ، روابط عشقی ، نوعی روابط انتقالی است . افراد با شخصیت ناپخته به وسیله عشق می توانند فقط به رابطه حل نشده در کودکی خود بپردازند که طی آن طرف مقابل به صورتی دیده می شود که در نهایت می خواهند نیازهای ارضا نشده خود را ارضا نمایند ، این نوع عشق ، عشق نوروتیک نامیده می شود .

ادامه در کانال @psycho_nabanalytic

عشق و نفرت از دیدگاه فروید
فروید در کتاب ناخوشنودی های تمدن معتقد است که واژه عشق عبارت است از احساس مثبت بین والدین در قالب نیازهای تناسلی شان که خانوادهای را بپا ساخته اند به نوعی توجیهی تکوینی محسوب می شود. چرا که عشق سراسر جنسی است و در ناخودآگاه بشر نهادینه شده است . به نظر فروید واژه عشق به مبحث جنسی بر می گردد و این که بخواهیم آن را به مسائل عاطفی و مهر آمیز ترجمه کنیم صرفاً بار معنای این واژه را مبهم کرده ایم.

از نظر فروید، خرسندی جنسی نماد تمام کامرانی‌هاست. در نظر فروید به‌طور کلی عشق پدیده‌ایست که با کوری همراه است؛ یعنی انکار واقعیت. هم‌چنین به اعتقاد او آبژه محبوب در بزرگسالی کاملاً وابسته به تحولات دوران کودکی است.

فرد از کودکی تخیلات مختلفی را در ناخودآگاه خود پرورانده و در بزرگسالی به‌دنبال ارضای این تخیلات از طریق معشوق است. از طرفی فروید عشق را از مهر و محبت جدا نمی‌داند، بلکه برانگیختگی مهر و محبت را نیز ناشی از تحولات ناخودآگاه کودکی تا بزرگسالی می‌داند.

فروید معتقد است عاشق بودن چیزی بیش از مایه گذاری روانی - عاطفی معطوف به ابژه به دست غرایز جنسی با هدف ارضای مستقیم جنسی نیست. این مایه گذاری روانی - عاطفی وقتی به هدفش رسید پایان می گیرد و این همان چیزی است که عموماً عشق حسانی نامیده می شود . از نگاه فروید آنچه باعث رفع تنش و اضطراب شود لذت نام دارد و آنچه باعث ایجاد تنش یا اضطراب در انسان بشود انسان از آن متنفر می شود. پس برای رفع این تنش آن را از پیش آگاه به صورت ناخودآگاه می برد. انسانی که از امری متنفر است آن را فراموش می کند و سپس آن را در قالب اشتباهات زبانی و رویاها به یاد می آورد. از خود بیزاری و دیگری بیزاری دو نوع تنفر به شمار می آیند.

در نظر فروید، عشق اساسا پدیده ای جنسی است. هنگامی که انسان به تجربه دریافت که عشق جنسی بالاترین خرسندی ها را ایجاد می کند و در نتیجه خرسندی جنسی مظهر همه ی کامروایی ها شد، به ناچار به دنبال این رفت که در مدار جنسی خوشی های بیشتری دست وپا کند و شهوت های جنسی را هسته ی مرکزی زندگیش قرار دهد. در نظر فروید تجربه ی عشق برادرانه حاصل میل جنسی است، منتهی در آن غریزه ی جنسی که جوششی که با هدف های منع شده همراه اند، تبدیل شده است. عشق با هدف منع شده در اصل عشق شهوانی بوده است، و هنوز هم در نفس ناهشیار انسان همینطور است.

فروید مسأله آمیختگی و یگانگی (احساس وحدت) را، که جوهر تجربه ی عرفانی و ریشه ی عمیق ترین احساس وصل با شخص دیگر یا با هم نوعان است، عارضه ای روانی می داند که شخص را به سیل قهقرایی، به سوی حالت خودفریفتگی بی پایان اولیه سوق می دهد.

از منظر فروید رنج و نفرت از سه زیر منبع ناشی می شود:

1 . جسم خودش

2 . جهان خارج

3 . روابط با دیگران

عشق به دو صورت متعال و پست در نظر گرفته می شود. اما نزد فروید عشق مفهومی جنسی دارد. پس هرآنچه باعث بشود این عشق جنسی ضایع بشود انسان نسبت به آن احساس تنفر پیدا می کند. از نگاه فروید عشق انوع گوناگون دارد:

1 . عشق شهوی

2 . عشق شکمی

3 . عشق به خویشتن

4 . عشق اتکایی

5 . عشق انتقالی

6 . عشق به دیگری

عشق به دیگری از نگاه فروید تقربیاً غیر ممکن است. فروید به چند دلیل معتقد است چنین امری امکان پذیر نیست؛ زیرا بدن من از او منفک است و ذهن و روانم نیز از او مجزا است و دلیل دیگر آنکه باید دیگری سزاوار دوست داشته شدن از طرف من باشد یعنی آنکه چنان شبیه من باشد که من بتوانم خودم را در او دوست بدارم اگر نتواند مرا جذب کند، دوست داشتن او برایم دشوار خواهد بود و در این حالت نه تنها سزاوار عشق من نیست بلکه به عکس رواست که طرفِ دشمنی و چه بسا نفرت من قرار گیرد. اما عشق به خود چگونه است.

