• @ArmoulinBot
ناشناس:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=92263839
Last updated 1 month, 2 weeks ago
🔺چاپ دوم دفتر "شاه هیاس"
اشتیاق یاران از خاندانهای مختلف، خاصه کلان خاندان معظم شاه هیاس بە دفتر "شاه هیاس" (از هندوستان تا پهلویان،از گورانستان تا موصل) این فرصت را فراهم خواهد کرد تا مقدمات چاپ دوم این کتاب شکل داده شود.
در مورد خامی عدە ای کە بر اساس احساسات عمل میکنند که درگیر اسم هستند؛ نام پدر من و نام پدر تو و فلان و بمان... گفته شد کە این کتاب و همانند آن، در بیان کلی در راستای مصلحت و خواست جامعه یارسان، و به شکل اخص خاندان است؛ پس گره زدن کردارها به خواست و احساسات شخصی و خانوادگی مذموم و خبط است.
رویهٔ خاندان در ادوار مختلف و در طول زمان موجودیت آن تشریک مساعی و سعی در تکثر قدرت و عدم تمرکزگرایی یا سنترال محوری بوده است. به گونه ای که شاهزادگان و پیرزادگان بنا بر شایستگی و توانایی هر کدام اموری را عهده دار بوده اند و گاه به جهت نشر رسالت ناگزیر به کوچ نیز شده اند. با اینکه در هر دوره ای مسندنشین و تکیه نشینی مشخص تعین شده است، اما دیگر شاهزادگان و پیرزادگان هم نقشی به همان میزان زیبا داشته اند. به عنوان مثال آقا احمد ثانی مسندنشین نبوده، اما در زمان موجودیت ایشان امورات رتق و فتق خاندان در اوج شکوفایی تعریف میگردد و حضرتشان بیشترین نقش در ایجاد عظمت خاندان ایفاء کرده است. و یا در زمان ایشان و همزمان چندین مرکز راهبردی دیگر هم وجود داشته است، همچون نقشی که آقا عبدالعظیم در تهران داشته اند...
نقش در خاندان منوط به توانایی و وجود متعالی بوده است، و این زیبایی تکثر نص صریح سرانجام است که در این خاندان اجرا شده است.
حال اگر شایستگی سبب میگردد تا بر عظمت و شکوه خاندان بیافزایی بی حرف و گفت و صوت خواهی کرد، غیر این باشد کاستن است و خاندان حتی شاهزاده ای را که شأن را نادیده بگیرد طرد خواهد کرد که خاکش هم گم شود.
مطالب، محتوا و کلامها در چاپ دوم هیچ تغییری پیدا نخواهد کرد و همان فیلم و زینک برای چاپ دوم خواهد رفت. تنها تغییر مختصری که در چاپ دوم داده خواهد شد چند واژهٔ اصلاحی و حذف عکس "کویخا حسین"... که خانوادهٔ این عزیز درخواست کردند تا این عکس در کتاب نباشد، اگرچه جناب سیف کاکه یی قبل از چاپ این دفتر خاطرنشان ساخت که اسمی از ایشان (خود و پدر ارجمندشان ماموستا حسام) در این کتاب برده نشود، اما نگارنده چون غالب معلومات ایل مظفربیگی را از این عزیزان گرفته بود ناگزیر بر اساس امانت در پژوهش در بخش مصاحبه اسم این عزیزان آورده شد.
یاران گرامی اگر ملاحظه ای و مطلبی به جهت تکمله و پر بار کردن این دفتر موجود بود از طریق کانالهای ارتباطی انستیتو عنوان بفرمایند که ترتیب اثر داده شود.
یک عذرخواهی هم به بزرگوارانی از کشورهای اسکاندیناوی، آمریکا، کانادا، انگلیس، آلمان... بدهکار هستیم که درخواست دفتر داده بودند و با تأخیر به حضور مبارکشان ارسال شد.
طیب طاهری
ستکهلم 2025/02/19
Www.yaresan.com
https://www.facebook.com/web.yaresan
0046765508909
[email protected]
https://www.facebook.com/Lisktv
به جناب دکتر...
درود.
موضوع: تحریف و توهین به مردمان پهلویان.
در پیج فیسبوکی شما بر سر این موضوع دیالوگ داشتیم که متأسفانه به علت ناتوانی در ارائه پاسخ، پستهایم را حذف کردید؛ که این رفتار بایستهٔ یک فرهیخته دانشگاهی نیست، ناگزیر در پیج خود خواهم نوشت.
