روتین من ساده است، بیدار میشوم و رنج میبرم.

خیله خب حالا چون تویی میزارم به موهام دست بزنی.

ولی بازم میگم هیچ فعالیت خاصی نداره صرفا یه جاعه که توش نقاشی و مجسمه و کوفت و درد و زهره مار میذارم

ولی بازم میگم هیچ فعالیت خاصی نداره
صرفا یه جاعه که توش نقاشی و مجسمه و کوفت و درد و زهره مار میذارم

از اونجایی که قبلا طی صحبت ها و بحثایی که تو چنل بود متوجه شدم یه سریا علاقه دارن
گفتم لینکش و اینجا هم بذارم

واژگانی که هرگز گفته نشد،
صدایی موهوم، زندانی میان افکارم.
فریادهای بی‌ دادرس در میان تار به تار وجودم،
و ناله‌هایی دردمند، که از دهانم خارج می‌شد.

ایران را بمباران کنید

میزان ثبات احساساتم:

یادآوری: کسی که شمارو نخواد هر گوهیم بخورید نمیخواد……..(خدایا)