عشق به خود عبارت است از اینکه شخص به جای آن که امیال خود را به وسیله ی دیگری ارضا کند آن را متوجه خود می کند. و شخص به خودش عشق می ورزد چرا که احساس می کند از دیگری بینی از است. به عبارتی این عشق خودخواهانه است زیرا شخص فقط خود را مد نظر قرار داده است و از دیگری و دیگران چشم پوشیده است.

اما فروید اذعان می دارد که دو خصلت بایسته ی فرد جنایت کار هستند: خودخواهی بی کران و گرایش شدید به ویرانگری. نبود عشق، یعنی ارج گذاری عاطفی برای آدمیان شخص که خودخواه است یقییناً خودشیفته و عاشق خودش است چنین انسانی به زعم فروید می تواند جنایتکار باشد.

*✅بامن انگلیسی رو مثل یک آمریکایی صحبت کنید. اموزش خصوصی کتاب oxford به صورت حضوری و انلاین به صورت تضمینیhttps://t.me/enlish6694zargar آموزش تکنیک های زبان انگلیسی
?@ptenglishtest1 *من کتاب میخوانم تو گوش کن
?*@sound_lib *انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
?*@eng_online *مثل بلبل انگلیسی صحبت کن
?*@grobp1 *گرامر و رایتینگ از صفر
?*@english_cafe *گرامر+گرامر برای صحبت کردن
?*@grammarfad *رادیو زبان و پادکست های معتبر انگلیسی
?*@radio_zaban *مبتکر روش یادگیری انگلیسی بدون کلاس
?*@onlineconversationschool *آیلتس "7" رایگان 45 روزه
?*@specialielts *خودآموزهای ارزشمند انگلیسی
?*@khodamooz_zban *آموزش (((اصول مقاله و پایان نامه نویسی)))
?*@phd_kavosh *اختلالات روانی را با فیلم بیاموز
?*@youtube_psy *بانک اصطلاح و اسلنگ انگلیسی
?*@idioms_slang *تکنیک های روانشناسی
?*@nadidparid *مرجع رسمی آهنگ انگلیسی و فرانسه
?*@onlineconversationschool_music *فراگیری ماندگار زبان انگلیسی 
?*@learn_for_keeps *مکالمه و تلفظ زبان انگلیسی
?*@phonetic_conversation *تشخیص اختلال شخصیت نمایشی 《هیستریونیک》
?*@moein_psychology *آیلتس و تافل و خودآموزهای انگلیسی
?*@ielts_tafel *واج های عشق
?*@vaj_hay_eshgh *کتابخانه انجمن نویسندگان ایران!
?*@anjomanenevisandegan_ir *تخصصی ترین کانال در حوزه کنکور ارشد و استخدامی روانشناسی
?*@konkoreravanshenasi *دنیای تست های زبان انگلیسی
?*@wwwenglishquizzes *داستان های افسانه ای صوتی هزار افسان
?*@mehrandousti *رواندرمانی ناب
?*@psycho_nabanalytic *سابلیمینال رایگان
?*@eshg_servat *اسپانیایی . آلمانی . انگلیسی و فرانسوی با کارتون
?*@castle_cartoon *انستیتو آموزشی پژوهشی راسان
?*@rasaninstitute *هنردرمانیஜ
?*@arttherappy *☆اشعار حضرت مولانا☆
?*@ashaarmolana *بیو "انگلیسی"●[Bio]●
?*@biow_english *دلنوشته های شیک
?*@alightrain *نامه های عاشقانه دکلمه های زیبا
?*@dessere *دانلود یکجا فایل فشرده رمان های صوتی
?*@colberoman *دنیای خاکستری
?*@roman_donye_khaestari *«آزمون‌های زبان EPT/ MSRT/ PhD»
?*@ept_msrt_phd *اشعار عاشقانه کتاب یلداتر از یلدا
?*@mj_boostani *بیش فعالی و اختلالات یادگیری
?*@darmangarld *Ψ ✺༒ا‌صـطلـا‌ح ا‌ز فیـلما ༒Ψ ✺
?*@englisheveryday78 *؛Ted talk پادکست تصویری
?*@tedtalk2025 *✯  روانـشـنـاسـی فـردی ✯
?*@psychology9i *آرشیو 15 سال موسیقی بی کلام عاشقانه
?*@lightmusicturkish *روانشناسی سلامت
?*@health_psychologyy *«پکیج طلایی کنکورارشد ودکترای روانشناسی »
?*@ravannote *دنیای آهنگ خارجی و حتی فارسی
?*@kiss_the_arth *کلبه ے سبز!
?*@kolbh_sabzz *دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
?*@book_and_roman_library *دانشسرای تخصصی روانکاوی ویانا
?*@vieeyanapay *راه یادگیری انگلیسی را نشان میدهیم
?*@zabanneshan *تحلیل و نقد فیلمهای روانشناسی
?*@analiyis_cinema_psy *خانه زبان ایران مرجع یادگیری انگلیسی
?*@zabanban *یادگیری ماندگار کلمات انگلیسی
?*@wwwvocabularycom *حفظ لغات کتاب 504 در 21 روز
?*@vocab_in_use *مهرداد حقی نوازنده و آهنگساز نابینا
?*@mehrdadhaghimusic *کانال مهندسی
?*@civil101 *دانلود تمام فایل های روانشناسی!
?*@behsanjesh *مدرسه کودکان دو زبانه از بدو تولد
?*@online_english_for_kids *کودکان انگلیسی Kids English
?*@englishkidsenglish *مکالمه انگلیسی آسان Easy
?*@assimpleasabc *((( آزمون های زبان انگلیسی)))
?*@english_ltt *متون روانشناسی به انگلیسی
?*@psych_language *پاورپوینت فروشی روانشناسی
?*@bank_ppt_psy *انگلیسی از پایه بدون هزینه در منزل
?*@onlineenglishschool *گرامر انگلیسی از با روش جدید
?*@simplegrammar *کتابخانه اقتصادی
?*@economic786 *حفظ "لغات 504" در 25 روز
?*@englishmarya *کتابهای نایاب و ممنوعه
?*@kabuluniversitybooks *یادگیری زبان با فیلم و داستان
?*@onlineconversationschool_film *منبع پروتکل و پکیج روانشناسی
?*@package_psy *تقویت ریدینگ IELTS
?*@improvereading *کتابخانه جامع pdf
?*@mser_12 *انگلیسی ازصفرتاصد
?*@engmarya_k *یادگیری انگلیسی آمریکایی PDF+MP3
?*@voa_learning_english ?*** @pishtab