ابتدا مخلصی از آنچه در پیج حضرتعالی گذشت: سوال پرسیدم که چرا این اصطلاح کوردی جنوبی را برای سرزمین پهلویان به کار برده اید که در نهایت به جستارهایی که توسط احزاب کوردی در اینترنت پخش شده رفرنس دادید. در واقع شما نیز بدون تحقیق و تفحص به گفتهی احزاب سیاسی اکتفا کرده اید و نه اینکه آنرا در قالب پژوهش قرار داده باشید. البته انکار کردید که از گفتهٔ احزاب سیاسی کپی کرده اید، که از دلیل خود شما پرسیدم که فرمودید این بحث زبانشناسی است. و وقتی که سوال پرسیدم نکته تحلیلی در باب زبانشناسی موضوع در چه کتاب و یا مقاله ای آمده است باز به جستارهای سیاسیون در اینترنت ارجاع دادید و نه اینکه خودتان حتی یک سطر در این خصوص مطلبی ارائه داده باشید.
در نهایت هیچ پاسخی برای چرایی استفاده از این واژه نداشتید... البته ابتدای عرایضم مطرح کردم که چرا سوران و کرمانج با سرزمین پهلویان و تاریخ و فرهنگ و باور موجود در این سرزمین دشمن است و نمیخواهد آنرا بپذیرد، که در نهایت شما نیز بر این مهم صحه گذاشتید و فرمودید که با وجه تسمیه این سرزمین و استفاده از نامهای اصیل هزاران ساله گوران و پهلویان مخالف هستید؛ دقیقاً همان استراتژی و سخن و عملکرد احزابی همچون پکک و دمکرات ایران.
ضمن اینکه شما را به گفتگویی سالم در این باب دعوت کردم و پاسخ ندادید، عرض شد که نگاه سوران و کرمانج به سرزمین پهلویان نگاهی غنیمتی با مصادرهٔ داده ها با قراعت و خوانش خود است، و نه آنکه اهمیتی برای سخن و خواست مردمان این سرزمین قائل شده باشد؛ و این با ده ها دلیل، سند و مدرک قابل اثبات است، چه در گذشته های دور و چه حال حاضر. تو گویی ظلمی که به مردمان سرزمین پهلویان روا میگردد نهادینه شده و سوران و کرمانج (حزبی و دانشگاهی) از این تربیت و رویهٔ رفتاری مشخص برخوردار هستند و البته سیاسی بودن این نگاه را هم کتمان نمیکنند و بارها آنرا مطرح کرده و میکنند. سیاستی اشتباه، غیر منطبق، کور و فاقد وجاهت علمی و اخلاقی. نباید فراموش کرد که این بی اخلاقی دیگر در این دوره و زمان جوابگو نیست، چراکه میزان رأی مردم است.
۸۰ درصد از مردم این سرزمین خود را اساسأ کورد نمیدانند، از بیست درصد باقی مانده که خود را کورد میدانند فقط یکی دو درصد از آنها با سوران و کرمانج در ارتباط هستند که از این مقدار فقط تعداد انگشت شماری است که خائن به مردم و سرزمین خود هستند و مزدوری این احزاب را قبول کرده اند.
سخن پایانی اینکه واژهٔ کوردی جنوبی یا کوردی خوارین توهین است و منطبق با هیچ فاکتوری از فاکتورهای علمی، تاریخی، فرهنگی، زبان شناسی از این سرزمین نیست. این غلط مصطلح که توسط احزاب کوردی ایجاد شده صد در صد سیاسی است و متأسفانه فضای اینترنت را هم پر کرده که باید پاک شود.
اگرچه اشتباهات فاحش دیگری هم در ویدیوهای عزیزتان بود، اما آنها توهین نیستند...
امیدوارم ترتیبی اتخاذ بفرمایید که در تصحیح اشتباهات و توشیح حقيقت متناسب با جایگاه علمی خود تجدید نظر بفرمایید، که نه تنها از هر منظری بایسته است، بلکه نسبت به سوق دادن شرایط به سمت پیچیدگی همگام با انحرافات ناشی از توحش احزابی همچون پکک و دمکرات ایران نمیشوید. این احزاب باید رفرمی اساسی برای خود از هر بابی ایجاد کنند (شاید بهتر است گفته شود از بین بروند و جایگزینی دیگر از جانب قشر فهیم شکل داده شود) و البته دوران گذار آنها را مجبور به این رفرم خواهد کرد، خوشا آنانکه چوب جبر دوران گذار بر سرشان نیست و افق را قبل از آن چوب میدانند.
سلامت و شاد باشید
سام کاکه یی مدیر انفورماتیک انستیتو فرهنگی یارسان
🔺شەیخ ئەمیر مەرەمۆ:
یاران هوشتانن
دلتان بی خور فكر هوشتانن
بی اركان وه جم داوای جوشتانن
آسیاوتان بی آو گال بروشتانن
و سینهٔ پر كین داوای یارتانن
همانهٔ دِرّیا فكـــــر بارتانــن
وە بدی یكتر وە یك شادتانن
و سفرهٔ بی نان میهمان یادتانن
بی پیر و دلیل داوای داوتانن
آیرگاه بی آیر كــــواو یادتانن
عالم گشت خریك اجر زوانتانن
بی جنگ و بی داوا هَر مَیانتانن
بدی هفت اقلیم وە همیانتانن
زمینتان نیَن هر آسمانتانن
دایم وە بدی كی وه كیتانن
وه چم بسیا داوای رِیتانن
دَرسِتان نَوانان ادای خط تانن
وە خامی یكتر هــر صوبتانن
..........
تکایە داوخوازییەکانی خۆتان کە بێ ئەخلاقی و سیاسەتگەلی چەپەڵ حزبایەتییە، قسەی بن دیواری گۆندەکەت، کێشەیل کۆمەلایەتی خۆتان پێوەند مەدەن بە کار و کردار "ئەنستیتۆ فەرهەنگیی یارسان". ئەم ئەنستیتۆە نە بۆ رەگەز کار دەکەی نە بۆ خێڵ، نە بنەمالە نە تاک...
کۆمەلگایکی بنەماڵەیی و خێڵەکی...
- راهنمای زبان پارتی (پهلوی اشکانی)
- حسن رضایی باغ بیدی
- انتشارات ققنوس
- شمار رویهها: ۲۱۶
?ترسیم مرزهای جغرافیایی غرب ایران با عثمانی، امری که محقق نشد.
(۱۳۳۲ ق/ ١٩١٤ م)
?رضا آذری شهرضایی
? دلنوشتە ای از اندیشمندی ایلامی در خصوص کتاب "پهلویان" و شرایط سرزمین پهلویان:
تا همین ۱۰ سال پیش انواع و اقسام اهانتها به مردم اورامانات... روا میداشتند؟ یا هنوز غیر از خودشان را عجم مینامند! ایل اینها نماینده ارزشهای تاریخی هستند ولی واژه لر یا لرستان دشمن ارزشهای تاریخی!
فقط کافییه ۱ درصد منابع در نفی آن سخن گفته باشند که ما اینگونه دودستی به یک درصد آن بچسبیم!
در کدام جنگ مذهبی الوار دست به خون دگراندیشان دینی زدند، در
کدام قسمت از لرستان یا ایلام اهل حق و دراویش توسط اجتماعشون مورد آزار و اذیت قرار گرفته؟ در گوشه و گوشه مناطق لر نشین بتهای ضحاک ماردوش با حفاری ساده قابل دسترسی است، ولی نام و نشانش برای فاشیسم های شمالی! این متن نه از این جهت نوشتم که خودم به چیزی شناخته ام که لر نامیده میشه، نه، از این جهت که ما درکنار دیگر زبانهای رایج منطقه فارغ از نوع زبانمان سالها زندگی کردیم، مردم به طوایف وصل بودند و چیزی بنام لر، لک و کرد در زاگرس مرکزی نبود. الان دقیقاً چه اتفاقی افتاده که من تا سفری به ایلام میرم و لری صحبت میکنم، مخاطب اکثراً میگه من لری نمیفهمم، بیشتر شبیه تنفری به چشم میاد که وقتی یه کرد مهاباد با یک ترک و برعکس مواجه میشه، واکنش نشان میده.