? تازه‌ها

#دکتر_فرانه_غفاری. دستیار روان‌‌پزشکی. گروه تازه‌ها

‎ افزايش تحليل احساسات دردناك در بيماران مبتلا به اختلال شخصيت مرزي
اختلال شخصيت مرزي، با بحران هويت، ضعف در كنترل تكانه ها، ناپايداري خلقي شناخته ميشود.
مطالعات نشان داده اند كه بيماران مرزي توانايي كمتري جهت منتاليزيشن (cognitive empathy) سايرين دارند، اما همدلي احساسي (emotional empathy) بيشتري از خود نشان ميدهند. به اين صورت كه فعاليت اينسولار مياني راست بيشتر و سولكوس تمپورال فوقاني چپ، كمتر است.  توانايي تشخيص احساسات چهره در  مبتلايان به اختلال شخصيت مرزي (مرزيها) و افراد جمعيت عادي در دسته اي از مطالعات يكسان و در دسته اي ديگر، حساسيت بيش از حد را در مرزيها نسبت به احساسات منفي -حتي در مواقعي كه چهره ها خنثي هستند- گزارش كرده اند.
مفهوم ديگر كه در اين مطالعه مورد توجه است، همدلي با درد ميباشد. بدين معنا كه مسير مغزي فعال شده هنگام ديدن درد، مشابه تجربه شخصي آن بوده و اساسا بر پايه كورتكس اينسولار قدامي دوطرفه و كورتكس سينگوليت قدامي/داخلي است.
در اين مطالعه فرضيه سازي شده است كه مسير مغزي همدلي با درد در مرزيها بيشتر فعال ميشود؛ خصوصا در صورتي كه به دنبال تصوير صحنه آسيب و درد تصوير چهره دردناكي نمايان شود.
براي بررسي فرضيه ٢٠ بيمار مرزي خانم در مقايسه با ١٩ نفر از افرادي كه به اختلال روانپزشكي دچار نبوده اند انتخاب گرديدند. سه ثانيه تصويري از يك چهره ١)خوشحال ٢)خشمگين ٣)دردمند ٤)بدون احساس نمايش داده شده؛ به دنبال آن عكسي از دردكشيدن (آسيب دست) يا بيدردي به مدت سه ثانيه نمايش داده ميشود. افراد سپس به موفقيت همدلي خود با شخص، همدلي با درد و خوب بودن حال خود امتياز ميدادند. همچنين توسط fMRI بررسي هاي همزمان صورت ميگرفته است.
نتايج نشان داده اند كه به دنبال نمايش عكس چهره دردمند و دست مجروح فعاليت جايروس سوپرامارژينال راست تشديد ميشود؛ در حالي كه فعاليت آن بعد از نمايش چهره عصباني و دست غيرمجروح كاهش ميبايد. همچنين به دنبال نمايش چهره خشمگين فعاليت كمتري در جايروس سوپرامارژينال چپ نسبت به جمعيت عادي ميدهد. در مطالعات پيشين سوپرامارژينال جايروس به عنوان محل همدلي با درد گزارش شده است. همچنين افزايش فعاليت اينسولا كه با تجربه احساسات منفي در ارتباط است نيز در بيماران مرزي تشديد يافته است. بدان معنا كه همدلي در بيماران مرزي با حالت چهره ارتباط دارد.
هرچند در اين مطالعه اختلاف بارز ميان دو گروه از جهت روند فعاليت نوروني در همدلي با درد يافت نشد، اما نويسندگان ادعا ميكنند بيماران مرزي حساسيت بيشتري در اين حوزه دارند. اين درحالي است كه بيماران مرزي در صورت درمان دارويي فعاليت نوروني و واكنشهاي مشابه افراد غير مبتلا نشان ميدهند.
https://doi.org/10.3389/fpsyt.2019.00357