مگر ما هنوز مادرانمان بزرگترین میراث دار زبان گورانی با مویه هایی که به زیبایی و وزنشون در هیچ جای زاگرس نمیتوان دید نیستیم! مگر من لر هنوز پدرم نمیگه گورونی بچِر؟ مگر ما هنوز به داوت کاوسوار عزیزانمون را نمیسپماریم؟ مگر ما هنوز برای شاه مارها قربانی نمیدهیم؟ مگر ما هنوز لباس و وسایل عزیزانمان را به همراهشون دفن نمیکنیم! مگر ما هنوز مادرانمان شرط پای پیاده برای شاهزاده محمد بجا نمی آورند؟ چله چله سال را نمیشماریم؟ ما هنوز به لیسک آفتاو(قسم میخوریم). آیا تاریخ زاگرس یا ایران زمین بزرگتر از آن نیست که آن را در قالب کورد، لر یا لک بگنجانیم؟
تشابه بین زبان کردی کرمانشاهان و فارسی بخاطر اسیمیلاسیون ولی با سورانی بخاطر هویت مشترک؟
این همه اساطیر شاهنامه در فرهنگ زاگرس مرکزی بخاطر تهاجم فرهنگی ولی داعیه کرمانج و گوران یکیه کار فرهنگی، در حالی که انگار تفاوت صدای ساز کمانچه با تنبور هستند! ما بیشمار واژگان مشترک با تاجیکستان و افغانستان داریم یا زبان تاتی و کردی که آن واژه فقط بین دو زبان مشترک و در جاهای دیگر دری زبان رواج ندارند! بی شماره واژه مشترک بین لری و لکی و زبان مردم یزد هست که اصلاً توجیه منطقی ندارد!
در هر صورت در روایت تاریخ این وظیفه خواننده است که نتیجه بگیرد، ما فقط عین آنچه که روایت شده را باید نقل کنیم، در غیر اینصورت تاریخ وسیله ای جهت رسیدن به مقاصد سیاسی خواهد شد، هرچند که هرآنچه هم که نقل شده سندیت نخواهد داشت مگر در کلیات، چنانچه شما تاریخ یکسال اخیر ایران را هم بخواهید در عصر انفجار و دسترسی اطلاعات ارائه دهید باز هم نمیتوان به روایت حقیقی رسید.
کتابتان را مطالعه خواهم کرد و شاید چند بار، البته خودم بیشتر به حوزه یارسان علاقه مند هستم. همیشه به ادبیات گورانی عشق ورزیدم، عمق و غنای این زبان همیشه مرا تحت تاثیر قرار داده است.
انشالله که در ایلام روزی میزبانت باشیم. اگر هم بی ادبی شد به حکم آئین یاری خودت ببخشای
? اعیاد مرنو و قولتاس در سال 1403 خورشیدی
در گاهشمار نجومی-سلطانی-گرمسیری آغاز زمستان قبل از 20 آبان خورشیدی نیست، و به تبع آن آغاز سال در 25 بهمن خورشیدی برابر با 14 فوریه میلادی است. این مهم بدیهی، علمی و کلامی است. در کتاب زیگ آریایی کوردی بیشتر از 10 دلیل متقن علمی- نجومی- کلامی که با محاسبات ریاضی و گاهشمار اثبات شده آمده است؛ اگرچه جامعهٔ سنتی برای دریافت داده ها احتیاج به زمان دارد، اما رنج تکرار موهبت فراگیری به ارمغان دارد.
اما در مورد امسال (1403خورشیدی-2024میلادی) و اعیاد مرنو و قولتاس بر اساس محاسبات گاهشماری-نجومی اینچنین است:
تاریخ ایام مرنو در سال 1403 خورشیدی:
پنجشنبە 24 آبان برابر با 14 نوامبر
جمعه 25 آبان برابر با 15 نوامبر
شنبه 26 آبان برابر با 16 نوامبر
یکشنبه 27 آبان عید خاوندکاری
-------------------
ایام قولتاس در سال 1403 خورشیدی (2025):
پنجشنبه 27 دی برابر با 16 ژانویه
جمعه 28 دی برابر با 17 ژانویه
شنبه 29 دی برابر با 18 ژانویه
یکشنبه 30 دی برابر با 19 ژانویه عید یاران
تبریک پیشاپیش همراه با سعادت و سلامت برای یاران
طیب طاهری 2024/10/21
? خاستگاه اسطوره (میت) و نماد در سرزمین پهلویان بوده و هست. سایر نواحی زاگرس از دیرباز تا کنون از این مهم بی بهره بوده اند، به همین خاطر در نوشته های خود این حکایتها را افسانه میخوانند. شاه ماران که بخشهایی از آن انتشار داده شده است نمونه ای از صدها اسطورهٔ موجود در سرزمین پهلویان است. (افسانه با اسطوره متفاوت است)
?نماد در یارسان
طیب طاهری (ص99)
ویژه نامه نوروز 1396 و یازدهمین سالگرد تأسیس موسسه انسان شناسی و فرهنگ – انسانشناسی و فرهنگ
https://anthropologyandculture.com/%d9%88%db%8c%da%98%d9%87-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%86%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%b2-1396-%d9%88-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d9%84%da%af%d8%b1%d8%af-%d8%aa%d8%a3%d8%b3/
? زن در فرهنگ کرد، با تأکید بر یارسان
?طیب طاهری
چکیده:
جایگاه زن در پهنه ی فرهنگ و تمدّن غرب ایران در ادوار و اعصار مختلف متفاوت و گاه به شکل یکسان در برخی از مناطق تعریف پیدا میکند. در بین النهرین زن جایگاه متفاوتی با جغرافیای منطقه ی کردستان داشته است. همچنین تعریف جایگاه زن در بابل، آشور و در قانون حمورابی و دستورات اعتقادی اسلام متفاوت از جایگاه زن در نزد مهرپویایی و زردشتیگری بوده است. در کردستان مادرسالاری شکل اوّلیّه ی جایگاه زن بوده، که وجود الهه زن و یا ایزد بانوان اهمیت این جایگاه را تثبیت میکرده، تا پایگاه اجتماعی زن رنگ و بوی اعتقادی به خود بگیرد. این نگرش سبب آزادگی و عدّم تحقیر در مناسبات اجتماعی برای زنان کرد است. زن کرد در قالب جنس دومی ظاهر نمیگردد، و به عنوان یک اصلاحگر خانوادگی- اجتماعی تأثیرگذار و کارگردان زندگیهای اشتراکی بوده، که در این بین زن یارسان با داشتن آموزه هایی اعتقادی اندکی متفاوتتر ظاهر شده است.
زن در متون کهن و فرهنگ موجود یارسان دارای شخصیتی مستقل، و بدون وابستگی به مرد، با حقوقی یکسان تعریف پیدا کرده است. حقّ ارث مساوی، داشتن حقّ طلاق، انتخاب آزاد در اختیار کردن همسر… از جمله حقوقی است که دارا میباشد. تربیت جنس مؤنث بر اساس فرهنگ غالب منطقه ای(کردستان) مبتنی بر آموزه های اعتقادی است، که در وهله ی نخست صیانت وجودی را نهادینه میکند، تا بر اساس این صیانت، هیبت شخصیتی و مصونیت را در تعاملات اجتماعی و ظاهر نمود دهد. این مهم سبب میگردد تا تصاویر ذهنیِ ناسالم در سقیم به وجود نیاید؛ و آن تعریف حجاب است که ناشی از اقتدار ذاتی در قدرت باطنی، بر اساس روح پخته شده در کوره ی انسانمداری میباشد. در زندگی اشتراکی فقط در سه صورت قادر به ازدواج مجدد خواهد شد: يكي خيانت و دزدي از عهد و ميثاقی که زوجین با هم بستهاند، ديگري فوت شدن همسر و ناتوانی از داشتن فرزند.
زن رمزی است در مادگی هستی که شالودهی بودن را بر عهده دارد. موجودی که با رمزِ نهفته در وجود، علّت بر کنکاش میشود، و به همین دلیل است که در فرهنگ یارسانی با نام «رمزبار» خطاب میگردد.
چون فرهنگ یاری تک همسری را قانون کرده است، در نتیجه مادر در این فرهنگ صاحب اختیار و مالک زندگی اشتراکی میباشد. به عنوان کالا تعریف پیدا نمیکند، و شرایطی همردیف کنیز ندارد. زن در این باور چون منبع گناه نیست پس در پستوی خانه هم مختفی نمیگردد. زن در این باور نماد تجلّی و سبب ظهور است. در میتولوژیِ موجود در «سرانجام» نماد تحرک و پویایی میباشد که عامل و بن مایه ی هستی معرفی شده است.
• @ArmoulinBot
ناشناس:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=92263839
Last updated 1 month, 2 weeks ago