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه

Frontiers

Frontiers | Enhanced Processing of Painful Emotions in Patients With Borderline Personality Disorder: A Functional Magnetic Resonance…

Previous research has demonstrated that patients with borderline personality disorder (BPD) are more sensitive to negative emotions and often show poor cogni...

? درنگ

#دکتر_علی_فیروزآبادی‌‌. روان‌‌پزشک. تجربه‌ها

انشقاق؛ ساده‌سازی برای فهم جهان
کودک در برخورد اولیه با جهان قادر به درک آن به عنوان کلیتی پیچیده و تصویری حاوی طیفی از رنگ‌های مختلف نیست. او باید برای رسیدن به ادراک بالغانه از مرحله‌ای کودکانه عبور کند که در آن دنیا را به دو دسته ساده خیر و شر، سیاه و سفید، خوب و بد تقسیم می‌کرد. این ساده‌سازی جهان را برای سلسله اعصاب رو به رشد وی قابل درک می‌کند. تصمیم‌گیری به این ترتیب راحت‌تر شده و تکلیف او با دنیا روشن و اضطراب برخاسته از ابهام و عدم فهم تخفیف پیدا می‌کند. تفکر اسطوره‌ای انسان اولیه نیز چنین است. تمامی مذاهب ابتدایی سرشار از نمادهای مطلق خیر و شر و دیدگاهی سیاه و سفید به جهان هستند. زمانی دراز باید سپری شود تا انسان جهان را همانگونه که هست در طول رنگین‌کمانی از رنگ‌های مختلف و متنوع ببیند و به این درک برسد که مطلق ‌اندیشی شیوه‌ای نابالغانه برای درک امور است.
اختلال شخصیت مرزی نمونه بارزی از نگاه سیاه و سفید و مطلق اندیشانه نسبت به جهان است. شخصیت مرزی براساس همین نگاه شقه شده نسبت به پدیده‌ها به شکلی احساسی و تکانه‌ای پاسخ می‌دهد. میان عرش تا فرش در نوسانی شدید قرار دارد و با مویزی به گرمی و با غوره‌ای به سردی متوجه می‌شود. قادر به ارزیابی یک پدیده در جمیع جهات خود نیست.
اگر چنین نگاهی به سطح جامعه تسری پیدا کند باید انتظار شقه شدن آن میان دیدگاه‌هایی را داشت که هریک به شکلی مطلق تنها به درستی دیدگاه خود باور دارند و از دیگری دشمنی می‌سازند که هیچ راه تفاهم و سازشی با او وجود ندارد. آن‌چه این روزها شاهد آن هستیم حاکمیت چنین راه و رسمی است که بار هیجانی خود را به پیکر جامعه تزریق می‌کند و مانع درک و فهم متقابلی می‌شود که برای حفظ انسجام و یکپارچگی آن ضروری است. تلاش برای فهم پدیده‌ها از طریق ساده‌سازی آن هرچند اضطراب برخاسته از تلاش برای رسیدن به نتیجه را کاهش می‌دهد اما می‌تواند به قیمت گسست از واقعیت و در غلطیدن به ورطه توهم و تخیلی بیانجامد که زبان آن به تمامی ما بر می‌گردد.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه

درود به دوستانم
فردا شروع اولین لکچر از فاز دوم با عنوان اضطراب خواهد بود
سپاس از اینکه همراهید